| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
میزان درصد افراد و پورسانت بازاریاب و فروش به نکات زیر وابسته است:
۱- قیمت کالا و خدمات:پورسانت بازاریاب
برخی از محصولات و خدمات قیمت بسیار بالایی دارند، مثل ماشین ها و یا آهن آلات. برای درصد پورسانت بازاریاب این نوع کالاها حتی ۱% هم درصد بسیار بالایی می باشد بنابراین در این موارد درصد پورسانت فروش و بازاریابی بازاریابان بسیار کم خواهد بود.
۲- دانش فروش محصولات:
بعضی از محصولات و یا خدمات نیاز به دانش خاصی دارد، مثلاً بازاریابان محصولات پزشکی باید دانش نحوه و موارد استفاده محصولاتی را که برای آن بازاریابی می کنند داشته باشند، طبعاً پورسانت بازاریاب و فروش این افراد باید میزان بالاتری داشته باشد.
۳- مسئولیت چک های پاس نشده
چنانچه مسئولیت پاس شدن و نشدن چک هایی که از مشتریان دریافت می شود با بازاریاب و یا ویزیتور باشد باید میزان پورسانت بازاریاب نیز بیشتر شود.
۴- بازاریاب و ویزیتور مستقر در شرکت و یا سیار
فروش بعضی محصولات به صورت تلفنی می باشد، اما در مقابل فروش بعضی از محصولات به صورت حضوری است و باید ویزیتور برای فروش به سراغ مشتریان برود، بنابراین پورسانت بازاریاب که به صورت حضوری کار می کند باید بیشتر باشد.
۵- زمان مورد نیاز برای برنامه ریزی بازاریابی و بازاریابی :
بعضی از محصولات و خدمات هستند که زمان مورد نیاز برای برنامه ریزی و آموزش بازاریابی و اجرای بازاریابی آنها بسیار زیاد است مثلا بعضی از محصولات در سال ۱ عدد از آنها فروخته می شود، بنابراین پورسانت بازاریاب در نظر گرفته شده برای بازاریابی و فروش این محصول باید به گونه ای باشد که خرج بازاریاب و ویزیتور را تامین نماید.
۶- هزینه های بازاریابی:
کار ویزیتوری و یا بازاریابی بسیار پرهزینه است، گاهی برای فروش و بازاریابی یک محصول نیاز است که بازاریاب به شهری سفر کند و یا به شرکت مشتریان برود. و در هر صورت بسته به اینکه هزینه های احتمالی را کدام یک از طرفین (بازاریاب و شرکت) متحمل گردد پورسانت بازاریاب و فروش متغییر خواهد بود.
۷- مدل فروش:
بعضی از بازاریابان به صورت نقد کار می کنند و برخی دیگر به صورت چک، بنابراین چنانچه بازاریابی شرکت را دچار چالش های چک و نقد و وصول آن نکند پورسانت بیشتری دریافت می کند.
۸- میان حق الزحمه ثابت:
بهترین شیوه تعیین حق الزحمه یک ویزیتور ترکیب حقوق ثابت به اضافه پورسانت بازاریاب است، چنانچه ویزیتوری حقوق ثابت بالایی دریافت می نماید پورسانت او کاهش می یابد.
۹- سابقه کاری ویزیتور بازاریابی :
چنانچه می خواهید ویزیتور یا بازاریاب با سابقه و تجربه کاری خوبی استخدام نمایی باید پورسانت بالایی را برای او در نظر بگیرید.
۱۰- شهرستانی که بازاریاب در آن ساکن است:
اگر بازاریاب و یا ویزیتوری در تهران زندگی می کند باید میزان پورسانت بیشتری برای او در نظر بگیرید زیرا هزینه زندگی در تهران به نسبت شهرستانها بسیار بالاتر است.
اما به صورت تقریبی یک فرمول برای محاسبه میزان پورسانت بازاریاب وجود دارد که به شرح زیر می باشد.
۱- به طور حدودی محاسبه نمایند که ویزیتور شما در سال و یا ماه چه میزان فروش دارد.
۲- از بازاریاب بپرسید میزان حق الزحمه ای که می خواهد چقدر است؟
۳- حق الزحمه ثابتی که برای او در نظر دارید به چه میزان می باشد؟
با استفاده از اطلاعات بالا می توانید خیلی ساده درصد پورسانت مناسب بازرایاب را بدست آورید. البته نکته ای که بسیار در زمینه فروش لازم و واجب می باشد این است که برای بازاریابان خود سقف فروش نگذارید.
