| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
20 مهارت شغلی نرم افزاری که درآمد سالانه آن ها بیش از ۱۰۰,۰۰۰ دلار است.
(بخش دوم)
۱۲- REDSHIFT (میانگین درامد: سالیانه ۱۱۳,۹۵۰ دلار)
آمازون Redshift، سرویس خدمات مدیریت انبار داده ای مبتنی بر کلود در مقیاس پتابایت است. این سرویس عملکرد پرس و جو سریع با استفاده از ابزارهای مبتنی بر SQL و همچنین برنامه های کاربردی کسب و کار شرکتی را ممکن می سازد.
۱۱- ELASTIC BEANSTALK (میانگین درامد: سالیانه ۱۱۴,۲۱۹ دلار)
AWS Elastic Beanstalk سرویسی که خدمات مختلف شرکت آمازون مانند S3، EC2، SNS، CloudWatch و Autoscaling را هماهنگ می کند. مدیران شبکه و توسعه دهندگان از این سرویس به عنوان یک راه کار سریع و آسان برای گسترش و مدیریت برنامه های خود استفاده می کنند.
۱۰- OPENSTACK (میانگین درامد: سالیانه ۱۱۶,۶۰۵ دلار)
OpenStack یک پلتفرم نرم افزاری اپن سورس مورد استفاده برای محاسبات ابری است. با حمایت برخی از بزرگترین شرکت های فعال در توسعه نرم افزار، اکثر مواقع به عنوان آینده ی محاسبات ابری نیز شناخته می شود. با استفاده از این سرویس ادمین ها به سهولت قادر خواهند بود تا به مدیریت ماشین های مجازی خود (VM) بپردازند.
۹- APACHE KAFKA (میانگین درامد: سالیانه ۱۱۷,۲۲۴ دلار)
آپاچی کافکا یک پلتفرم اپن سورس توزیع شده توسط بنیاد نرم افزار آپاچی است که با Scala و Java نوشته شده است. کافکا را با هدف ساخت یک سیستم متحد، با تاخیر اندک، و پلتفرمی با بازده بالا قلمداد می کنند که برای کار با داده های در لحظه مناسب است.
۸- KEY MANAGEMENT SERVICE (میانگین درامد: سالیانه ۱۱۷,۲۲۷ دلار)
KMS شرکت آمازون، یک سرویس مدیریتی است که به شما امکان ایجاد و کنترل کلیدهای رمزگذاری داده ها را می دهد که با استفاده از سخت افزار ماژول های امنیتی، به بهبود امنیت کلیدها کمک می کند و با کمک دیگر خدمات وب سایت آمازون به منظور افزایش حفاظت از داده ها، تماما یکپارچه شده است.
۷- KINESIS (میانگین درامد: سالیانه ۱۲۱,۴۲۹ دلار)
آمازون kinesis پلتفرمی است که برای به جریان در آوردن داده ها بر روی AWS استفاده می شود. هر جریان داده را به طور مستقل در میان هزاران جریان در ثانیه پردازش می کند. هر یک از این جریان ها می توانند خوانندگان و نویسندگان متعدد داشته باشند. به نظر می رسد که این سرویس رقیبی جدی برای Apache Kafka باشد!
۶- LAMBDA (میانگین درامد: سالیانه ۱۲۱,۴۸۱ دلار)
آمازون Lambda یک پلتفرم محاسباتی بدون نیاز به سرور است که با مدیریت منابع، اجازه می دهد تا یک کد در پاسخ به رویدادهای مختلف اجرا شود. می توان از آن در گسترش سایر خدمات AWS شرکت آمازون و یا ایجاد خدمات سفارشی استفاده نمود.
۵- CLOUDWATCH (میانگین درامد: سالیانه ۱۲۱,۹۸۰ دلار)
همان گونه که از نامش پیدا است، آمازون CloudWatch یک سرویس برای نظارت بر منابع ابری خدمات AWS است. در واقع می توان از CloudWatch برای جمع آوری و پیگیری داده های مختلف، مدیریت فایل های لاگ، تنظیم آلارم، و واکنش تغییرات به طور خودکار در منابع AWS استفاده کنید.
۴- ELASTICACHE (میانگین درامد: سالیانه ۱۲۵,۶۲۵ دلار)
AWS ElastiCache شرکت آمازون سرویسی است که به شما در تنظیم و مدیریت کش در کلود کمک می کند. به یمن عملکرد بالا، مقرون به صرفه بودن و طبیعت مقیاس پذیر آن، جزو مهارت های پرتقاضا به حساب می آید.
۳- CLOUDFORMATION (میانگین درامد: سالیانه ۱۳۲,۳۰۸ دلار)
CloudFormation آمازون یک سرویس رایگان فراهم می کند که مشتریان AWS می توانند با ابزارهای موجود، به ایجاد و مدیریت زیرساخت های نرم افزار کاربردی بپردازند. کاربران می توانند تا با استفاده از CloudFormation آمازون، به راحتی یک نمونه از سرویس EC2 آمازون را در سیستم عامل لینوکس آمازون و یا ویندوز سرور راه اندازی کنند.
