| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
8 عاملی که موفقیت استارتاپ شما را با شکست تهدید می کند
منبع : Forbes
نویسنده : مارتین زوئیلینگ
ترجمه و انتشار در فضای مجازی : محمد امین بامیان
1- نوآوری بدون تجاری سازی ایده، کسب و کار نیست.
ممکن است ایده یا فناوری شما، شگفت انگیز و فرصتی بزرگ باشد ولی این به تنهایی موفقیت کسب و کار شما را تضمین نمی کند. شما هنوز نیازمند راهکاری جهت عرضه محصول، افرادی که بتوانند در کنار هم بصورت یک تیم کار کنند و مشتریانی هستید که حاضر به خرید محصول یا خدمات شما باشند. اطمینان حاصل کنید آنچه ارائه می کنید همان چیزی است که مشتری میخواهد نه آنچه شما توانایی عرضه اش را دارید.
2- عدم تامین منابع مالی (کافی) نتایجی بد بهمراه دارد.
حقوق و دستمزد فروشندگان و سایر کارکنان تان را به موقع پرداخت کنید چرا که در غیر اینصورت ممکن است کارشکنی بسرعت جایگزین وفاداری آنها به شما شود. تصمیمات حیاتی آنها در مواقع بحران میتواند برخلاف استراتژی کسب و کار شما بوده و موجب شکافی عمیق در فرآیند کار شود. تامین کردن پرسنل و پاسخ مناسب به درخواست های بجای آنها بسیار پر اهمیت تر از توسعه کسب و کار است.
3- یک شرکت نمی تواند بطور همزمان چندین خط مشی را دنبال نماید.
"خط مشی" در یک بیان ساده راه و روشی است که کلیه فعالیت ها حول محور آن انجام می پذیرد و همواره باعث پیشبرد استراتژی شما می شود. تعیین خط مشی در برخی شرکت ها برمبنای فناوری و در برخی دیگر بر مبنای مشتریان صورت می پذیرد. این بنیانگذار کسب و کار است که گفتار و عملکرد خط و مشی را تبیین میکند.
4- رهبران استارتاپ بایستی خود نمایانگر اعتماد و شفافیت باشند.
کارآفرینان موفق عرصه فعالیت کسب و کارشان را به گونه ای فراهم می آورند که بوجود آورنده تعهد و وفاداری است. آنها بر عملکرد افراد تمرکز دارند نه بر شخصیت شان. منظورشان همان چیزی است که بر زبان می آورند و آنچه بیان میکنند همان نیت آنهاست و همواره این را ثابت می کنند.
5- ناسازگاری بین اعضای تیم که به بروز اختلافات بیانجامد از سرعت پیشرفت شما می کاهد.
بهترین استارتاپ ها از مباحثات سالم بین مدیران و سایر اعضای تیم اجتناب نمی کنند. با این روش است که افراد باهوش با نگرشی نوآورانه تغییراتی اساسی ایجاد می کنند، اما جر و بحث های جنجالی تنها باعث بروز اختلاف و ایجاد اصطکاک بین افراد می شود و از یک تیم خوب، تیمی ناکارآمد می سازد.
6- تعصب بیجا بر روی راهکارهای اشتباه، نجات بخش نیست.
چنانچه راهکار شما در حل مساله موثر نیست و یا مشکلات جدی در بازار کارتان وجود دارد، در اینصورت هر چقدر هم که مصمم و خبره باشید با راه حل غلط کار به جایی نمی برید بالاخص در سولوشن های با فناوری "های تک" سماجت در ادامه کار برابرست با شکست . در اینگونه مواقع مدیران نیاز دارند تا با واقع بینی و درک اینکه چه زمانی لازم به عقب نشینی است از ادامه دادن مسیر اشتباه اجتناب نموده و با یک ریکاوری خوب تغییر مسیر دهند.
7- رسیدن به موفقیت در زمان کوتاه استراتژی با دوامی برای یک استارتاپ نیست.
