حق و حقوق کارکنان فقط پول نیست!

تبلیغات


نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    به وبلاگ خوش آمدید امیدوارم بتوانم شما را به موفق شدن در زندگی تان نزدیک تر کنم یاعلی

امکانات جانبی

تبلیغات

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 2339
    کل نظرات کل نظرات : 4
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 4

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 26
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 2960
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 3
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 296
    آي پي امروز آي پي امروز : 9
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 987
    بازدید هفته بازدید هفته : 2986
    بازدید ماه بازدید ماه : 398064
    بازدید سال بازدید سال : 740026
    بازدید کلی بازدید کلی : 2346249

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 18.118.122.147
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رابطه ‍پول و موفقیت و آدرس 123movafagh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    StevJoyday - Levitra Cialis Ou Viagra <a href=http://leviplus.com>levitra canada free shipping</a> Stendra In Canada Website With Doctor Consult Prix Levitra 10 Mg Posologie - 1398/6/30
    تندخوانی - بابت اطلاع رسانیتون ممنونم.
    پاسخ:خواهش می کنم از شما هم ممنونم نظرات خود را با ما به اشتراک می گذارید با تشکر - 1396/3/29
    فن بیان - ممنون بابت اطلاع رسانیتون.
    پاسخ:هدف ما ایرانی سربلند می باشد و ملتی که بتواند راه خود را به خوبی ادامه بدهد وهم چنین که نظر می دید و ما را در بهتر کردن این وبلاگ یاری می کنید - 1396/3/29
    مایلینو - با تشکر از سایت خوبتون و مطاب خوبی که قرار میدید.
    پاسخ:باسلام ما سعی می کنیم که دوستان در مسیر پیشرفت قرار بگیرند و زندگی بهتری داشته باشند و همین طور ایرانی بهتر ممنونم بابت نظرتون نظرهای شما به ما انگیزه ی خوبی می ده برای ادامه راه - 1396/3/11

تبلیغات

حق و حقوق کارکنان فقط پول نیست!

حق و حقوق کارکنان فقط پول نیست!

 

 

جبران خدمات تنها حقی نیست که کارکنان به ازای کار در سازمان از آن برخوردار می‌شوند. قرارداد استخدامی نوعی توافق رسمی و روان‌شناختی است که میان کارکنان و سازمان یا شرکت مشخصی انعقاد می‌شود. به موجب این قرارداد تکالیفی برعهده کارکنان گذاشته می‌شود و آن‌ها در قبال انجام این تکالیف و وظایف، حقوق و دستمزد و مزایا دریافت می‌کنند.

 

هر فردی برای کار در سازمان و شرکت، از حقوقی برخوردار است که در سال‌های اخیر مجموعه مهم‌ترین این حقوق در اسنادی تحت عنوان «منشور حقوق کارکنان» می‌آید.

 

 

مفاد منشور حقوق کارکنان از سازمانی به سازمان دیگر و از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت است. اما برای مثال، در زیر به برخی از مواردی که در این منشور می‌آید اشاره می‌کنیم:

 

▪️کارکنان در خصوص ارائه خدمات مطلوب و مفید حق دارند که در محیطی آرام و امن فعالیت کنند.

 

▪️کارکنان حق برخورداری از رفتار محترمانه از سوی مدیران و مشتریان سازمان را دارند.

 

▪️کارکنان در خصوص امنیت روحی و جسمی از حقوق مشخصی برخوردارند.

 

▪️کارکنان در انجام وظایف خود و در چارچوب قوانین، حق دارند از استقلال کاری برخوردار باشند.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

▪️کارکنان از حق اظهار نظر، پیشنهاد و انتقاد در راستای بهبود مستمر کیفیت فعالیت‌های سازمان برخوردار هستند.

 

▪️کارکنان حق مشارکت در تصمیم‌سازی‌های سازمان در راستای تحقق رسالت و اهداف دارند.

 

▪️کارکنان دارای حق امنیت شغلی هستند.

 

▪️کارکنان درخصوص رسیدگی به مسائل و مشکلات شغلی‌شان از سوی مسئولان ارشد سازمان از حقوق لازم برخوردار هستند.

 

▪️کارکنان حق استفاده از انوع مرخصی‌های استحقاقی سالانه، استعلاجی، و ساعتی را دارند.

 

▪️کارکنان حق دارند در خصوص تازه‌های مرتبط با فعالیت حرفه‌ای‌شان از آموزش‌های لازم بهره‌مند شوند.

 

هرچند موارد فوق همه حقوقی نیست که کارکنان در سازمان و یا شرکت خود از آن‌ها برخوردار هستند، اما رعایت حتی بخشی از این حقوق مهم نیز در بسیاری از سازمان‌ها و شرکت‌های ایرانی محقق نشده یا با چالش‌های اساسی روبرو است.

 

با این وجود سازمان‌ها باید متوجه این نکته باشند که رعایت حقوق کارکنان، انگیزه آن‌ها برای بهبود عملکردشان را بالا خواهد برد و آن‌ها را برای ماندن در سازمان ترغیب خواهد کرد.

منبع: hryar


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 7:9 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

سه عامل برای لذت بردن از کار

سه عامل برای لذت بردن از کار

 

 

فقدان سه چیز در محل کار و در ارتباط با شغل افراد موجب می‌شود تا آنها احساس ناشادی و افسردگی کنند
که این سه عامل عبارتند از: هدف، امید و دوستی.



واقعیت این است که زندگی خیلی کوتاه‌تر از آن است که بخواهیم ساعات متمادی حضور در محل کارمان را با ناراحتی و بی حوصلگی سپری کنیم. با این همه شاید احساس خیلی از شما در مورد شغلتان و محیط کارتان احساسی منفی و ناخوشایند باشد که هر روز دوست دارید زودتر ساعات کاری تان تمام شود و شما زودتر به خانه برگردید و از بودن در محل کارتان خلاص شوید. اما مشکل کجاست که خیلی‌ها چنین احساسی در مورد شغل و محیط کارشان دارند و تاب و توان بودن در آنجا و لذت بردن از آن را ندارند؟ در پاسخ به این سوال مهم باید گفت که فقدان سه چیز در محل کار و در ارتباط با شغل افراد موجب می‌شود تا آنها احساس ناشادی و افسردگی کنند که این سه عامل عبارتند از: هدف، امید و دوستی. در ادامه به اهمیت این سه عامل در زمینه شادکاری و لذت بردن از کار اشاره خواهد شد.

 


1-   شادکاری با داشتن هدف و کار معنادار آغاز می‌شود
همه ما به شدت نیازمند داشتن هدفی مشخص برای کاری هستیم که انجامش می‌دهیم و بدون این هدف و مقصود مشخص نخواهیم توانست از کاری که می‌کنیم لذت ببریم. هدف از انجام یک کار جزو پایدارترین و موثرترین ابزارها برای برانگیخته شدن افراد در محل کارشان محسوب می‌شود و عامل تسکین کارکنانی است که با مشکلاتی همچون استرس‌های کاری، روسای کج خلق و تحمل ناپذیر و موانع کاری دست به گریبان هستند. بر همین اساس هم هست که به افراد توصیه می‌شود تا به‌طور پیوسته به دنبال یافتن هدف یا اهداف مشخصی برای کار کردن و حضور در شغلشان باشند تا به این‌وسیله طعم شادکاری را به‌طور کامل بچشند.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

2-   آن که امید ندارد ناشاد است
امید به موفقیت و پیشرفت نیز به مانند هدف داشتن بر شادکاری و احساس رضایت در محل کار تاثیرگذار است.امید، خوش بینی و نگرش مثبت نسبت به آینده موجب می‌شود تا افراد به‌رغم مشکلات و موانع به فرداهای بهتر امیدوار باشند و سختی‌های امروز را راحت‌تر تحمل کنند. در واقع، امید، موتور محرکه انرژی، خلاقیت و مقاومت است که انرژی‌های منفی و فشارهای کاری را کنار می‌زند و به کارکنان و مدیران روحیه کار مضاعف می‌دهد. متاسفانه بسیاری از مدیران به اشتباه فکر می‌کنند که عواملی همچون فرهنگ سازمانی و رسالت‌های کاری به تنهایی قادرند به همه افراد امید ببخشند و آنها را نسبت به کاری که می‌کنند علاقه‌مند نگه دارند حال آنکه تجربه نشان داده که نگرش‌ها و فرهنگ‌های سازمانی عمدتا الهام بخش و محرک خود سازمان‌ها هستند و نه کل کارکنان شان و برای امیدبخشی و الهام دادن به کارکنان لازم است که برای هر فرد مشخص شود مسوولیت‌ها و نقش آفرینی او در محل کارش چگونه و تا چه حدی با نگرش ها، آرمان‌ها و اهداف شخصی و فردی او همخوانی دارد و با ترکیب این دو است که می‌توان احساس مثبت و خوشایندی در کارکنان به وجود آورد.



3-  چه ناشاد است کسی که دوستی در محل کارش ندارد
روابط دوستانه بین کارکنان از جمله مهم‌ترین عوامل انگیزه‌بخش و شادی آور در محل کار بوده که علاقه به کاری که افراد در حال انجامش هستند را نیز افزایش می‌دهد. در واقع روابط دوستانه و صمیمانه همکاران در تیم‌های کاری است که موفقیت جمعی و تیمی آنها را میسر می‌سازد.

تحقیقات روانشناسان ثابت کرده که وجود فرد یا افرادی در کنار ما در محل کار که وضعیت ما برای آنها اهمیت دارد موجب قوت قلب و علاقه‌مندتر شدن به کاری می‌شود که به آن اشتغال داریم. به همین دلیل هم هست که یکی از ملاک‌های یک کار خوب داشتن همکاران و دوستانی خوب و صمیمی است.

درمانکده اضطراب ایران


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 6:14 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

پولدارها چکار میکنند؟!

پولدارها چکار میکنند؟!

 

 

تام کارلی، نویسنده آمریکایی برای مدت ۵ سال، عادات روزانه ۲۳۳ پولدار و ۱۲۸ فرد با وضع خراب مالی را دنبال کرد و کتاب پرفروش Rich Habits را نوشت.


او در این کتاب ۲۰۰ رفتار مشترک میان پولدارها را شناسایی کرده و توضیح می‌دهد که عادات روزانه پولدارها و غیرپولدارها به شدت متفاوت است و با توجه به عادات روزانه یک شخص می‌توان وضعیت مالی‌اش را پیش‌بینی کرد.
او در مورد این طبقه پولدار که درباره‌شان تحقیق کرده نوشته: "جالب اینجاست ۸۵ تا ۸۸ درصد میلیونرهای آمریکایی پولدارهایی خودساخته و نسل اولی هستند."

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

این ده عادت را بدانیم :

 

 حدود ۷۰ درصد پولدارها روزانه کمتر از ۳۰۰ کالری هله‌هوله (junk food) مصرف می‌کنند و حدود ۹۷ درصد بی‌پول‌ها روزانه بیشتر از ۳۰۰ کالری هله‌هوله می‌خورند.

 

 حدود ۸۰ درصد پولدارها روی " یک" هدف مشخص تمرکز کرده‌اند و فقط ۱۲ درصد بی‌پول‌ها چنین کاری می‌کنند.

 

 حدود ۷۶ درصد پولدارها چهار روز در هفته ورزش می‌کنند ولی ۲۳ درصد بی‌پول‌ها اهل ورزش مرتب هستند.

 

 حدود ۶۳ درصد پولدارها موقع رفتن سر کار به کتاب‌های صوتی گوش می‌دهند ولی فقط ۵ درصد بی‌پول‌ها چنین عادتی دارند.

 

 حدود ۸۱ درصد پول‌دارها کارهایی را که باید انجام بدهند لیست می‌کنند ولی فقط ۱۹ درصد بی‌پول‌ها to-do list دارند.

 

 حدود ۶۳ درصد والدین پولدار بچه‌هایشان را مجبور می‌کنند که ماهی دو جلد یا بیشتر کتاب غیرداستانی بخوانند و فقط ۳ درصد بی‌پول‌ها چنین عادتی دارند.

 

 حدود ۲۳ درصد پولدارها اهل قمار هستند ولی ۵۲ درصد بی‌پول‌ها قمار می‌کنند.

 

 حدود ۸۰ درصد پولدارها به دیگران زنگ می‌زنند تا تولدشان را تبریک بگویند ولی فقط ۱۱ درصد بی‌پول‌ها چنین کاری می‌کنند.

 

 حدود ۶۷ درصد پولدارها اهداف‌شان را روزی کاغذ می‌آورند و فقط ۱۷ درصد بی‌پول‌ها از این کارها می‌کنند.

 

 حدود ۸۸ درصد پولدارها روزی نیم ساعت یا بیشتر را به مطالعه با هدف کاری یا آموزشی می‌گذرانند و فقط ۲ درصد بی‌پول‌ها چنین عادتی دارند.

 


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 5:12 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه در شغل جدیدمان با همکاران و اعضای تیم خود رابطه‌ی خوبی برقرار کنیم؟

چگونه در شغل جدیدمان با همکاران و اعضای تیم خود رابطه‌ی خوبی برقرار کنیم؟

 

 

مطمئنا در بیشتر مصاحبه‌ها شنیده‌اید که می گویند بهترین بخش در مورد یک شغل افرادی هستند که با آنها کار می کنید. همکاران شما کسانی هستند که بیشتر وقت خود را با آن‌ها سپری می کنید. به همین ترتیب، همراه شدن با آنها بسیار مهم است و تاثیر مستقیمی بر تجربه شما در کار دارد، بنابراین داشتن رابطه‌ی خوب با آن‌ها بسیار اهمیت دارد.

 

 

متاسفانه، مصاحبه ها شاخص های خوبی برای اینکه آیا در طولانی مدت با همکارانتان رابطه‌ی خوبی خواهید داشت نیستند. درست است که شخصیت تیم خود را درک خواهید کرد، اما تا زمانی که هر روز با آنها ارتباط برقرار نکنید، نمی‌توانید بفهمید که کار کردن با آن‌ها چگونه است.
با این وجود، چیزهایی هست که می توانید با انجام آن‌ها اطمینان حاصل کنید که همه چیز مثبت پیش برود:

 

▪️فعال باشید و مالکیت را در دست بگیرید

به افراد نشان دهید که می توانند در ابتکار عمل به شما تکیه کنند و برای انجام کارها سعی کنید اولین نفری باشید که داوطلب می‌شود؛ چه آن کار ایجاد یک استراتژی برای مشتری باشد چه برنامه‌ریزی برای یک روز کار. مسئولیت اجرای پروژه از ابتدا تا انتها را بر عهده بگیرید. از یک تقویم مشترک یا ابزار مدیریت تیم استفاده کنید تا اطمینان حاصل شود که همه نقششان را می‌دانند و پیشرفت را چک کنید.
با در دست گرفتن مالکیت کارها و فعال بودن، همکارانتان در آینده به شما بیشتر اعتماد خواهند کرد چون می دانند شما کار را به پایان می‌رسانید.

 

▪️با تیم خود ارتباط برقرار کنید

چگونگی ارتباط برقرار کردن با تیمی که کار می‌کنید را دریابید. آیا آنها به طور مداوم پیام می‌دهند، ایمیل ارسال می‌کنند یا بیشتر دوست دارند مکالمات رو در رو داشته باشند؟ با اتخاذ شیوه ترجیحی ارتباطات آن‌ها ارتباطات موثرتر و بهتری می‌توانید با آنها برقرار کنید.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

▪️مثبت و انعطاف پذیر باشید

گاهی ممکن است بعد از استخدام از بعضی چیزها شگفت‌زده شوید. مثلا تصور کنید کارهای جدیدتان را شروع کرده‌اید، رئیس‌تان به زودی به دلیل مرخصی زایمان برای مدتی کار را ترک خوهد کرد یا انتظار کار روی پروژه‌ای را داشتید اما از شما می‌خواهند روی پروژه دیگری کار کنید. در چنین مواقعی باید انعطاف‌پذیر باشید و منعطفانه برخورد کنید و به هر آنچه برایتان پیش می‌آید به چشم یک فرصت جدید برای رشد یا کسب مهارتی تازه نگاه کنید.
چشم‌انداز مثبت به شما کمک می‌کند بتوانید به درک بهتر و واضح‌تری از موقعیت برسید و همکاران‌تان هم اشتیاق بیشتری برای کار کردن با شما خواهند داشت.

 

▪️بر اهداف تیمی، به جای اهداف فردی تمرکز کنید

زمانی که کار جدیدی را شروع می‌کنید ممکن است از اینکه باید لیاقت، ارزش‌ها و شایستگی‌هایتان را نشان دهید احساس فشار کنید؛ با این حال تمام سعی‌تان را بکنید که بتوانید تصویری از خود نشان دهید که هم‌تیمی‌هایتان به این نتیجه برسند که برای رسیدن به اهداف تیم می‌توانند روی کمک شما حساب کنند.
زمانی که یک پروژه تکمیل می‌شود کار همه اعضای تیم را به رسمیت بشناسید. تیم‌هایی که اعضای آن کار یکدیگر را ستایش می‌کنند و به خوبی با یکدیگر کار می‌کنند بسیار کارآمدتر هستند. با این کار به سایر اعضا نشان می‌دهید که اهداف تیم و عملکرد آنها برایتان اهمیت ویژه‌ای دارند.

 

▪️به موقع سر کار حاضر شوید

با سر وقت بودن، وجهه خوب و مناسبی از خود نشان می‌دهید. اگر بتوانید زمانی سر کار حاضر شوید که اولین نفر باشید بسیار خوب است. زمانی که به موقع سر کارتان حاضر می‌شوید خلق‌و خویتان بهتر است، از این رو بهتر می‌توانید دل همکاران‌تان را به دست بیاورید و ارتباط موثر و مثبتی با آنها برقرار کنید.


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 12:54 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

علائمی که نشان می دهند شغل‌تان سلامت روان شما را تهدید می کند

علائمی که نشان می دهند شغل‌تان سلامت روان شما را تهدید می کند

 

 

اگر شما یک کارمند هستید، باید به سلامت روانی خود اهمیت دهید و در صورتی که احساس کردید در خطر آسیب هستید، باید در پی اصلاح شرایط کاری خود برآیید. همچنین اگر رئیس یک کسب و کار هستید نیز باید همواره سلامت روانی کارمندان را زیر نظر داشته باشید و در صورتی که احساس کردید آنها از این حیث در خطر هستند، در پی اصلاح شرایط محیط کار باشید.

 

 

در ادامه قصد داریم شش نشانه ای را بررسی کنیم که نمایانگر اثر مخرب شغل بر سلامت روان تان هستند.

 

1-  صبح ها به سختی بیدار می شوید: اگر این احساس بیشتر روزها به سراغتان می آید نشان از استرس بیش از حدی است که در اثر کار به شما وارد می شود.

 

2-  فکر می کنید باید 7 روز هفته و 24 ساعت شبانه روز برای کارتان در دسترس باشید: این کار به مرور به سلامت کارمندان آسیب می زند و تعادل بین کار و زندگی را بر هم می زند.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

3-  در حین کار استراحت نمی کنید: استراحت نکردن حین کار می تواند به سلامت روان افراد آسیب بزند. از سوی دیگر تفریح و استراحت های کوتاه، می تواند شادابی و نیز رضایت شغلی افراد را در حین کار افزایش دهد.

 

4-  ارتباط اجتماعی با سایر کارمندان ندارید: اگر یک شغل برای کارمندان طاقت فرساست، ارتباط اجتماعی بین آنها می تواند از میزان اضطراب بکاهد.

 

5- تصور می کنید هر لحظه ممکن است اخراج شوید: عدم امنیت شغلی یکی از اصلی ترین دلایل ایجاد اضطراب و نیز افسردگی کارمندان است.

 

6- هنگام انجام کارهای خود احساس گناه می کنید: محیط برخی از شرکت ها پر خطر هستند. این مسئله می تواند به علت مشکلات ناشی از شرایط کاری پر مخاطره، تولید محصولات خطرناک یا سایر موارد ایجاد شود.


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 12:50 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

چرا بعضی شرکت‌ها کارکنان بد را اخراج نمی‌کنند؟

چرا بعضی شرکت‌ها کارکنان بد را اخراج نمی‌کنند؟

 

 

 

وقتی یک کارمند افتضاح اخراج نمی‌شود، معمولا به یکی از دلایل زیر است:

 

 

مدیر او نمی‌تواند خودش را وادار کند که وارد یک گفت‌وگوی دشوار شود. اینکه به یک نفر بگوییم «عملکردت ضعیف است» سخت است.
اخراج کردن سخت است، اما اینها بخشی از وظایف یک مدیر است. با این حال خیلی از مدیران دوست ندارند با این مسائل روبه‌رو شوند.

 

مدیر او فکر می‌کند پیدا کردن یک نیروی جدید، استخدام و آموزش دادنش، هم زمانبر است، هم انرژی بر.
البته این درست نیست. استخدام کردن دردسر دارد، اما فقط برای یک مدت کوتاه. کار کردن با یک کارمند ضعیف دردسرش بیشتر و طولانی‌تر است.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

مدیر دلش برای آن کارمند می‌سوزد. احساس دلسوزی نسبت به کسی که ممکن است کارش را از دست بدهد طبیعی است. دلسوز بودن خوب است، اما اگر با او صادق باشیم، مشکلات را صراحتا برایش توضیح دهیم و به او کمی زمان دهیم که تغییر کند بیشتر در حقش لطف کرده‌ایم.


به‌علاوه، مدیری که سعی دارد با کارمند مشکل‌دار مهربان باشد، باید بداند که دارد در حق بقیه کارکنان که کارشان تحت تاثیر آن کارمند قرار گرفته، ظلم می‌کند.

 

مدیر کاری نمی‌کند به این امید که کارمند خودش استعفا دهد. این هم یک رویکرد نادرست است، درست مثل اینکه ببینید فروشتان پایین آمده و امیدوار باشید که بدون دخالت شما همه چیز روبه‌راه شود. با این طرز فکر ممکن است مجبور شوید سال‌ها عملکرد بد آن کارمند را تحمل کنید که نتیجه‌اش ناامیدی و تضعیف روحیه بقیه است.

 

در بعضی از شرکت‌ها، اخراج یک کارمند آنقدر کاغذبازی و دردسر دارد و آنقدر زمان‌بر است که مدیر فکر می‌کند به دردسرش نمی‌ارزد. خیلی از شرکت ‌ها این باور غلط را دارند که اگر اخراج کارکنان کلی کاغذبازی و تشریفات داشته باشد، کسی نمی‌تواند از نظر قانونی از آنها ایراد بگیرد.