۲- ELASTIC MAPREDUCE (میانگین درامد: سالیانه ۱۳۶,۲۵۰ دلار)
یک وب سرویس است که پردازش تکه های زیادی از داده ها را با بازده بالا انجام می دهد. با استفاده از پردازشگر Hadoop و سایر محصولات AWS به انجام اقداماتی مانند داده کاوی، ایندکس کردن صفحات وب، تجزیه و تحلیل فایل های لاگ، شبیه سازی های علمی و یادگیری ماشینی می پردازد.
۱- DYNAMODB (میانگین درامد: سالیانه ۱۴۱,۸۱۳ دلار)
صدر نشین لیست پردرآمدترین مهارت نرم افزاری، DynamoDB آمازون است. این سرویس به طور کامل مدیریت خدمات پایگاه داده ی را NoSQL ارائه می دهد که عملکرد سریع و با مقیاس پذیری یک پارچه ای در اختیار توسعه دهندگان قرار می دهد. با استفاده از DynamoDB، دیگر نیازی به نصب، پیکربندی و … سیستم نخواهید داشت.
۲۰ مهارت شغلی نرم افزاری که درآمد سالانه آن ها بیش از ۱۰۰,۰۰۰ دلار است!
اگر نگاهی به پردرآمدترین مهارت های نرم افزاری برای برنامه نویسان بیاندازیم، متوجه می شویم مهارت های مرتبط با رایانش ابری یا «کلود» در صدر دنیای تکنولوژی هستند که از آن جمله می توان به سرویس های شرکت آمازون مانند DynamoDB، MapReduce و CloudFormation اشاره کرد. شرکت ارائه دهنده ی خدمات کلود تحت عنوان NovelAspect لیست شغل های مختلف را از سایت کاریابی Indeed جمع آوری کرده است. این یک لیست از پردرآمدترین مهارت های نرم افزاری مورد تقاضا در 200 کسب و کار متفاوت در حوزه ی آی تی است. با نگاهی به این مهارت ها، شاید شما تصمیم به یادگیری آن ها در سال 2017 بگیرید.
۲۰- MYSQL (میانگین درامد: سالیانه ۹۸,۹۷۰ دلار)
MySQL یک سیستم مدیریت پایگاه داده ی اپن سورس است که از زبان SQL استفاده می کند. از این سیستم برای مدیریت پایگاه داده و اتصال آن به نرم افزارهای مختلف استفاده می شود. یکی از مزیت های MYSQL، انعطاف پذیری آن با پلتفرم های مختلف است.
۱۹- UBUNTU (میانگین درامد: سالیانه ۱۰۰,۹۱۳ دلار)
توزیع لینوکسی اوبونتو، محبوب ترین سیستم عامل اپن سورس دنیا است که از دلایل محبوبیت آن می توان به سهولت استفاده، امنیت، ابزارهای مدیریت، پشتیبانی، و رایگان بودن اشاره کرد.
۱۸- UNIX (میانگین درامد: سالیانه ۱۰۱,۲۸۴ دلار)
یونیکس یک مجموعه از سیستم عامل های چند وظیفه ای و چند کاربره است که از یونیکس اصلی AT & T مشتق شده اند که به طور گسترده برای سرورهای اینترنتی، رایانه های بزرگ و ... استفاده می شود.
۱۷- WEBSPHERE (میانگین درامد: سالیانه ۱۰۳,۴۸۶ دلار)
IBM WebSphere یک نام تجاری از محصولات نرم افزاری کامپیوتر است. این ها در ژانری از نرم افزارهای شرکتی، به نام «اپلیکیشن و یکپارچه سازی میانی» دسته بندی می شوند. این گونه محصولات توسط کاربران عادی، برای ساخت و یکپارچه سازی برنامه های کاربردی استفاده می شود.
۱۶- POSTGRESQL (میانگین درامد: سالیانه ۱۰۴,۵۶۶ دلار)
PostgreSQL یک سیستم دیتابیس قدرتمند و اپن سورس است که توسط تیمی از توسعه دهندگان داوطلب در سراسر جهان ارائه شده است. در طول این سال ها، PostgreSQL شهرت خود را به لطف معماری اثبات شده، قابل اطمینان بودن، صحت و تمامیت داده ها و ... به دست آورده است.
۱۵- DEBIAN (میانگین درامد: سالیانه ۱۰۵,۲۲۲ دلار)
توزیع دبیان سیستم عامل گنو/لینوکس به طور کامل از نرم افزارها و امکانات رایگان تشکیل شده است. به غیر از کاربران دسکتاپ، سیستم عامل دبیان با توجه به ثبات، امنیت و امکانات بسیارش، انتخاب مطلوبی برای سرور به حساب می آید.
