وقتی از بخش خصوصی حرف می‌زنیم از چه حرف می‌زنیم؟

تبلیغات


نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    به وبلاگ خوش آمدید امیدوارم بتوانم شما را به موفق شدن در زندگی تان نزدیک تر کنم یاعلی

امکانات جانبی

تبلیغات

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 2339
    کل نظرات کل نظرات : 4
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 4

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 3635
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 4
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 364
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 0
    آي پي امروز آي پي امروز : 1212
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 1
    بازدید هفته بازدید هفته : 3675
    بازدید ماه بازدید ماه : 24398
    بازدید سال بازدید سال : 1350177
    بازدید کلی بازدید کلی : 1603634

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 3.146.34.229
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رابطه ‍پول و موفقیت و آدرس 123movafagh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    StevJoyday - Levitra Cialis Ou Viagra <a href=http://leviplus.com>levitra canada free shipping</a> Stendra In Canada Website With Doctor Consult Prix Levitra 10 Mg Posologie - 1398/6/30
    تندخوانی - بابت اطلاع رسانیتون ممنونم.
    پاسخ:خواهش می کنم از شما هم ممنونم نظرات خود را با ما به اشتراک می گذارید با تشکر - 1396/3/29
    فن بیان - ممنون بابت اطلاع رسانیتون.
    پاسخ:هدف ما ایرانی سربلند می باشد و ملتی که بتواند راه خود را به خوبی ادامه بدهد وهم چنین که نظر می دید و ما را در بهتر کردن این وبلاگ یاری می کنید - 1396/3/29
    مایلینو - با تشکر از سایت خوبتون و مطاب خوبی که قرار میدید.
    پاسخ:باسلام ما سعی می کنیم که دوستان در مسیر پیشرفت قرار بگیرند و زندگی بهتری داشته باشند و همین طور ایرانی بهتر ممنونم بابت نظرتون نظرهای شما به ما انگیزه ی خوبی می ده برای ادامه راه - 1396/3/11

تبلیغات

وقتی از بخش خصوصی حرف می‌زنیم از چه حرف می‌زنیم؟

وقتی از بخش خصوصی حرف می‌زنیم از چه حرف می‌زنیم؟

 

 

توئیت کرده بودم که بخش‌خصوصی در سخنان رئیس‌جمهور حکم چرخ زاپاس را دارد و اشاره کرده بودم که هروقت ایشان این بخش را موتور محرک اقتصاد ببیند نه چرخ زاپاس،می‌توانیم به آینده کشور امیدوار باشیم.


یکی از دوستان پرسید مگر «رئیس‌جمهور ترکیه چه نگاهی به بخش خصوصی دارد که رئیس‌جمهور ما ندارد؟»
به طور مشخص یاد خاطره‌ای افتادم که بازگو کردنش می‌تواند بهترین پاسخ به پرسش دوست قدیمی‌ و سیاسی‎ام باشد.


در سفری که در سال 1394 همراه با رؤسای اتاق‌های شهرستان‌ها به ترکیه داشتم، آقای «حصار چیکلی‌اوغلو» رئیس اتاق بازرگانی این کشور خاطره‌ای تعریف کرد که فهمیدم آنها که ترکیه را در مسیر توسعه قرار دادند،چه افکار بلندی داشتند.


آز آقای حصار چیکلی‌اوغلو پرسیدم سیاستمداران ترکیه به بخش خصوصی چه نگاهی دارند؟


گفت: نخستین روزهای حضور من در هیأت رئیسه اتاق ترکیه مصادف شد با قدرت گرفتن تورگوت اوزال. یک روز خواست به دیدارش بروم و گفت: تحولات مهمی در راه است و باید به دولت کمک کنید.پرسید برای شروع چه کنیم؟ گفتم: تنها راه این است که دولت کنار برود و میدان را به بخش خصوصی بدهد. گفت: از کجا باید شروع کنیم؟


گفتم: از همین‌جا. مگر نمی‌خواهید برای استقرار وزارتخانه‌ها ساختمانی بزرگ بسازید؟ بدهید بخش خصوصی تکمیلش کند.