 

کارمند بد، با پارتی به شرکت آمده یا پشتش به یک آدم مهم گرم است. این یک مورد نادر است، اما گاهی کارمند بی کفایت تا ابد اخراج نخواهد شد، چون یک آدم مهم از او حمایت می‌کند؛ مثلا مدیر ارشد اجرایی یا حتی حامی مالی شرکت.
گاهی هم کارمند مربوطه، میان افراد جامعه سرشناس است و کارفرما می‌ترسد که اخراج او، واکنش‌هایی از سوی جامعه به دنبال داشته باشد.

 


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 12:46 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

نحوه‌ سؤال کردن مدیران باهوش و کارآمد در محل کار

نحوه‌ سؤال کردن مدیران باهوش و کارآمد در محل کار

 



خیلی از ما در زندگی‌مان با پرسش‌هایی مواجه می شویم که پاسخ آنها را می دانیم، اما با این حال دوست داریم نظر دیگران را هم جویا شویم. گاهی بعد از پرسیدن این سؤالات احساس کم هوشی کرده‌ایم، در بیشتر مواقع واکنش دیگران سبب ایجاد چنین احساسی در ما شده است. مهم این است چطور از دیگران سؤال بپرسیم.

 

افراد باهوش از دیگران سؤالاتی می پرسند که پاسخ‌های خوب و متنوعی دارد و می توانند چیزهای خوبی از آنها یاد بگیرند.
مشکل اینجاست که ما سؤالات محدودکننده‌ای داریم. بگونه‌ای سؤال می کنیم که پاسخ آن از قبل مشخص است. حتی در خیلی موارد اصلاً به پاسخ طرف مقابلمان توجه نداریم. چون طوری سؤال می‌پرسیم که پاسخ آن واضح و روشن است.

 

 

◀️ سؤالات اشتباه در محیط کار و بهترین جایگزین برای آنها:

 

 

▪️سؤالاتی که برای دریافت تائید دیگران پرسیده می شود

این سؤالات تنها ذهن طرف مقابل را محدود می کند. پس او به جای فکر کردن و ارائه‌ بهترین راه حل، تنها پاسخ دلخواهتان را به شما می دهد. مانند اینکه بپرسیم: "بهتر نیست آن سفارش را همین طور که هست تحویل دهیم؟ به نظر شما باز هم باید منتظر بمانیم؟"
خیلی از این سؤالات تنها یک پاسخ دارند و پاسختان کاملاً واضح و روشن است.
می توانید این سؤالات را بدین صورت مطرح کنید:
"به نظر شما درباره‌ این سفارش‌ها چه کاری می توانیم انجام بدهیم؟ فکر می کنید بهتر است چه کار کنیم؟"
این سؤالات پاسخ اصلی را در بر ندارد و هر یک از آن‌ها به طرف مقابل امکان می دهد درباره‌ پاسخ خوب فکر کنند. برای این سؤالات پاسخ‌های زیادی هم وجود دارد.

 

▪️سؤالاتی که تنها دو گزینه پیش روی طرف مقابل قرار می دهد

تصور کنید می خواهید یک سفارش به دست مشتری برسانید اما در بین راه متوجه می شوید کیفیت مطلوبی ندارد. درباره آن چاره اندیشی می کنید و فقط دو راه حل برای آن دارید که هر دو جوانب مثبت و منفی دارند. اکنون از اعضای گروهتان سؤال می کنید و دو راه حل مقابلشان می گذارید. "به نظر شما باید تمام کار را از اول شروع کنیم؟ یا باید ادامه دهیم و امیدوار باشیم مشتری متوجه نقصان سفارش نمی شود؟"
اعضای تیم یکی از این دو راه حل را انتخاب می کنند؛ زیرا تنها دو راه حل محدود وجود دارد و ذهنشان به همین دو راه معطوف است. قطعاً راه حل بهتری هم وجود دارد که شما به آن توجه نکرده‌اید.
پس با پرسش اشتباه و محدودتان، قدرت تفکر درباره‌ راه سوم را از اعضای تیم گرفته‌اید. نباید ذهن اعضای گروهتان را تنها با چند راه حل محدود کنید.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

▪️سؤالاتی که واقعاً برای دانستن پرسیده نشده‌اند

فکر می کنید اگر درباره چیزی سؤال کنید ضعف خود را نشان داده‌اید؟ آیا به‌عنوان یک مدیر ضعیف و آسیب پذیر جلوه می کنید؟ شاید حق با شما باشد. بهترین راه این است به جای سؤال پرسیدن، توضیح بخواهید. سؤال خود را به این صورت مطرح کنید:
"راه حل شما مرا تحت تأثیر قرار داد. تصور کنید من هیچ اطلاعی در این باره ندارم، چطور می توانید آن را برایم توضیح دهید؟"

 

 

◀️ نکاتی درباره نحوه‌ بیان سؤال:

 

 

▪️سؤال خود را در قالب یک جمله بیان کنید

 

باید سؤالاتتان را واضح و با جزئیات بپرسید، اما تنها به یک جمله محدود شوند. برای مثال: "چطور می توان کیفیت محصول را بهبود داد؟"

 

▪️تنها وقتی برای سؤالاتتان گزینه‌ای مطرح کنید که هیچ گزینه‌ دیگری ممکن نیست

 

البته این موضوع در بیشتر مواقع صادق نیست؛ زیرا معمولاً برای هر مشکلی راه حل‌های زیادی وجود دارد.

 

▪️پاسخ را در سؤالات خود نگنجانید

 

اگر پاسخ را می دانید، نیاز نیست آن را در سؤالتان بگنجانید. پس سؤالاتی که می پرسید، نباید پاسخ‌های احتمالی داشته باشد.

▪️تا جای ممکن کمتر حرف بزنید

 

وقتی از دیگران سؤال می کنید به معنای آن است که می خواهید چیزی که درباره‌ این موضوع می دانند یا حدس می زنند را بدانید. پس ساکت بمانید و تنها گوش دهید. وقتی از فردی به روش درست سؤال می پرسید، باید انتظار داشته باشید چیزهای زیادی از پاسخ‌های او یاد بگیرید.


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 12:42 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

جملاتی فوق العاده برای تقدیر از همکاران و کارکنان در سازمان که جاری کننده انرژی مثبت در سازمان است

جملاتی فوق العاده برای تقدیر از همکاران و کارکنان در سازمان که جاری کننده انرژی مثبت در سازمان است:

 

 

شما باید همیشه کارهای عالی را قدر بدانید و از دیگر کارها متمایز کنید. افرادی که چنین کارهایی را انجام می‌دهند، انگیزه زیادی برای ارائه کارهای استثنایی دارند و می‌خواهند چیزی تولید کنند که دیگران را تحت تأثیر بگذارند. اگر به آنها نشان ندهید که تحت تأثیر کار خوبشان قرار گرفته‌اید، در طول زمان آنها تلاش بی‌وقفه‌شان را بی‌فایده دانسته و تمرکزشان را بر روی کار دیگری قرار خواهند داد. بنابراین از کلمات و جملات خاص و کمتر استفاده شده مانند جملات زیر استفاده کنید تا قدردانی ویژه‌ای از آنها ترتیب داده باشید.

 

 

۱. کارتان خارق‌العاده است!

 

۲. کار درخشانی بود! آفرین!

 

۳. واقعاً فراتر از حدانتظار بود.

 

۴. از این که شما در تیم ما هستید، هیجان‌زده شدیم. ما دقیقاً به چنین کاری احتیاج داشتیم.

 

کانل تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

۵. فوق‌العاده است! اصلاً فکرشو نمی‌کردم که بشه انقدر خوب کاری رو انجام داد.

 

۶. اگر راستش رو بخواهید، من اول کار فکرش را نمی‌کردم که بتونیم از پس کار بربیایم اما الان می‌بینم که شما به خوبی تونستید این کار رو انجام بدید.

 

۷. ما خیلی خوش شانسیم که چنین فرد خلاقی رو در تیم داریم.

 

۸. این کار واقعاً عالیه. فکر می‌کنم که دیگران هم باید این کار رو یاد بگیرند. اجازه دارم که کارتون رو در جلسه گروهی/با همکاران و با رییسم در میون بگذارم؟

 

۹. رکورد جدیدی با این کار زدید!

 

۱۰. این کار نشون میده که شما یک الگوی واقعی و یک رهبر در سازمان ما هستید.

 

منبع: مجله بازده


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 12:18 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,
می پسندم نمی پسندم

جذب کارجو از طریق آگهی استخدام آنلاین

جذب کارجو از طریق آگهی استخدام آنلاین

 

 

بسیاری از کارفرمایان وقتی نگاهی به آگهی‌هایی که طی سال‌ها منتشر کرده‌اند، می‌اندازند، می‌بینند که یک آگهی کسل‌کننده را بارها و بارها تکرار کرده‌اند. پس جای تعجبی ندارد که تعداد پاسخ‌دهندگان کم است و همان‌ها هم از نظر مهارت و استعداد، آش دهن‌سوزی نیستند. چه باید کرد؟

 

راه‌هایی است که با کمک آنها می‌توانید آگهی استخدامتان را بهینه‌سازی کنید. نحوه نگارش آگهی شغلی بسیار مهم است. می‌توانید از آن به‌عنوان یک مزیت رقابتی استفاده کنید.
در اینجا دو سوال کلیدی هست که باید به آنها جواب بدهیم:

 

 

1-  «چطور کاری کنم که آگهی شرکت در نتایج جست‌وجو دیده شود؟»

 

اولین قدم برای استفاده بهینه از آگهی آنلاین، این است که مطمئن شوید آگهی برای تعداد زیادی از کارجویان، «قابل مشاهده» است. شرکت‌ها می‌توانند برای افزایش «مشاهده‌پذیری» در موتور جست‌وجو، این روش‌ها را امتحان کنند:

▪️نقش یا اسم شغل را در عنوان آگهی بنویسید. یک کارجو در وهله اول، نام جایگاه شغلی را جست‌وجو می‌کند. یا از موتور جست‌وجو استفاده می‌کند یا مستقیم به وب‌سایت‌های استخدام می‌رود. بسیاری از این وب‌سایت‌ها از «الگوریتم تطبیق دقیق» استفاده می‌کنند. این یعنی آگهی شما فقط در صورتی قابل مشاهده است که کلماتی که در عنوان آگهی به کار برده‌اید، دقیقا همان کلماتی باشد که کارجو در کادر جست‌وجو تایپ کرده است.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

▪️از کلمات متداول برای توصیف شغل استفاده کنید. برای اشاره به شغل از کلمات «من در آوردی» استفاده نکنید. اگر عنوان «معاون اداری» در زبان شما رایج است، از عنوان «معاون دفتر» استفاده نکنید. استفاده از کلمات غیر متداول، باعث می‌شود از فرآیند جست‌وجو حذف شوید.

▪️از کلیدواژه‌ها استفاده کنید. گاهی برای اشاره به یک شغل، ده‌ها واژه وجود دارد. مثلا معاون اداری، مسوول دفتر و منشی گاهی برای اشاره به یک شغل به کار می‌روند. شما باید کاری کنید که آگهی‌تان در نتایج جست‌وجو ظاهر شود، صرف نظر از اینکه کارجو چه واژه‌ای را جست‌وجو کرده است. کلیدواژه‌ها کمک می‌کنند که کارجو آگهی شما را پیدا کند.

 

2-  چه کنم تا افراد بیشتری آگهی را بخوانند؟

 

پس از بهینه‌سازی موتور جست‌وجو، باید کاری کنید که کاندیداهای احتمالی، تصمیم بگیرند روی آگهی شما کلیک کنند. می‌توانید این مراحل را طی کنید:

▪️یک واژه خلاقانه را به‌عنوان شغلی اضافه کنید. درست است که باید از واژه‌های متداول برای اشاره به شغل استفاده کنید اما باید کمی هم خلاق باشید تا فرقی با بقیه آگهی‌ها داشته باشید.
مثلا اپل در یکی از آگهی‌های خود برای جذب مهندس ارشد نوشت: «مهندس ارشد برای جلوگیری از آرماگدون.» کلمه آرماگدون که به معنای نبرد خیر و شر است، قطعا نظر کارجو را جلب می‌کند. می‌توانید برای جذاب کردن عنوان، کمی بیشتر از شغل مربوطه بگویید یا از مزایایش یا محیط خود شرکت.

▪️عنوان نباید خیلی بلند یا خیلی کوتاه باشد. آگهی‌هایی که عنوان طولانی دارند (بیشتر از ۶۰ حرف)، ۳۰ تا ۴۰ درصد ضعیف‌تر عمل می‌کنند.

▪️در عنوان شغلی از پرانتز یا کروشه استفاده کنید. طبق تحقیقات، استفاده از کروشه و پرانتز در عنوان باعث افزایش نرخ کلیک می‌شود. دلیلش ساده است: پرانتز یک ابزار مناسب است که عنوان آگهی شما را از بقیه آگهی‌ها متمایز می‌کند. محتوای داخل پرانتز، می‌تواند جزئیات مربوط به شغل یا شرکت باشد، مثلا: معاون اداری (با بیمه درمانی کامل).

▪️محدوده حقوق را ذکر کنید. ذکر محدوده حقوق در آگهی استخدام در بسیاری از شرکت‌ها یک تابو است اما پیشنهاد می‌کنم درباره آن فکر کنید. اگر تصمیم گرفتید محدوده حقوق را اعلام کنید، آن را در عنوان آگهی یا شرح وظایف شغل بگنجانید. این کمک می‌کند انتظارات میان شما و کارجو شفاف‌تر شود. البته این استراتژی برای همه شرکت‌ها مناسب نیست و نیاز به تحقیق و بررسی جوانب دارد.

 


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 12:14 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

پنج گام برای مدیریت یک کارمند ناراضی

پنج گام برای مدیریت یک کارمند ناراضی

 

 

کارمندان ناراضی همان کسانی هستند که کارآفرین‌ها ناگزیرند با آنها سر و کار داشته باشند. مشکل اصلی این کارآفرینان در ارتباط با کارمندان ناراضی این است که آنها می‌توانند یک خطرپذیری یا ریسک بزرگ را به شرکت شما وارد کنند. پس:

 

1- حرفه‌ای عمل کنید؛ صرفنظر از اینکه کارمندان ناراضی چطور رفتار می‌‌کنند.

 

2- اجازه ندهید که مسأله ای جدی شود. وقتی برای اولین بار متوجه می‌شوید که چنین مشکلی وجود دارد؛ یعنی وقت آن رسیده است که به آن بپردازید.

 

3- این مسأله‌ را خصوصی نگه دارید؛ بجای مواجهه با یک کارمند ناخرسند در مقابل دیدگان همه‌ کارمندان، ترتیبی بدهید که این رویارویی بسیار خصوصی‌تر اتفاق بیفتد مثلا در یک اتاق کنفرانس یا در یک دفتر خصوصی.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

4- همه چیز را مستند کنید؛ امروزه، گاهی دادخواهی برای کم‌مایه‌ترین دلایل و پیش پا افتاده‌ترین مسائل اتفاق می‌افتد.

 

5- وقتی کارمندان ناراضی شما از انجام امور بنحوی شایسته و معمول قصور ورزند یا کاری کنند که شرکت دچار کاهش سرعت شود، به آنها قدرت و اختیار عمل ندهید.

 

 

اگر احساس می‌کنید که شاید کارمندی وجود داشته باشد که بتواند معضل جاری را تا حد یک مشکل خطرناک و حل‌نشدنی بالا ببرد، در انتخاب یک دستیار یا مشاور تردید نکنید.

 

در هر حال ممکن است این اتفاق برای شما هم بیفتد و مدیریت صحیح شما می‌تواند کمک کند تا از موقعیت‌هایی که بالقوه خطرناک و فراگیر هستند، اجتناب کنید. بنابراین، هیچ کسی نمی‌خواهد سر و کارش با کارمندان ناراضی باشد، اما دیر یا زود با این بخش از کار نیز مواجه خواهید شد. پس، بهتر است همواره آماده یک رویارویی مناسب و درخور باشید.

 


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 12:9 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه با همکارانمان رابطه‌ای محکم بسازیم؟

چگونه با همکارانمان رابطه‌ای محکم بسازیم؟

 

 

در حقیقت، بسیاری از ما از همکارانمان بسیار دور هستیم. ما بیشتر از هر زمان دیگری متحمل استرس و فشار‌های عصبی هستیم و ۵۰ درصد انسان‌ها در شغل خود احساس بی‌ثباتی می‌کنند.
چگونه می‌توانیم در فضاهای پر از استرس و فشار، ارتباط دوستانه ایجاد کنیم؟

 

ما معتقدیم که می‌توان این کار را با همدلی بیشتر انجام داد‌. همدلی را می‌توان با انجام ۴ کار نشان داد: متوجه‌ شدن درد و استرس دیگران، آن را مهم و حائز اهمیت شمردن، نگران شدن برای آن شخص و کاری برای کم کردن این استرس انجام دادن.

 

همدلی چه یک عمل گروهی چه فردی باشد ارزش‌ها در محل کار را افزایش می‌دهد. همدل بودن روش دیدن همکاران و دید به خودمان را تغییر می‌دهد و به دیدن سازمان خود به عنوان سازمانی انسانی کمک می‌کند.
در ادامه به چهار روش همدل کردن افراد در محل کار می‌پردازیم:

 

1-  مهارت متوجه شدن رنج دیگران را افزایش دهید

نشانه‌های رنج در محل کار معمولاً ثابت هستند. قاعده‌ی معمول حرفه‌ای بیان ‌می‌کنند که نشان دادن احساسات زیادی در محل کاری امری صحیح نیست که این هنجار، دیدن رنج دیگران را برای ما سخت‌تر می‌کند. توجه کردن بیشتر همکاران و در دسترس قرار دادن خود هم به صورت فیزیکی و هم به صورت روحی به متوجه شدن احساسات همکاران کمک خواهد کرد.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

2-  ظرفیت پرس و جوی خود را افزایش دهید

هنجارِ معمول در مورد جدا نگه داشتن زندگی کاری و شخصی می‌تواند مانعی برای پرسیدن سؤالات شخصی از همکارانمان باشد.
سازمان‌هایی از قبیل Accenture و EY اکنون در حال ارائه دادن برنامه‌های آموزشی چگونگی پرس و جو از همکاران به منظور ایجاد همدلی در محل کار هستند. پرسیدن "چطور هستید؟" یکی از این روش‌هاست. استفاده از این گونه سؤالات با صداقت در زمان و فضای مناسب ممکن است احساس امنیت را افزایش دهد و راه را برای همدلی باز کند.
اگر پرسیدن مستقیم برای شما دشوار است، با به اشتراک ‌گذاری مشکلات خود با آن شخص رابطه‌ی‌ نزدیک‌تری بسازید.

 

3-  احساس نگرانی خود را افزایش دهید

احساس کردن مشکل شخص دیگری معمولاً با احساسی که محققان نگرانی همدردی می‌نامند همراه است. این احساس یک تمایل گرم برای خوب بودن احوالات طرف مقابل است. این حس زمانی که نقطه‌ی مشترکی بین افراد وجود داشته باشند به راحتی به وجود می آید.

 

4-  با انجام اعمالی برای همدلی با دیگران خلاقیت خود را افزایش دهید

زمانی که با شخصی با مشکلات رو به رو می‌شویم هنجارهای اجتماعی معمولاً به ما دستوراتی برای انجام می‌دهند. این هنجارها شامل تسلیت گفتن، پیشنهاد کمک دادن‌ و فرستادن گل و یا کارت می‌شوند. این دستورات می‌تواند کمک کننده باشند اما در چشم شخص دریافت کننده معمولا کلیشه‌ای جلوه می‌کنند.
در سازمانی برادر زاده‌ی یکی از مدیران قبل از یک جلسه‌ی مهم کاری در تصادفی کشته شده بود. کارمندان این سازمان به جای پیروی از قاعده‌های کلیشه‌ای، به چندین روش برای کمک به او فکر کردند. این روش‌ها شامل خارج ‌کردن او از جلسه‌ی کاری، انجام‌ کارهای مهم او، دادن مرخصی‌های خود به او، فرستادن شعرهایی برای خانواده‌‌اش و سازمان‌دهی مراسم‌ ختم می‌شدند.

 

منبع: Hbr


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 11:58 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

پیامدهای تعدیل نیرو در پایان سال

پیامدهای تعدیل نیرو در پایان سال

 

 

 

معمولا پایان سال، متداول‌ترین زمان برای اخراج کارمندان است. ولی اخراج افراد در شگفت‌انگیزترین زمان سال، تقریبا همیشه امری تاسف برانگیز است.

 

 

◀️ چرا این اتفاق رخ می‌دهد؟

اگر شما انسانی هستید که توان نابودی بشریت را دارد، پس ممکن است استدلال کنید که اخراج کارمندان در تعطیلات امری کاملا منطقی است. در سال‌های بحرانی برای کسب و کارها کاهش هزینه‌ها یک راه آسان برای ایجاد یک حد پایین برای هزینه‌ها است. همچنین یک نکته روان‌شناختی درباره آخر سال وجود دارد که می‌گوید لازم نیست بار اضافی را با خود به سال بعد ببریم.

یکی از مدیرانی که با او درباره این موضوع حرف می‌زدم، گفت: «آسان نیست که هر کسی را بدون برنامه مشخص و با توجه به زمان اخراج کنیم. اما این اتفاق باید بیفتد و تصمیمات باید بر عوامل زیادی استوار باشد. با وجود این، زمان‌بندی مشخص برای این کار نمی‌تواند یکی از این عوامل باشد.» آن مدیر اشتباه می‌کرد چرا که نیروی کار از انسان‌ها تشکیل شده است، نه روبات‌ها.