آن دسته از کارآفرینانی که کسب ثروت اولویت اصلی آنهاست معمولا دیری نمی پاید که نا امید شده و خیلی زود دست از تلاش می کشند و یا انگیزه شان سست می گردد. ست گودین کارآفرین و نویسنده در حوزه کارآفرینی(با خوشبینی) می گوید: برای رسیدن به موفقیت یک استارتاپ معمولا 6 سال زمان لازم است. اطمینان حاصل کنید از فرآیند کارتان به همان اندازه لذت می برید که از رسیدن به هدف تان
8- بی برنامگی در کسب و کار، عین برنامه ریزی برای شکست است.
اگر نمی دانید به کجا می روید احتمالا به جای دیگری غیر از آنچه می خواهید می رسید. چنانچه طرح و برنامه مشخصی نداشته باشید هر کسی مسیر خود را دنبال می کند، کار تیمی و بهره وری که جهت ادامه حیات کسب و کارتان نیاز دارید از بین می رود. هیچ استارتاپی آنقدر ساده نیست که هر کسی بداند چه در سر شما میگذرد.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
بهترین کشورهای جهان برای کارآفرینان کدامند؟
بهترین کشورهای جهان برای کار آفرینان طبق شاخص که از سوی دانشگاه وارتون و شرکت تحقیقات بازار Y&R تهیه شده است، به شرح زیر می باشند:
1- آلمان به عنوان یک کشور متصل با زیرساخت بسیار پیشرفته و نیروی کار فوقالعاده ماهر و همچنین سهولت دسترسی به سرمایه برای کارآفرینان، در همه بخشها در رتبه بالایی قرار گرفته است. این کشور در شاخص بهترین کشورها، در رتبه چهارم ایستاده است.
2- ژاپن یکی از تحصیلکردهترین و از نظر فناوری، پیشرفتهترین کشورهای جهان است که آن را برای کارآفرینان بسیار جذاب میکند. این کشور ۱۰ امتیاز کامل برای زیرساخت توسعه یافته کسب کرده است.
3- آمریکا همواره به عنوان یک قطب بزرگ نوآوری و فعالیت کارآفرینی به خصوص برای داشتن سلیکون والی - منطقه معروف در شمال کالیفرنیا و مکان استقرار برندهای معروفی مانند فیسبوک و گوگل- شناخته شده است. این کشور در شاخص اتصالپذیری و سهولت دسترسی به سرمایه، ۱۰ امتیاز کامل را کسب کرده است.
4- آمار سازمان توسعه و همکاری اقتصادی ا(OECD) رشد ۳۱ درصدی فعالیت کارآفرینی انگلیس در فاصله سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۶ را نشان میدهد که بر خلاف سیر نزولی جهانی بوده است. این کشور به ویژه در شاخص زیرساخت، اتصالپذیری و چهارچوب حقوقی قوی خود امتیاز بالایی را کسب کرده است.
5- سوئیس یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان است و از مزایای نیروی کار فوقالعاده ماهر و با تحصیلات عالی برخوردار است. این کشور برای کارآفرینان به دلیل نرخ پایین مالیات شرکتها، سهولت دسترسی به سرمایه و چهارچوب حقوقی پیشرفته بسیار جذاب است.
6- سوئد برای شفافیت در شیوههای کسب و کار و همچنین به دلیل داشتن نیروی کار تحصیلکرده، در رتبه بالایی قرار گرفته است. استکهلم، پایتخت سوئد، یک قطب بزرگ برای استارت آپها به شمار میرود.
7- کانادا به عنوان نخستین کشور آمریکای شمالی که به این فهرست وارد شده، به دلیل زیرساخت توسعه یافته، شفافیت در شیوههای کسب و کار و نیروی کار ماهر رتبه بالایی کسب کرده است. این کشور در سال ۲۰۱۵ برنامه نوآورانه "استارت آپ ویزا" را به اجرا گذاشت که کارآفرینان مهاجر را با سازمانهای بخش خصوصی کانادایی مرتبط میکند.
8- روزنامه اکونومیست سنگاپور را فشردهترین اکوسیستم کارآفرینی جهان نامیده که رتبه جهانی بالایی در فضای استارت آپ دارد. این کشور در شاخص وارتون برای زیرساخت، سهولت دسترسی به سرمایه و اتصال پذیری رتبه بالایی کسب کرده است.
