| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
قدرت سپاسگزاری
میخواهم درباره قدرت یک کلمه ساده با شما صحبت کنم
--> " متشکرم... " <--
این کلمهای است که قدرت سلامتی، شادی، عملکردهای قهرمانانه و موفقیت را به ما میدهد
تحقیقات نشان میدهد که افراد سپاسگزار شادتر و دارای روابط دوستانه بهتری هستند.
بیان قدردانی ریتم تپش قلب را بهبود میبخشد
و این امر کمک میکند استرس کم شود و تحت شرایط سخت، عاقلانهتر فکر و پیشرفت کنیم
از نظر فیزیولوژیکی؛ همزمانی استرس داشتن و سپاسگزار بودن غیر ممکن است
هنگامی که سپاسگزارید جسمتان سرشار از احساسات خوب میشود، مغز شروع به ترشح هورمونهای اندورفین میکند، و این هورمون باعث بالا رفتن انرژی و روحیه شده و هورمونهای استرس را نابود میکند
قدردانی برای سلامتی محیط کاری نیز ضروری است.
در حقیقت دلیل اینکه چرا افراد کارشان را درست انجام نمیدهند به این دلیل است که آنها احساس میکنند ازکارشان قدردانی نمیشود.
یک متشکرم ساده و نشان دادن قدردانی میتواند تفاوتهای زیادی ایجاد کند.
سپاسگزاری مثل ماهیچه است. هر چه بیشتر تمرین کنی قویتر میشود
این هم ۴ روش برای تمرین سپاسگزاری برای هر روز از سال:
۱- پیاده روی سپاسگزاری انجام دهید
۱۰ دقیقه در روز را به این امر اختصاص دهید. هرآنچه که به خاطرش سپاسگزارید را بیان کنید. پاهایی برای راه رفتن، چشمهایی برای دیدن، خانوادهای پشتیبان... این کار ما را برای داشتن روزی مثبت آماده میکند.
۲- شکرگزاری در هنگام غذا خوردن، هنگام غذا خوردن تشکر کردن را فراموش نکنید.
۳- نامه قدردانی بنویسید
تحقیقات نشان میدهد کسانی که این کار را انجام میدهند طی یک ماه بعدی شادترند و کمتر دچار استرس میشوند.
۴- در محیط کاری از کلمه متشکرم زیاد استفاده کنید. به همکاران و افراد تیمتان با نشان دادن اینکه قدردان کارشان هستید، انرژی دهید. تشکر از مشتریهایتان فراموش نشود.
کتاب اتوبوس انرژی
جان گوردون
دو مورد از وصف خود در مصاحبه های شغلی:
ورژن اول
مسوول مصاحبه: بزرگترین موفقیت شغلی شما تا به امروز چیست؟
تو: بزرگترین موفقیت من مربوط به پارسال است که برای دومینبار بهعنوان ارزشمندترین کارمند تیم انتخاب شدم. کارم را خیلی جدی میگیرم و به این علت، بارها از من قدردانی شده است. سریع یاد میگیرم و هر کس سوالی دارد، سراغ من میآید. رئیسم میگوید من یک ستارهام و بقیه مدیران شرکت میگویند کارم عالی است. فکر کنم به این خاطر است که باهوشم و سخت کار میکنم. پس بزرگترین موفقیت من این است که در انجام همه کارها مهارت دارم.»
