| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
رهبری انطابقی چیست؟
ران هیفتز (Ron Heifetz)، استاد دانشگاه هاروارد در سال ۱۹۹۴ در کتاب خود تحت عنوان “Leadership Without Easy Answers”، بیان میکند که رهبریِ انطباقی مجموعه ای از استراتژیها و اقداماتی است که میتوان از آنها برای غلبه بر موانع و مشکلات، ایجاد تغییرات قابل توجه و سازگاری و انطباق با محیطهای پیچیده و چالش برانگیز استفاده کرد. هیفتز تئوری خود را بر پایهی زیست شناسی تکاملی و شواهدی که نشان میدهند که گیاهان و حیوانات همواره خود را با تغییر شرایط وفق میدهند، بنا کرده است. حیوانات و گیاهان آنچه که برای زنده ماندن لازم دارند را نگه میدارند و آنچه که لازم ندارند را دور میاندازند و به این ترتیب گونههای گیاهی و جانوری تکامل مییابند. به همین ترتیب، رهبران در رویکرد انطباقی از میان دانشها، مهارتها و ارزشهایی که در موقعیت قبلی داشتهاند مفیدترین و مناسبترین آنها را نگه میدارند و در شرایط آینده از آنها بهره میبرند.
هیفتز بیان میکند که فرآیند رهبری انطباقی دارای سه مرحله است که عبارتند از:
مشاهده و زیر نظر گرفتن رویدادها و الگوها
تفسیر و توسعهی فرضیهها
طراحی اقدامات و مداخلات لازم
این مراحل به صورت مداوم تکرار میشوند به این ترتیب که هنگامی که یکبار همهی آنها را انجام دادید، مجددا فرآیند را از اول تکرار میکنید و مشاهدات، فرضیهها و مداخلات خود را اصلاح میکنید تا در نهایت به راه حل رضایتبخشی برسید.
ویژگیهای استراتژیستها
۱. چشم انداز دارند:
آنها تصوری از آینده در ذهن خود دارند و برای دست یافتن به آن تلاش میکنند.
۲. تجزیه و تحلیلگرند:
آنها موضوعات را به اجزای سازنده شان میشکنند و هر مسئلهای را با دقت مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهند.
۳. روابط را میبینند:
آنها بطور بخشی تصمیم نمیگیرند. میدانند که هر مسئلهای ابعاد گوناگونی دارد و تأثیرات آن وسیع است. به علاوه موضوعات بسیاری هستند که میتوانند آن را تحت تأثیر خود قرار دهند.
۴. پرسشگرند:
فرضیات بدیهی را به چالش میکشند. از نظر آنان اگر کاری تا به امروز به شیوه یکسانی انجام میگرفته از این پس میتواند به شکل متفاوتی انجام شود. آنها به موضوعات و علل آنها جور دیگری مینگرند.
۵. خلاقند:
آنها موضوعات ظاهراً نامرتبط را به هم متصل میکنند و راهحلهای جدیدی برای مسائل پیدا میکنند.
۶. هم افزایی ایجاد میکنند:
آنها منابع و قابلیتهای موجود را به گونهای با هم ترکیب میکنند که نتیجه از مجموع اجزا بزرگتر و مؤثرتر باشد.
۷. مزیت خلق میکنند:
آنها قادرند به منابع و قابلیتهای برتر و عملکرد و نتایجی بهتر از رقبا دست پیدا کنند.
چطور از محل کارمان لذت بیشتری ببریم؟
بیشتر افراد دوست دارند در طول یک روز کاری خود را مشغول کنند بهطوریکه زمان به سرعت سپری شود و زودتر به روزهای دوستداشتنی پایان هفته برسند، زیرا از نظر روحی و روانی به استراحت نیاز دارند درحالیکه اگر کارشان را با علاقهی بیشتری انجام دهند در طول هفته نهتنها احساس بهتری خواهند داشت بلکه دیگر لازم نیست برای رسیدن به آخر هفته لحظهشماری کنند.
برای از بین بردن این حس باید بتوانید از محل کارتان لذت بیشتری ببرید. در ادامه راهحلهایی را ارائه می دهیم که باعث افزایش رضایت شغلی شما میشوند.
▪️در طول روز کمتر سراغ شبکههای اجتماعی بروید
فرض کنید یک روز سخت کاری را پشتسر گذاشتهاید و برای استراحت وارد شبکههای اجتماعی میشوید، اکنون عکس دوستانتان را میبینید که در حال تفریح و خوشگذرانی هستند و با خودتان میگویید چه زندگی خوب و خوشی دارند درحالیکه زندگی شما عاری از استراحت و تفریح است.