 

◀️ چرا باید از آن پرهیز کنید؟

دلایلی برای نادرست بودن این تصمیم وجود دارد. پرهیز از اخراج کارمندان در پایان سال و تمرکز بیشتر بر ارائه خدمات با توان بیشتر باعث می‌شود که از شرکت شما تقاضای کالا و خدمات بیشتری شود. در این صورت ممکن است در صورت اخراج کارمندان، نتوانید به مشتریان بیشتری فکر کنید. همچنین زمانی که شما در ماه پایانی سال تعدادی از کارکنان را تعدیل می‌کنید، مسوولیت‌های اضطرا‌ب‌آور آنها به کارمندان باقی‌مانده شرکت منتقل می‌شود. و اگر اثرات این تصمیم شما زیاد باشد، ممکن است که اضطراب زیاد، افزایش ساعت کاری و دوری از اهداف و برنامه‌های آینده را برای آنان به همراه داشته باشد. به گونه‌ای که حتی یک جشن تعطیلات خوب و پاداش آخر سال هم ممکن است نتواند از باری که بر دوش آنها گذاشته‌اید، بکاهد.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

جنیفر اسمایسر، مشاور منابع انسانی، می‌گوید «حتی زمانی که دلیل تعدیل قابل درک باشد، مدیری که کارمندان را در آخر سال اخراج می‌کند مانند یک شیطان به نظر می‌رسد. این اقدام تاثیرات بلندمدتی روی نظر کارمندان نسبت به مدیر و حس امنیت شغلی در آنها می‌گذارد.» شما می‌توانید منطقی‌ترین توضیحات را به کارمندان خود بدهید اما در آخر، آنها در حالی به شما می‌نگرند که انگار به فردی که بدترین تصمیات و رفتاری غیر انسانی را دارد، نگاه می‌کنند.

 

◀️ آیا تعدیل نیرو در پایان سال، می‌تواند قابل قبول باشد؟

با همه آنچه گفته شد، در بعضی مواقع اخراج کارمندان در پایان سال گریزناپذیر است. برای نمونه: رفتار نادرست یک کارمند که کارمندان دیگر را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد (که متاسفانه به‌طور اتفاقی مصادف با تعطیلات شده باشد). شرکت با وجود کاهش حقوق و دستمزدها، با خطر سقوط مواجه باشد: در این شرایط انتخابی بین بد و بدتر صورت می‌گیرد ولی همچنان پیامدهای بد اخراج کارمندان به قوت خود باقی است.
در این مورد با چشمان کاملا باز پیش بروید و خود را برای گفت‌وگویی واقعی و روشن در مورد اتفاقی که رخ داده و همچنین امنیت شغلی، با کارمندانتان آماده کنید.

 

◀️ اگر چنین چیزی اجتناب‌ناپذیر است، از آن مراقبت کنید

تعطیلات پایان سال مصادف با زمان محبت و عشق ورزیدن به هم‌نوع است. در صورتی که اخراج کارکنانی که به جرم سنگینی مرتکب شده‌اند، گریزناپذیر باشد، کمترین کاری که می‌توانید در مورد آنها انجام دهید، این است که با آنها رفتاری داشته باشید که انتظار دارید دیگران در چنین موقعیتی با شما داشته باشند چرا که ماه پایان سال یکی از بدترین ماه‌ها برای پیدا کردن شغل است.
یک بسته‌ پیشنهادی حمایتی و همچنین مساعدت‌های دوره بیکاری، می‌تواند از سختی این دوره بکاهد.

رفتار شما هنگام اخراج کارمندان، درست به اندازه رفتار شما هنگام مدیریت اهمیت دارد. مهم نیست چه توافقی بین شما و کارمند اخراج شده صورت گرفته باشد، مهم این است که پس از تعدیل شما باید توضیحاتی را برای کارمندان باقی‌مانده آماده کنید که نشان می‌دهد قرار است چه رفتاری با آنها داشته باشید. این انتخاب شماست که نیازمند اراده‌ای برای انجام کار درست است.

 

منبع: Forbes


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 11:36 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه می‌توان دانست زمان اخراج فرد فرارسیده است؟

چگونه می‌توان دانست زمان اخراج فرد فرارسیده است؟

 



فرض کنید یکی از اعضای تیم نه تنها در کارش بهتر نمی‌شود، بلکه به‌طور مداوم بدتر شده است. حال سوال اینجاست که آیا زمان اخراج او فرا رسیده است؟ در واقع نمی‌توان به این سوال به‌صورت مطلق پاسخ مثبت یا منفی داد؛ چرا که باید در ابتدا به سه سوال مهم پاسخ داد:

 

▪️اول اینکه آیا شما پیش از این راهنمایی‌های لازم را برای بهبود عملکرد به او داده‌اید؟
▪️دوم اینکه آیا شما اثر و پیامد ناشی از عملکرد او را روی همکارانش مشخص کرده‌اید؟
▪️و سوم اینکه آیا شما عواقب ناشی از اخراج را پیش‌بینی کرده‌اید؟

 

 

همچنین باید به این سوالات هم پاسخ بدهید: آیا تاکنون به او نشان داده‌ام که به‌عنوان یک انسان برای من مهم است؟ آیا تاکنون ثابت کرده‌ام که به چالش کشیده شدن او توسط من با هدف کمک به بهتر شدن او صورت گرفته است؟ آیا در قبال عملکرد خوب و مثبت در گذشته، بازخورد شایسته و مناسبی داشته‌ام یا اصلا آن عملکردها و نکات مثبت را ندیده‌ام؟ آیا تاکنون کمک کرده‌ام تا راه‌حل‌های کاربردی برای حل مشکلات پیدا کند؟ آیا همیشه به خاطر اشتباهاتش به او حمله کرده‌ام یا در یافتن راه‌حل‌ها یاری‌اش کرده ام؟

 

به هرحال، اگر مدیری فاقد تجربه عملی برای اخراج یک کارمند یا کارگر است و می‌خواهد برای اولین بار دست به این کار سخت بزند، بهتر است که قبل از اقدام در این زمینه، با افراد مجرب و مدیران باسابقه مشورت کرده و با در نظر گرفتن تمام جوانب کار وارد این کارزار سخت و ناخوشایند اما ضروری شود.

 

 

به‌طور کلی، چهار توجیه یا دروغ رایج وجود دارد که مدیران گریزان از اخراج کارکنان، معمولا به خود می‌گویند:

 

▪️شرایط بهتر خواهد شد: در اغلب موارد چنین اتفاقی نخواهد افتاد. بنابراین بهتر است که این دلخوش کردن‌های بی دلیل را متوقف کرد و از خود پرسید چگونه و از چه راهی ممکن است شرایط بهتر شود و فرد در معرضِ اخراج به چه صورت و با چه ابزاری می‌تواند عملکردی متفاوت با گذشته ارائه دهد؟

 

▪️وجود یک فرد بهتر از نبودنش است: اغلب موارد، حضور زیان بار و منفی یک عضو در تیم، تاثیر مخرب فراوانی را به کلیت تیم وارد می‌کند که نبودنش، چنین تاثیر منفی شدیدی نخواهد داشت.

 

▪️جابه‌جایی نیرو راه‌حل بهتری است: گاهی وقت‌ها، مدیران وسوسه می‌شوند فرد نامطلوب برای مجموعه خود را به مجموعه‌ای دیگر انتقال دهند، حتی اگر مطمئن باشند آن فرد فاقد مهارت‌های لازم برای کمک به مجموعه دیگر باشد. این کار نه تنها دردی دوا نخواهد کرد، بلکه اعتماد سایر مدیران را نسبت به شما نیز مختل خواهد کرد.

 

▪️اخراج یک عضو از تیم بر کل تیم اثر منفی می‌گذارد: واقعیت این است که بقای یک عنصر غیرفعال و نامطلوب، در یک مجموعه تاثیر منفی شدیدتری بر آن دسته از اعضای تیم دارد که عملکرد خوب و درخشانی دارند و انگیزه کار کردن را در آن می‌خشکاند.

 

 

مدیران نباید از کارمند یا کارگری که در معرض اخراج قرار دارد دوری جویند و علاوه براین، نباید فضای درونی تیم را به خاطر اخراج یکی از اعضا، منفی و نامطلوب سازند.


علاوه براین، مدیران باید همیشه این احتمال را بدهند که اگر فردی در کاری ضعیف عمل می‌کند، پس برای آن کار ساخته نشده و شاید اگر در جای دیگری مشغول به کار شود بتواند گوهر درون خود را کشف کرده و به کاری مشغول شود که برای آن ساخته شده است.

 

از سویی دیگر، حفظ افرادی که عملکرد ضعیفی دارند، چه بخواهیم و چه نخواهیم یک نوع مجازات برای افرادی محسوب می‌شود که عملکرد عالی و درخشان دارند. لذا انفعال در برابر برخورد با موضوع عملکرد بد و عدم برخورد قاطعانه با آن، به ضرر بقیه تیم خواهد بود.


بنابراین، حذف هر چه سریع تر عامل ناکارآمدی و ضعف در یک مجموعه، نه تنها مشکل‌ساز و خطرناک نیست، بلکه امری لازم و ضروری است.

منبع: hrm

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 11 / 1397 ساعت: 1:3 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

مسوولان مصاحبه بر چه اساسی شما را ارزیابی می‌کنند؟

مسوولان مصاحبه بر چه اساسی شما را ارزیابی می‌کنند؟

 

 

مصاحبه مثل شرط‌بندی، غیرقابل پیش‌بینی است. بعضی از کارفرمایان در جذب نیرو بیشتر مهارت دارند. اما بسیاری از مسوولان مصاحبه، نه آموزش دیده‌اند و نه تجربه دارند. فقط هر چیزی به ذهنشان می‌رسد، فی البداهه می‌گویند.

 

بعضی‌ها فکر می‌کنند با پرسیدن سوالاتی که هیچ ربطی به عملکرد کارجو ندارد، به اعماق ذهنش نفوذ می‌کنند، مثلا «اگر درخت بودی، دوست داشتی چه درختی باشی؟»


حتی یکی را می‌شناختم که می‌گفت قبل از مصاحبه به کارجو شربت تعارف می‌کند و بر اساس اینکه کارجو شربت را قبول کند یا نکند، او را ارزیابی می‌کند. اگر گذرت به یکی از این آدم‌ها بیفتد، به‌عنوان یک کارجو، کار خاصی از دستت بر نمی‌آید.

 

اما چند روش وجود دارد که افراد ماهر و خبره به کار می‌برند تا بفهمند کارجو واقعا چطور آدمی است و آیا می‌خواهند استخدامش کنند یا نه (البته منظورم معیارهای واضحی مثل سابقه کار و رفتار حرفه‌ای نیست که همیشه و همه جا مورد استفاده هستند). این روش‌ها از این قرارند:

 

 

1-  رزومه‌ات درباره تو چه می‌گوید؟
مسوولان مصاحبه کاملا به رزومه تو استناد می‌کنند و هرچه درباره خودت در آن نوشته باشی، باور می‌کنند، مگر اینکه خودت خلاف آن را ثابت کنی. آنها فرض را بر این می‌گذارند که تو همان چیزی هستی که در رزومه نوشته‌ای.

 

2-  چطور به سوال «از زمانی بگو که...» جواب می‌دهی؟
یکی از سوالات موردعلاقه مسوولان مصاحبه با این عبارت شروع می‌شود: «از زمانی بگو که...» (مثلا از زمانی بگو که یک درگیری با مشتری را رفع کردی یا مرتکب خطایی شدی). آنها اعتقاد دارند که رفتار تو در گذشته، نشان‌دهنده رفتار تو در آینده است.
صحبت کردن درباره چیزی که با آن آشنا هستی (مثل یک پروژه که قبلا انجام داده‌ای) کمک می‌کند تا مسوول مصاحبه با نحوه عملکرد مغز تو آشنا شود. یک موقعیت فرضی نمی‌تواند او را به این شناخت برساند.

 

3-  چطور ارتباط برقرار می‌کنی؟
آیا به سوالات به‌طور شفاف و مستقیم پاسخ می‌دهی؟ آیا افکارت طبقه‌بندی شده‌اند؟ وقتی جواب یک سوال را نمی‌دانی، آیا راستش را می‌گویی یا الکی از خودت تعریف می‌کنی؟ آیا در پاسخ به یک سوال ابتدایی که جوابش باید مختصر و مفید باشد، ده دقیقه داستان‌سرایی می‌کنی؟ آیا به نشانه‌های رفتاری مسوول مصاحبه دقت می‌کنی؟ (مثلا وقتی سعی می‌کند به تو بفهماند که سخن را کوتاه کنی).
حتی اگر شغل مربوطه به مهارت‌های ارتباطی نیاز نداشته باشد، مدیر آینده‌ات دوست دارد کسی را استخدام کند که بتواند راحت با او حرف بزند.

 

4-  چطور درباره چالش‌ها حرف می‌زنی؟
وقتی از چالش‌های شغل‌های سابقت حرف می‌زنی، هیجان‌زده، امیدوار به حل مشکل و مشتاق به پیشرفت به‌نظر می‌رسی یا طوری حرف می‌زنی که انگار به حداقل‌ها قانعی؟ مسوولان مصاحبه همیشه به دنبال کارجویی هستند که هنگام صحبت درباره حل چالش‌ها، ذوق می‌کند، به‌خصوص اگر سابقه انجام پروژه‌های سخت را داشته باشد.

 

5-  مسائل جزئی را چطور مدیریت می‌کنی؟
کارجویان معمولا تصور می‌کنند که در فرآیند جذب نیرو، فقط برخوردهای «رسمی» مهمند (مثل مصاحبه) و به سایر برخوردها اهمیت نمی‌دهند. مثلا آنها با مسوول مصاحبه کاملا «شسته رُفته» و حرفه‌ای رفتار می‌کنند اما مثلا به منشی بی‌احترامی می‌کنند، یا جواب ایمیل‌ها را یکی در میان می‌دهند. یک مدیر استخدام حرفه‌ای، تمام رفتارهای تو را زیر نظر دارد، نه فقط در اتاق مصاحبه، بلکه در همه موقعیت‌ها.

 

6-  چقدر مشتاق به نظر می‌رسی؟
مسوولان مصاحبه دوست دارند کسی را انتخاب کنند که واقعا نسبت به آن کار اشتیاق داشته باشد یا حداقل، علاقه‌مند به‌نظر برسد. اگر رقیب تو، به اندازه تو صلاحیت داشته باشد اما مشتاق‌تر به‌نظر برسد (مثلا طوری رفتار کنی که انگار بی‌تفاوتی)، این به نفع تو نیست.

 

7-  مدیران و همکاران سابقت درباره‌ات چه می‌گویند؟
یک مسوول مصاحبه خوب، سراغ کسانی که قبلا با تو کار کرده‌اند، می‌رود و از آنها سوالاتی می‌پرسد تا بفهمد تجربه کار کردن با تو چه شکلی است، چه در موقعیت‌هایی که عملکردت خوب بوده و چه در شرایطی که نیاز به حمایت داشته‌ای.

 

البته هیچ‌کدام از این روش‌ها قطعی نیستند و مدیران استخدام، بارها دچار اشتباه می‌شوند. آنها هم به اندازه کارجو، احتمال خطا دارند که این گیج‌کننده است، اما وقتی بدانی که مسوول مصاحبه هم ممکن است مرتکب خطا شود، خیالت راحت می‌شود که اگر استخدام نشدی، بیش از حد خودت را زیر سوال نبری.

 

نویسنده: Alison Green

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 11 / 1397 ساعت: 12:55 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چهار اصل کلیدی برای مدیران تازه کار

چهار اصل کلیدی برای مدیران تازه کار

 

 

این کاملا طبیعی است که مدیران تازه کار در ابتدای مسیر مدیریتی شان درباره نقش جدیدشان و آنچه که باید و نباید انجام دهند دچار سردرگمی شوند. با این حال، اصولی چند در دنیای مدیریت وجود دارد که توجه به آنها از سوی نومدیران می‌تواند به موفقیت هر چه بیشتر آنها کمک شایانی کند که در ادامه به چهار مورد از مهم‌ترین آنها اشاره خواهد شد.

 

 

1-  اصل اول: کلمه «رئیس» را فراموش کنید

یکی از اصولی که نومدیران باید به یاد داشته باشند این است که به جای استفاده از عنوان رئیس برای خود از عناوینی همچون «هماهنگ‌کننده»، «رهبر تیم»، «برطرف‌کننده موانع» یا «مشاور» استفاده کنند.
استفاده از چنین عناوینی توسط نومدیران باعث می‌شود تا آنها روی نقش‌هایی متمرکز شوند که آنها را قادر می‌سازد تا اعضای تیم تحت رهبری شان را به گونه‌ای درست هدایت کنند. در واقع وظیفه شما به‌عنوان مدیر یک مجموعه این نیست که بر یکسری افراد ریاست کنید، بلکه کارکرد اصلی شما این است که کاری کنید افرادتان از تمام پتانسیل‌های شان برای رسیدن به بهترین عملکرد ممکن بهره ببرند.

 

2-  اصل دوم: راستگو باشید

هنگامی که مدیری با تمام کارکنانش شفاف و روراست باشد و آنها نیز نسبت به او چنین باشند آن‌گاه می‌توان از این مجموعه انتظار داشت تا به موفقیت‌های بزرگی دست یابند. حال سوال اینجاست که برای تحقق این خواسته و ایجاد جو سازمانی مبتنی بر صداقت چه اقداماتی را باید صورت داد؟

 

 

▪️خودتان را خوب بشناسید.
هر مدیری باید به خوبی نقاط قوت و ضعف و محدودیت‌ها و فرصت‌های رشدش را به خوبی بشناسد و بر اساس آنها برای مدیریت کارکنانش برنامه‌ریزی کند.

 

▪️حقایق را عاقلانه مطرح‌سازید.
مدیران می‌توانند حقایق و واقعیت را به راحتی و بدون بروز مشکلی خاص بیان کنند به شرطی که آنها را به شکلی معقول و سنجیده مطرح سازند تا از پیامدهای منفی و دردناک بیان حقایق بکاهند.

 

▪️با وحدت رویه و شفافیت تمام اقدام کنید.
مدیران در شروع کار باید توجه داشته باشند که در انتخاب واژگان و عباراتی که در تعامل با کارکنان شان استفاده می‌شود نهایت دقت و شفافیت را رعایت کنند تا از بروز ایهام و سردرگمی در افراد جلوگیری شود.

 

▪️به دیگران احترام بگذارید.
یک مدیر همیشه و در همه حال باید فرض را بر این بگذارد که همه کارکنان شایسته احترام بوده و افرادی ارزشمند هستند و بداند که اگر نسبت به افرادشان بی‌احترامی کرده یا آنها را فاقد ارزش و کارآیی بداند دیگر نمی‌تواند آنها را هدایت و رهبری کند.

 

 

3-  اصل سوم: از خود اشتیاق نشان دهید

این خیلی مهم است که مدیران خود را مشتاق دانستن و یاد گرفتن نشان دهند و خود را جای کارکنان بگذارند و بکوشند تا بفهمند در ذهن آنها چه می‌گذرد و آنها چه عقیده و ایده‌ای در سر دارند. در این شرایط خیلی خوب است که شما سراپا گوش باشید و با استفاده از تکنیک‌های گوش کردن فعال و واکنش نشان دادن به صحبت‌ها و ایده‌پردازی‌های آنها خود را مشتاق دانستن نشان دهید.

 

4-  اصل چهارم: انتظارات تان را خیلی شفاف بیان کنید

اگر می‌خواهید اعضای تیم تان همان چیزی را به شما تحویل دهند که شما می‌خواهید پس باید آن را با شفافیت و صراحت تمام بیان کنید تا همه بدانند چه باید بکنند و چه انتظاری از آنها می‌رود.
علاوه بر این لازم است که مدیران نسبت به سنجش عملکرد کارکنان حساسیت به خرج داده و در قبال خواسته‌هایی که از افراد دارند از آنها گزارش عملکرد بخواهند و به هیچ عنوان نباید نسبت به پیگیری ماموریت‌هایی که به افرادشان داده‌اند بی‌تفاوت باشند، چرا که این کار باعث تسری یافتن بی‌تفاوتی بین افراد و سپس کل مجموعه خواهد شد.

 

منبع: Forbes

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 11 / 1397 ساعت: 12:43 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

افراد موفق و حرفه‌ای‌ها بیش از اندازه کار نمی کنند

افراد موفق و حرفه‌ای‌ها بیش از اندازه کار نمی کنند

 

 

شاید برای رسیدن به موفقیت، هر روز تلاش کنید زودتر از همیشه به سرکار بروید و سخت کار کنید و دیرتر هم به خانه برگردید. شاید می خواهید با این روند کارایی‌تان را افزایش یا رئیس‌تان را تحت تأثیر کوشش و ازخودگذشتگی‌تان قرار دهید اما جالب است که بدانید این کار نه‌تنها بهره‌وری‌تان را افزایش نمی‌دهد بلکه به مرور زمان سبب ایجاد فرسودگی شغلی هم می‌شود.

 

تحقیقات زیادی اثبات کرده‌اند که کار بیشتر از 40 ساعت در هفته به سلامتی و شادابی فرد آسیب می‌رساند، روابط اجتماعی او را به چالش می کشد و سبب کاهش بهره‌وری او می‌شود.

 

هنگامی که به اندازه کافی وقت آزاد ندارید عادات خوبی که تأثیرات منفی یک زندگی سخت و پرتنش را کم می‌کند مثل ورزش کردن، استراحت کردن در آرامش، مدیتیشن و تهیه وعده‌های غذایی سالم را مجبورند کنار بگذارند، به خوردن فست فود اکتفا کنند و دوباره کارشان را ادامه دهند. این روند در طولانی‌مدت فرسایشی می‌شود و قطعا روی سلامت فرد تأثیرات مخربی بجا می‌گذارد.

 

 

محققان و پژوهشگران تاثیر کار زیاد روی سلامتی جسم، مغز و ذهن افراد را مورد بررسی قرار داده‌اند. نتایج یافته‌های آنها به شرح زیر است:

 

 

فعالیت بیش از 10 ساعت در روز احتمال ابتلا به بیماری های قلبی و عروقی را تا 60 درصد افزایش می‌دهد.

 

10 درصد افرادی که هر هفته بین 50 تا 60 ساعت کار می‌کنند، مشکلات ارتباطی دارند. این آمار برای افرادی که بیش از 60 ساعت در هفته کار می‌کنند به 30 درصد افزایش یافته است.

 

فعالیت بیش از 40 ساعت در هفته با افزایش مصرف الکل و تنباکو و افزایش وزن غیرطبیعی در مردان و ابتلا به افسردگی در زنان ارتباط دارد.

 

احتمال ابتلا به افسردگی در افرادی که بیش از 11 ساعت در روز کار می‌کنند بیشتر است.

