| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
سختترین تحریمی که مردم ایران با آن مواجهاند چیست؟
تیم ورستال، سرمقالهنویس والاستریت ژورنال و محمد ماشینچیان، سردبیر سایت بورژوا در شماره 224 هفتهنامه تجارتفردا مینویسند:
علت کُندی جانکاه رشد رفاه مادی آحاد مردم این است که جامعۀ ایران زیر فشار تحریمهای خردکنندۀ داخلی است. تعدادی از اقتصاددانان و سیاستمداران طراز اول بینالمللی، از وزیر کار سوئد گرفته تا وزیر خزانهداری اسلواکی، از استاد و رئیس مرکز مطالعات کارشناسی دانشگاه هاروارد گرفته تا قائممقام وزیر اقتصاد دولت اصلاحات گرجستان، از دانلد بودرو استاد اقتصاد دانشگاه جورج میسون تا جیمز تولی از دانشگاه نیوکاسل تا دیگران از دانشگاه پیتسبورگ و دانشگاه یوتا و دانشگاه پکن، و از راسل رابرتز، اقتصاددان معروف دانشگاه استنفورد تا استیون هورویتز، یکی از سرشناسترین اقتصاددانان مکتب اتریش، هرکدام نگاهی و تشخیص متفاوتی دارند اما همگی در یک نکته مشترک همصدا هستند: تحریمهای داخلی ایران بیش از تحریمهای خارجی به کشور صدمه زده و تنها راه بیرون آمدن کشور از رکود و شکوفایی اقتصادی شکستن آنها است.
بگذارید خیالتان را راحت کنم. مهم نیست به کدام مکتب اقتصادی یا کدام ایدئولوژی و مکتب فکری علاقمند باشید. همچنین فرقی نمیکند که خود را راست یا چپ منحنی سیاسی بیابید. تحریم، تحریم است و نتیجهاش همان که همه ما میدانیم و طعم تلخش را برای مدت نهچندان کوتاهی چشیدهایم. اصرار بر ادامه تحریمهای داخلی و تخریب دولت، محکوم کردن بیپناهترین و ضعیفترین هموطنانمان به فقر و فلاکت است.
اکنون که اراده ملت بر انتخاب دوباره دولت تحریمشکن قرار گرفته و اراده دولت برداشتن تحریمهای باقیمانده است باید با حمایت از دولت نخستین قدمها را برای حذف سیاستهای حمایتی و تحریمهای داخلی برداریم. سالها است در دام حمایت از صنایعی گرفتار آمدهایم که درآنها هیچ مزیت اقتصادی نداشته و نداریم. در نتیجه محصولاتِ با کیفیت پایین و قیمت بالا تولید میکنیم و نالانیم که چرا مردم جنس وطنی نمیخرند. با این وجود در صدد یافتن و رفع علت نیستیم و اصرار داریم مردم شربت تلخ جنس بنجل را به هر زوری شده سربکشند و خوشحال باشند که به مملکت لطفی کردهاند.
خاطر آسوده بدارید که در خریدن جنس بنجل هیچ فضیلتی نیست. فضیلت آن است که ایرانی کمدرآمد قادر باشد با اندک پولی که در بساط دارد آبرومندانه زندگی کند؛ که به محصولات با کیفیت و ارزان دسترسی داشته باشد. که وقتی میوه در دنیا فراوان و ارزان است فرزندش در ایران با حسرت به ویترین میوههای حمایت «استراتژیک» شده وطنی چشم ندوزد. که منابع به سمت صنایعی جاری شود که در آن مزیتی داریم. لحظهای به این فکر کنید که اگر در 50 سال گذشته بیتالمال را به پای صنایع نیازمند حمایت دور نریخته بودیم، همان صنایعی که 50 سال دیگر و 500 سال دیگر هم به حمایت جیب من و شما نیاز خواهند داشت، شاید امروز صنعت فرش، صنایع دستی، خشکبار، خوراکیهای ایرانی و هزار صنعت نشکفته دیگرمان در دنیا حرف بیشتری برای گفتن داشت. هنوز دیر نشده، بیایید تحریمهای داخلی را بشکنیم.
@eshghepool
رابطه تجارت و مهاجرت
مترجم : شادی آذری
مطالعه ای که توسط دو اقتصا د دان متخصص در زمینه تجارت به نام های کین اندرسن از دانشگاه آدلاید و آلن وینترز از دانشگاه ساسکس انجام شد، به بررسی ضربه های ناشی از حمایت از صنایع داخلی که اکنون وجود دارد، پرداخته است.
دستاوردهای مهاجرت می تواند بیش از تجارت باشد.
قانون تعرفه ها در ژوئن سال ۱۹۳۰ باعث شد فروپاشی بازار سهام آمریکا به رکودی تبدیل شود که یک دهه طول کشید.