اما بیشتر مواقع حقیقت چیز دیگری است؛ شاید دوستتان از محل کارش اخراج شده و برای تجدید قوا و بهبود روحیهاش به سفر رفته است. اینکه جزئیات زندگی دیگران را نمیدانید و شرایط ایدهآل او در شبکههای اجتماعی را با زندگی واقعی خود مقایسه میکنید، نتیجهای جز ناراحتی و افسردگی ندارد. پس سعی کنید کمتر سراغ شبکههای اجتماعی بروید.
▪️درباره جزئیات محل کارتان بیشتر بدانید
تفاوتی ندارد در بخش فروش، منابع انسانی، امور مالی، بازاریابی یا امور اداری شرکت کار میکنید، سعی کنید ارتباط بیشتری با سازندگان محصول برقرار کنید و اطلاعات درج شده درون سایت را با دقت بیشتر بخوانید.
▪️از اخبار منفی اجتناب کنید
تنها چیزی که باید در محل کار برای کارمندان اهمیت داشته باشد این است که دلیل عدم رضایت مشتری را پیدا کرده و به دنبال بهبود آن باشید. پس بهتر است همیشه از کارمندان ناراضی و گلهمند که همیشه بهانهای برای منفیبافی دارند، دوری کنید.
▪️هدف مشخصی از سوی مدیرتان دریافت کنید
خیلی از مدیران در محیط کار رفتار خوبی با کارمندان ندارند و همین سبب میشود بعضی از کارمندان عملکرد مناسب را نداشته باشند. از مدیرتان بخواهید هدف ملموسی به شما بدهد یعنی بگوید چه انتظاری دارد و کار باید تا چه زمانی تحویل داده شود.
▪️انگیزه داشته باشید
باید در محل کار انگیزهی خود را پیدا کنید. همیشه در کنار شما افراد موفقی هستند که ترفیع میگیرند و اعتماد به نفس بالا دارند زیرا به عنوان بهترین فرد در حوزهی کاری خود شناخته شدهاند. رقابت سالم بسیار خوب است، تنها باید فرد مورد نظر یعنی کسی که همیشه بهعنوان بهترین فرد شناخته میشود را پیدا کرده و سعی کنید یک پله از او بالاتر باشید.
گر نکاتی که ذکر شد را رعایت میکنید اما هنوز هم در طول هفته برای تعطیلات آخر هفته لحظهشماری میکنید و هفته کاریتان را با استرس و نگرانی شروع میکنید، باید به دنبال راهحل بهتری باشید.
ده لازمه موفقیت که هیچ ربطی به هوش شما ندارد
هرکس تعریف مخصوص خود را برای «موفقیت» دارد؛ ولی بخش مشترک همه این تعاریف عبارت است از تاثیر بزرگی که روی هزاران انسان میگذاریم؛ به این معنی که از لحاظ احساسی آنها را تحت تاثیر قرار می دهیم.
اگر به موفقیت دست یافتید؛ قطعا روی هزاران یا شاید هم میلیونها آدم تاثیرگذار خواهید بود و باعث میشوید که به نحوه خاصی رفتار یا عمل کنند. من این لیست را از خصوصیات افرادی تهیه کردهام که دقیقا به این مرحله از موفقیت رسیدهاند.
طولانیمدت فکر میکنید
هیچکس یک شبه ره صد ساله را طی نمیکند. برای کسب اعتبار به سالها وقت نیاز دارید. اگر حاضر نیستید چند سال از عمرتان را صرف کاری که برایش تلاش میکنید، بگذارید ایده شما به جایی نمیرسد.
به دنبال «پول» هستید
فرقی ندارد؛ از هر زاویهای که نگاه کنید پول است که دنیا را میگرداند. شاید قوانینی وجود داشته باشند که بتوان از آنها چشمپوشی کرد ولی از قانون پول هرگز.
برای موفقیت شما باید چیزی خلق کنید که به زندگی مردم بها بدهد و برای اینکه قدر آن را بدانند باید به ازایش پول پرداخت کنند.
از به دست آوردن پول شرمنده نباشید، اینگونه بیشتر میتوانید به بقیه کمک کنید.
به افرادی که میخواهید روی آنها موثر باشید؛ واقعا اهمیت میدهید.