 

نتایج تحقیقات نشان می‌دهد افزایش ساعت کاری سبب افزایش آسیب‌پذیری افراد می‌شود. میزان آسیب‌پذیری در افرادی که بیش از 60 ساعت در هفته کار می‌کنند تا 23 درصد افزایش می‌یابد.

 

خیلی از مشکلاتی که به دنبال کار زیاد به وجود می‌آید ناشی از فشار و استرسی است که با هورمون‌ها ارتباط دارد. استرس سطح هورمون کورتیزول را افزایش می‌دهد و سبب ایجاد اختلال در خواب، اشتها، فشارخون، سیستم ایمنی بدن، حافظه و رفتار می‌شود.

 

کار زیاد فقط به سلامت جسمی فرد آسیب نمی‌زند بلکه عملکرد شناختی او راده هم مختل می‌کند. در تحقیقی که پنج سال به طول انجامید، نشان داده شد افرادی که 55 ساعت کار کرده بودند نسبت به کسانی که 40 ساعت در هفته کار کرده بودند قدرت استدلال ضعیف‌تری داشتند و در یادآوری واژگان هم ناتوان‌تر بودند.

 

کار بیش از حد سبب کاهش بهره‌وری فرد نیز می‌شود. اضافه‌کاری‌های کوتاه وقتی دائمی می‌شوند به کارایی شما نمی‌افزایند، بلکه مانع از بهره‌وری‌تان هم می‌شوند. 

 

وقتی افراد هر هفته 40 ساعت کار می‌کنند فرصت بهبود خستگی و دستیابی به سطح بالاتری از بهره‌وری را دارند و کار بیشتر از 40 ساعت در هفته سبب بهره‌وری بالاتر نمی‌شد. هنری فورد 40 ساعت کار در هفته را جا انداخت تا کارمندان ساعات بیشتری را با خانواده‌شان سپری کنند و بهره‌وری‌شان افزایش یابد.

 

بعضی افراد به شغل‌شان بیش از اندازه علاقه دارند و می‌خواهند وقت آزادشان را هم به کار کردن اختصاص دهند؛ اما حتی آنهایی که عاشق کارشان هستند هم باید زمانی را برای استراحت و تجدید قوا در نظر بگیرند.
جالب است بدانید که بیش از 50 درصد کارمندانی که ساعات زیادی از روز را کار می کنند هنگام برگشت به خانه نای صحبت کردن ندارند. کار زیاد همچنین سبب می‌شود رابطه‌ی زناشویی به خشونت و دعوا منجر شود.

 

نتایج تحقیقات نشان می‌دهد کسب و کارها با یک ساعت کار اضافی یا دو روز کارِ بیشتر به جایی نمی‌رسند؛ پس اگر سلامت جسمانی و روانی، شادی و ارتباط تان با دیگران ارزشمند است، بیشتر از 50 ساعت در هفته کار نکنید.

 

منبع: inc

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 11 / 1397 ساعت: 12:33 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چطور دلایل ترک شغل قبلی‌ام را توضیح دهم؟

چطور دلایل ترک شغل قبلی‌ام را توضیح دهم؟

 

 

مسوولان مصاحبه به نحوه صحبت کردن تو درباره مدیر یا شغل سابقت خوب توجه می‌کنند و می‌فهمند که کدام جنبه‌های فرهنگ آنجا (شرکت قبلی) را دوست داشته‌ای و از کدام‌ها خوشت نمی‌آمده و براساس صحبت‌های تو، نتیجه‌گیری می‌کنند که آیا می‌توانی خودت را با فرهنگ شرکت جدید، وفق دهی یا نه. این نتیجه‌گیری گاهی درست است، گاهی هم نیست.

 

حالا سوال اینجاست که چطور به این سوال پاسخ دهیم که هم صادقانه باشد هم به ضررمان تمام نشود.
در ادامه، متداول ترین دلایل ترک شرکت‌ها را ذکر می‌کنم و اینکه چطور می‌توانیم این دلایل را برای مسوول مصاحبه توضیح دهیم:

 

▪️رئیست غیرقابل تحمل بود:
مسوولان مصاحبه می‌دانند که تعداد رئیس‌های بد، کم نیست و خیلی‌ها به همین دلیل مجبور به استعفا می‌شوند. تنها مشکل اینجاست که مسوول مصاحبه، تو را آن‌قدر نمی‌شناسد که بداند ارزیابی تو درباره رئیست معتبر است یا نه. مثلا اگر بگویی مدیرت تو را زیر ذره بین برده بوده، شاید مسوول مصاحبه این طور برداشت کند که تو کارت را درست انجام نمی‌دادی و مدیرت مجبور بوده دائما بر کارت نظارت کند.
در مصاحبه یک قانون نانوشته وجود دارد: «هرگز درباره رئیس سابقت بدگویی نکن.» این کار اصلا به صلاح نیست.
اگر دلیل ترک شغل سابقت، رئیست است، بهتر است در جوابت اصلا به رئیست اشاره نکنی. می‌توانی بگویی: «دوست داشتم چالش‌های جدید را امتحان کنم» یا جوابی که کمتر شکایت‌‌آمیز باشد.

 

▪️تعدیل نیرو:
اگر به خاطر تعدیل نیرو، شرکت را ترک کرده‌ای (یعنی دلیل اخراجت، عملکردت نبوده)، نیازی نیست طفره بروی. تعدیل نیرو یک اتفاق طبیعی است و چیزی نیست که باعث شود احساس شرمندگی کنی.
اگر شرایط را بیشتر شرح‌دهی که چه بهتر. مثلا بگویی: «کسانی را اخراج کردند که طی یک سال اخیر استخدام شده بودند» یا «تیم آموزشی را اخراج کردند.» این‌طوری، احتمال آنکه فکر کنند عملکردت ضعیف بوده، کمتر است.

 

▪️اخراج شدی:
اگر اخراج شده ای، ممکن است وسوسه‌شوی آن را پنهان کنی، اما اشتباه نکن، مسوول مصاحبه، دیر یا زود حقیقت را کشف می‌کند، مثلا از طریق تماس با معرف هایت یا بررسی سوابقت.
در حالی که اگر راستش را بگویی، ممکن است هنوز شانس استخدام شدن داشته باشی. اگر بیش از حد هم درباره اخراج شدنت صحبت کنی، عملا داری قضیه را بزرگ می‌کنی. کافی است اخراج شدنت را در چند جمله شرح دهی. به این صورت: «راستش، اخراج شدم. تقصیر خودم بود. شغلی را انتخاب کردم که نیاز به مهارت‌های پیشرفته طراحی داشت که من ندارم. با خودم فکر کردم که در کار، یاد می‌گیرم اما اشتباه می‌کردم.» یا «راستش، اخراج شدم. حجم کارها خیلی زیاد بود و من به روی خودم نمی‌آوردم. آخرش هم همین باعث شد کلی خرابکاری کنم. ولی حالا یاد گرفتم که اگر حجم کارم زیاد بود، فورا آن را مطرح کنم و از مدیرم بخواهم که در اولویت بندی کارها به من کمک کند.»

 

▪️حقوقت کم بود:
از قدیم گفته‌اند که نباید بگویی دلیل استعفایت، پول بوده. اما اگر حقوقت واقعا نسبت به سایر شرکت‌ها کم بوده و دلیل اصلی ات برای رفتن، همین بوده، اشکالی ندارد که به آن اشاره کنی. اگر هم به دلیل نبود یک مزایای خاص، مجبور شدی استعفا دهی، ایرادی ندارد که آن را ذکر کنی، مثلا بیمه درمانی؛ مسوول مصاحبه اگر منطقی باشد، این را درک می‌کند.

 

▪️کارت را دوست نداشتی:
اگر کارت را دوست نداری، به نفعت است با خودت روراست باشی چون این‌طوری می‌توانی شغل‌هایی را که با سلیقه‌ات جور نیستند از گزینه هایت حذف کنی. بهتر است دلیلش را به شکل مثبت توضیح دهی و به جای اینکه بگویی چه کاری را دوست نداری، بگویی که چه کارهایی را «دوست داری» انجام دهی. مثلا: «در شغل سابق، بیشتر کارها مربوط به حوزه بازاریابی بود و من بعد از یک مدت احساس کردم دلم برای کار کردن با محققان تنگ شده است.»

 

▪️از فرهنگ آنجا متنفر بودی:
در اینجا هم مثل مورد قبل، بهتر است با خودت روراست باشی تا سراغ شرکت‌هایی که از نظر فرهنگی قبولشان نداری، نروی. وقتی می‌خواهی دلیلت را برای مسوول مصاحبه توضیح دهی، بهتر است خیلی مختصر صحبت کنی و سعی کنی قضاوتی نکنی. مثلا: «من به سازمان‌های کوچک تر عادت دارم، با کلی فرصت برای کارآفرینی. با اینکه شرکت‌های بزرگ مزایای خاص خودشان را دارند اما حس کردم دلم برای کار در شرکت‌های کوچک تنگ شده».

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

 


تاریخ ارسال پست: 5 / 11 / 1397 ساعت: 12:22 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

تمرین مدیریت در دوران کارمندی

تمرین مدیریت در دوران کارمندی

 

 

«به مدیری با پنج تا ۱۰ سال سابقه کار مدیریتی و مسلط به اصول مدیریت نیازمندیم.»
شاید شما هم با این چنین آگهی‌هایی روبه‌رو شده‌اید و افسوس خورده‌اید که به علت نداشتن سابقه کار و عنوان مدیریتی در رزومه کاری‌تان نمی‌توانید برای آن درخواست دهید.

 

با این همه واقعیت آن است که اغلب مدیران بدون داشتن سابقه کار مدیریتی و فقط به خاطر توانمندی‌های مدیریتی شان به‌عنوان مدیر کارشان را شروع می‌کنند و پس از مدتی به‌عنوان مدیرانی موثر شناخته می‌شوند. در واقع این افراد در دوران پیش از مدیر شدن توانسته‌اند خود را به مهارت‌های مورد نیاز در عرصه مدیریت مجهز کنند و به محض مدیر شدن از آن مهارت‌ها بهره برده‌اند.

 

آنچه در ادامه خواهد آمد شش راه برای کسب تجربه مدیریتی بدون مدیر شدن است که می‌تواند شما را پیش از ارتقا به سمت‌های مدیریتی با این عرصه پرتلاطم آشنا سازد.

 

 

▪️یک پروژه را رهبری کنید:
مهارت‌های مورد نیاز برای رهبری یک پروژه کاری، شباهت‌های زیادی با مهارت‌های مدیریتی دارد چرا که هر دوی آنها شامل مواردی چون برنامه‌ریزی، هدف‌گذاری، مدیریت بودجه و ... می‌شوند.
بنابراین اگر تاکنون مدیریت یک پروژه را بر عهده نگرفته‌اید حتما به‌صورت داوطلبانه و در مقیاسی کوچک این کار را انجام دهید و بکوشید تا در حین اجرای این پروژه کوچک، تکنیک‌های مختلف مدیریتی را به کار ببندید.

 

▪️برعکس مدیران ناکارآمد عمل کنید:
یکی دیگر از راه‌هایی که می‌توانید از طریق آن به تمرین مدیریت دست بزنید نگاه کردن به نحوه عمل مدیران ناکارآمد و ضعیف و برخلاف آنها عمل کردن است. شما با این کار خواهید توانست از اشتباهات سایر مدیران درس گرفته و با اجتناب کردن از آنها به مدیری موثر و توانمند تبدیل شوید.

 

▪️آموزش دهید، مربیگری کنید و به همکاران‌تان مشاوره دهید:
بیاموزید چگونه می‌توانید تیم‌تان را آموزش دهید و اینکه این کار را به‌صورت عملی انجام دهید. برای این کار لازم است مانند یک مدیر مجرب اقدام به آموزش کارکنان جدید و همچنین مشاوره دادن به کارکنان قدیمی و همکارانتان کنید. البته لازمه برخوردار شدن از این فرصت این است که همکاران‌تان شما را به‌عنوان آگاه‌ترین و ماهرترین همکارشان قبول داشته باشند.

 

▪️مهارت‌های مصاحبه‌گری‌تان را ارتقا دهید:
در بسیاری از سازمان‌ها، کمیته‌هایی متشکل از برخی کارکنان و مدیران تشکیل می‌شود که وظیفه‌شان اجرای برنامه‌های مصاحبه‌ شغلی، گزینش و استخدام است. تشکیل چنین کمیته‌هایی، فرصتی است برای عرض‌اندام کارکنانی که می‌خواهند در آینده مدیر شوند. بنابراین برای ورود به این کمیته‌ها هیچ گونه تردیدی به خود راه ندهید.

 

▪️چگونه تعارضات و چالش‌های کاری را حل و فصل کنید:
بروز اختلاف و حتی درگیری‌های شدید کاری بین افراد در محیط کار، امری اجتناب‌ناپذیر است و در اغلب موارد، این مدیران هستند که باید این کشمکش‌ها را حل کنند. با این همه هستند کارکنانی که خیلی خوب می‌توانند نقش میانجی و حل‌کننده اختلافات بین افراد را بازی کنند. شما هم که سودای مدیر شدن را در سر دارید حتما به‌صورت داوطلبانه در جهت حل تعارضات و درگیری‌های بین همکاران‌تان گام بردارید.

 

▪️مدیریت بودجه و رسیدگی به امور مالی را تمرین کنید:
یکی دیگر از مهارت‌های مورد نیاز یک مدیر توانایی او در زمینه مدیریت هزینه‌ است. این مهارت از آن دسته مهارت‌هاست که برخی مدیران به خاطر نداشتن دانش بودجه‌نویسی و مدیریت مالی در آن ضعیف هستند و دوست دارند انجام آن را به کارکنانی که در آن توانمند هستند واگذار کنند.
بنابراین اگر در زمینه مدیریت مالی دارای مهارت‌های خوبی هستید و با فرآیند بودجه‌نویسی آشنایی دارید بدون هیچ تردیدی به مدیرتان پیشنهاد دهید تا در این زمینه به او کمک کنید.

 

منبع: Forbes

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 11 / 1397 ساعت: 12:18 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

هفت مشکل که شما را در محل کار ناشاد می‌سازد

هفت مشکل که شما را در محل کار ناشاد می‌سازد

 

 

به جرات می‌توان گفت که هر کارمند، کارگر یا مدیر موفقی در جهان به بقیه توصیه می‌کند همان کاری را انجام دهند که دوستش دارند؛ چرا که آنها بر این اعتقادند کار کردن یک نوع سرگرمی و تفریح است که باعث شادی و لذت بردن افراد می‌شود.
حال سوال اینجاست که چه عواملی باعث ناشادی افراد در محل کار می‌شوند؟

 

 

1-  مشکل شماره ۱: در محل کار این فرصت را ندارید که خودتان باشید.

گاهی مدیران و روسا از این بیم دارند که خود واقعی افرادشان آن چیزی نیست که آنها بخواهند و اینکه ممکن است این شخصیت واقعی با وظایف شغلی شان منافات داشته باشد. برای حل این مشکل باید به مدیران این اطمینان خاطر را داد که بروز منِ واقعی افرادشان نه تنها مزاحم کار کردن آنها نخواهد شد، بلکه از طریق افزودن بر شادکاری آنها به افزایش بهره‌وری شان کمک می‌کند.

 

2-  مشکل شماره ۲: فکر می‌کنید که حقوق و مزایای کافی به شما پرداخت نمی‌شود.

هنگامی که فردی فکر کند در حال انجام دادن کاری بی ارزش است، آن گاه احساس افسردگی و ناامیدی بر او مستولی خواهد شد. برای حل این مشکل می‌توان در هر شغلی به دنبال جنبه‌های مثبت و منطبق با ایده آل‌ها و خواسته‌های خود شد و با برجسته‌تر کردن آنها نوعی احساس شادی خودساخته به دست آورد.

 

3-  مشکل شماره ۳: کنترل اندکی بر کارتان دارید یا اصلا کنترلی بر آن ندارید.

برای پرهیز از این احساس منفی، باید به افراد یکسری اختیارات داد تا آنها احساس عاملیت و خودکارآمدی بیشتری داشته باشند.

 

4- مشکل شماره ۴: شما در کارتان هدف مشخصی را دنبال نمی‌کنید

بسیاری از افراد به این دلیل شغلی را انتخاب می‌کنند که دیگران در مورد آن کار خیلی تعریف کرده‌اند یا اینکه قصد داشته‌اند از منافع مادی آن کار منتفع شوند. اما این انگیزه‌ها پس از مدت کوتاهی رنگ می‌بازند. برای حل این مشکل لازم است که به‌طور مداوم نسبت به تعیین مسیرهای جدید و وسوسه‌کننده برای طی کردن مسیر شغلی گام برداشت.

 

5-  مشکل شماره ۵: اصول اخلاقی مورد قبول شما با اخلاقیات مورد نظر شرکت تان همخوانی ندارد.

در چنین حالتی یک نوع احساس غم و اندوه وجود افراد را فرا خواهد گرفت که موجب می‌شود آنها دل و دماغ کار کردن نداشته باشند. برای حل این مشکل لازم است که پاره‌ای مذاکرات شفاف بین افراد و روسا و مالکان شرکت‌ها صورت گیرد تا عوامل مشکل ساز و تعارض‌آمیز از نظر اخلاقی بین طرفین به حداقل برسد.

 

6-  مشکل شماره ۶: اولویت‌های کاری شما با اولویت‌های اعلام شده توسط شرکت مطابقت ندارد

اگر شما به این نتیجه برسید که فعالیت‌های مهمی در شرکت باید انجام پذیرند که از نظر مافوق هایتان فاقد اهمیت شمرده می‌شوند مشکلی بین شما و شرکتتان روی می‌دهد که ناشی از تفاوت در اولویت‌ها و نگرش هاست که برای حل آن حتما باید نقاط مشترکی بین اولویت‌های دو طرف شناسایی و پیگیری شوند.

 

7-  مشکل شماره ۷: کارتان با شخصیت تان همخوانی ندارد

برای اجتناب از آن لازم است درخواست کنید یا به بخش جدیدی در درون شرکت منتقل شوید یا اینکه قید آن کار را زده و به سراغ کاری دیگر بروید.

 

منبع: مجله Happy work

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 


تاریخ ارسال پست: 5 / 11 / 1397 ساعت: 12:10 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

۱۰ مهارت برتر برای موفقیت انسان ۲۰۲۰

۱۰ مهارت برتر برای موفقیت انسان ۲۰۲۰

 

 

مجمع جهانی اقتصاد یا همان WEF (World Economic Forum)با مطالعه و مصاحبه با ۳۵۰ مدیرارشد نه صنعت در پانزده کشور توسعه یافته دنیا به نتایج جالبی درباره ۱۰ مهارت برتری که یک انسان موفق در سال ۲۰۲۰ به آن نیاز خواهد داشت، رسیده اند که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد:

 

 

1.Complex Problem Solving
مهارت حل مساله
که در زندگی روزمره بسته به نوع مساله(ساده یا پیچیده)نیاز است . گرچه طراحی و ساختار گرایی به روند حل مساله کمک می کند اما تصمیم گیری به موقع در موقعیت، موفقیت را بیشتر خواهد کرد که شامل: شناسایی مساله،ساختن تصویری واقعی از آن ،پیدا کردن راه حل مناسب ،تصمیم گیری،پیاده سازی و مانیتور کردن فیدبک ها می شود.

 

2. Critical Thinking
تفکر انتقادی
این مفهوم از 2500 سال پیش مطرح شده. فرد با این نوع مهارت توانایی این را خواهد داشت که ارتباط منطقی بین ایده ها را بفهمد و قدرت تشخیص و ارزیابی را داشته باشد. همچنین ارتباط و اهمیت ایده ها را درک کرده و خود قدرت بیان عقاید و نظرات خود را داشته باشد.این مهارت باعث پیشرفت مهارت های زبانی،خلاقیت و... در فرد می شود.

 

3.Creativity & Innovation:
یا همان خلاقیت و نوآوری که احتمالا همه دوستان با آن آشنا باشند.
خلاقیت و نوآوری در واقع تبدیل یک ایده یا تصویر جدید به یک واقعیت است. توانایی دید و درک جهان به روشی جدید برای پیدا کردن الگوهای مخفی و نادیده شده. البته خلاقیت و نوآوری دو روند دارد. تفکر و تولید.
اگر ایده یا تفکر جدید داشته باشید ولی نتوانید آن را عملی کنید می توان گفت خلاقیتی ندارید.

 

4.People Management:
مدیریت افراد
که اشاره به نقش پذیری به عنوان یک رویه در تربیت افراد یا انگیزه مند کردن آنها برای بهبود و اجرای بهتر است که سخت ترین و مهم ترین نقش در بحث های مدیریتی است.

 

5. Coordinating with Others:
مهارت هماهنگ شدن با دیگران
این مهارت شامل توانایی سازماندهی کار خود و لینک آن با دیگران است و توجه به فعالیت های مختلف به طور همزمان دارد. البته با اولویت بندی و تفویض اولویت در صورت لزوم.

 

6. Emotional Intelligence:
هوش هیجانی
این مهارت اشاره به توانایی فرد برای کنترل احساسات و استفاده از آن برای بالا بردن قدرت تفکر است.
افراد با هوش هیجانی بالا در تشکیل و حفظ روابط بین فردی و گروهی بهتر عمل می کنند.

 

7. Judgment & Decision Making
مهارت تصمیم گیری و قضاوت
در این مهارت فرد برای حل مشکلات از بین چند گزینه امکان پذیر،یک گزینه را انتخاب میکند. مساله ای که واضح و مشخص است ریسک پذیری و قبول آن از طرف فرد است.
این مهارت یک جزء کلیدی از مهارت های مدیریت محسوب می شود.

 

8. Service- Orientation Management:
مدیریت سرویس گرا
که به توانایی و تمایل به پیش بینی،تشخیص و رفع نیاز دیگران گفته می شود. افراد دارای این مهارت در فراهم آوردن رضایت افراد و در دسترس و تمرکز افراد اطراف خود تلاش می کنند.

 

9. Negotiation
مذاکره
روشی است که افراد آن را برای حل و فصل اختلافات به کار میوگیرند.
در این روش افراد برای درک مساله و رسیدن به بهترین نتیجه ممکن تلاش می کنند.
در مذاکره افراد به دنبال منافع متقابل و حفظ یک رابطه کلیدی برای نتیجه ای موفقیت آمیزانه هستند.