تورگوت اوزال برای این‌که در بخش خصوصی اطمینان ایجاد کند، ساختمان نیمه کاره و بسیار بزرگ دولتی را به اتاق بازرگانی به قیمت 100 میلیون دلار واگذار کرد اما قرارداد اجاره‌ای تنظیم شد که بر اساس آن وزارت‌خانه‌های اقتصادی موظف ‌شدند به این ساختمان نقل مکان کنند و بابت اقامت در آن،به اتاق بازرگانی ترکیه اجاره بپردازند.


به گفته آقای چیکلی اوغلو، وزارت‌خانه‌های اقتصادی ترکیه در حقیقت مستأجر اتحادیه اتاق‌ها و مبادلات کالایی ترکیه هستند و وزرای اقتصادی نیز به واسطه این ارتباط،همواره در دسترس مستقیم تشکل‌های بخش خصوصی قرار دارند.


تورگوت اوزال چه فکر بلندی در سر داشت و عجب نقشه‌ای کشید. دو بال توسعه را همسایه کرد.در حالی‌که مردمی‌ترین سیاستمداران ما در ایران فکر می‌کنند بخش خصوصی در ایران به قدری ضعیف و نحیف است که قادر به ایفای نقش در اقتصاد کشور نیست. بی‌تعارف بگویم حتی تکنوکرات‌های ما هم درک درستی از بخش خصوصی نداشته و ندارند اگر نه به بهانه ضعف بخش خصوصی، پای غریبه‌ها را به اقتصاد باز نمی‌کردند.


صحبت‌های آقای چیکلی اوغلو به همین‌جا ختم نشد. او خاطره‌ای هم از نورسلطان نظر بایف تعریف کرد؛«وقتی اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید و قزاقستان مستقل شد، رئیس اتاق بازرگانی این کشور که دوست قدیمی‎ام بود، دعوتم کرد تا به دیدار نورسلطان نظر بایف برویم. یک روز به اتفاق، به دیدار رئیس جمهور قزاقستان رفتیم. جلسه مفصلی داشتیم و یکی از پرسش‌ها این بود که چرا بخش خصوصی مهم است؟


توضیح دادم که بخش خصوصی یک پایه توسعه است و اگر دولت می‌توانست توفیقی داشته باشد،دولت شوروی باید موفق‌ترین دولت می‌شد.درباره اوزال برایش گفتم و کارهای بی‌نظیری که کرده بود؛ از جمله تجمیع بخش‎خصوصی و دولتی ترکیه در دو ساختمان یکسان و شبیه به هم. طوری که وزیر دولتی برای حل مشکل بخش خصوصی همواره در دسترس بخش خصوصی باشد. گفتم هروقت بخواهم به رئیس جمهور یا نخست وزیریا هرکدام از وزرای کشورم پیامی برسانم،نیم ساعت بیشتر طول نمی‌کشد. نظربایف خیلی از صحبت‌هایم را یادداشت کرد و در نهایت به رئیس اتاق قزاقستان گفت، مسیر ما هم همین است. همان که اوزال و ترکیه رفتند.»


نمی‌دانم حصار چیکلی‌اوغلو اخیرا به قزاقستان سفر کرده یا نه اما من و جدول رتبه بندی جهانی کسب وکارها شهادت می‌دهیم که قزاقستان آنقدرخوب عمل کرده که در رتبه جهانی سهولت کسب وکار حتی از ترکیه هم پیش افتاده است.

 

 محسن جلال‌پور

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 9 / 4 / 1397 ساعت: 5:17 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

دولت؟ کارآفرینی؟ شیب؟ بام؟

دولت؟ کارآفرینی؟ شیب؟ بام؟

 

 

دکتر امیرحسین خالقی

 

گفته می شود که بسیاری از نوآوری های کنونی مانند انرژی هسته ای، اینترنت، رایانه ها و هواپیماها نه حاصل پژوهش بخش خصوصی؛ بلکه پیامد سرمایه گذاری های دولت است؛ همچنین شرکت های خصوصی از آنجا که ملاحظه سودآوری دارند و نگاه کوتاه مدت را دنبال می کنند، زیر بار پژوهش های بنیادین نمی روند؛ زیرا این قبیل پروژه ها با وجود ریسک بالا، سودآوری فوری به همراه نمی آورند.