این خصوصیت، واضح است. حتی هنگامی که میلیونها انسان را در آن واحد تحت تاثیر قرار میدهید، هر یک از آنها را بهعنوان یک فرد در نظر میگیرید. چیزی که خلق میکنید تا زمانی که نمیدانید برای چه کسی است؛ بهدرد نخور است.
روی کارهایی تمرکز میکنید که دستمزد ساعتیشان رقم بالایی دارد.
شغلها انواع مختلفی دارند. جراحان، وکلا و مدیران ارشد دستمزد بسیار بالایی دارند. چون مشکلی که حل میکنند قیمت بالایی دارد یا بسیار ارزشمند است. زمانی که به موفقیت دست مییابید، در واقع این اثر را چند برابر میکنید و همچنین مشکل بزرگی را حل میکنید. به همین علت دستمزد و ارزش کار شما بسیار بالا است.
دنبال جواب «نه» هستید
واقعیت این است که تا زمانی که جواب «نه» نگرفتهاید، مذاکره شروع نشده است. برخی نه میتوانند «نه» بگویند و نه «بله». اینها افرادی نیستند که به شما کمکی بکنند. همچنین کسانی که به همهچیز جواب مثبت میدهند؛ معمولا در حال پنهان کردن چیزی هستند. پس به دنبال «نه» بروید. این زمانی است که میفهمید بالاخره دارید رشد میکنید.
هر هفته رشد میکنید
افراد موفق دائما در حال رشد هستند. شما هرگز به موفقیت نهایی نمیرسید بلکه به رشد خود ادامه میدهید. شما یک شبه به موفقیت عالی نمیرسید.
پنج نفر از دوستان شما نفوذگر هستند
افرادی که دور خودتان جمع کردهاید، مجموعه شما را تشکیل میدهند. مشخصا همه افراد متفاوتی هستید ولی هیچکس به تنهایی موفق نمیشود. شناخت افرادی که مسیری طولانی را طی کردهاند؛ تنها میانبری است که میتواند شما را به موفقیت هدایت کند. آنها نفوذگر هستند و با شناساندن شما به دنبالکنندههایشان کار شما را راحتتر میکنند. به همین خاطر بسیار مهم است که متوجه باشید با چه کسانی همردیف قرار میگیرید
دیگران دائما در حال دلسرد کردن شما هستند
این افراد بیشتر از هر کس دیگری به فکر شما هستند. آنها نمیخواهند که شما آسیب ببینید، پول یا وقتتان را هدر دهید و در آخر هم ناامید شوید. اگر دیگران سعی میکنند مانع شما شوند، نشانه خوبی است. چون شما در راه درست قرار گرفتهاید و موفق خواهید شد. چیزهایی که هیچ سقفی ندارند هیجانانگیزترند و همچنین ترسناک برای کسانی که امنیتشان را دوست دارند.
روی مشکل تمرکز میکنید؛ نه محصول
اگر به دنبال موفقیت هستید این ترتیب «میم»هایی است که باید به خاطر بسپارید: مشکل، مردم، محصول
هرکاری که میخواهید انجام دهید اگر روی مشکل تمرکز کنید موفقیت برای شما اجتنابناپذیر خواهد بود. لازم نیست جواب همه چیز را بدانید.
راکد ماندن شما را میترساند
شما را نمیدانم ولی تصور اینکه ۱۰ سال دیگر همانجایی باشم که اکنون هستم مرا میترساند. اینکه هیچکس نباشم وقتی میتوانستم کسی باشم مرا میترساند. این ترس از «چه میشد اگر» میآید.
بیایید صادق باشیم؛ همه ما پتانسیل داریم و میخواهیم کسی باشیم ولی اینکه "چقدر میخواهیم به آن تبدیل شویم" است که به کارهای ما از امروز شکل میدهد.
چه باور کنید چه نه، هستند افرادی که فقط با خیالبافی درباره چیزی که میخواهند راضی هستند. از تصوراتشان هیجانزده میشوند ولی دوباره به سرگرم کردن خود با اینستاگرام میپردازند.
آخرین چیزی که میخواهم اینست که یک روز بیدار شوم و ببینم که ۴۳ سالهام دو فرزند دارم که دیگر فکر نمیکنند پدرشان بهترین مرد دنیاست و همسری که قبول کرده است شریک اشتباهی را برای خود انتخاب کرده است.