 

10. Cognitive Flexibility
که از آن به انعطاف پذیری شناختی تعبیر می شود
توانایی ذهن است برای سوئیچ بین تفکر در دو مفهموم متفاوت یا به عبارتی تفکر در مورد مفاهیم متعدد به طور همزمان با در نظر گرفتن جنبه های مختلف فکری.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 11 / 1397 ساعت: 12:7 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

راهزنان وقت و زمان مدیران در سازمانها کدامند؟

راهزنان وقت و زمان مدیران در سازمانها کدامند؟

 

 

یكی‌ از مسایلی‌ كه‌ سبب‌ ارتقای‌كار مدیریت‌ و بهبود آن‌ می‌شود داشتن‌ وقت‌ كافی‌ و لازم‌ برای‌ انجام‌امور است‌ اما برخی‌ از مدیران‌ دارای‌ وقت‌ كافی‌ برای‌ انجام‌ دادن‌ امورمربوطه‌ نیستند به‌ همین‌ دلیل‌ كار آنان‌به‌ تعویق‌ می‌افتد. زمانی‌ كه‌ به‌ صحبتهای‌ بعضی‌ ازمدیران‌ گوش‌ فرا دهید متوجه‌ می‌شوید كه‌اغلب‌ آنها از كار زیاد و كم‌ آوردن‌ وقت‌گله‌مند هستند و همیشه‌ به‌ دنبال‌راهكاری‌ جهت‌ برون‌ رفت‌ از بن‌ بست‌كمبود وقت‌ و مشغله‌ زیاد كاری‌ هستند.از دست‌ دادن‌ زمانی‌ كه‌ مناسب‌ وموثر برای‌ انجام‌ امور است‌، اتلاف‌ وقت‌نامیده‌ می‌شود.


بنابراین‌ عقل‌ سلیم‌ حكم‌ می‌كند كه‌امور باارزش‌ مورد مراقبت‌ و حراست‌ ویژه‌قرار گیرد. یكی‌ از دارایی‌های‌ ارزشمند كه‌هیچكس‌ در اهمیت‌ و ارزش‌ آن‌ شكی‌ندارد زمان است‌. وقت‌ متاع‌ باارزشی‌است‌ كه‌ اغلب‌ قدر و منزلتش‌ شناخته ‌نمی‌شود و وجودش‌ ضایع‌ و تباه‌ می‌شود.در این‌ تباهی‌، راهزنانی‌ با نقاب‌های‌گوناگون‌ و ظاهر فریب‌، نقش‌ اساسی‌ دارند.آنچه‌ در زیر بدان‌ اشاره‌ می‌شودمواردی‌ از نقشهای‌ متفاوت‌ راهزنان‌ وقت‌است‌ كه‌ شناخت‌ و دفع‌ آنها از صحنه‌رقابتهای‌ كاری‌، موجب‌ بهبود عملكرد ونتایج‌ فرایندهای‌ مدیریتی‌، خواهدشد.

 

 

۱- نداشتن‌ برنامه‌ریزی‌
نداشتن‌ برنامه‌ریزی‌، در انجام‌ كارهای‌بدون‌ اندیشه‌ قبلی‌ و به‌ مقتضای‌ انجام‌دادن‌ هرچه‌ پیش‌ آید، خلاصه‌ می‌شود.برای‌ برنامه‌ریزی‌ باید هداف‌ روزانه‌ رامشخص‌ كرده‌ و با توجه‌ به‌ اهمیت‌ هر یك‌،آنها را اولویت‌بندی‌ كرد و بخشی‌ از زمانی‌را به‌ آنها اختصاص‌ داد. همچنین‌ لازم‌است‌ برای‌ تفكر در كارهای‌ غیرقابل‌ پیش‌بینی‌ نیز زمانی‌ را در نظر گرفت‌.

 

۲- تماس‌های‌ تلفنی‌ دیگران‌
یك‌ تماس‌ تلفنی‌ ممكن‌ است‌ موجب‌تخریب‌ تمركز فكر شود، به‌ طوری‌ كه‌برنامه‌ عادی‌ كار از كنترل‌ فرد خارج‌ شود.بسیاری‌ از تماس‌های‌ تلفنی‌ نابهنگام‌است‌. چنین‌ تماسهایی‌ باید در كمترین‌زمان‌ ممكن‌ به‌ پایان‌ برسند و یا به‌ زمان‌مناسب‌ دیگری‌ موكول‌ شوند.

 

۳- واگذاری‌ كار به‌ دیگران‌
اگر كار به‌ نحو موثر به‌ دیگران‌ واگذار نشودو یا كار به‌ افراد بی‌ كفایت‌ ارجاع‌ شودپیگیری‌ فرد مسئول‌ ضروری‌ خواهد بود وبدین‌ طریق‌ وقت‌ زیادی‌ تلف‌ می‌شود.

 

۴- دیدارهای‌ تصادفی‌
دیدارهای‌ تصادفی‌ یكی‌ از بزرگترین‌ضایع‌ كنندگان‌ وقت‌ است‌، زیرا مقاومت‌ دربرابر میهمانهای‌ ناخوانده‌ بسیار دشواراست‌ میهمان‌ ناخوانده‌ ممكن‌ است‌ یك‌دوست‌ باشد. دوستی‌ كه‌ انسان‌ را از كار بازمی‌دارد تا گپی‌ كوتاه‌ بزند و یا ممكن‌ است‌همكاری‌ باشد كه‌ نیاز به‌ راهنمایی‌ دارد.راه‌ چاره‌ این‌ است‌ كه‌ سخن‌ را حتی‌المقدوركوتاه‌ كرده‌، قرار ملاقات‌ را به‌ وقت‌ دیگری‌موكول‌ كرد. در این‌ زمینه‌ بهتر است‌ایستاده‌ سخن‌ گفت‌ و میهمان‌ را نیز دعوت‌به‌ نشستن‌ نكرد و از ابتدا، محدودیت‌ وقت‌خود را به‌ وی‌ گوشزد كرد.

 

-۵ ارتباط ضعیف‌
اگر ارتباط شفاهی‌ یا كتبی‌ نتواند در انتقال‌پیام‌ مفید واقع‌ شود، ایجاد ارتباطی‌ دیگرگریزناپذیر است‌ و این‌ امر ضمن‌پیچیده‌تر كردن‌ روابط، افراد را وادار می‌كندكه‌ برای‌ آشنایی‌ با سابقه‌ كار، مدتی‌ راصرف‌ مطالعه‌ ارتباطات‌ انجام‌ شده‌ قبلی‌كنند.

 

۶- بی‌ نظمی‌ فردی‌
شلوغ‌ بودن‌ میز و محل‌ كار و در جای‌ خودقرارنداشتن‌ اوراق‌، اسناد و پرونده‌هامی‌تواند تمركز فكری‌ فرد را از بین‌ ببرد ونشاط و شادابی‌ را از او سلب‌ كند. هر فردباید روزانه‌ مقداری‌ از وقت‌ خود را صرف‌مرتب‌ كردن‌ و پیداكردن‌ یادداشتهای‌روزمره‌ كند.

 

۷- كارهای‌ امروز را به‌ فردا افكندن‌
فرصت‌های‌ طلائی‌ امروز را نباید از دست‌داد زیرا موكول‌ كردن‌ انجام‌ كار به‌ انتهای‌ضرب‌الاجل‌ تعیین‌ شده‌ تنش‌زا است‌.

 

۸- جلسات‌
در بسیاری‌ از جلسات‌ قسمت‌ عمده‌ وقت‌افراد صرف‌ امور بیهوده‌ و خارج‌ از دستورجلسه‌ می‌شود. اداره‌ نامناسب‌ جلسات‌باعث‌ می‌شود تا جلسه‌ به‌ اهداف‌ مورد نظرنرسد و لزوم‌ تشكیل‌ جلسات‌ دیگر نیزاحساس‌ شود و بدین‌ ترتیب‌ اتلاف‌ وقت‌ادامه‌ پیدا كند. برای‌ جلوگیری‌ از كاهش‌كارایی‌ جلسات‌ باید قبل‌ از تشكیل‌ جلسه‌،زمان‌ و مطالب‌ مورد بحث‌ را هماهنگ‌ وتنظیم‌ كرد. مسئول‌ جلسه‌ نیز موظف‌خواهد بود مطابق‌ آن‌ برنامه‌، جلسه‌ را اداره‌كند.

 

۹- آشفتگی‌ در مسئولیتها و اختیارات‌
زمانی‌ درمورد افراد و مسئولیت‌های‌ مربوطه‌ابهام‌ وجود داد و یا میان‌ مسئولیت‌ و اختیارافراد تناسبی‌ نیست‌، زمان‌ و انرژی‌بسیاری‌ برای‌ انجام‌ صحیح‌ آن‌ كار تلف‌می‌شود.

 

منبع:منبع: پایگاه اطلاع رسانی وزارت نیرو

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 11 / 1397 ساعت: 11:57 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

توهم کنترل در مدیریت چیست؟

توهم کنترل در مدیریت چیست؟

 

 

یکی از اشتباهاتی که از اغلب مدیران تازه کار و جوان سر می‌زند این است که آنها علاقه عجیب و بی موردی به کنترل همه چیز و همه کس در شرکت‌های تحت رهبری شان دارند و معمولا دوست دارند به کارمندان دیکته ‌کنند که چه باید کنند و چگونه کارها را انجام دهند. هر مدیر تازه کاری برای این کار دلایل خاص خود را دارد که در ظاهر معقول و منطقی به نظر می‌رسد که اغلب این دلایل و استدلال‌ها ریشه در وسوسه‌هایی دارند که در اینجا به آنها اشاره خواهد شد.

 

وسوسه شماره یک: افراد کامل:

این وسوسه، بسیار آشنا و رایج است. مدیری را در نظر بگیرید که دارای حسن نیت است، می‌خواهد به همه کارمندان کمک کند تا بر نواقص و ضعف‌های خود غلبه کنند. او نسبت به تمام مشکلات و ناکارآمدی‌های اطرافش آگاهی دارد و معتقد است که اگر کارکنان یکسری اقدامات و گام‌های ساده را بردارند، کارها به شکل بهتری انجام خواهد شد، سپس همه از او تشکر خواهند کرد.

 


وسوسه شماره دو: افراد من از استعداد کافی برخوردار نیستند:

بعضی از مدیران به اشتباه فکر می‌کنند، برخی نقش‌ها آنقدر ساده و پیش پا افتاده هستند که انجام آنها نیازمند استعداد خاصی نیست و هر کس از عهده آن برمی‌آید. به عنوان مثال، خدمتکار هتل که بسیاری فکر می‌کنند هر کسی می‌تواند این کار را به خوبی انجام دهد و به همین دلیل هم هست که در بسیاری موارد، هر کسی که برای انجام این کارها درخواست می‌دهد، جذب می‌شود درحالی‌که نتیجه غالب چنین رویکرد اشتباهی چیزی نیست مگر عملکرد ناامیدکننده و بسیار ضعیف کسانی که به این شکل جذب شرکت‌ها و سازمان‌ها می‌شوند. اشتباه بسیاری از مدیران این است که کارمندانشان را فاقد استعداد خاصی می‌پندارند و فکر می‌کنند که ایفای برخی نقش‌ها از عهده هرکس برمی‌آید و این مقدمه‌ای است بر استخدام افرادی با استعدادهای کم و بی‌ارتباط با نقش‌ها و شغل‌ها. پیامد این مساله، نارضایتی مدیران از عملکرد افراد و اخراج آنها و تلاش برای جذب نیروهای جایگزین است که ادامه این سیکل معیوب موجب صرف هزینه و زمان زیادی خواهد شد.

 

وسوسه شماره سه: اصل بر بی‌اعتمادی است، مگر آنکه خلاف آن ثابت شود:

بعضی از مدیران حتی پس از انتخاب استعدادهای موردنظر خود نیز با یک دید بدبینانه، همراه با بی‌اعتمادی به آنها نگاه کرده و اصل را بر بی‌اعتمادی به افرادشان می‌گذارند مگر اینکه افرادشان بتوانند، اعتماد آنها را کسب کنند. ریشه این بی‌اعتمادی، در این تفکر مدیران نهفته است که انسان‌ها ذاتا خودخواه و به دنبال منافع فردی خود هستند، به همین دلیل باید همواره آنها را زیرنظر داشته و افراد باید قابل اعتماد بودن خود را به اثبات برسانند. مدیرانی که اسیر این وسوسه می‌شوند به هیچ عنوان رضایت نمی‌دهند که افرادشان سبک خاص خود را برای انجام کارهایشان پیدا کنند و به روش خود کارها را انجام می‌دهند. این گروه از مدیران ترجیح می‌دهند تا همه چیز را به کارمندان دیکته کنند و با تحمیل یکسری روش‌ها، به ظن خودشان اوضاع را تحت کنترل خود قرار دهند. این مدیران عاشق وضع قوانین و مقررات متعدد هستند؛ چراکه معتقدند تنها از طریق مقررات و دستورالعمل‌ها است که می‌توان جلوی خودمحوری‌های کارکنان را گرفت.با این همه، چنین رویکردی می‌تواند به شدت استرس‌زا باشد؛ چرا که مدیران بی‌اعتماد به کارمندان، همیشه دچار این استرس هستند که کارمندان به آنها خیانت کرده و قابل اعتماد نیستند.

 

منابع :گالوپ، مترجم: سید حسین علوی لنگرودی

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 


تاریخ ارسال پست: 5 / 11 / 1397 ساعت: 11:53 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

سردرگمی‌های مدیران تازه کار!

سردرگمی‌های مدیران تازه کار!

 

 

سردرگمی‌های پیش روی مدیران تازه‌کار در ابتدای دوران مدیریت‌شان کم و بیش مشابه است و تداوم یافتن این سردرگمی‌ها و ابهامات در بلند مدت می‌تواند به بهای عملکرد ضعیف و تصمیم‌گیری‌های مخربی تمام شود که در نهایت موجب برکناری مدیر تازه‌کار خواهد شد.

 

در ادامه به پنج مورد از مهم‌ترین و متداول‌ترین آنها و اشتباهاتی که ممکن است در نتیجه تداوم این سردرگمی‌ها روی دهد اشاره خواهد شد.

 

 

1-  او نمی‌داند که دیگر یک کارمند نیست

خیلی از مدیرانی که ارتقای درون سازمانی پیدا کرده و از موقعیت کارمندی به موقعیت مدیریت رسیده‌اند به خوبی درک نکرده‌اند که دیگر یک کارمند معمولی نیستند و باید افکار، رفتارها و استراتژی‌هایی متفاوت و متمایز از دوران کارمندی شان از خود بروز دهند.

 

2-  او می‌خواهد مقتدر و دانای کل باشد

واقعیت غیرقابل انکار دنیای مدیریت این است که همه چیز را همگان دانند و دخالت مستقیم مدیران در امور جزئی و خرد نتیجه‌ای جز گرفتار شدن مدیران در دام مدیریت خرد و شلوغ شدن سرشان نخواهد داشت و این برای مدیران تازه‌کار یک عذاب بزرگ و غیرقابل تحمل خواهد بود. پس بهتر است که خود را بیهوده درگیر جزئیات کارها و امور نکرده و دست به تفویض اختیارات بزنند.

 

3-  او به دیگران مجال و فرصت عرض‌اندام نمی‌دهد

او فکر می‌کند که خودش می‌تواند کارها را سریع تر و بهتر پیش ببرد و مطمئن تر خواهد بود اگر همه کارها به‌طور مستقیم زیر نظر او صورت پذیرد. حال آنکه این کار نتیجه‌ای جز پرمشغله شدن و کاسته شدن از میزان بهره‌وری او را در پی نخواهد داشت.
پس بهتر است که به جای ماهی گرفتن برای کارکنانش به آنها ماهیگیری بیاموزد و پس از آن نظاره گر ماهیگیری موفقیت آمیز کارکنانش باشد.

 

4- او نمی‌داند چگونه بین انجام وظایف خود و نظارت بر اعضای تیمش تعادل برقرار کند

بهتر است که مدیران تازه‌کار با تدوین استراتژی‌های هدفمند و خلاقانه از بار کاری‌شان بکاهند و پس از آن بتوانند به وظایف نظارتی و تیم‌سازی شان بپردازند.

 

5- او با کارکنانش روراست و شفاف نیست

مثلا وقتی که اجرای یک پروژه را به یکی از افرادش واگذار می‌کند در ذهنش از او انتظار دارد که آن پروژه به بهترین شکل ممکن انجام شود و بهترین نتایج حاصل‌ آید اما مشکل اینجاست که او این خواسته‌ها را به زبان نمی‌آورد و فکر می‌کند که آن فرد خودش می‌داند که چه باید بکند و مدیرش چه توقعی از او در مورد این پروژه دارد حال آنکه چنین نیست.

 

منبع: forbes

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 11 / 1397 ساعت: 11:43 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

اعتیاد به کار؛ بلایی که عمرمان را می‌گیرد.

اعتیاد به کار؛ بلایی که عمرمان را می‌گیرد.

 

 

 اعتیاد به کار (Workaholism) یا اعتیاد شغلی نوعی اعتیاد رفتاری است که در آن فرد به شغل خویش معتاد می‌شود. اعتیاد به کار از جمله اعتیادهایی محسوب می‌شود که در نگاه جامعه عموما تصویر منفی ندارد و حتی گاهی به عنوان صفتی مثبت و مورد احترام در افراد در نظر گرفته می‌شود. متاسفانه حتی ممکن است فردی که مبتلا به اعتیاد شغلی است مورد تشویق و حمایت قرار بگیرد، چرا که کارفرمایان با زندگی خصوصی این افراد ارتباط برقرار نکرده و از مشکلات آنها آگاهی ندارند.

 

باید بدانید که همه‌ معتادان به کار، میلیاردر نبوده و الزاما در رده‌های بالای سازمان‌ها مشغول به کار نیستند. اعتیاد به کار تنها یک الگوی رفتاری است که در هر کسی و در هر موقعیتی ممکن است روی دهد.

 

 

 ویژگی افراد معتاد به کار:


▫️در کل باید بدانیم معتاد به کار بودن با سخت‌کوشی فرق دارد. اصطلاحا به کسی معتاد به کار می‌گویند که نتواند میان زندگی شغلی و شخصی‌اش تعادل ایجاد کند.
▫️یک فرد معتاد به کار تمام فکر و ذکرش معطوف به کار است.
▫️از کار برای التیام تنش‌های روانی خود استفاده می‌کند.
▫️همیشه بیش از زمان مقرر در دفتر کارش می‌ماند.
▫️در زمان بیکاری اغلب از حال روحی و جسمی‌اش شکایت می‌کند.
▫️از دیگر وظایف خود در قبال شریک زندگی، فرزند و فعالیت‌های اجتماعی غفلت می‌کند.
▫️زمان از دست رفته کاری را شدیدا تحت کنترل دارد.
▫️سلامتی خود را قربانی کار می‌کند.

 

 عوارض اعتیاد به کار و اهمیت درمان آن:
▫️عوارض فیزیولوژیک با نشانه‌هایی مانند سردرد و خستگی و سوء هاضمه و تیک‌های عصبی؛
▫️مشکلات رفتاری مانند زود از کوره در رفتن؛
▫️اضطراب و استرس زیاد؛
▫️بی خوابی و کم خوابی؛ کمبود خواب باعث می‌شود تا فرد نتوانید به درستی روی کارهای خود تمرکز کنید و قدرت تصمیم گیری کاهش پیدا می‌کند.

 

 چگونه می‌توان اعتیاد به کار را درمان کرد؟
▫️ یاد بگیرید که به‌موقع کار را تعطیل کنید.
▫️یاد بگیرید که چگونه استراحت‌های کوتاهی در هنگام کار برای خودتان ایجاد کنید. مثلا به جای آنکه پشت میز کارتان ناهار بخورید، آن را بیرون از محل کار صرف کنید.
▫️کار خود را به منزل نبرید.

 

در نهایت به‌یاد داشته باشید اعتیاد به کار برای هیچ‌کسی مزیتی به همراه ندارد. نه برای شما، نه برای تیم یا سازمان‌تان و نه حتی برای کل جهان. کار بیش از حد به منزله‌ی موفقیت یا بهره‌وری بیشتر نیست. اگر استراحت کافی، خواب کافی و زمان برای ایجاد روابط با دیگران و پرداختن به موضوعات شخصی مورد علاقه‌تان داشته باشید، نه‌تنها شادتر که فردی مفیدتر نیز خواهید بود. پس همواره تا حدی کار کنید که به زندگی شخصی و سلامتی‌تان لطمه‌ای وارد نشود.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 11 / 1397 ساعت: 11:37 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

اهمیت مربی گری در تحولات و تغییرات فردی سازمانهای امروزی چیست؟

اهمیت مربی گری در تحولات و تغییرات فردی سازمانهای امروزی چیست؟

 

 

آندرسون و آندرسون» بر این باورند که یک فعالیت مربیگری فراتر از تجربه ای است که فرد از مربیگری دریافت میکند و دربردارنده چهار ویژگی زیر است:

 

 

1 .تغییر به منظور تحقق نیازهای بهسازی فرد و نیازهای استراتژیک سازمانی مورد توجه قرار میگیرد:

اهداف خیلی نباید خیلی ناچیز و کوچک باشند و باعث از بین رفتن فرصت و موقعیت گردد و همچنین اهداف نباید خیلی بزرگ و غیرقابل تحقق باشند که باعث تحلیل انرژی و انگیزه فرد گردد. از دیدگاه سازمانی، هدف اصلی عبارت از تنظیم و منطبق کردن بهسازی فرد با نیازهای استراتژیک سازمان میباشد.

 

2. تغییری که در اثر مربیگری رخ میدهد، بسیار ماندگار و بادوام است:
این امر مساله مهمی است و تفاوتی حقیقی بین نوعی از مربیگری است که تغییر و تحول شخصی ایجاد میکند در مقایسه با آن نوع مربیگری که صرفا به مسائل ساده و سطحی میپردازد. در مربیگری سطحی رفتار تغییر داده شده بسیار سطحی و موقتی است، به گونهای که زمانیکه کارها بخوبی پیش روند به نظر میرسد که فرد مهارت و توانایی جدید را بدست آورده است اما زمانیکه کارها دشوار گردند و یا مشکلی پیش بیاید فرد به رفتار اولیه خود بازگشت خواهد کرد چراکه با آن رفتار احساس امنیت میکند و آشناست. برای آنکه تغییر ماندگار باشد مربیان بایستی بسیار زیاد کار کنند، آنها را یاری کنند تا بینشی بدست آورند و آن بینش و دیدگاهها را به اقداماتی خاص تبدیل نمایند. اقداماتی که در نظر گرفته میشود بایستی در راستای اهداف مورد نظر باشند. این فرایند باعث میشود تا تغییرات ماندگار و بادوام گردند.