ورژن دوم
مسوول مصاحبه: بزرگترین موفقیت شغلی شما چیست؟
تو: وقتی یک کارمند تمام وقت بودم و گاهی حتی اضافهکاری میکردم، همزمان در مدرسه شبانه درس میخواندم. به نظرم این بزرگترین موفقیتم است. باید روزم را (گاهی حتی هر ساعت را) به بازههای کوچکتر تقسیم میکردم. کلی کار روی سرم ریخته بود و باید تکالیف مدرسه را هم انجام میدادم. گاهی از خودم میپرسیدم «یعنی میشود یک روز فارغالتحصیل شوم؟». کلی تمرکز لازم بود و کمی شانس. اما بالاخره از پسش برآمدم. مدیریت زمان را یاد گرفتم. پاسخ اول، باعث توقف مکالمه میشود. مکالمه دیگر نمیتواند ادامه پیدا کند. وقتی از خودت تعریف میکنی، مخاطب به سرعت علاقه و اشتیاقش را نسبت به تو از دست میدهد چون میداند که جوابت، معرف تو نیست. این جواب همهاش درباره این است که دیگران دربارهات چه فکر میکنند. اما جواب دوم به مخاطب میگوید «که هستی و چه عملکردی داشتهای». اینکه برای راضی نگه داشتن دیگران چه کارهایی کردهای مهم نیست. در جواب دوم، تو داستانی را روایت میکنی که برای همه قابل لمس است. ورژن اول تو نگران است، درست مثل بچهای که میخواهد بزرگترش را تحتتاثیر قرار دهد. ورژن دوم اما، آرام است. در متن دوم، تو جوابی ندادی که مسوول مصاحبه خوشش بیاید. تو از قابلیتها یا تعریف و تمجیدهای دیگران درباره خودت صحبت نمیکنی. تو از تجربهای صحبت میکنی که سخت بوده و از آن درس گرفتهای (درس خواندن همزمان با کار کردن). این یک دستاورد واقعی است؛ کاری که انجامش سخت است اما به دردسرش میارزد. اینکه مافوقهایت تو را تحویل بگیرند و نشان افتخار به تو بدهند، موفقیت نیست. اینکه دیگران تاییدت کنند اصلا بد نیست، اما جلب رضایت دیگران، نمیتواند بزرگترین موفقیت تو باشد. سخنران کلاس، بدون شک نیتش خیر بوده اما توصیهاش وحشتناک است. بدترین راه برای معرفی خودت این است که از خودت تعریف کنی. منشا خودستایی، ترس است. هدف تو این است که با اعتماد به نفس در مصاحبه حاضر شوی. به هر حال، قرار نیست همه مسوولان مصاحبه تو را بپسندند. بعضی از آنها اصلا از تو خوششان نمیآید حتی اگر برای جلب رضایت آنها سنگ تمام گذاشته باشی. اصلا چرا باید سنگ تمام بگذاری؟ میتوانی در کمال اعتماد به نفس وارد اتاق مصاحبه شوی چون حقیقت این است که نمیتوانی همه چیز را تحت کنترل داشته باشی.
اینکه مسوول مصاحبه دنبال چه جور کارمندی است را نمیتوانی تغییر دهی. باید وقتی وارد اتاق میشوی، خودت باشی. اگر تو را بفهمند، پس استحقاقت را دارند. همین و بس! کسی که به جای توجه به تو، تحتتاثیر نشانهای افتخار و مدالهایت قرار بگیرد، قطعا استحقاق استعدادهایت را نخواهد داشت.
منبع : دنیای اقتصاد
مراقب سلامت مان باشیم
در همایش هنر و سلامت دکترعلویان فوق تخصص کبد و گوارش و رئیس انجمن هپاتیت در بخش سخنرانی این ۲۰عادت غذایی را باعث سلامتی و عدم ابتلا به دیابت، سکته قلبی و کبد چرب برشمردند:
۱- چای را اندکی سرد بنوشید تا سرطان مری نگیرید .
۲- قندهای قندان را ریزتر کنید .
۳- هیچ وعده غذایی را حذف نکنید .
۴- از گیاهخوار شدن صرف نظر کنید بدن به مواد گوشت نیازمند است .
۵- با سیر و پیاز به شدت دوست باشید .
۶- آب فراوان بنوشید .
۷- چیپس را دشمن خود بدانید .
۸- غذا را به خوبی بجوید .
۹- ماست کم چرب و شیر را فراموش نکنید .
۱۰- گوجه فرنگی را دوست خوب خود بدانید.
۱۱- برنج را آبکش نکنید .
۱۲-با سوسیس و کالباس سرسنگین باشید .
۱۳- با نوشابه قهر کنید.
۱۴- نان سبوس دار میل کنید .
۱۵- دیر شام نخورید.
۱۶- مصرف ماهی را جدی بگیرید.
۱۷- به یکدیگر برای خوردن شام بیش از حد تعارف نکنید .
۱۸- کافیست هر روز نیم ساعت پیاده روی کنید .
۱۹- میوه فراوان بخورید .
۲۰- به خوردن سبزیجات عادت کنید .