اکنون به نظر می رسد سیاستمداران امریکا حتی در شرایطی که بحران مالی این کشور ادامه دارد، خود را برای حمایت از صنایع داخلی آماده می کنند. باراک اوباما و هیلاری کلینتون با یکدیگر بر سر مخالفت با موافقت نامه تجارت آزاد آمریکای شمالی(نفتا) رقابت می کنند.
سال گذشته اتحادیه اروپا قانون «رقابت آزاد و غیر اعوجاج» را از معاهده لیسبون حذف کرد.
اما مطالعه ای که توسط دو اقتصا د دان متخصص در زمینه تجارت به نام های کین اندرسن از دانشگاه آدلاید و آلن وینترز از دانشگاه ساسکس انجام شد، به بررسی ضربه های ناشی از حمایت از صنایع داخلی که اکنون وجود دارد، پرداخته است.
در این مطالعه دستاوردهای بالقوه ای که کنار گذاشتن حمایت از صنایع داخلی می تواند به بار بیاورد محاسبه شده و جالب تر آنکه سودهای احتمالی در صورت رواج بیشتر مهاجرت ها نیز برآورد شده است.
این نویسندگان در مطالعه خود چنین نوشته اند: اگر به موانع تجارت کالاها و یارانه های کشاورزی دقت کنید، متوجه خواهید شد که هزینه تجارت های اعوجاج و بد شکل سالانه ۳۰۰ میلیارد دلار است. (این رقم تفاوتی است که بین تجارت غیراعوجاج در سال ۲۰۱۵ و آنچه با داده های سال ۲۰۰۵ مشاهده می شود، وجود خواهد داشت.) این رقم گاهی به مذاکرات دور دوحه بستگی پیدا می کند که به عقیده نویسندگان این تحقیق، این مذاکرات بسیار محافظه کارانه است.
در این تحقیق دانشگاهی ثابت شده است که همه صنایع به آزادسازی واکنشی یکسان نشان می دهند و در چنین وضعیتی رقابت در حد عالی خواهد بود که البته هم اکنون اینطور نیست. نویسندگان تحقیق نشان دادند که اگر از فرضیات واقع گرایانه تری استفاده کنید، برآورد هزینه تفکر حمایت از صنایع داخلی به واقع از هر آنچه باشد به حد بین ۴۶۰ میلیارد دلار در سال تا بیش از ۵/۲ تریلیون در سال افزایش خواهد یافت.(این حد گسترده حاصل استفاده از «الگوهای محاسباتی» است که کیفیت آنها درست به اندازه کیفیت فرضیاتی است که به آنها داده می شود).
اما واقعیت این است که تجارت بیشتر کالاها تنها بخشی از آزادسازی اقتصادی است. بخش دیگر آزادسازی اقتصادی را باید در «عوامل تولید» از جمله نیروی کار جست وجو کرد. در این مطالعه بررسی شد که چه روی می دهد اگر سهم کارکنان خارجی تا ۳ درصد نیروی کار کشورهای ثروتمند افزایش یابد. چنین افزایشی می تواند به معنای افزایش ۱۴ میلیون نفر ظرف ۲۵ سال باشد(تقریبا ۵۰۰۰۰۰ نفر در سال).
نویسندگان تحقیق خاطرنشان کرده اند که دستاورد جهانی از چنین وضعیتی تا سال ۲۰۲۵ سالانه ۶۷۵ میلیارد دلار خواهد بود. حتی اگر شما هزینه انتقال به کشور میزبان را برای مهاجران و حمایت های تامین اجتماعی که دریافت می کنند را در نظر بگیرید، سود خالص از چنین شرایطی حداقل دو برابر موافقتنامه های دور دوحه خواهد بود.
اما به رغم چنین واقعیت هایی سیاستمداران آمریکا سرگرم خارج کردن مهاجران و ممنوعیت ورود آنها به کشورشان هستند. این مطالعه به تناقض بین چنین بومی گرایی اقتصادی و سیاست های محیط زیستی و اجتماعی اشاره کرده است. کاهش یارانه های حمایتی گازهای گلخانه ای صنایع سنگین را کاهش خواهد داد. رشد ناشی از تجارت می تواند موجب کاهش فقر و بیماری های مرگبار شود.
مهاجرت بیشتر می تواند به کشورهای فقیر، انگیزه ساخت مدارس جدید را بدهد و همه اینها دلایل خوبی است که طرز فکر حمایت از صنایع داخلی کنار گذاشته شود. آیا اگر درس های رکود اقتصادی نتوانند منجر به چنین تحولی شوند، هیچ عامل دیگری می تواند موثر افتد؟