 

3. نتایج یک فرایند مربیگری زمینه توسعه و بهسازی مستمر را برای فرد، صرف نظر از حضور یا عدم حضور یک مربی، فراهم می آورد:
زمانیکه مربیگری بخوبی انجام میشود افراد نه تنها مهارتهای جدید و شیوههای برخورد با چالشها و موقعیتها را فرا میگیرند، بلکه نحوه یادگیری را هم یاد میگیرند. بدست آوردن بینش درست و صحیح، افراد را قادر میسازد تا رشد و توسعه را خود را با وجود یا عدم وجود حمایت یک مربی دنبال نمایند و ادامه دهند. برای یک مربی باارزشترین لحظات زمانی است که فرد خودش را مربیگریمیکند. با این اقدام افراد یاد میگیرند تا زمانی را به دادن بازخورد بر اهداف و عملکرد خود صرف نمایند و راههای بهبود و پیشرفت را پیدا نمایند.

 

4. تغییر تا جایی ادامه مییابد که به تکامل منجر شود و ارزش آن صرفا برای افرادیکه مربیگری را تجربه کرده اند، نمی باشد:
مربیگری فرایندی مسری است. چنانچه مربیگری تغییراتی را در افراد ایجاد میکند مانند؛ تغییراتی در نحوه تعامل با دیگران و شیوه برقراری ارتباط، افراد پیرامون آنها نیز اغلب تحت تاثیر این تغییرات قرار میگیرند. برخی افراد زمانهایی را صرف میکنند تا آنچه را که یاد گرفتهاند را با دیگرا به اشتراک بگذارند.

 

منبع: لینکدین

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 11 / 1397 ساعت: 11:32 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چطور می‌توانیم با داشتن درآمد متوسط، ثروتمند شویم؟!

چطور می‌توانیم با داشتن درآمد متوسط، ثروتمند شویم؟!

 

 

هر فردی تصور می‌کند برای ثروتمند شدن باید شغل خوب با درآمد بالا داشت؛ اما باید بدانید شرط اصلی پولدارشدن، حقوق بالا نیست. بلکه می‌توانید با برنامه‌ریزی درست، بهترین بهره را از پول خود ببرید و ثروتمند شوید.

 

تصور بیشتر افراد از پولدار بودن این است که هر کاری دلشان بخواهد انجام دهند و ولخرجی‌های زیادی داشته باشند. معمولاً فردی پولدار و مرفه هستیم وقتی سوار بر ماشین گران قیمت ‌شویم و مهمانی‌های مجلل برگزار ‌کنیم.

 

شاید برایتان جالب باشد بدانید با یک درآمد متوسط هم می‌توان این کارها را انجام داد. شما اکنون چه برنامه‌ای برای خرج کردن درآمد فعلی خود دارید؟ آیا اعتقادی به پس‌انداز کردن دارید؟ برای آینده خود سرمایه گذاری می‌کنید؟

 

 در ادامه 4 عادت مؤثر را بیان می‌کنیم که می‌تواند شما را به موفقیت و استقلال مالی برساند. در واقع همین عادت‌هاست که سبب ایجاد تفاوت میان زندگی افراد معمولی و پولدارها می‌شود.

 

 

1- از راه‌های مختلفی به کسب درآمد بپردازید

با تکیه بر یک منبع درآمد نمی‌توانید به موفقیت مالی برسید. اگر شغل خود را از دست بدهید، مجبور خواهید شد از پس‌اندازتان استفاده کنید تا شغل دیگری پیدا کنید، اما وقتی این زمان طول بکشد چاره‌ای جز قرض گرفتن از دوستان خود نخواهید داشت؛ اما افراد پولدار معمولاً چند منبع مختلف برای کسب درآمد دارند و اگر یکی از شغل‌هایشان را از دست بدهند خیالشان راحت است که منبع درآمد دیگری دارند و به پس‌اندازها نیز دست نخواهند زد.

 

2-  در خرج کردن زیاده‌روی نکنید

برای ثروتمند شدن باید درست خرج کردن را یاد بگیرید. افراد پولدار و میلیونر به خوبی بر این مسئله واقف‌اند که کم خرج کردن به آن‌ها فرصت می‌دهد تا در حوزه‌ی موردنظرشان سرمایه‌گذاری کنند یا به یک خیریه کمک برسانند.
جیم ران، کارآفرین موفق، برای خرج کردن، پس‌انداز کردن، سرمایه‌گذاری و کمک کردن از قانون 30/70 استفاده می‌کند. او می‌گوید 70 درصد درآمد خود را در کارهای مهم و ضروری خرج کنید و 30 درصد را به 3 قسمت 10 درصدی تقسیم کرده و به سرمایه‌گذاری، پس‌انداز و کمک کردن به دیگران اختصاص دهید. این کار به شما امکان می‌دهد تا روی درآمد خود کنترل بهتری داشته باشید.

 

3- یک برنامه‌ی مناسب برای سرمایه‌گذاری داشته باشید

افراد پولدار به خوبی می‌دانند برای زیاد کردن پول‌هایشان نیاز است یک نقشه‌ی سرمایه‌گذاری داشته باشند. پس می‌توانید روی یک کسب‌وکار، بازاریابی، فروش محصولات جدید یا یک شرکت و استارتاپ سرمایه‌گذاری کنید. البته قبل از این که اقدامی انجام دهید، ریسک کار را در نظر بگیرید و با دانش کامل دست به سرمایه‌گذاری بزنید.
علاوه بر سرمایه‌گذاری، باید 10 درصد از حقوق روزانه خود را به پس‌انداز اختصاص دهید. پس‌اندازهای خود را راحت خرج نکنید، بلکه آن را برای روزهای سخت زندگی و حوادث غیرقابل‌پیش‌بینی کنار بگذارید. پس‌انداز کردن کمک می‌کند وقتی به پول نیاز دارید دست به حساب سرمایه‌گذاری خودتان نزنید.

 

4-  به افراد نیازمند پول دهید

شاید خیلی برایتان سخت باشد به کس دیگری پول قرض دهید، اما باید بدانید این کار به‌قدر سرمایه‌گذاری برای ثروتمند شدن مهم است. وقتی به کسانی که نیاز به پول دارند قرض دهید، با افراد بیشتری ارتباط برقرار خواهید کرد و این می‌تواند به موفقیت مالی شما کمک کند.
افرادی که این کار را انجام می‌دهند باور دارند همان احساس خوبی که به دیگران منتقل می‌کنند، در آخر به زندگی خودشان برمی‌گردد و در زندگی احساس شادی و رضایت خواهند داشت.



منبع : entrepreneur

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 10 / 1397 ساعت: 7:52 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

10 روش آسان برای بهتر شدن در شغل خود

10 روش آسان برای بهتر شدن در شغل خود

 

 

بسیاری از ما آن‌گونه بزرگ شدیم تا شغل خود را چیزی جز راهی برای کسب درآمد نبینیم. ما اغلب به شغل خود به عنوان راهی برای رشد شخصیتی و حرفه‌ای فکر نمی‌کنیم، اما هر شغلی این فرصت را به ما می‌دهد. حتی بدترین کاری که تا اکنون داشته‌اید نیز چیزی ارزشمند به شما آموخته است.

 

رفتن به سر کار مانند رفتن به باشگاه است. همیشه تمرین جدیدی برای رشد و ایجاد عضلات جدید وجود دارد.


شما می‌توانید در کار تفریح بیشتری داشته باشید، در شغل خود موفق‌تر باشید و از کار هر روز به عنوان وسیله‌ای برای تقویت اعتماد به نفس خود استفاده کنید.

 


در ادامه 10 روش برای انجام این کار را معرفی خواهیم کرد.

 

 

1-  از قبل برنامه ریزی کنید.

هر شب قبل از رفتن به خانه از محل کار و یا زمانی که در خانه بیکارید، لیستی از اولویت‌های خود را برای روز بعد آماده کنید. اگر تا زمانی که به محل کار خود برسید در مورد برنامه‌های خود فکر نکرده باشید، از برنامه عقب هستید!

 

2-  یک نقشه اولویت ایجاد کنید.

یک ورق کاغذ ساده را بیرون بیاورید و ابتکارات و پروژه‌های مهم خود را بر روی آن بنویسید و هر کدام را به شکلی بر روی کاغذ ترسیم کنید. به دنبال اتصالات و ارتباط میان آن‌ها باشید. اولویت اول خود را به شکل بزرگ‌تری نسبت به پروژه‌های کوچک ترسیم کنید. حالا، آن‌ها را سازمان‌دهی کنید.

 

3- دفترچه یادداشت داشته باشید.

می‌توانید در محل کار (یا در خانه، اما در مورد کار خود) موضوعاتی که می‌خواهید را یادداشت کنید. نوشتن ایده‌های خود در کاغذ، یک‌راه عالی برای دیدن فرصت‌ها، مشکلات، چالش‌ها و کارهایی است که می‌توانید برای برطرف کردن آن‌ها انجام دهید.



4-  یاد بگیرید که بگویید "ای کاش می‌توانستم کمک کنم، اما نمی‌توانم."

یاد بگیرید در محل کار خود مرزهایی تعیین کنید. هیچ کس به مرزهایی که تنظیم نشده‌اند احترام نخواهد گذاشت. از رئیس و همکاران خود برای سپردن کار بیش از حد به شما عصبانی می‌شوید، اما نباید آن‌ها را سرزنش کنید. شما کسی هستید که باید بگوید "کافی است!"



5-  در مورد آینده فکر کنید.

یکی از بزرگترین مشکلات مردم در کار، این است که به مسائل درست در مقابل جلوی روی خود توجه می‌کنند و دیدگاه بلندمدت را نادیده می‌گیرند. آن‌ها فکر می‌کنند "هنگامی که به آن رسیدم، به آن فکر خواهم کرد!" موفق‌ترین افراد مردمی هستند که همیشه شش ماه، یک سال و چند سال آینده خود را می‌بینند.



6- مشاوره بگیرید.

محل کار می‌تواند مکانی رقابتی باشد. این امر درخواست کمک از همکاران را دشوار می‌کند، اما ایده خوبی است که این کار را انجام دهید! این امر زمانی که غرور خود را کنار می‌گذارید تا بپرسید "اگر شما بودید، این وضعیت را چگونه حل می‌کردید؟" اعتماد را ایجاد می‌کند.
هنگامی که از همکارانتان مشاوره بخواهید، احتمال اینکه همکارانتان نیز از شما درخواست مشاوره و کمک کند را افزایش می‌دهد.

 

7-  به لیست کارهای خود احترام بگذارید، اما آن را تنها تمرکز خود قرار ندهید.

شرایط می‌توانند در یک لحظه تغییر کنند و اولویت‌های شما می‌تواند با یک تماس تلفنی و یا ایمیل به طور گسترده‌ای عوض شود. لیست کارها ابزاری مفید است، اما نباید زندگی کاری شما را مدیریت کند. چندین بار در روز فعالیت‌های خود را به منظور اطمینان از انجام مهم‌ترین کار مجدداً بررسی کنید.

 

8-  با رئیس خود هماهنگ باشید.

بسیاری از مردم تصور می‌کنند که مدیرشان از فعالیت‌هایشان آگاه است، اما این درست نیست. یک بار در ماه و یا بیشتر در صورت امکان، با مدیر خود بنشینید و اولویت‌ها و پروژه‌های خود را عنوان کنید.
این امر به ارتباط شما کمک خواهد کرد و به مدیرتان نشان می‌دهد که چه فعالیت‌هایی انجام می‌دهید و شما را از هدر دادن انرژی برای کار بر روی چیزهایی که هیچ کسی به آن‌ها اهمیت نمی‌دهد کمک می‌کند!



9-  استراحت کنید.

ما فکر می‌کنیم زمانی که بیشترین کار را انجام می‌دهیم بیشترین کارایی را داریم اما این امر همیشه درست نیست. کار بدون استراحت و یک سره راهی عالی برای بیمار شدن و اشتباه کردن است.



10- خود را قبول داشته باشید.

بررسی عملکرد سالانه نباید تنها زمانی باشد که برای کار سخت به خود اعتبار می‌دهید. شما می‌توانید هر روز آن را انجام دهید! هنگامی که یک مهارت جدید را یاد می‌گیرید، جشن بگیرید. هنگامی که یک مشکل پیچیده را حل می‌کنید، به خود پاداش دهید. هنگامی که صدای خود را پیدا کرده و در مورد موضوعی که نیاز بود صحبت می‌کنید، از خودتان قدردانی کنید.

 

منبع: Forbes

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 10 / 1397 ساعت: 7:47 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه یک آگهی استخدام متقاعدکننده بنویسیم؟

چگونه یک آگهی استخدام متقاعدکننده بنویسیم؟

 

 

اینکه کارجو آگهی شما را در نتایج جست‌وجو ببیند و روی آن کلیک کند مهم است، اما کافی نیست. حالا باید به این سوال پاسخ دهیم که «چطور کارجو را متقاعد کنیم که پس از خواندن آگهی، درخواست شغلی دهد؟». برای متقاعدسازی کارجو می‌توانید این مراحل را انجام دهید:

 

 

1-  اطلاعات را به ترتیب اهمیت بنویسید:

یک بازدیدکننده آنلاین معمولا فقط ۲۰ درصد محتوای یک وب‌سایت را می‌خواند و کارجویان به‌طور متوسط، ۳۰ ثانیه روی هر آگهی توقف می‌کنند. پس بهتر است اطلاعات مهم را اول بیاوریم چون احتمالش هست که کارجو، فقط چند خط اول آگهی را بخواند.

 

2-  محتوا را به چند بخش تقسیم کنید:

هیچ‌کس دوست ندارد با یک متن طولانی مواجه شود. معمولا متن‌های طولانی را تا آخرش نمی‌خوانند. هنگام نوشتن پاراگراف، سعی کنید پاراگراف‌ها کوتاه و متشکل از دو یا چند جمله باشند. مهم ترین جمله‌ها در پاراگراف، جمله‌های اول و آخر هستند. مخاطب معمولا از جملات میانی رد می‌شود. هر پاراگراف باید به یک موضوع مهم اختصاص پیدا کند. برای تقسیم شرح وظایف شغلی به چند بخش (مثل مهارت‌ها، شرایط لازم، مزایا و...) می‌توانید از سر تیترها، حروف پر رنگ (bold) یا مورب (Italic) استفاده کنید.

 

3-  بازدیدکننده را مخاطب قرار دهید:

وقتی آگهی می‌نویسید، برای اشاره به مخاطب از ضمیر سوم شخص استفاده نکنید، مثل «متقاضی موفق باید دارای این ویژگی‌ها باشد». برای اشاره به مخاطب از واژه «شما» استفاده کنید. به این ترتیب او حس می‌کند عضوی از تیم شماست، نه یک کارجوی رندوم که مثل هزار نفر دیگر، دارد رزومه می‌فرستد. شما باید کاری کنید که کارجو برای همکاری با شما انگیزه و اشتیاق داشته باشد.

 

4-  متمایز و جذاب باشید:

علاوه بر عنوان شغل، شرح وظایف شغلی نیز بهتر است متمایز باشد. شما باید توجه کارجویانی را جلب کنید که مناسب شغل مربوطه هستند.
اگر به دنبال یک معاون اداری خوش برخورد و خوش رو هستید، شرح وظایف شغلی‌تان نباید خشک و رسمی باشد. شرح وظایف شغلی را جذاب بنویسید، مثلا «شما باید نترس و متواضع باشید. مسوولیت شما این است که مشتریان را شاد و خوشحال نگه دارید. مثلا عنوان کنید: دوست داریم اگر لازم شد، هر جور که می‌توانید کمکمان کنید. اینجا اگر آتش سوزی شود، هر کسی یک سطل آب بر می‌دارد و کمک می‌کند، حتی مدیر ارشد.»

 

5-  فرهنگتان را به نمایش بگذارید:

در حال حاضر، نیمی از کارکنان سازمان‌ها را جوانان نسل هزاره (millennials) تشکیل می‌دهند. آنها به توازن میان کار و زندگی و فرهنگ سازمان بیشتر از حقوق و عنوان اهمیت می‌دهند. به‌علاوه، برای ۷۹ درصد از کارکنان، مزایا مهم تر از افزایش حقوق است. هنگام درج آگهی، فرهنگ خود را انعکاس دهید. نگویید «فرهنگ ما فوق‌العاده است.» آیا دفتر کارتان جذاب است؟ آیا رسم و رسوم خاصی دارید؟ آیا کارکنان از ساعات فراغت از کار برخوردارند؟ اگر چنین مزایایی دارید، در آگهی ذکر کنید.

 

6-  یک عکس (یا ویدئو) اضافه کنید:

استفاده از عکس، مثل عکس دفتر کار یا حیاط شرکت، یکی از بهترین راه‌ها برای افزایش جذابیت بصری آگهی است. شما با استفاده از عکس می‌توانید تصویری از شرکت خود را به مخاطب ارائه دهید. استفاده از ویدئو نیز یک راه مناسب برای نمایش محیط کار، کارکنان و فرهنگ سازمانتان است.

 

منبع: proven

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 10 / 1397 ساعت: 7:35 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

عواملی که موجب انگیزه کارکردن در افراد می‌شود

عواملی که موجب انگیزه کارکردن در افراد می‌شود

 

 

گروهی از افراد شاغل که از شروع هفته شاکی هستند معمولا در حرفه‌ای فعالیت دارند که با احساس امنیت و آزادی همراه است اما متاسفانه از انجام کار خود لذت نمی‌برند. عده‌ای هم با آغاز هفته، به شدت از هجوم یک هفته پر مشغله وحشت دارند و از تعطیلات پایان هفته هم لذت نمی‌برند و شرایط را برای خود و اطرافیان بدتر می‌کنند.

 

بهتر است کاری را که موجب احساس ناخوشایندی در شما می‌شود انجام ندهید. فرصت‌های فراوانی در زندگی وجود دارد، سعی کنید با تشخیص انگیزه‌های درست، فرصت‌های مناسبی را برای آینده رقم بزنید.

 

 

1-  پول :

در ابتدا، اصلی‌ترین عامل انگیزشی ارزشمند که موجب تلاش بسیار افراد می‌شود، کسب درآمد است. پول، ابزاری است که تمام انسان‌ها برای بقا به آن نیاز دارند و کسب درآمد موجب احساس غرور و بزرگی، موفقیت و دستاوردها می‌شود. اما تنها انگیزه‌ای نیست که موجب کار بسیار و احساس رضایت و خوشحالی افراد می‌شود.

 

2-  هدف :
زمانی که هدفمند هستید مسیر مشخص‌تری دارید و درباره زندگی و تصمیمات پیش‌روی، بیشتر احساس اطمینان خاطر می‌کنید. هنگامی که در موقعیت‌ها یا شرایط ناپایدار قرار می‌گیرید که موجب عدم اطمینان شما می‌شود، داشتن هدف به پیشرفت و دستیابی به اهداف والاتر کمک بسیاری می‌کند.

 

3-  ایجاد تغییرات:
افراد شاغل بیشتر اوقات خود را در محل کار می‌گذرانند؛ بنابراین بهتر است با استفاده از راهکارهایی، معنای جدیدتری به حرفه خود ببخشند. مهم‌ترین دستاورد در این زمینه، انتخاب روش‌هایی برای ایجاد تغییرات و تاثیرات در زندگی شخصی و دیگران است. زمانی که متوجه تغییرات ناشی از انجام کارها، می‌شوید نسبت به شغل و هدف خود احساس خوشایندتری خواهید داشت.

 

4- مسوولیت:
با اینکه قبول مسوولیت با استرس همراه است اما از طرفی بیکاری، استرس بیشتری به افراد وارد می‌کند. زمانی که مسوولیت و وظیفه‌ای به عهده ندارید، حل مشکلات مالی تا حدودی غیر‌ممکن به‌نظر می‌رسد اما در صورت داشتن شغل ثابت تا حدودی مطمئن هستید که از عهده حل مشکلات بر می‌آیید. مسوولیت‌پذیری منجر به احساس تعادل، موفقیت، انگیزه و اعتماد به نفس در افراد می‌شود.

 

5- چالش:
زمانی که به‌طور مناسب درگیر چالش‌ها می‌شوید انگیزه زیادتری پیدا می‌کنید. به هنگام درگیری با چالش‌های صحیح، طبیعی است برای دستیابی به فرصت‌ها، با تلاش مضاعف موانعی را که در سر راه قرار گرفته پشت سر می‌گذارید و در پایان هر روز از موفقیت‌ها، احساس رضایت خواهید کرد.

 

6-  جامعه:
محیط کار، صرف‌نظر از فراهم کردن شرایطی برای فعالیت افراد، موقعیت را برای ارتباط با دیگران میسر می‌کند. موفقیت، هرگز یک کار انفرادی نیست. ارتباط به‌صورت انفرادی یا گروهی، شما را در روابط معناداری قرار می‌دهد همچنین می‌توانید به اهداف رضایت‌بخش متقابلی برسید که برای آنها تلاش کرده‌اید.

 

7-  تایید:
مورد تایید قرار گرفتن از مهم‌ترین عوامل انگیزشی به شمار می‌رود، همه اشخاص نیاز دارند پس از انجام وظایف، مورد تایید یا رد دیگران قرار بگیرند. محل کار، محیط مناسبی است برای ایجاد انگیزه عمیق در افراد. تایید به اشکال متفاوتی نظیر تعریف و تمجید، ترفیع، ترقی، پاداش یا حمایت و حتی تشویق دیده می‌شود.

 

8-  وظیفه:
تعهد به انجام کارها و کسب موفقیت انگیزه مهمی در زندگی به شمار می‌رود که برای پیشرفت هر شخصیت مقتدری لازم است. شغل این فرصت را به افراد می‌دهد که نقشی مفید و مطابق با هنجارهای جامعه داشته باشند. زمانی که در زندگی تحت‌تاثیر ارزش‌های تاثیرگذار قرار می‌گیرید، فرصت ارتقا و متمایز کردن شخصیت خود را خواهید داشت.