سندروم پرفکشنیسم (کمال گرایی نامطلوب) و پیامدهای خطرناک آن
آیا در زندگیتان نیازمند موفقیتهای خیلی بزرگ هستید تا احساس خوبی نسبت به خود داشته باشید؟
هنگامیکه هدفی دارید و موفق به انجام آن نمیشوید احساس می کنید به درد نمی خورید؟
آیا همیشه به بهترین بودن فکر میکنید؟
اشتباهات خود را نمی توانید فراموش کنید و برای تان تبدیل به یک عقده/خاطره همیشگی می شود؟
وقتی اشتباهی می کنید، بسیار خجالت می کشید؟
اگر جواب شما به هر پنج سوال بالا مثبت است، شما هم ممکن است مانند خیلی از آدم ها دچار یک مساله روان شناختی هستید:
پرفکشنیسم یا کمال گرایی افراطی. این گونه افراد با چهار مشکل اساسی در کار و زندگی خود روبرو هستند:
الگوی رفتار اجتنابی دارند: مخرب ترین پیامد کامل گرایی افراطی این است که از مسوولیت ها و موقعیتهایی که ما را در معرض ارزیابی قرار می دهد فرار می کنیم.
ترس همیشگی: ما همیشه وحشت بیش از اندازه از شکست و خراب شدن کارها داریم به همین خاطر همیشه در عذابیم و در ضمن برای انجام کارها خیلی با وسواس و با تاخیر شروع می کنیم. در ضمن همیشه ترس از انتقاد دیگران در جان ما ریشه دارد.
سرزنش درونی همیشگی: همیشه خود را به خاطر از دست رفتن فرصت ها و اشتباهات سرزنش می کنیم.
تک بعدی شدن: اگر کمال گرا باشیم چون میخواهیم کارمان را با درستی و دقت کامل و بدون هیچ عیب و نقصی انجام دهیم آنقدر خود را مشغول یک جنبه از زندگی مان میکنیم که از دیگر جنبه ها باز می مانیم. دکترایی را در نظر بگیرید که به بالاترین مدارج عملی رسیده است اما ناتوان است از اینکه با همسر خود یک رابطه عمیق عاطفی برقرار کند.
پیشنهادهای کاربردی:
همه ما کمابیش در معرض کمال گرایی هستیم. لذا باید به راه های رهایی از این ناهنجاری مسلط باشیم. برای مهار و درمان کمال گرایی افراطی این 5 رویکرد قابل توصیه است:
1- ارزشمند بودن خود را در گرو تحقق کامل اهداف تان ندانید. به خودتان یادآوری کنید که ارزشمندی یک فرد به شخصیت و منفعتی است که برای دیگران دارد و نه تحقق کامل اهداف.
2- خود را به پیشرفت گرایی (در برابر کمال گرایی) عادت دهید.
فرد کمال گرا به خاطر داشتن ذهنیتی ایده آل، اقدامات و گام های کوچک برای رسیدن به اهدافش را نادیده می گیرد و تصورش براین است که حتما باید یک اقدام بزرگ انجام دهد تا خود را موفق بداند. بنابراین تا مدتی هر شب به کارهای خوب و مثبتی که درطول روز انجام داده اید فکر کنید و با خود تکرار کنید که هیچ فرد موفقی یک شبه یک اقدام بزرگ انجام نداده است.
3- تبدیل کردن منتقد درونی به یک مربی دلسوز
کمال گرایان دارای یک منتقد درونی قدرتمند هستند که همه گفتگوهای درونی آن ها را کنترل می کند. دائما اشتباهات و خطاهای آنها را گوشزد و سرزنش میکند.
هر بار که منتقد درونی خودتان شروع به صحبت کرد بگویید باشد!
راه حل مدنظر شما چیست برای اینکه بهتر شوم، با همین سوال نقطه کانونی گفتگوها از انتقاد به مربی گری تغییر پیدا می کند. اگر این سوال را نکنید او (منتقد درونی) تا فردا صبح به شما سرکوفت خواهد زد برای اینکه چرا نوزده شدید و بیست نشدید.
4- گاهی اوقات عمدا کارهایتان را ناقص انجام دهید. تا متوجه شوید که اگر کاری ناقص باشد آسمان به زمین نخواهد آمد. اولش سخت است اما برای رهایی از کمال گرایی افراطی خیلی تمرین خوبی است.
5- قوانین سنگی را به قواعد ژله ای تبدیل کنید.
مثلا با خود شرط کرده اید که دیگر شیرینی نخورید اگر خوردید به جای اینکه سه ساعت خود را سرزنش کنید نیم ساعت پیاده روی کنید.