9- عرصه استارت آپ کارآفرینی استرالیا، یک عرصه نوظهور به شمار میرود و با وجود هزینههای نسبتا بالای استارت آپها که به دلیل دستمزدهای بالا در استرالیاست، این کشور در زیرشاخص کارآفرینی برای اتصالپذیری، زیرساخت و شفافیت شیوههای کسب و کار رتبه بالایی کسب کرده است.
منبع: ایسنا
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
همه چیز درباره انواع فین تک ها
مترجم نسرین مهرعلیان / رئیس اداه توسعه عملیات بانکی راه دور بانک خاورمیانه
در صنعت فین تک 5 روند رایج وجود دارد که در لینک ادامه به تفصیل به آنها می پردازیم:
صنعت بانکداری
بانک هایی در بازار فین تک ها فعال شده اند که نسبت به بازیگران بانکی قدیمی تر، منافع بسیار بیشتری برای ذینفعان دارند، مانند رهایی از محدودیت های فناوری و هزینه افتتاح شعبه. در نتیجه می توانند نرخ سود بالاتر روی سپرده ها یا نرخ پایین تر تسهیلات را به مشتریان خود پیشنهاد دهند. همچنین در ارائه سرویس هایی که نیازهای مشتریان را برآورده می کنند چابک تر هستند.
سرمایه گذاری و سهام
ابزارهای مشاوره ای به سه نوع دسته بندی می شوند ولی همه آنها یک هدف واحد دارند. شرکت های مستقل مانند Bettermen(معروفترین در ایالات متحده) از الگوریتم هایی برای توصیه سهام و مدیریت پورتفولیو استفاده می کند. دسته دوم، ابزارهای مشاوره ای ترکیبی، از تکنیک های برنامه ریزی شده همراه با توصیه های موردی برای مشتریان استفاده می کنند. و درنهایت، دسته سوم، شرکت های مستقل پیشرفته ای هستند که از الگوریتم های پیشرفته تری برای خلق و مدیریت پورتفولیو ها استفاده می کنند.
صنعت بیمه
فین تک های بیمه ای به دو گروه تقسیم می شوند: . تحول آفرین ها و توانمند ساز . تحول آفرین به شیوه غیرسنتی بیمه نامه خودشان را صادر می کنند. این شرکت ها توانایی این را دارند که بازار را از دست بازیگران قدیمی خارج کنند. در حالی که توانمندسازها، با همکاری شرکت های قدیمی بیمه تلاش می کنند عملیات سنتی را بهینه کرده و به شر کت های قدیمی بیمه کمک کنند از کانال های جدید به مشتریان سرویس دهند.
خدمات بازارهای مالی و ارز
فین تک هایی که بر روی Blockchain تمرکز دارند توانسته اند حجم زیادی از سرمایه هارا جذب کنند و بازیگران قدیمی تر باید فناوری دفتر کل مشترک را تجربه کنند.
صنعت پرداخت
بخش پرداخت از سایر حوزه های فین تک بسیار بالغ تر است و تعداد کمی از شرکت ها بازار را در دست دارند. برای مثال Paypal به صورت بلامنازع در راس شرکت های پراخت آنلاین در اروپا و ایالات متحده است در حالی که Alipay و Wechat در راس بازار چین قرار دارند.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
مهمترین واژگان استارت آپی که هر کارآفرین باید بداند:
1 سرمایهگذار معتبر (Accredited Investor) :
اصطلاحی است، که در بیشتر کشورها برای یک شخص حقیقی یا حقوقی، که در حوزه سرمایهگذاری دارای تخصص، تجربه و ریسکپذیری لازم باشد و توانایی مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری یا شرکتهای سرمایهگذاری را داشته باشد.
2 بلیدینگ اج (Bleeding Edge) :
این واژه پیشرفتهتر از واژۀ کاتینگ اج (Cutting Edge) به معنی پیشرو و اصلی است. با وجود این، اصطلاح «بلیدینگ اج» ریسکهایی به همراه دارد. شرکتهایی که در فناوریهای «بلیدینگ اج» سرمایهگذاری میکنند سرمایهخود را به خاطر فناوری که ممکن است مورد پذیرش گسترده قرار نگیرد به خطر میاندازند. این در حالی است که چنین شرکتهایی مطمئناً پیشگامان یا نخستین محرکها محسوب میشوند.