 

منبع: Entrepreneur

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 10 / 1397 ساعت: 7:30 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه با استرس های شغلی مقابله کنیم؟

چگونه با استرس های شغلی مقابله کنیم؟

 

 

کارمندان در محل کار با استرس، عصبانیت، خستگی و از دست دادن انرژی مواجه می‌شوند که به دلیل عوامل استرس‌زا چون کار طولانی‌مدت، مشکلات مداوم و کار با منابع محدودتر از نیاز نمود پیدا می کنند.

 

تحقیقات حاکی از آن است، عوامل استرس‌زا به اضطراب، عصبانیت، رفتارهای غیراخلاقی، تصمیم گیری نادرست، خستگی مزمن و فرسودگی شغلی منجر می‌شود که در نهایت بهره‌وری فرد و شرکت را کاهش می‌دهد.

 

 

معمولا افراد به دو طریق با استرس محل کار مقابله می‌کنند:

 

▪️دست به اقدام زدن

راه اول، دست‌وپنجه نرم کردن با مشکلات است، یعنی روی کار استرس‌زا تمرکز می‌کنند تا آن را به سرانجام برسانند. کارمندان موفق و حرفه‌ای، معمولا تاکید دارند دست به اقدام بزنند.

 

▪️عقب‌نشینی و کناره‌گیری

راهکار دیگر، عقب‌نشینی و کناره گرفتن است. اینکه فرد به طور موقت موقعیت را ترک می‌کند و از محل استرس‌زا دور می‌شود. جدیدترین مطالعات، استراحت بین ساعات کاری را مفید تلقی می‌کند. به همین خاطر برخی شرکت‌های بزرگ، امکاناتی چون اتاق‌های استراحت و وسایل سرگرمی و ورزشی برای کارمندان خود درنظر گرفته‌اند تا امکان تجدید انرژی آنها را فراهم کنند.

 

البته هر دو راهکار با مشکلات عدیده‌ای همراه هستند. از نظر علمی و روانشناختی، انسان‌ها در مدیریت کارهای سخت، با محدودیت مواجه می‌شوند و نمی‌توانند همیشه سخت کار کنند. هرچند دوری از کار، روحیه و انرژی‌مان را برمی‌گرداند، اما مشکلات پایه‌ای استرس‌زا به قوت خود باقیست. وقتی بعد از استراحت به کارمان ادامه می‌دهیم، نه‌تنها با همان مسائل و مشکلات مواجهیم، بلکه ممکن است احساس گناه و اضطراب بیشتری به سراغ‌مان بیاید.

 

پس چطور می‌توانیم از تاثیر نامطلوب استرس بکاهیم؟
جدیدترین مطالعات، راهکار سومی را پیشنهاد می‌دهد و آن تمرکز بر یادگیری است. یادگیری می‌تواند به معنای انتخاب مهارت‌های جدید، جمع آوری اطلاعات جدید یا جستجوی چالش‌های فکری باشد.

 

پرداختن به فعالیت‌های یادگیری، کارمندان را از تاثیرات مخرب استرس از جمله احساسات منفی، رفتارهای غیراخلاقی و فرسودگی شغلی دور می‌کند.
یادگیری از یک جهت، اطلاعات و دانش جدیدی در اختیار ما قرار می‌دهد که برای حل مشکلات استرس‌زا در کوتاه‌مدت مفید هستند. از سوی دیگر، ما را با مهارت‌ها و توانایی‌های جدیدی آشنا می‌کند که برای جلوگیری از عوامل استرس‌زای آینده کاربرد دارند.

 

از نظر روانشناسی، وقتی آموخته‌های خود را در اختیار دیگران قرار می‌دهیم، احساس شایستگی و کارآمدی بیشتری داشته و به این باور می‌رسیم که توانایی لازم برای رسیدن به اهداف را داریم. علاوه بر آن، یادگیری ما را به اهداف اصلی رشد و توسعه می‌رساند. بدین ترتیب به جای اینکه فکر کنیم در قابلیت‌های فعلی، گرفتار شده‌ایم، مدام خود را در حال پیشرفت و توسعه می‌بینیم.

 

 

چطور می‌توانید برای غلبه بر استرس شغلی از راهکارهای یادگیری استفاده کنید؟

 

▪️ابتدا، از درون خود شروع کنید

لازم است چالش انجام کارهای استرس‌زا را در ذهن‌تان به شیوه‌ای متفاوت تعریف کنید. وقتی با یک موقعیت استرس‌زا مواجه می‌شوید، ذهنیت خود را از «این یک وضعیت استرس‌زا است» به «این یک فرصت چالش‌برانگیز، اما لذت‌بخش برای یادگیری است» تغییر دهید.

 

▪️با دیگران کار کنید و از آنها یاد بگیرید

به جای اینکه تنها در ذهن‌تان با یک موقعیت استرس‌زا بجنگید، سعی کنید از دیگران انرژی بگیرید. اگر درباره عوامل استرس‌زا با همکاران و دوستان خود صحبت کنید، قطعا از تجربیات و نگرش آنها بهره‌مند شده و به نکات ارزشمندی پی خواهید برد.

 

▪️فعالیت‌های یادگیری را فرصتی برای استراحت بدانید

اگر یک فعالیت یادگیری، شما را از فعالیت‌های کاری دور کند و در عین حال با روحیه‌تان سازگار باشد، از نظر روانی، تفکر و ذهن شما را سیراب می‌کند؛ اما اگر فعالیت یادگیری را فرصتی برای کسب انرژی بیشتر بدانید، تجربه‌ی مثبت و لذت‌بخشی جلوی راهتان خواهد بود.

یادگیری، بهترین فرصت برای مقابله با استرس شغلی است. البته نباید در انتظار یک موقعیت استرس‌زا باشید تا از فرصت‌های یادگیری استفاده کنید. حتی بدون وجود مشکلات، یادگیری به شما کمک می‌کند انعطاف‌پذیری بیشتری پیدا کنید و برای استرس‌های بعدی آماده شوید.

 

منبع: hbr

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 10 / 1397 ساعت: 7:17 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چرا نمی توانیم به خوبی روی وظایف شغلی خود تمرکز کنیم؟

چرا نمی توانیم به خوبی روی وظایف شغلی خود تمرکز کنیم؟

 

 

تحقیقات انجام شده توسط یک محقق کانادایی با نام جاناتان اسکولر نشان می دهد ذهن برخی افراد حتی در انجام کارهای ساده در 15 تا 20 درصد مواقع سرگردان و حیران است.


اگر می خواهید قدرت تمرکز خود را افزایش دهید و از حواس پرتی‌های خود بکاهید، ریشه و دلیل اصلی مشکل را پیدا کنید که احتمالاً یکی از موارد زیر است:

 

 

1-  عدم خواب کافی

کمبود و محرومیت از خواب، تمرکز کردن را برایتان مشکل می کند. تمام انسان‌ها به 7 تا 9 ساعت خواب شبانه نیاز دارند؛ اما این مسئله برای افراد پرمشغله سخت است. برای رفع این مشکل باید برنامه‌ی خواب خود را تنظیم کنید و تا جایی که می توانند خواب کامل شبانه داشته باشید.

 

2-  عوامل حواس‌پرت‌کن

یکی از مواردی که تمرکز کردن را برایتان مشکل می کند، عوامل حواس پرت کنی است که در اطراف ما وجود دارد. از مواردی که باعث ایجاد حواس پرتی می شود، می توان به مکالمات تلفنی، پیامک زدن، غیبت کردن، وب گردی و چرخ زدن در شبکه‌های اجتماعی اشاره کرد.

 

3-  نبود اولویت‌بندی

گاهی نمی توانید به خوبی تمرکز کنید، چون دقیقا نمی دانید روی چه کاری باید متمرکز شوید. در بیشتر مواقع نبود اولویت بندی کارها سبب از دست رفتن تمرکز می شود.
اگر با چنین مشکلی مواجه هستید و وقت و انرژی خود را از دست می دهید، به دنبال راهکاری برای اولویت بندی وظایفتان باشید.

 

4-  استرس بالا

دکتر جان کابات زین از دانشکده‌ی پزشکی دانشگاه ماساچوست می گوید، استرس و تمرکز رابطه‌ی مستقیمی باهم دارند. وقتی چند کار را هم‌زمان انجام می دهیم و روی چندین کار تمرکز می کنیم، دچار استرس بیشتری می شویم و هر قدر استرس بالاتر رود، تمرکز کردن برایمان سخت‌تر می شود. بهتر است برای تمرکز بیشتر به دنبال راهکارهایی مانند انجام تمرینات ذهنی و تمدد اعصاب باشید.

 

5-  سبک زندگی

فاکتورهای سبک زندگی از جمله مواردی است که روی توانایی تمرکز کردن تأثیرگذار است. فاکتورهایی چون تغذیه‌ی سالم، وعده‌های غذایی مناسب با ترکیبی از کربوهیدرات‌های پیچیده، پروتئین و چربی‌های سالم و ورزش روزانه در بهبود تمرکز مفید است و بهره وری شما را بالا می‌برد.

 

6-  محیط نامنظم

محیط کار نامنظم از مواردی است که تمرکز کردن را برایمان سخت می کند. وقتی خود را برای کار آماده می کنید و یکی از کارمندان پیش شما می آید و سؤالی می پرسد، هرگز نمی توانید روی کارتان متمرکز شوید و تمام توجه خود را صرف کار کنید.

 

7-  اختلال کم‌توجهی- بیش‌فعالی

اگر هیچ یک از این موارد نمی تواند کمبود تمرکز شما را توجیه کند، احتمالاً دچار مشکل ADHD یا اختلال بیش فعالی-کم توجهی هستید. اگر همیشه بی‌نظم هستید، تمرکز ندارید و احساس بی‌قراری می کنید، پیشنهاد می کنیم به پزشک مراجعه کنید.

 

اگر در بیشتر مواقع با این مشکل رو به رو هستید، احتمالاً بیش از یک مورد از موارد بالا را تجربه کرده‌اید. تمام موارد بالا، راه حل خاص خود را دارند و می‌توان تأثیر آن‌ها را کاهش داد.
هر چقدر درک بالاتری از تعامل ذهن، بدن و محیط اطراف داشته باشید، کنترل بیشتری خواهید داشت و تمرکز شما روی کارهای روزانه افزایش می یابد.

 

منبع: entrepreneur

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 10 / 1397 ساعت: 6:48 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

شبکه سازی چیست؟ چرا اهمیت دارد؟ چگونه انجام دهیم؟

شبکه سازی چه هست و چه نیست؟

 

نوشته شده در مهر 27, 1396 در شبکه‌سازی, فروش

شبکه سازی چیست؟ چرا اهمیت دارد؟ چگونه انجام دهیم؟

توسط بیژن وثوقی

 


تابه‌حال به این فکر کرده‌اید که چرا موقعیت‌های شغلی بسیار مهم و عالی هیچ‌وقت با آگهی پر نمی‌شوند؟


و یا تابه‌حال به این فکر کرده‌اید که چرا برخی شرکت‌ها بدون شرکت در مناقصات همیشه پروژه‌هایی در دست انجام دارند؟

 

آیا در اطرافیانتان اشخاصی را دارید که همیشه پیشنهادهای شغلی بسیار خوبی برای آن‌ها وجود دارد؟


تنها کمتر از 50% فرصت های شغلی به آگهی های استخدامی تبدیل می شوند. این بدان معناست که تعداد بسیار زیادی از فرصت های شغلی بدون اینکه آگهی شوند، پر می شوند.


همان طور که متوجه شدید افراد موفق بهترین شغل ها را از طریق ارتباطات شخصی پیدا میکنند. این افراد با کمک شبکه سازی به پیشرفت دست یافته اند. این را فراموش نکنید که اگر میخواهید مسیری طولانی بروید تنها نمی توانید. به قول معروف «یک دست صدا ندارد».


افرادی که شبکه قدرتمندی از روابط را دارند سرعت و کیفیت انجام کارها به‌مراتب برایشان بیشتر از بقیه افراد است. در دورانی که دیگران از بیکاری و کم درآمدی می‌نالند شما تنها با یک تلفن پیشنهاد شغلی و پروژه‌ها جدید می‌گیرید. اشتباه نکنید شبکه سازی هیچ کار خلاف و اشتباهی نیست برخی فکر می‌کنند این کار یعنی سوءاستفاده از موقعیت و یا برخی فکر می‌کنند شبکه سازی یعنی حق دیگران را خوردن. اما این حرف‌ها اشتباه است زیرا هرکسی می‌تواند شبکه سازی کند و به موقعیت و سن ربطی ندارد. من شبکه سازی و استفاده از شبکه‌ای از روابط قدرتمند را جادوی روابط عمومی و ارتباطات می‌دانم نه چیزی دیگر.

 

به سختی می‌توانیم کسی را پیدا کنیم که اهمیت شبکه سازی را انکار کند. همه می‌دانیم که شبکه سازی، می‌تواند به رشد و موفقیت ما کمک کرده و همچنین، انرژی و زمان مورد نیاز برای دستیابی به اهداف و خواسته‌ها را تا حد زیادی کاهش دهد.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 10 / 1397 ساعت: 6:44 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

شادترین مشاغل دنیا کدامند؟

شادترین مشاغل دنیا کدامند؟

 



جدیدترین گزارش سازمان ملل با عنوان روز جهانی شادی که به بررسی پیوند بین کار و شادی اختصاص داشت و توسط موسسه مشهور گالوپ تهیه شده است، بر اساس یافته‌های جمع‌آوری شده از صدها هزار نفر از کارکنان شرکت‌ها و سازمان‌های مختلف در بیش از ۱۵۰ کشور جهان از سال ۲۰۰۶ تا کنون شکل گرفته است.

 

در این تحقیق جامع، رفاه درونی که از آن با عنوان «شادی» یاد می‌شود از ابعاد مختلف مورد اندازه‌گیری قرار گرفته است و عواملی که باعث بالا رفتن کیفیت زندگی کارکنان شده و با کار کردن آنها پیوند خورده است در قالب یک مقیاس یازده نمره‌ای با عنوان «نردبان کانتریل» تعریف شده است. عواملی همچون لذت بردن، استرس و نگرانی طی ساعات کاری روزانه افراد در تعیین نمره کسب شده هر فرد تعیین‌کننده هستند.

 

در تحقیق جامع موسسه گالوپ، ۱۱ نوع شغل مورد تعریف و طبقه‌بندی قرار گرفتند که شامل مواردی همچون مشاغل خویش‌فرما، کارمند اداری، مدیریت، کار در مزرعه، کارگر ساختمانی، کار در معدن و رانندگی می‌شود.
سوالی که در این میان مطرح شد این بود که در کدام یک از این مشاغل احساس شادی بیشتری وجود دارد.

 

اولین یافته تحقیق گالوپ این بود که افرادی که در مشاغل کارگری و یدی حضور دارند در تمام مناطق جهان احساس شادی کمتری می‌کنند از جمله کارگران ساختمانی، معدنچیان، رانندگان و ماهیگیران که از کارشان احساس شادی ناچیزی می‌کنند یا اصلا احساس شادی ندارند.
احساس شادی در میان مدیران، مجریان، کارگران حرفه‌ای نیز چندان تعریفی نداشته و نمره‌هایی با میانگین ۶ از ۱۱ را به احساس شادکاری‌شان می‌دادند.

 

در جبهه مقابل، کارگران یقه سفید و عالی‌رتبه از احساسات مثبت بیشتری در طول ساعات کاری‌شان سخن می‌گفتند که این احساسات مثبت شامل مواردی همچون لبخند زدن و لذت بردن می‌شود و در مقابل موارد اندکی از احساسات منفی مانند نگرانی، اضطراب، غم و عصبانیت را گزارش می‌کردند.

 

در این میان عوامل و فاکتورهایی همچون میزان درآمد افراد، تحصیلات، سن، جنسیت و وضعیت تاهل نیز تاثیر بسزایی بر کاهش یا افزایش احساس شادی کارکنان دارند که در تحقیق گالوپ به نحوه تاثیرگذاری آنها نیز پرداخته شده است.

 

منبع: HBR

 

كانال تلگرامي عشق پول،دنياي تجارت كليك كنيد


تاریخ ارسال پست: 18 / 9 / 1397 ساعت: 1:25 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

7 کاری که فقرا انجام می دهند اما ثروتمندان انجام نمی دهند

7 کاری که فقرا انجام می دهند اما ثروتمندان انجام نمی دهند...

 

 

نکاتی از Dan Lok ؛ کارآفرین سریالی و نویسنده 9 کتاب پرفروش بین المللی بیزینس*

 


1 فقرا تلویزیون تماشا می کنن و ثروتمندان کتاب می خونن!

 

2 فقرا بر اساس ساعت کاریشون پول می گیرن و ثروتمندان بر اساس نتیجه ای که بدست میاد!

 

3 فقرا دیگران (اقتصاد، دولت، رئیس، همسایه...) رو مقصر بدبختیاشون میدونن و ثروتمندان میگن خودمون مسئول شکست هامون هستیم!

 

4 فقرا روی پس انداز تمرکز می کنن و ثروتمندان روی سرمایه گذاری!

 

5 فقرا فکر می کنن همه چیز رو می دونن و ثروتمندان دائم در حال یادگیری هستن!

 

6 فقرا اعتقاد دارن پول سرچشمه همه شرارت هاس و ثروتمندان اعتقاد دارن فقر ریشه همه شرارت هاس!

 

7 فقرا ذهنیت برنده شدن در لاتاری (بخت آزامایی) دارن و ثروتمندان ذهنیت مبتنی بر اقدام و عمل!

 

 


*کارآفرین سریالی کسی است که مرتب با ایده های جدید، بیزینس های جدید راه اندازی کرده و مسئولیت آنرا به فرد دیگری می سپارد.

 

عنوان آخرین کتاب Dan Lok در سال 2017: آژانس های املاک میلیون دلاری (Million Dollar Agents)
/امیرعباس زینت بخش

 

كانال تلگرامي عشق پول،دنياي تجارت كليك كنيد




تاریخ ارسال پست: 18 / 9 / 1397 ساعت: 12:22 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

نشانه هایی که به شما می‌گوید دچار فرسودگی شغلی شده‌اید!

نشانه هایی که به شما می‌گوید دچار فرسودگی شغلی شده‌اید!

 

 

حتما شما هم تصور می کنید فرسودگی شغلی تنها سراغ کارکنانی می‌آید که به نیمه راه زندگی شغلی و حرفه‌ای‌شان رسیده‌اند. شاید هم فکر می کنید هر چقدر بیشتر از عمر شغل‌تان بگذرد فرسوده‌تر خواهید شد. اما باید بدانید که حقیقت چیز دیگری است.

 

 

بن فانینگ، کارشناس فرسودگی شغلی، معتقد است خیلی از افراد در اوایل زندگی حرفه‌ای خود دچار فرسودگی شغلی می‌شوند. او می‌گوید اگر از عادت کارمندانی که از شغل خود رضایت ندارند، مطلع شوید می‌توانید از فرسودگی شغلی‌تان با خبر شوید و تا حد زیادی از آن پیشگیری کنید:

 



▪️برای بیدار شدن ساعت‌تان را سر زنگ می‌گذارید، اما به جای بلند شدن مدام دکمه تکرار زنگ ساعت را می‌زنید

 

▪️بعد از ساعت کاری احساس بی‌انرژی بودن می‌کنید

 

▪️به دلیل استرس شغلی الگوی خواب نامنظمی دارید، بیخواب یا بدخواب هستید

 

▪️پایان هفته به جای اشتیاق برای تعطیلات دچار استرس هستید، چون فکر می‌کنید اکنون باید کارهای روز تعطیل‌تان را انجام دهید.

 

▪️در تعریف شغل‌تان به دوستان و خانواده، به واژه‌ی «خوبه» اکتفا می کنید

 

▪️همکاران‌تان از نزدیک شدن به شما می‌ترسند، چون فکر می‌کنند شاید با آنها بحث کنید یا حضورشان باعث ناراحتی‌تان شود.

 

▪️برای همکاران‌تان وقت نمی‌گذارید؛ مثلا تمایلی به دورهمی‌های ساعت ناهار ندارید چون علاقه‌شان را به ایجاد شبکه‌های دوستی از دست داده‌اید.

 

▪️شب‌کار هستید و این حجم زیاد و فشردگی بالای کار میزان ایجاد فرسودگی شغلی را در شما افزایش می‌دهد.

 

▪️از شنبه‌ها بدتان می‌آید و انتظار آخر هفته را می کشید

 

▪️برای ترک شغل‌تان خیال‌پردازی می‌کنید

 

▪️دوست ندارید درباره شغل‌تان با دیگران صحبت کنید

 

▪️حواستان به رفتارتان با همکاران و مشتریان نیست



▪️آخرین موفقیت شغلی‌تان را از یاد برده‌اید

 

▪️مدام احساس دستپاچگی، عجله و استرس دارید

 

▪️پیشرفت کمی دارید

 

▪️نسبت به بهبود وضعیتی که در آن قرار دارید، بدبین هستید

 

▪️به سرعت عصبانی می‌شوید و استرس زیاد شغلی سبب می‌شود کنترل‌تان را از دست بدهید و در موقعیت‌های ناخوشایند خیلی زود از کوره در بروید.

 

▪️مدام به اعضای خانواده گله و شکایت می‌کنید و استرس‌ها و مشکلات شغلی‌تان را به آنها انتقال می‌دهید.

 

▪️می‌ترسید وارد شغل جدیدی شوید و فرصت جستجوی یک شغل تازه را از خودتان می‌گیرید.

 

 

منبع: forbes

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 9:8 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

۱۰ توصیه طلایی برای مدیر اولی ها!

۱۰ توصیه طلایی برای مدیر اولی ها!

 

 

اگر شما هم جزو کسانی هستید که برای اولین بار به‌عنوان مدیر یک مجموعه انتخاب شده‌اند، باید نکاتی را مورد نظر داشته باشید که شاید در دوران کارمندی‌تان چندان برای شما ضروری و حیاتی نبوده اما الان که وارد دنیای مدیریت شده‌اید به شدت به آنها نیازمند هستید. در ادامه به ۱۰ مورد اشاره می شود:

 

1-  بدانید که مدیر بودن یک شغل کاملا متفاوت است

شما باید بپذیرید که حتی اگر در شرکت‌تان بهترین مهندس بوده‌اید پس از رسیدن به مقام مدیریت، فردی تازه‌وارد و بی‌تجربه در پست جدیدتان هستید و سوابق مهندسی‌تان دیگر چندان به کارتان نخواهد آمد.

