| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
انگیزش بیرونی از عوامل بیرونی مثل پول و تایید اجتماعی،ترس و شهرت حاصل می شود.نمونه هایی از انگیزش بیرونی شامل ترس از تنبیه شدن به وسیله ی دیگران و ترس اخراج از کار است.
موسسه ای قصد داشت طرح مستمری برای انتصاب افراد اجرا نماید.برای این که این طرح اجرا شود به مشارکت صد در صد اعضا نیاز داشت.همه به غیر از جان،آن را امضا کردند.طرح خوب و مود پسند جان و سایر همکاران برای ترغیب او به نتیجه ای نرسیدند.صاحب موسسه جان را به محل کارش دعوت کرد و گفت:جان این جا یک قلم و تعدادی ورقه وجود دارد که باید در طرح مستمری ثبت نام نمایید.اگر شما ثبت نام نکنید از این لحظه اخراج هستید.جان امضا کرد صاحب کارخانه پرسید.چرا قبلا امضا نکرده بودید؟جواب داد:هیچ کس طرح را به روشنی توضیح نداده بود.
سوال منطقی ما این است که انگیزش چیست؟
انگیزش چیزی است که عمل یا احساس را ترغیب می کند.برانگیختن به معنی ترغیب و تشویق کردن است.انگیزش می تواند به معنی جرقه زدن و تحریک احساس و رفتار باشد.انگیزش از نیروی قدرتمندی برخوردار است.آن می تواند شما را ترغیب نموده ویا متقاعد کند و به سوی یک عمل هدایت کند.به عبارتی دیگر،انگیزش می تواند به عنوان برانگیزنده ی عمل تعریف شود.آن نیرویی است که می تواند حقیقتا زندگی را تغییر دهد.
چرا ما به برانگیخته شند نیاز داریم؟انگیزش نیروی سوق دهنده در زندگی به حساب می آید و ازتمایل به موقعیت حاصل می شود.بدون موفقیت در زندگی افتخار کمی احساس می شودو هیچ لذت یا هیجانی در خانه و محل کار پدید نمی آید.آن موقع زندگی مثل یک فرمان نامیزانی است که سواری را نامتعادل می سازد.بزرگترین دشمن انگیزش،رضایت مندی است.رضایت مندی به نومیدی منجر می شود و وقتی افراد نومید می شوند آن ها دست از تلاش می کشند زیرا نمی توانند تشخیص دهند که چه چیزی مهم است؟
من به دو فرضیه اعتقاد دارم:الف-اکثریت افراد،آدم های خوبی هستند،اما می توانند بهتر باشند.ب-بسیاری از افراد می دانند که باید چه بکنند.پس چرا آن را انجام نمی دهند؟چیزی را که از دست می دهم جرقه یا انگیزش می باشد.بعضی از کتاب های خود یاری رویکرد آموزشی آن چه را که باید انجام دهند،پذیرفته اند؛ما رویکرد متفاوتی را اختیار کرده ایم.سوال این است که چرا شما آن را انجام نمی دهید؟اگر شما از مردم در خیابان سوال کنید که چه چیزی باید انجام گیرد آن ها به شما پاسخ درست خواهند داد.اما اگر از آن ها بپرسید که آیا آن را انجام داده اید جواب ((نه))خواهند گفت.چیزی که کم هست انگیزش می باشد.قسمت اعظم انگیزش از نظام اعتقادی شخص نشات می گیرد.یعنی آن چه را که او انجام می دهد باید باور داشته باشد و مسئولیت آن را بپذیرد.اینجاست که انگیزش اهمیت پیدا می کند.وقتی که مردم مسئولیت رفتار و اعمالشان را می پذیرند،نگرش آن ها به زندگی مثبت می شود وبسیار مولد می شوند و روابط آن ها در خانه و محل کار بهتر می شود و زندگی بسیار معنی دار و رضایت مند می شود.بعد از رفع نیازهای عمده ی فیزیکی،نیازهای عاطفی نقش انگیزشی بیشتری پیدا می کنند.هررفتار از اصل سود وزیان تبعیت می کند.اگر سودبیشتر از زیان باشد برانگیزنده است.اگر زیان و ضرر بیشتر از منفعت باشد حالت بازدارندگی دارد.سود و منفعت می تواند عینی باشد مثل پاداش های پولی،تعطیلات و هدیه یا می توانند عیر ملموس باشند مثل شناخت،قدردانی،احساس پیشرفت تحصیلی،ارتقا،پیشرفت،مسئولیت پذیری،خود ارزشمندی،فضیلت و باور.