/روزنامه کسب و کار
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
5 عامل محرک تصمیم گیری که فروشندگان باید بدانند:
درک چرا های رفتار خرید مصرف کننده و فرایندهای تصمیم گیری خرید فرآیندی دشوار است . مصرف کننده برای تصمیم گیری خرید 5 مرحله را پشت سر می گذارد :
1- شناخت شکل
2- تحقیق برای جمع آوری اطلاعات
3- ارزیابی گزینه ها
4-تصمیم گیری خرید
5- رفتار پس از خرید
بنابراین فرایند خرید قبل از تحقق خرید شروع می شود بعد از خرید نیز ادامه می یابد .این بدان معناست که بازاریاب باید تصمیم گیری و فرایند کامل آن را مورد توجه قرار دهد و محرکها و همچنین عوامل موثر بر تصمیم گیری را بشناسد. بعلاوه شناخت سوگیریهای موثر بر تصمیم گیری و بهره برداری از آنها نیز میتواند رفتار مصرف کننده را تحت تاثیر قرار دهد.
1-ترجیح می دهید 75% از بهای چیزی را بپردازید یا برای بهای کالا 25 درصد پس انداز کنید؟
مطمئنا واژه پس انداز از قدرت اقناع بالاتری برخوردار است. هرچند که هر این دو عبارت دقیقا مشابه یکدیگر هستند.
چرا؟ چون که انسانها تمایل دارند زمانی که نتیجه در قالب ضرر مطرح شود از ریسک اجتناب کنند. اما زمانی که همان نتیجه به عنوان سود و یک منفعت مطرح شود، از ریسک کردن لذت می برند. با این منطق ، پس انداز پول در مقایسه با هزینه کرد آن ترجیح دارد، هر چند که پرداخت 75 درصد از بهای یک محصول و پس انداز 25 درصد، دقیقا معنای مشابهی دارند و دست آخر مبلغی یکسان پرداخت و مبلغی یکسان در جیب مشتری باقی خواهد ماند.
2- ما بر اساس رفتار مردم در خصوص آنها نتیجه گیری و قضاوت می کنیم.
به عنوان مثال، زمانی که یک مشتری بالقوه احساس عدم علاقه می کند، ما تمایل داریم اینگونه فرض کنیم که این عدم علاقه به دلایل منفی است. ما اینگونه تصور می کنیم که آنها نمی خواهند چیزی از ما بشنوند و یا شاید به محصول ما علاقه ای ندارند.
به هر ترتیب، این تصور خطرناکی است. واقعیت آن است که ما دلیل اصلی و چرایی رفتار سرد مشنری را نمیدانیم و تنها براساس برداشتهای شخصی در خصوص آن نتیجه گیری میکنیم.
لذا دفعه دیگری که از مشتری شما عملی سر زد که آن را درک نمی کنید، از اقدام بر اساس فرضیات خود مادامی که اصل قضیه را نفهمیده اید اجتناب کنید.
به علاوه با طرح سوالاتی مثل آنچه در ادامه می خوانید، مکالمات تلفنی خود را به بیراهه نبرید، سوالاتی که ناشی از پیشفرضهای های ذهنی ما هستند: " آیا چند لحظه فرصت دارید؟ " یا " به نظر می رسد سرتان شلوغ باشد، نظرتان چیست که الان تلفن را قطع کنم و بعدا تماس بگیرم؟ " این قبیل سوالات مشتری را دلسرد میکنند.
3- ما به طور غریزی به اطلاعاتی بیشتر توجه می کنیم که فرضیات ما را تایید کنند و اطلاعاتی که باورهای فعلی ما را به چالش می کشد را نادیده می گیریم. لذا تاکید بر ویژگی ها و منافعی که از نگاه مشتری ارزشمند است، یکی از روشهای بهره برداری از این سو گیری است.
به طور مثال اگر چالش اصلی مشتری نداشتن زمان است، مذاکرات باید همراستای چنین عباراتی باشد: من با مدیران زیادی مثلشما هم صحبت بوده ام که تحت فشار زمان قرار دارند. این ویژگی محصول ما با خودکار سازی برخی فرایند ها این امکان را فراهم می کند تا در کوتاهترین زمان و تنها با چند کلیک ترتیب کارها را بدهید و بتوانید روی دیگر اولویت های خود تمرکز کنید.