3 بوت استرپ (Bootstrap):
جایگاهی است که در آن کارآفرین شرکت را با درآمدی بسیار کم بنا میکند. اغلب، واژۀ «بوت استرپ» مترادف «سناریو» که در آن کارآفرین بیشتر بر پسانداز خود، تامین مالی شخصی یا دوستان و اعضای خانواده تاکید دارد، پنداشته میشود.
4 هک رشد (Growth Hacking):
در سال ۲۰۱۰، سین الیس این واژه را ابداع کرد. به عقیده او، هکر رشد «فردی است که همیشه همه فعالیتهایش در جهت رشد است، شبیه قطبنما که همیشه جهت شمال را درست نشان میدهد، هکر رشد هم وظیفه نشان دادن راه رسیدن به رشد را بر عهده دارد.» هکرهای رشد از روشهای کم هزینه و جایگزینهای مناسب برای بازاریابی سنتی استفاده میکنند به عنوان مثال استفاده از شبکههای اجتماعی و بازاریابی ویروسی به جای خرید تبلیغات از رادیو و تلویزیون و روزنامه در بازاریابی سنتی یکی دیگر از روشهای خالق های رشد است.
5 میوه پایین درخت (دسترسی آسان): (Low Hanging Fruit) این استعارهای است که دلالت بر فروش راحتترین محصولات و خدمات به مشتری دارد. در انگلیسی، این روند در مورد بافتهایی استفاده میشود که در آن کارهای آسانتر یا سادهتر را میتوان در وهله اول انجام داد.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
چرا فعالان کسبوکارهای سنتی کسبوکارهای اینترنتی را تهدید می بینند؟
هنگامی که در دنیا استارتآپها در حال شکلگیری بودند، کلایتون کریستین نظریه نوآوری (یا فناوری) مختلکننده (Disruptive innovation or technology) را در سال 1995 مطرح کرد. این پروفسور آمریکایی در آن مقطع پیشبینی کرد استارتآپها با توجه به قدرتی که در آینده به دست خواهند آورد میتوانند بازارهای آفلاین یا سنتی را مختل کنند و بازارهای جدید با بازیگران تازه ایجاد کنند. دیگر بازیگران سنتی بازار نمیتوانند اثرگذاری چندانی بر قیمتها و روند بازار داشته باشند. به عبارت دیگر در دنیا بسیاری از بازارهای آفلاین از بین رفتهاند و بازارهای آنلاین جایگزین آنها شدهاند.
بهطور مثال از زمانی که شرکت آمازون وارد عرصه فروش کتاب شد پس از مدتی کتابفروشیهای شهرهای مختلف آمریکا تعطیل شدند چون هر کسی کتاب نیاز داشت به سایت آمازون مراجعه میکرد و سفارش اینترنتی میداد. این اتفاق برای بسیاری از کسبوکارهای آفلاین در آمریکا رخ داده است.
بگذارید کمی عقبتر برویم. در طول سالها شاهد بودیم هر تکنولوژی و فناوری جدید که آمد به سرعت جایگزین تکنولوژی قبلی شد و تکنولوژی قدیمی به فراموشی سپرده شد. یک مثال خوب سیر ارسال پیغام از تلگراف به تلکس و فکس و ایمیل و اپلیکیشنهای موبایل مانند تلگرام است یا سیر دوربین از مدلهای آنالوگ قدیمی به مدرن و سپس دیجیتال و نهایتاً موبایل که باعث شد فروش دوربینهای دیجیتال غیرحرفهای به حداقل برسد. میتوانیم نتیجهگیری کنیم که همواره در طول زمان تکنولوژیهای جدید و نوآوری پیروز شده است و مسیر خود را به هر طریقی در جوامع باز کرده است.
باید بپذیریم در دنیای امروز استارتآپها یا کسبوکارهای اینترنتی به هر شکلی میتوانند جایگزین کسبوکارهای سنتی شوند. ممکن است کمی زمان ببرد یا با موانع و مشکلاتی مواجه شوند اما در بلندمدت برنده میدان کسبوکارهای آنلاین و استارتآپها هستند. به هر حال کسبوکارهای آفلاین به خوبی آگاهند که اگر بخواهند روند فعلی را ادامه دهند دیر یا زود کسبوکارهای آنلاین جایگزین آنها خواهند شد. بنابراین طبیعی است که آنها احساس خطر کنند و با کسبوکارهای آنلاین مقابله کنند.