 

2- رهبری موقعیتی را بیاموزید

شما باید به خوبی یاد بگیرید که رهبری موقعیتی به شما کمک خواهد کرد تا با هر کارمند و کارگری که زیردست‌تان کار می‌کند، چگونه باید رفتار کنید و چگونه می‌توان هر فرد را با کمترین چالش مدیریت کرد.

 

3-  همه کارکنان‌تان را به‌طور عمیق و واقعی بشناسید

یکی از اولین اولویت‌های هر مدیر تازه‌کاری این است که برای شناسایی دقیق تک‌تک افراد تحت رهبری‌اش وقت بگذارد و در مورد اهداف کاری، نقاط قوت و ضعف، علایق و ایده‌آل‌هایشان تحقیق کند. این اطلاعات می‌تواند شامل جزئیاتی در مورد زندگی خصوصی کارکنان از جمله اسم فرزندان و سرگرمی‌های افراد نیز باشد.

 

4-  گوش کردن فعال را بیاموزید و تمرین کنید

اگر قرار باشد شما به یک مهارت کلیدی برای موفقیت‌های تمام عیار در حرفه مدیریتی‌تان مجهز شوید، آن مهارت به‌طور حتم مهارت گوش کردن فعال و نحوه به کار بستن آن خواهد بود.

 

5-  یاد بگیرید فقط خود را درگیر جزئیات نکنید

هنر یک مدیر موفق این است که به خوبی از جزئیات کارها عبور کرده و به تصویری جامع و بزرگ از امور دست یابد و در مرحله بعد این تصویر بزرگ و باشکوه را برای کارکنانش نیز ترسیم کند.

 

6-  شما یک رئیس هستید و نه یک رفیق قدیمی

یکی از اشتباهات مرسوم بین مدیران تازه‌کار و کم تجربه این است که آنها سعی می‌کنند با همه کارکنان رفیق باشند. استدلال این مدیران این است که با رفاقت کارها بهتر پیش می‌رود، در حالی که اتخاذ چنین رویکردی به ویژه اگر قرار باشد شما بر کسانی مدیریت کنید که تا دیروز همکار و هم‌رده شما بودند بسیار خطرناک است، چرا که باعث می‌شود کارکنان‌تان به شما به‌عنوان یک مدیر و مافوق نگاه نکنند و اقتدارتان به‌عنوان یک مدیر را به رسمیت نشناسند.

 

7-  سعی نکنید از مدیر قبلی تقلید کنید

واقعیت این است که هر مدیری بر اساس وجود شرایطی خاص و با در اختیار داشتن مهارت‌هایی خاص به موفقیت می‌رسد و قرار نیست همه مدیران به شکلی مشابه به موفقیت و کامیابی در حرفه مدیریت‌شان دست یابند. پس دست از تقلید بردارید و سبک مدیریتی خاص خودتان را پیدا کنید.

 

8-  یاد بگیرید با عملکردهای ضعیف کارکنان چگونه برخورد کنید

هر مدیری به شکلی خاص با عملکرد ضعیف کارکنانش برخورد می‌کند. در اینجا هم نیازی نیست از مدیر قبلی یا سایر مدیران تقلید کنید، بلکه بهتر است الگویی مناسب و با در نظر گرفتن شرایطی که در آن قرار دارید برای برخورد با عملکرد ضعیف افرادتان در نظر بگیرید.

 

9-  از این عبارت چهار کلمه‌ای جادویی حتما استفاده کنید: «شما چه فکر می‌کنید؟»

هیچ چیز برای کارکنان ارزشمند‌تر و جذاب‌تر از شنیدن عبارت «شما چه فکر می‌کنید؟» از زبان مدیر مافوق‌شان نیست چرا که آنها احساس می‌کنند مورد توجه و اطمینان مدیرشان قرار دارند و او از آنها نظرخواهی می‌کند و برای آنها ارزش قائل است.

 

10- همیشه در دسترس و قابل رویت باشید و با احترام رفتار کنید

هر چه یک مدیر راحت‌تر و بیشتر در دسترس کارکنان باشد و افراد او را بیشتر در محل کارشان ببینند از او بیشتر کمک خواهند گرفت و موقعیت او به‌عنوان مدیر و رهبر مجموعه را به رسمیت خواهند شناخت.
شما باید همیشه به یاد داشته باشید که فقط در مقام بالاتری نسبت به کارکنان‌تان قرار دارید و بالاتر و باشخصیت‌تر از آنها نیستید و رعایت احترام آنها بر شما واجب است.

 

منبع: Forbes

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 9:5 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

کارمندان چگونه با معضل از دست دادن شغل‌شان کنار می‌آیند؟

کارمندان چگونه با معضل از دست دادن شغل‌شان کنار می‌آیند؟

 



در شرایط رکود اقتصادی و ضعف شرکت‌ها و سازمان‌ها، تعدیل نیرو و اخراج کارکنان مسئله‌ی دور از انتظاری نیست.
الیزابت کوبلر راس، طی پژوهشی معروف، پنج مرحله‌ای را که افراد در مدت سوگواری برای عزیزان از دست‌رفته سپری می‌کنند، شناسایی کرد. شاید از دست دادن شغل و اخراج از کار به سختی از دست دادن عزیزان‌تان نباشد اما تجربه‌ای ناخوشایند و بسیار اضطراب‌آور است. بنابراین بررسی آن در قالب مراحل پنج‌گانه‌ی «کوبلر راس» سودمند خواهد بود.

 

این مرحله‌ها عبارتند از: انکار، خشم، چانه‌زنی، افسردگی، پذیرش.
افراد مختلف به روش‌های مختلفی این مراحل را پشت سر می‌گذارند، برخی ممکن است همه‌ی این مراحل را تجربه نکنند، مدتی طولانی در مرحله‌ای خاص باقی بمانند یا به سرعت از مرحله‌ای عبور کنند.

 

سن و موقعیت فرد، در طول عمر هر مرحله،‌ و تجربه کردن یا نکردن هر یک از این مراحل مؤثر است. احتمالا کارمند جوانی که بار بازپرداخت هیچ وامی را به دوش نمی‌کشد، مرحله‌ی انکار و انتقاد از خود را تجربه می‌کند و مستقیما به پذیرش می‌رسد. در مقابل کارمندانی که مسئولیت‌های بیشتری در زندگی دارند به زمان بیشتری برای رسیدن به مرحله‌ی پذیرش نیاز دارند.

 

 

اکنون با جزئیات بیشتری به هر مرحله و راه‌های کنار آمدن با آنها می‌پردازیم:

 

▪️انکار
فردی که درگیر افکاری همچون «باورم نمی‌شه شغلم رو از دست دادم!» است یا گمان می‌کند که این اشتباهی مدیریتی است که به زودی رفع می‌شود، در مرحله‌ی انکار است.
برای گذر از «انکار» باید این حقیقت را بپذیرید که رخدادهای بد و حتی ناعادلانه جزئی از زندگی هستند و باید با آنها کنار آمد. وانمود نکنید که در تعطیلاتی پیش‌بینی‌ نشده هستید.

 

▪️خشم
ممکن است که پس از سپری کردن شوک اولیه، دچار خشم شوید؛ خشم از خودتان، رئیس‌تان، شرکت‌تان یا وضعیت اقتصادی. ممکن است دامنه‌ی خشم شما به دوستان و اعضای خانواده هم برسد. این مرحله یکی از دشوارترین مراحل، به ویژه برای اطرافیان شماست.
برای گذر از این مرحله باید احساسات‌تان را به روشی درست و بدون داد و فریاد توصیف کنید. با اعضای خانواده، دوستان و حتی مشاور صحبت کنید. این کار به عبور از خشم کمک می‌کند.

 

▪️چانه‌زنی
ممکن است که با از بین رفتن خشم و باور به برگشت‌پذیری شغل‌تان، اقدام به چانه‌زنی با خود یا شرکت‌تان کنید. مثلا ممکن است به سراغ رئیس‌تان بروید و پیشنهادهایی مانند کار با دستمزد کمتر، کار پاره‌وقت یا آموزش کارکنان جدید را بدهید.
چانه‌زنی اغلب نتیجه‌ای در بر ندارد. برای کنار آمدن با این مرحله، به کارها و اقدامات‌تان فکر کنید و انرژی‌تان را صرف کارهایی کنید که موجب حرکت رو به‌ جلوی شما می‌شوند.

 

▪️افسردگی
ممکن است که با آگاهی از اینکه خشم و چانه‌زنی راه به جایی نمی‌برند، دچار افسردگی شوید.
افسردگی آغاز پذیرش است. اکنون شما برای شغل از‌ دست‌رفته‌تان سوگواری می‌کنید، این کار اهمیت زیادی دارد زیرا نشان می‌دهد که سرانجام آماده‌ی پذیرفتن آنچه اتفاق افتاده است، شده‌اید. بپذیرید که از دست دادن شغل‌تان تقصیر شما نیست، اگر هم مقصر بوده‌اید از آن درس بگیرید، خودتان را ببخشید و از آن بگذرید. فراموش نکنید که اکنون شغل شما، یافتن شغلی جدید است.

 

▪️پذیرش
سرانجام حقیقت را می‌پذیرید؛ از دست رفتن شغل تقصیر شما نبوده است و اگر هم بوده، از آن درس گرفته‌اید. شما فردی با استعداد، شگفت‌انگیز و پرشور هستید که ظرفیت‌های فراوانی برای ارائه در شغل بعدی‌تان دارید.
بهترین نتیجه‌ی این تجربه این است که گذر از همه‌ی این سختی‌ها شما را قوی‌تر کرده است.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 9:2 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

زندگی حرفه‌ای و شغلی پیتر دراکر

زندگی حرفه‌ای و شغلی پیتر دراکر

 

 

پیتر دراکر به عنوان «پدر مدیریت جدید» شناخته می‌شود و تمام آثارش به دوره‌های زمانی مختلف برمی‌گردد. از آن بین می‌توان به اصول مدیریت (1954) اشاره کرد که تمام نقطه نظرات او درباره‌ی مدیریت نوین کسب و کار است.

 

پیتر دراکر از جوزف شومپیتر، اقتصاددان اتریشی و دوست صمیمی پدرش، تاثیر گرفت. این اقتصاددان اتریشی توانست اهمیت نوآوری و کارآفرینی را به پیتر نشان دهد.


جان مینارد کینز، فرد دیگری بود که به‌طور متفاوت روی پیتر دراکر تاثیر گذاشت. او در مورد یکی از سخنرانی‌های کینز در سال 1934 میلادی این‌چنین می‌گوید: «ناگهان دیدم کینز و تمام اقتصاددان‌های بزرگ حاضر در جلسه روی بررسی رفتار کالاها تمرکز دارند، اما رفتار آدم‌ها برای من جذاب‌تر بود.»

 

تمام نوشته‌های پیتر دراکر در مدت 70 سال، روی رابطه‌ی انسان‌ها تمرکز داشته است. کتاب‌های او حاوی تجربیاتی است که به سازمان‌ها یاد می‌دهد چطور بهترین عملکرد را از کارمندان شان دریافت کنند و کارمندان نیز چگونه در جامعه‌ی مدرن سازمان و شرکت‌های بزرگ به احساس افتخار و تعلق خاطر برسند.

 

حرفه‌ی پیتر دراکر به‌عنوان کارشناس حوزه‌ی کسب و کار در سال 1942 میلادی با اولین نوشته‌های او درمورد سیاست و جامعه آغاز شد، همان نوشته‌هایی که او را به جنرال موتورز رساند.


دراکر در اروپا زندگی کرد و تجربه‌ی زندگی‌اش باعث شد چالش قدرت و اختیار مایه‌ی شگفتی او باشد. او هیجان زدگی خود را با «دونالدسون براونژ» فردی که تعیین‌کننده سیاست‌های اجرایی و کنترلی جنرال موتورز بود، در میان گذاشت. در سال 1943 دراکر توسط براون دعوت شد تا مدیریت پروژه‌ای را برای ارزیابی علمی-اجتماعی شرکت به مدت دوسال به عهده بگیرد.

 

پیتر دراکر در تمام این مدت در جلسات هیات‌مدیره حاضر شد، با کارمندان مصاحبه کرد و فرآیند تولید و تصمیم گیری را مورد بررسی قرار داد.
در نتیجه‌ی آن، کتاب مفهوم شرکت بزرگ در سال 1946 منتشر شد که سبب محبوبیت ساختار چندبخشی جنرال موتورز، تهیه مقالات متعدد، انجام پروژه‌های مشاوره و تالیف دیگر کتاب‌ها گشت.

 

البته براساس کتاب دراکر، خیلی بهتر بود جنرال موتورز سیاست‌های قدیمی خود را در حوزه‌ی ارتباط مشتریان، ارتباط فروشندگان و ارتباط کارمندان تغییر دهد؛ اما غول خودروسازی این پیشنهاد را قبول نکرد. به گفته‌ی دراکر؛ «آلفرد اسلون، مدیر جنرال موتورز، به گونه‌ای عمل کرد که گویی چنین پیشنهادهایی وجود ندارد و حتی به دیگران هم اجازه‌ی صحبت درباره‌ی آنها را نداد.»

 

درنهایت پیتر دراکر به این باور رسید که مدیریت، هنری آزادی خواهانه (لیبرال آرت) است. در همین راستا، تمام توصیه‌های مدیریتی خود را با تاریخ، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، فرهنگ و مذهب در هم آمیخت.


او باور قلبی داشت که تمام سازمان‌ها و شرکت‌ها، از جمله شرکت‌های بخش خصوصی در قبال جامعه مسئول هستند. اگر مدیران شرکت‌ها و سازمان‌های بزرگ، خصوصا مدیران کسب و کارها خود را در برقراری منافع جمعی مسئول ندانند، هیچ فرد دیگری این مسئولیت را به گردن نخواهد گرفت.

 

پیتر دراکر به تاثیر فوق‌العاده کار ذهنی در مقابل کار فیزیکی، تاکید داشت. منبع الهام او در این حوزه، کارمندانی بودند که در بعضی موضوعات خیلی بیشتر از همکاران و مدیران خود می‌دانستند، اما به ناچار در سازمانی مشغول به کار بودند.

 

دراکر از هیچ انتقادی بی‌نصیب نماند. منتقدان می‌گویند یکی از مفاهیم اصلی پیتر دراکر، یعنی «مدیریت براساس هدف» ناکارآمد است و هنوز اثربخشی آن ثابت نشده است. در نهایت دراکر قبول کرد مدیریت برمبنای اهداف به نتیجه نمی‌رسد، اما علت شکست آن را در روش پیاده‌سازی می‌دانست. به اعتقاد او: «ما نمی توانیم از اهداف حرف بزنیم وقتی در حقیقت نمی‌دانیم منظور از اهداف چیست. آنچه به دنبالش هستیم، هدف نیست. مدیریت براساس هدف وقتی به نتیجه می‌رسد که واقعا هدف را بشناسیم. در 90 درصد مواقع اصلا نمی‌دانیم هدف چیست.»

 

هرچند او کمک زیادی به موفقیت مدیران کرد، اما تفاوت نجومی درآمد مدیران بالارده با یک کارگر متوسط، باعث نگرانی شدید او شده بود. او در سال 1984 در مقاله ای گفت حقوق و مزایای مدیران رده بالای شرکت‌ها نباید بیش از بیست برابر حقوق و مزایای کارمندان باشد. به گفته‌ی او؛ «این کار غیراخلاقی است و ما بهای گزافی بابت آن پرداخت خواهیم کرد.»

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 8:58 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

10 عاملی که مانع از تصمیم گیری درست و هوشمندانه می شود

10 عاملی که مانع از تصمیم گیری درست و هوشمندانه می شود

 

 

1-  ترس و دودلی

هر یک از تصمیم گیری‌ها ابعاد متنوعی دارند. همین ابعاد باعث ایجاد ترس‌هایی برای فرد تصمیم گیرنده می شود. همین ترس و تردید سبب می شود برخی گزینه‌ها را کنار بگذاریم.
برای رها کردن تردید در تصمیم گیری باید از خود بپرسید دقیقا از چه چیزی می ترسید؟ دلیل این ترس چیست؟ چه چیزی را از دست می دهید؟

 

2- ارزیابی و تحلیل بیش از اندازه

اگر از جمله افرادی هستید که بیش از حد درباره چیزی فکر می کنید، قطعاً در مواجهه با مشکلات و تصمیمات دیرتر به نتیجه می رسید. باید لیستی از مزایا و معایب هر چیزی داشته باشید و درباره این لیست به ارزیابی برسید.
برای رهایی از این ویژگی و اسیر شدن در تصمیمات اشتباه، باید محدوده‌ی زمانی مشخصی برای تصمیم گیری‌هایمان داشته باشیم.

 

3- نداشتن اعتماد به نفس کافی

گاهی یادمان می رود ما هم به‌اندازه‌ی بقیه انسان‌ها توانا هستیم. تفکرات اشتباهی مانند اینکه دیگران از ما بهترند یا ما نسبت به آن‌ها ضعیف هستیم، ما را از پیشرفت عقب می اندازد.
باید برای دست یابی به موفقیت، خود را باور کنید، روراست باشید و تمام نقاط قوت و ضعفتان را شناسایی کنید. روی نقاط قوت خود سرمایه گذاری کرده و ضعف‌هایتان را برطرف کنید.

 

4- شک و دودلی

شک و تردید خیلی بی‌صدا وارد قلب و ذهنتان می شود. شک ما را ترسو و بزدل می کند. شک سبب می‌شود بی‌دلیل نگران مسائلی باشیم که خیلی هم مهم نیستند؛ مثلاً بی‌دلیل می ترسیم توانایی کافی نداشته باشیم، پول کافی نداریم، در جایگاه مورد انتظار نیستیم و ...
شک ما را از هر چیزی می ترساند. مدام به ما یادآوری می کند اگر این تصمیم درست نباشد، چه؟ پس شک را از ذهن و قلبتان بیرون کنید تا تصمیم گیری‌های بهتری داشته باشید.

 

5-  راحت طلبی

برای پیشرفت و حرکت رو به جلو باید تصمیم گیری‌های درستی داشته باشیم. آسایش خاطری که از راحت طلبی به دست می آید، خیلی به طول نمی انجامد و مانع رشد و پیشرفتمان می شود. مواجهه با چالش‌ها و توانایی حل مسائل، ما را در مسیر موفقیت قرار می دهد.

 

6- عجول بودن

وقتی عجله می کنیم، به این نتیجه می رسیم هیچ توانایی نداریم. در این شرایط، باید خود را آرام کنیم، از مشغولیت ذهنی دور شویم و با تمرکز ، دقت و شجاعت تصمیم گیری کنیم.
بهتر است افکار منفی را کنار بگذارید زیرا آن‌ها تمام انرژی و توانمان را می گیرند.

 

7-  بی‌تجربگی

یکی از عوامل تصمیم گیری‌های نادرست، نبود تجربه‌ی کافی در زندگی برای گرفتن تصمیمات مهم است.
منظور از تصمیم گیری سریع، تصمیم گیری عجولانه و بی‌برنامه نیست. منظور این است تصمیم بگیرید تا تردید در تصمیم گیری را کنار بگذارید. باید مسائل مختلف را با دقت تحلیل کنید و در فرآیند تصمیم گیری، آگاهانه جلو بروید.

 

8-  تعدد نظرات

نیاز نیست از هر کسی برای تصمیم گیری‌های خود نظرخواهی کنید. البته مشورت با افراد آگاه که به مسیر آشنایی دارند، کار بسیار خوبی است اما نیاز نیست درباره تردید در تصمیم گیری شما نظر بدهند و تنها ذهنتان را درگیر کنند.

 

9-  نداشتن اطلاعات کافی

گاهی اطلاعات ما برای تصمیم گیری درست کافی نیست. اگر برای تصمیم گیری اطلاعات کافی ندارید، قدم اول را بردارید و به اطلاعات منطقی دست یابید و با کنار گذاشتن تردید در تصمیم گیری به نتایج مطلوب دست یابید.

 

10- سماجت

گاهی تمام درک و منطق خود را از دست می‌دهیم و تصمیم گیری درباره کارهایی که حتماً باید انجام شوند را به تأخیر می‌اندازیم و تنها روی نکاتی تمرکز می کنیم که از منطق دور هستند.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

منبع: theodysseyonline


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 8:54 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

برای جذب درجه یک ها باید بدانید، آنها چه میخواهند؟

برای جذب درجه یک ها باید بدانید، آنها چه میخواهند؟

 

 

اگر نگران پرداخت حقوق آدم های درجه یک هستید، کاملا اشتباه میکنید!
همانطور که کارآفرین هایی مثل شما معنی حضور در کسب و کار را از نو ساخته اند، کارمندهای درجه یک هم به کار و شغل نگاه جدیدی دارند.

 

 

پنج چیزی که کارمندهای درجه یک در محیط کار به دنبالش هستند:

 

۱. آدمها: عالی ها میخواهند با عالی ها کار کنند. خیلی از کسانی که به گوگل و اپل می پیوندند به خاطر این است که می دانند عالی ها آنجا کار میکنند.

 

۲. چالش: عالی ها میخواهند بخشی از یک چیز عالی باشند. استعداد، جذب چالش های فوق العاده میشود، فقط روی ویژگی های یک شغل خوب مانور ندهید، آن ها را با ویژگی های کار با کیفیت وسوسه کنید.

 

۳. موقعیت: عالی ها موقعیتی برای پیشرفت می خواهند. می خواهند بدانند شما سازمانی رو به جلو هستید با نگرشی به سمت اهداف بزرگ، جاه طلبی ها و برنامه های توسعه دارید. آنها نمیخواهند فقط تماشاگر باشند، دوست دارند در پیشرفت شرکت نقش داشته باشند و به اتفاق افتادنش کمک کنند.

 

۴. رشد: عالی ها میخواهند در سازمان هایی باشند که برای رشد و توسعه کارکنانشان سرمایه گذاری میکنند. اگر به شرکتی معروف شوید که به زندگی کارکنانش اهمیت می دهد، آنچنان زنگ بارانتان میکنند که نمی دانید با آن ها چه کنید.

 

۵. پول: البته که عالی ها میخواند در ازای کار عالی که انجام می دهند، پول خوبی هم بگیرند.

 

از کتاب دیوانگان ثروت ساز
اثر دارن هاردی

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 8:52 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ليست صفحات

تعداد صفحات : 176