4- ما مایلیم تا اطلاعاتی را که عزت نفس ما را به چالش می کشد نادیده بگیریم.
اگر کارها درست پیش نرود، ما به شکل طبیعی تمایل داریم تا به جهت حفظ غرور و عزت نفس مان، از انتقادات صرف نظر کنیم. از دیگر سو ما به موفقیتهای خود می بالیم و نظرات مخالف هرچند سازنده در این خصوص را نمیپذیریم. بنابراین در مذاکرات خود جبهه گیری نکنید و انتقاد کردن را به وقت دیگری موکول کنید و به جای تاکید روی اشتباهات مشتری، عزت نفس او را تقویت کنید.
5- واکنش های حسی مشتری عموما بیش از استدلال های منطقی شما، تصمیمات مشتری را تحت تاثیر قرار می دهند.
زمانی که سعی دارید مشتری را در خصوص چیزی که از نظر او باور پذیر نیست متقاعد کنید، منطق کار را خراب تر خواهد کرد و شما را از هدفتان دور می کند.
بنابراین در چنین موقعیت هایی احتمال موفقیت شما بوسیله تقویت همدلی با مشتریان و ایجاد روابط بر پایه اعتماد بالاتر می رود و موجب می شود که طرف معامله راهکار شما را جدی تر بگیرد.
به عنوان یک فروشنده که هدف او موفقیت است، در نوبت دیگری که با مشتری ملاقات دارید این سوگیری ها را به خاطر داشته و با بهره گیری آگاهانه از آنها شاهد نتایج آن باشید.
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
منظم ترین بازاریاب جهان " گربه "است
تنها دلیل بقا و افزایش جمعیت گربه ها
بازاریابی است.
فرض کنید در محله شما دویست خانه وجود دارد ، و محله شما قلمرو زندگی پنج گربه است.
فرض کنید که شما یک جوجه کوچولو برای فرزندتان خریده اید و آن جوجه را در حیاط رها می کنید.
برای چند دقیقه وارد ساختمان می شوید و چشم از جوجه بر میدارید!
احتمالا هنگام بازگشت به حیاط اثری از جوجه نخواهید یافت و جوجه بیچاره توسط یکی از گربه های محل ربوده شده و نوش جان خواهد شد.
جالب اینجاست که اگر در هریک از خانه های محل هم در نگهبانی از جوجه ها کوتاهی نشود ، ظرف چند دقیقه سرنوشت جوجه همان است که بود!
در حقیقت و به عبارت ساده تر گربه های محل، همواره تمامی قلمرو خود را بصورت تمام وقت رصد می کنند و هیچ تغییر مرتبط با حوزه فعالیت آنها از چشمان تیزبین گربه ها مخفی نخواهد ماند.
یعنی گربه ها طی یک برنامه منظم و مدون همواره ما را زیر نظر دارند و خیلی اوقات که ما تصورش را هم نمی کنیم ساکت و آرام از لای شاخ و برگ گیاهان یا روی دیوار نظاره گر ما هستند.
استراتژی گربه ها ، حضور دائم است و شاید این استراتژی یکی از دلایل بقای این پلنگ های خانگی است.
بی تردید الگوی استراتژی گربه می
تواند در مارکتینگ هم مورد توجه قرار گیرد.
گربه ها به دلیل اینکه در یک خانه هیچ وقت جوجه ای را ندیده اند ، آن خانه را از لیست بازبینی خود حذف نمی کنند ، برای آنها هر خانه در هر زمان یک شکارگاه بالقوه است و در روز چندین و چند بار به آنجا سر می زنند .
ترجمه این عمل گربه ها در زبان بازاریابی یعنی :
هر شخص حقیقی یا حقوقی می تواند همواره برای شما امکان ایجاد یک بازار جدید را فراهم کند.
پس به دلیل اینکه مدتی است از شما خرید نکرده است او را از لیست مشتریان خود حذف نکنید و ارتباط خود را با او حفظ کنید.
از این پس وقتی چشمتان به چشمان گربه محله افتاد ، به چشمان او خیره شوید ، حتما متوجه برق شیطنتی که در چشمان اوست خواهید شد.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
ظاهر: یک بازاریاب برای فروش کالا باید ظاهری آراسته و لباسی تمیز و مرتب بر تن داشته باشد. افراط و تفریط در این مورد، شما را در اولین قدم ارتباطی با مشتری شکست خورده خواهد کرد.