 

این نگاه چند ایراد اساسی دارد؛

 

 

1 نخست آنکه نوآوری تکنولوژیک را با نوآوری اقتصادی یکی می گیرد؛ نوآوری تکنولوژیک چیزی است که مهندسان می پسندند و از نظر فنی پیشروست، ولی به هزاران دلیل مشتریان آن را انتخاب نمی کنند و شانسی برای تولید انبوه ندارند. نوآوری های تکنولوژیک تا زمانی که آزمون سخت بازار را پشت سر نگذارند، از منظر اقتصادی نوآوری تلقی نمی شوند.

 

یک نمونه فناوری "بتامکس" و "وی اچ اس" است که با وجود آنکه اهل فن اولی را برتر می دانستند، نتوانست در بازار از پس "وی اچ اس" برآید. دانشمندان شوروی هرچند در ابداع بسیاری از نوآوری ها پیشرو بودند، ولی آن امپراتوری شر از این ابداع ها به دلیل نبود آزمون بازار بهره ای نبرد.

 

2 دوم، مسئله هزینه فرصت است، این درست است که دولت در یک حوزه سرمایه گذاری می کند و نتایجی را هم کسب می کند؛ ولی آیا منابع عمومی اگر در جایی دیگر سرمایه گذاری می شدند، نفع بیشتری نداشت؟ خصوصی ها حواسشان به ریال ریال هزینه هایشان هست و انگیزه لازم برای به ثمر رساندن سرمایه گذاری های خوب و رها کردن سرمایه گذاری های بی حاصل را دارند، ولی دولتهای درگیر سیاست چنین نیستند. فساد و کارایی پایین پروژه های دولتی در عرصه علم هم تکثیر می شود و نورچشمی ها و ژن های خوب "علمی" سروکله شان پیدا می شود.

 

3 سوم، شواهد تاریخی وجود دارد که مثلا در امریکا در قرن 19 و حتی تا سال های دهه 1940 در عمل حتی بدون بودجه های پژوهشی کلان دولتی که بعدها رایج شد، این کشور بسیار نوآور بود. نوابغ مهندسی مانند برادران رایت ، ادیسون و تسلا به هیچ رو حمایت دولتی نداشتند و با پول و وقت خودشان ریسک می کردند یا در دهه 1930 شرکت های خصوصی مانند دوپونت خودشان دست به کار پژوهش های بنیادی شدند که بعدها به ابداع نایلون انجامید.

 

4 چهارم، سرمایه گذاری دولت در "نوآوری"، باعث می شود که بخش خصوصی در آن حوزه ها وارد نشود و به اصطلاح آنها را بیرون می راند و در واقع مسیر پیشرفت علم و نوآوری مخدوش و منحرف می شود؛ خشت کج اول می تواند دیوار را تا ثریا کج ببرد، پژوهشی که برای بوروکرات های دولت و نظامی ها انجام می شود، زمین تا آسمان با پژوهش های تجاری که باید پاسخگوی نیاز مشتریان باشد متفاوت است، نهادهای پژوهشی که به اولی عادت می کنند، پس از برداشتن حمایت های دولت، برای بقا کارشان ساده نیست.

 

خلاصه آنکه حواسمان باشد کارآفرینی و نوآوری کار افراد است نه دولت ها، والله اعلم.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 11 / 3 / 1397 ساعت: 5:10 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

داستان دزدی از بانک

داستان دزدی از بانک :


در دزدی از یک بانک ، دزد فریاد زد:
"هیچکس حرکت نکند پول مال دولت است".

بااین حرف همه به آرامی روی زمین دراز کشیدند.

به این می گویند "شیوه تفکر"

وقتی دزدان به مخفیگاهشان رسیدند دزد جوان که لیسانس تجارت داشت به دزد پیرکه شش کلاس سواد داشت گفت:

"بیاپولها را بشماریم"

دزد پیرگفت: "وقت ِ زیادی میبرد امشب تلویزیون مبلغ را اعلام میکند."