فناوریهای واژگونگر*: ابداعاتی هستند که یک بازار یا زنجیرهای جدید از ارزش میسازند و در نهایت، بازار یا زنجیره ارزش موجود را واژگون میکنند.
پاییز همیشه شروع فصل سرد برای استارتآپهاست. گویی تابستان که تمام میشود مدیرانی که شش ماه اول را در گرما چرتی بهاری زدهاند، ناگهان از خواب بیدار میشوند تا چند برگ سبز دیگر را به زمین بیندازند؛ تاکنون امنیت، حاکمیت و مالکیت، ابزارهای این هرس کردن تجاری بودهاند.
این است که در پاییز پربینندهترین شبکه بهاشتراکگذاری ویدئویی کشور با محدودیت جدی و حکم قضایی مواجه میشود، یک اپراتور وقتی نمیتواند موفقترین بازارچه نرمافزارهای موبایل را بخرد خودش یک برنامه میلیاردی تلویزیونی در زمستان راه میاندازد و وقتی بانکها نمیتوانند خودشان پا به پای نیازهای کاربران حرکت کنند شب عید یکدوجین سایت را فلهای فیلتر میکنند. ایستگاه بعدی کجاست؟ فقط آن سرمایهگذاری که قبلاً از صافی سرمایهگذاری در اپراتور دوم گذشته حق دارد در یک استارتآپ حمل و نقل شهری میلیاردی هزینه کند و اگر شما یکی از معاونتهای ریاست جمهوری را الیالابد زیر نگین ندارید بهتر است اصلاً به سرمایه خارجی فکر نکنید.
چنین روندهایی از خودیسازی تجارت، کسب و کار و سرمایه نه تنها در کشور ما که در جهان هم بیگانه نیست. روزگاری بوده که ایزایران و صاایران در این کشور تلویزیون و موبایل ساختهاند، شهاب و پارس زیر نظر بنیادها کار کردهاند، اولین سیمکارت را خود دولت دست مردم داده و حتی هنوز هم میشود دید که وزارت ارتباطات شرکت فیبر نوری تاسیس میکند یا تامین اجتماعی میخواهد با قرارداد دفترچه الکترونیکی اپراتور آخر را نجات دهد.
در جهان هم اگر خوشخیال نباشیم همواره سطحی از ذینفع بودن را دولتهای بزرگ در سازمانهای موثر اطلاعاتی و ارتباطی حفظ میکنند که شاید همیشه مستقیم و آشکار نباشد ولی دستکم طی سالهای اخیر به لطف افشاگریهای متعدد از اسنودن گرفته تا جولیان آسانژ، دیگر انکارشدنی نیست که این اهرم در اغلب موارد هنوز در دست رجال سیاسی است اما این تمام ماجرا نیست.
آلوده شدن بنگاههای بزرگ دولتی یا فرادولتی به رقابت تجاری با استارتآپهایی که به نیازی واقعی در کشورشان پاسخ میدهد، خواه یک پیامرسان باشد خواه یک سرویس ویدئویی، نه تنها آزمودن دوباره یک آزموده تلخ در ناکامی تجاری است بلکه در عمل نیز ساختارهای بزرگتر کشور همچون صدا و سیما، بانکها و مخابرات را به رقابتی گره میزند که دیر یا زود بازنده آن خواهند بود. این فناوریهای واژگون حتی اگر اکنون به ضرب دادگاه و فیلترینگ از میدان به در شوند، دیر یا زود بازمیگردند و با خود هر چه در پیش دارند واژگون میکنند؛ چه بهتر که این تحول از درون کشور باشد. توسعه محتوای بومی بیش از شبکه ملی به عزم ملی یا شاید در این موارد اخیر کمی رحم ملی نیاز دارد.
* معمای خلاقیت؛ وقتی فناوریهای نو سازمان بزرگ را فرو میاندازند. کلیتون امکریستینسن، مدرسه کسب و کار هاروارد، ۱۹۹۷