البته توجه داشته باشید که همیشه هم نیازی به خرید لباس های گران و متنوع نیست، خیلی وقت ها می توان با کمی سلیقه با همان لباس های قدیمی، جذاب و حرفه ای ظاهر شد!
فن بیان: یک بازاریاب باید فن بیان مناسبی داشته باشد. به مدیران فروش توصیه می شود در آموزش فروش افراد تیم بسیار دقیق و حساس عمل کنند.
فن بیان مناسب، ادب و احترام در همان رفتارهای اولیه کاملا مشخص هستند، از این رو لازم است تا چشمان خود را کاملا باز کنیم.
صبر: یک بازاریاب باید به قابلیت صبر و حوصله در اندازه بی نهایت آن مجهز باشد
در هنگام آموزش فروش بهتر آن است که صبر و حوصله وی را نیز اندازه گیری کنید. البته در طول آموزش نمی توان خیلی شرایط واقعی فروش را برای افراد ترسیم کرد،لذا بهتر است برای شروع کار آن ها را سریع تر وارد مراحل فروش کرد تا ترسشان بریزد.
از no-reply به عنوان آدرس ارسال کننده ایمیل استفاده نکنید
در بازاریابی ایمیلی باید به نکاتی توجه کرد که یکی از این نکات ، آدرس ارسال کننده ایمیل است. در این مطلب به بررسی نقاط ضعف استفاده از ایمیل های no-reply به عنوان آدرس های ارسال کننده ایمیل پرداخته می شود.
منظور از ایمیل های no-reply ایمیل هایی هستند که ارسال کننده ایمیل تمایلی به دریافت ایمیل ندارد که در این صورت آدرس ارسال کننده به صورت تصویر زیر خواهد بود.
این کار نقاط ضعفی دارد که چند مورد از آن ها در این مطلب بررسی می شوند.
۱) ایمیل های no-reply بیشتر به بخش اسپم می روند.
در صورتی که در ایمیل های ارسالی ، لینک لغو عضویت از دریافت ایمیل وجود نداشته باشد ممکن است ایمیل ها باعث آزرده خاطری بعضی از دریافت کنندگان ایمیل ها شوند و دریافت کننده ایمیل چون نمی تواند به آدرس no-reply ایمیلی بزند ایمیل را به قسمت اسپم می فرستد و در صورت تداوم این کار کلیه ایمیل های ارسالی به بخش اسپم فرستاده می شوند.
به عنوان مثال برای عدم مواجه با این مشکل برای ایمیل های ارسالی از سوی خبرنامه وبلاگ ، آدرس ایمیل معتبر به عنوان ارسال کننده وارد می شود و در پایان هر ایمیل لینک لغو عضویت از دریافت ایمیل هم وجود دارد.
۲) دریافت کنندگان ، آدرس ایمیل را به لیست ایمیل های خود اضافه نمی کنند.
یکی از روش هایی که باعث می شود تا ایمیل های ارسالی به فولدر اسپم نروند این است که دریافت کنندگان ایمیل ترغیب به اضافه کردن آدرس ایمیل به لیست ایمیل های خود یا Contact ها شوند اما وقتی ایمیل ، no-reply است هیچ کاربری آن را به لیست مخاطبان خود اضافه نمی کند.
۳) احساس عدم رضایت از دریافت ایمیل
مشترکین دریافت ایمیل در صورت مواجه با عبارت no-reply هیچ حس خوبی نسبت به دریافت ایمیل ها پیدا نمی کنند چون احساس می کنند کسی به آن ها اهمیتی نمی دهد و نظرات آن ها هیچ گونه اهمیتی ندارد.
نکته بازاریابی
در مورد کشور ما به بعضی وب سایت ها و یا شرکت ها که ایمیل ارسال می شود ، یا پاسخی نمی دهند و یا این کار را با تاخیر فراوان انجام می دهند و بهتر است ابتدا این رفتار خود را اصلاح کنند و سپس به مواردی که در این مطلب گفته شد توجه کنند. در صورتی که ایمیل no-reply را به عنوان آدرس ارسال کننده نگذاریم اما به ایمیل ها هم پاسخی ندهیم پس بهتر است که همین روند فعلی یعنی no-reply را ادامه دهیم.