به این می گویند "تجربه"

بعداز رفتن دزدها، رئیس بانک به مدیر مافوق گفت فورا به پلیس اطلاع میدهم ولی رئیس گفت : "صبرکن تا خودمان هم مقداری برداریم وبه برداشتهای قبلی خود اضافه کنیم وبارقم دزدی اعلام کنیم".

به این می گویند "با موج شنا کردن"

وقتی تلویزیون رقم را اعلام کرد دزدان پول رو شمردند و بسیار عصبانی شدند که ما زندگیمان را گذاشتیم و 20میلیون گیرمان آمد ولی رئیسان بانک در یک لحظه و بدون خطر 80 میلیون بدست آوردند.

به این میگویند "دانش بیشتر از طلا میارزد"
❓ شما در‌کسب وکارهایتان چقدر از این پارامترها بهره می برید؟!!

@eshghepool


تاریخ ارسال پست: 29 / 2 / 1396 ساعت: 1:44 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

اقتصاد بیمار ایران را چگونه درمان کنیم؟!

اقتصاد بیمار ایران را چگونه درمان کنیم؟!
*گفتگو با پروفسور چانگ

@eshghepool

یکی از راهکارهای ضروری تسهیل کسب‌وکار و ایجاد فضای مناسب برای بخش خصوصی، برای دستیابی به تنوع اقتصادی و حرکت به سمت بخش‌هایی با ارزش افزوده بالا، شرط لازم است، اما کافی نیست.

اگر شما اقتصاد را آزاد کنید و همه چیز را به بخش خصوصی بسپارید، فرآیند متنوع‌سازی اقتصادی، خود به خود رخ نخواهد داد. به این دلیل که حرکت به سمت بخش‌های جدید نیازمند آموختن و اکتساب قابلیت‌های مدیریتی و فنی جدید است. این فرآیند، نمی‌تواند تحت فشار رقابت و اقتصاد بازار آزاد اتفاق بیفتد.

برای آنکه بخش خصوصی قوی‌تر شود، عملاً وجود یک دولت فعال ضروری است. مردم اغلب دچار یک تفکر دوگانه اشتباه می‌شوند؛ آنها تصور می‌کنند در ارتباط با بازار، دو نوع دولت بیشتر وجود ندارد: یا منفعل و لیبرال است و فقط می‌تواند از حقوق مالکیت آنها حمایت کند و یا تمامیت‌طلب است و بخش خصوصی را دشمن خود می‌داند. اما عملاً بین این دو، طیف گسترده‌ای از تلفیق روابط دولت-بازار وجود دارد.

برخی ارزیابی‌ها حاکی از آن است که ایران در «دام درآمد متوسط» (Middle Income Trap) گرفتار شده است. نه می‌تواند در صنایع با دستمزد پایین با کشورهایی مانند چین رقابت کند، و نه از قابلیت‌های لازم برای رقابت با صنایع دانش‌محور کشورهای ثروتمند برخوردار است. ایران در رویارویی با این مشکل تنها نیست؛ این معضلی است که بسیاری از کشورها با آن مواجه هستند.

اما تنها راه حل پیش‌رو آن است که اقتصادتان را به سمت فعالیت‌هایی با ارزش افزوده بالا هدایت کنید. بدین ترتیب می‌توانید کار ایجاد کنید و در اقتصادتان با دستمزدهای فعلی، اشتغال‌زایی کنید. باید به سمت بخش‌هایی حرکت کنید که بهره‌وری بیشتر و محتوای دانش‌محور بالایی دارند و همه اینها مستلزم تدوین نوعی سیاست صنعتی از سوی دولت و همکاری با بخش خصوصی داخلی است.

@eshghepool


تاریخ ارسال پست: 4 / 2 / 1396 ساعت: 10:31 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ماله ای به نام تورم !