◀️دلایلی که باعث می شود همیشه خسته باشید:
صبحانه کامل نمی خورید
آب کافی مصرف نمی کنید
آهن کافی مصرف نمی کنید
بیش از اندازه کار میکنید
تیروئید کم کار دارید
◀نه قانون برای سلامتی بیشتر که خیلی از ما نسبت به آن بی توجه هستیم
گوشت کمتر، سبزیجات بیشتر.
نمک کمتر، سرکه بیشتر.
شکر کمتر، میوه بیشتر.
غذا کمتر، جویدن بیشتر.
حرف زدن کمتر، عمل بیشتر.
حرص کمتر، بخشش بیشتر.
نگرانی کمتر، خواب بیشتر
رانندگی کمتر، پیاده روی بیشتر.
عصبانیت کمتر، خنده بیشتر
این پیام را از دیگران دریغ نکنید.
مدیریت کارمندان ضعیف
زمانبندی صحیح یکی از مهارتهای اساسی مدیران است. آنها باید از این مهارت در تصمیمگیریهای بخش نیروی انسانی و خصوصا استخدام و اخراج کارمندان نیز استفاده کنند. بهعنوان مثال در مورد افرادی که در روزهای ابتدایی کار عملکرد ضعیفی دارند، باید به سرعت عمل کرد. کارشناسان معتقدند حفظ این کارمندان و مماشات با آنها هیچگاه باعث پیشرفت بیشتر کارمند یا شرکت نخواهد شد.
آمارها نشان میدهد کارمندانی که شروع خوبی در دوران کاری خود دارند، شانس بیشتری برای پیشرفتهای آتی و حتی رسیدن به پستهای مدیریتی خواهند داشت. در مقابل آنهایی که در ابتدای کار عملکرد و بازدهی ضعیفی داشتهاند، در طولانیمدت نیز تنها منابع سازمان را به هدر خواهند داد.
با وجود این که اغلب مدیران از این حقایق اطلاع دارند، با نادیده گرفتن آنها و صبر بیاندازه برای بهبود عملکرد کارمندان، بازدهی شخصی و سازمانی را به حد زیادی کاهش میدهند. این در حالی است که مدیران سازمانهای بزرگ به سرعت در مورد افراد ضعیف تصمیمگیری میکنند و با اخراج یا جابهجایی آنها، جلوی ضرر بیشتر برای سازمان را میگیرند.
در سازمانهای بزرگ، تصمیمگیری در مورد عملکرد ضعیف کارمندان عموما یک ماه پس از استخدام آنها صورت میگیرد. در این مواقع سوال اول این است که آیا فرد مورد نظر با ارزشهای اساسی شرکت همخوانی دارد؟ اگر پاسخ این سوال هم منفی باشد، احتمال اخراج بالا خواهد بود. در موارد دیگر، شغل این فرد مورد بررسی قرار میگیرد و در صورت امکان با یک جابهجایی در موقعیت شغلی، بار دیگر فرصت بروز استعدادها داده میشود.
نکتهی مهم این که اگر اکثر استخدامهای جدید در شرکت شما با مشکل عملکرد ضعیف ابتدایی روبرو هستند، باید یک بازنگری کلی در روندهای کاری خود داشته باشید. فرآیند استخدام، جذب، آموزشهای اولیه و حتی انتظارات از کارمندان باید بررسی شوند. شاید همین موارد دلیل استخدامهای اشتباه شما یا هدایت غلط کارمندان جدید باشند.
اگر در روزهای ابتدایی حس کردید کارمندی عملکرد مناسب ندارد، سریعا در مورد او تصمیمگیری کنید. نکتهی دیگر این که هیچگاه برای رسیدن به حد متوسط یا کارکرد معمولی سرمایهگذاری نکنید. شما منایع و سرمایهی کافی برای تربیت و آموزش کامل یک کارمند را ندارید. پس بهتر است از همان ابتدا، افرادی با عملکرد مناسب را جذب کنید. با این اقدام، هزینههای بعدی شما سرمایهگذاریهای سودده خواهند بود. فراموش نکنید که شرکتها با تکیه بر انرژی و کارایی کارمندان عالی پیشرفت میکنند و کارمندان جدید عادی یا ضعیف دوران دشواری برای رسیدن به آن سطح خواهند داشت.