ماله ای به نام تورم !
دکتر مرتضی عباد

این کلافه گی که در کلیت اقتصاد ایران می بینید بخش عمده ایش به خاطر این هست که دیگه تورم نیست.
تورم وجود نداره تا همه مشکلات و بی کفایتی ها رو با یه جهش سی درصدی ماله بکشه و همه احساس وارن بافتی بکنن.
قبلا یه حرفی مصطلح بود می گفتن "ملک رو هر قدر هم گرون بخری گرون نیست!!!". راست هم بود این حرف، چند میلیون گرون هم می خریدی یکی دو سال دیگه می شد خاطره.

تولید کننده کاری به بازده تولید نداشت، مهم این بود که کارخونه ای که الان می ساخت دو سال دیگه می شد دو برابر و همه مشکلات تولیدش رو می پوشوند.

بانک، دولت، پیمانکار، همه و همه نون این تورم رو می خوردن، حالا یه جاهایی هم یه نقی می زدن که "اه چیه این تورم"، ولی در کل به مدد این تورم همه شده بودن اقتصاد دان و پول چاپ کن و وارن بافت.

اقتصاد ایران داره تو یه بخش هایی واقعی می شه، اینکه تاب این واقعی شدن رو بیاره یا نه نمی دونم، ولی اگه بخوان دوباره برگردن به بازی تورم اوضاع از کنترل خارج می شه با این حجم از نقدینگی.
مشکل از اونجایی بدتر شد که تنها کاری که بلد شدیم مسکن سازی بود، اینم البته فک می کنیم که بلد شدیم، والا اینم بلد نیستیم، تو خارج خونه صد ساله نوساز محسوب می شه، اینجا خونه سی ساله کلنگی!!! ولی خب کاری بود که اگه پول بود می شد انجام داد، برا همین ساختمان سازی، آپارتمان سازی، برج سازی، بساز بفروشی شد شغل دوم همه ایرانی ها.

پزشک متخصص در کنار طبابت سالی دو سه تا برج لوکس هم می ساخت.
تولید کننده و کارخانه دار، دفتر تولیدش محل فروش آپارتمان و واحد بود.
تاجر فرش یه شغلش هم آپارتمان بود
وارد کننده ماشین بساز بفروشی می کرد.
معلما مشارکتی می کوبیدن می ساختن.
کارمند، بازنشسته، راننده، خلبان، شغل آزاد، مهندس کامپیوتر، همه و همه شده بودن بساز بفروش، خوب هم می ساختن می فروختن.
همه هم پیش فروش می کردن، یعنی اونقد تقاضا بالا بود، کلنگ که می زدن یه اعلامیه و یا علی مدد، پیش فروش!!!
هر جایی هم پول کم می اومد بانکها آماده بودن، چه پولا که به اسم تولید و خرید تجهیزات تولید و خرید وسایل پزشکی و تجهیز مطب و ... نرفت تو دل بخش مسکن.
هر روز هم یه روش ابداع می شد، یکی زمین می داد، یکی می ساخت ۵۰-۵۰، نمی دونم یکی پول می داد یکی زمین، یکی هم می ساخت یه چیزی برمی داشت و ...
بنگاه ها غلغله، تو هر کوچه ای دو سه تا بنگاه، همه پر آدم هی بخر هی بفروش، هی بخر هی بفروش!!!
تا یه جایی این بازی خوب بود، سود بود پس خوب بود، ولی کسی هم فک نمی کرد این بازی تا کجا؟؟؟ این همه مسکن رو کی قراره بخره، یهو حباب ترکید، وام ها سررسید شد، هی تمدید هی تمدید، کم کم اصل و فرع رفت برا بانک، تقاضا که ضعیف شد بازار ملک رفت به فنا، اقتصاد هم برد به کما!!!
چیکاره ای: تو کار ملک و ساختمانم!
(همچی می گفت تو کار ملک و ساختمانم، آدم فک می کرد طراح برج های دبی و سنگاپوره، می رفتی می دیدی نشسته بنگاه سر کوچه یه قطعه زمین رو در روز دو سه بار می خره، می فروشه)
چیکاره ای: تو کار ماشینم!
( نه که فک کنی تعمیرکاره، یا صافکاره، یا طراح ماشینه، نه!!! می ره مجتمع، روزی سه چهار تا ماشین دست دوم دست به دست می کنه رو هر کدوم هم سیصد چهارصد نون می خوره)
قطعا سالهای قبل با این دو دیالوگ برخورد داشتید، کسانی که کارشون بنگاه نشینی بود، زمین، ملک، آپارتمان، خودرو ... من خودم شاهد بودم که یه دلال زمین، یه قطعه زمین رو سه بار خریده بود با قیمت های مختلف، یعنی فروخته بود، چند دست چرخیده بود، بعد باز این خریده بود به قیمت بالاتر، باز فرداش فروخته بود، باز خریده بود... شاید به نظر کمدی بیاد ولی واقعیت داشت!!!
سریال برره یادتونه، یادتونه چجوری کار می کردن، می رفتن می نشستن تو مزرعه زل می زدن به زمین دیم!!!
خیلی وقتا تصور ما از کار هم دقیقا همون بود و هست، طرف می نشست بنگاه حرف می زد داستان می گفت، چایی می خورد، ماهی یه معامله هم می کرد ده برابر حقوق کارمند درآمد داشت اسمش هم می شد کار کردن، یا کارمند می ره اداره کارت می زنه، زل می زنه به مانیتور، با همکاراش صبحانه می خوره، شوخی می کنه، تایم اداره که تموم می شه می ره خونه اسمش می شه کار!!!
خیلی جاها ما هم اونجوری کار میکردیم، یعنی تورم رو می ذاشتیم پای کار، الان که این تورم به هر دلیلی، دقت بکنید به هر دلیلی، دیگه نیست خیلی از کسب و کارها هم به مشکل برخورده و خیلی شغل ها ماهیت خودش رو از دست داده.

امیدواریم همینطور بمونه و کمتر بشه تا هر کی بره سر کار خودش..

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 21 / 1 / 1396 ساعت: 4:19 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

گام های ایجاد نگرش مثبت

دردوران کودکی،ما نگرش هایی را شکل می دهیم که در طول زندگی ادامه دارند.بدون تردید کسب کردن نگرش مثبت در طول سال های شکل گیری،

آسان تر و بهتر خواهد بود.آیا این موضوع به این معناست که اگر ما نگرش منفی را با طرح قبلی و یا به غفلت در خود ایجاد کردیم پس به دام افتاده ایم؟ا

البته که چنین نیست.آیا ما می توانیم آ ن ها را تغییر دهیم؟بله.آیا آن آسان است؟کاملا نه.شما چه طور نگرش مثبت را شکل می دهید و حفظ می کنید؟

^از اصولی که باعث یک نگرش مثبت می شود،آگاه شوید

^مثبت باشید

^امکان نظم را فراهم کنید و اصول آن را تمرین کنید

به عنوان یک بزرگسال،صرف نظر از محیط،تعلیم و تربیت و تجربه ی خود،چه کسی مسئول نگرشمان است؟ما مسئول هستیم.برخی مواقع ما مجبوریم 

مسئولیت زندگی مان را بپذیریم.ما هر کسی را و هر چیزی را به جز خودمان سرزنش می کنیم.بر عهده ی ماست که هر روز صبح نگرش مان را انتخاب 

کنیم.به عنوان یک بزرگسال ما باید مسئولیت رفتار و اعمال مان را بپذیریم.

افراد دارای نگرش منفی،کل دنیا،والدین،معلمان،همسرشان،وضعیت اقتصادی و دولت را برای معایبشان سرزنش می کنند.

شما باید گذشته را رها کنید.گرد و غبار را از خودتان دور کنید و به مسیر اصلی برگردید.رویاها و خیال بافی را کنار بگذارید وبه جلو حرکت کنید.به چیزهای 

مثبتی فکر کنید که درست و خوب هستند،زیرا آن ها در ذهن ما اثر مثبت خواهند گذاشت.

 


تاریخ ارسال پست: 12 / 5 / 1395 ساعت: 10:34 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ليست صفحات

تعداد صفحات : 468
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 468 صفحه بعد