6 عادت بد در مکالمات چیست؟ چگونه این عادات بد را رفع کنیم؟
شاید متعجب شوید که در مورد بسیاری از افراد، گفته های آنها نیست که آنها را عقب نگاه می دارد، بلکه کارهایی است که انجام می دهند. در اینجا به 6 عادت بد می پردازیم که به ارتباطات شخصی صدمه می زنند:
1. قطع کردن صحبت دیگران
2. از این شاخه به آن شاخه پریدن
3. تکرار مداوم یک سری حرف های تکراری در طول مکالمه
4. ناتمام گذاشتن حرفهای طرف مقابل
5. وراجی کردن و بحث در طول مکالمه
6. نگاه کردن به گوشی در طول مکالمات
گرچه این شش عادتِ مخرب، اَشکال متفاوتی دارند، ولی همگی آنها نتیجۀ یک چیز هستند: گوش ندادن!
بسیار خوب، راه حل غلبه بر این شش عادت بد در مکالمات چیست؟
درخصوص نحوۀ تعاملاتتان صادق باشید
اگر شما شخصی کلامی هستید، به اشخاص درونگراتر توضیح دهید که پیش از مشخص کردن موضعتان درخصوص یک موضوع نیاز دارید که آن را به طور کامل مورد بحث قرار دهید. اگر ترجیح می دهید که افراد توضیحات خود را به جای شرح مبسوط در قالب نکات کلیدی مطرح کنند، این را به آنها یادآوری کنید.
به مکالمه متعهد باشید
گوشی موبایل خود را از روی میز و از دسترستان دور سازید. در طول مدت زمان مکالمه، تماس چشمی خود را حفظ کرده و نسبت به بدن زبان، تون صدا، و کلمات ادا شده توسط گوینده حساسیت نشان دهید.
مکث کردن را تمرین کنید
اگر عادت دارید صحبت دیگران را پیش از پایان قطع کنید، سعی کنید با شمردن تا 5، پیش از هر گونه واکنش، خود را به چالش بکشید. این کار به شما اطمینان می دهد که شخص مقابلتان بازگو کردن افکار خود را تمام کرده و شما می توانید عقاید خود را مطرح کنید.
مطالب شنیده شده را خلاصه کرده و سپس سؤالاتی را مطرح سازید
با تکرار کردن سخنان طرف مقابل، وی را متوجه سازید که حرف هایش را فهمیده اید. «چیزی که من از صحبت های شما متوجه شدم، x,y,z است. آیا درست متوجه شده ام؟» آنگاه منتظر تأیید یا حرکت سر باشید. سؤالات برای نشان دادن حضور شما در مکالمه بسیار مفید هستند.
افکار خود را منسجم سازید
از مکث کردن برای سازماندهی افکارتان استفاده کنید تا بتوانید موجز و روشن صحبت کنید. به صحبت های خود گوش دهید و وقتی متوجه تکراری بودن حرف هایتان شدید، افکارتان را مهار سازید.
از نشانه های بصری بهره بجویید
شیئی را به عنوان نماد هدف خود برای تبدیل شدن به یک شنوندۀ مؤثر بر روی میزتان قرار دهید تا هدفتان را به شما یادآوری کند. من به شخصه یک کریستال صورتی با برش های بسیار را روی میزم قرار داده ام. هر بار که آن را می بینم به خاطر می آورم که باید به وجوه مختلف صحبت های طرف مقابلم گوش دهم.
اجازه دهید دیگران اول صحبت کنند
اگر از دسته کسانی هستید که تمام زمان مکالمه را اشغال می کنید، به دیگران اجازه دهید اول برنامه هایشان را مطرح کنند و سپس به سراغ ایده های خود بروید. همچنین می توانید مدت زمان صحبتتان در طول جلسات را مدنظر داشته باشید تا بدین ترتیب پیشرفت خود در واگذار کردن زمین به طرف مقابل را اندازه بگیرید.
زمانیکه فرآیند بهبود عمدی تعاملات بین شخصی خود را آغاز می کنید، از اعضای تیمتان بپرسید که آیا تغییری را در نحوۀ رفتار شما متوجه شده اند یا خیر. پرسیدن این سؤال این علامت را به دیگران می دهد که شما در حال بهبود عادات ارتباطی خود هستید و همچنین باعث می شود در مورد تغییرات مثبت در شما نیز اندیشه کنند.