۱۴- KALI LINUX (میانگین درامد: سالیانه ۱۰۸,۴۷۸ دلار)
کالی لینوکس، محبوب ترین سیستم عامل تست نفوذ پذیری است. این سیستم عامل به طور پیش فرض با صدها ابزار هک مختلف مجهز شده که آن را به یک انتخاب مناسب برای هکرهای کلاه سفید و محققان امنیتی کرده است.
۱۳- MATLAB (میانگین درامد: سالیانه ۱۰۹,۰۳۳ دلار)
متلب، یک زبان محاسباتی فنی با کارایی بالا است که در محیط کاربری ساده اجازه ی محاسبات، برنامه نویسی، و تجسم را به کاربر می دهد؛ استفاده های معمول متلب عبارتند از الگوریتم توسعه، ریاضی و محاسبات، تحلیل داده ها، مدل سازی، گرافیک مهندسی و غیره.
اثر شبکه ای
اثر شبکه ای هنگامی بروز می یابد که ارزش یک کالا یا خدمات خاصی که افراد زیادی از آن استفاده می کنند برای هر دو گروه کاربران فعلی و جدید افزایش می یابد.
هم چنین این اثر زمانی اتفاق می افتد که سایر شرکت ها محصولاتی طراحی می کنند که در واقع تکمیل کننده محصول فعلی می باشد،بنابراین در این شرایط ارزش آن محصول ارتقا می یابد.اثر شبکه ای یکی از قوی ترین مزیت های رقابتی پایدار می باشد و می تواند به سرعت شرکت ها را در صنایع جدید به رهبر بازار تبدیل کند.
چگونه شرکت ها می توانند مزیت اقتصادی پایدار ایجاد کنند؟
یک شرکت از چند طریق می تواند برای خود مزیت رقابتی پایدار ایجاد کند.چندین معیار کیفی ذیل جهت سنجش و ارزیابی مزیت اقتصادی شرکت ها بکار می روند:
متمایز بودن محصول به طور واقعی یا انتزاعی
کاهش هزینه ها و پیشرو بودن درآن
حفظ و وابسته نمودن مشتریان به خود از طریق افزایش هزینه های مراجعه به محصول سایر شرکت ها
حذف یا کاهش قدرت رقبا ازطریق ایجاد موانع فراوان برای ورود آنها به صنعت یا ایجاد موانع گسترده جهت جلوگیری از موفقیت آنها در بازار
موفقیت شرکت دل چگونه به دست آمد؟
موفقیت شرکت دل مرهون شهرت شرکت در ایجاد مدل کسب و کار((ساخت بر مبنای سفارش و فروش مستقیم))است.این امر باعث حذف واسطه هایی که هزینه ها را افزایش می دادند شده،سرمایه در گردش را کاهش داده و اطلاعات به موقع از بازار را برای مدیریت مهیا ساخته است.این مدل که یکی از مزیتهای آن کاهش هزینه های سربار است،به شرکت اجازه داده است تا رقبا را بدون دردسر و تحمل هزینه از صحنه خارج سازد دل بابکارگیری این مدل در بازارهای جدید،به طور پیوسته حاشیه سود و درآمد خود را بدون توجه به اینکه وضعیت اقتصادی مناسب است یا خیر،افزایش داده است.دل اخیرا گام های بزرگی در ارائه محصولات الکترونیک که دارای حاشیه سود پایئنی در بازار هستند،برداشته است.این شرکت با برخورداری از ساختار هزینه پایین ممکن است در آینده حتی وضعیت بهتری پیدا کند.از سوی دیگر،مزیت رقابتی دل در تولید رایانه ها،سرورها و لب تاب ها در پایین ترین قیمت ممکن،شرایط بسیار دشواری را برای سایر رقبا،به خصوص شرکت های گیت وی و اچ دی کامیک ایجاد کرده است.هرچند چرخه صنعت تکنولوژی اطلاعات با مخاطرات بسیاری مواجه است،اما برخورداری شرکت دل از جریان نقدی وترازنامه مطلوب به آن کمک کرده است تا این مخاطرات را کاهش دهد
با سلام خدمت دوستان عزیز
برای شما دوستان عزیز یه روشی آوردم از تلگرام که خیلی راحت می تونید درآمد زایی کنید این روش،روشی آسونی می باشد و فقط باید روزی 2 ساعت وقت بگذارید
توضیح این روش:
در این روش شما باید به یک ربات وصل بشوید و بعد ربات میاد به شما یک لینک میده که باید شما لینک رو به دیگران بدید و با هر زیر مجموعه می توانید 1000 تومان درآمد کسب کنید
با 2 ساعت وقت گذاشتن می تونید روزی کمه کم 20 هزار تومان دربیاورید البته باید یه مقدار صبور باشید تا به این درامد برسید شما در هفته اول می تونید به این درامد برسید
برای شروع درآمد زایی روی لینک زیر کلیک کنید
در اینجا با شعار تبلیغاتی و استراتژیک ۲۵ شرکت معتبر دنیا آشنا می شوید
۱- فولکس واگن : کوچک فکر کنید.
۲- پورشه: جایگزینی نیست.
۳- آستون مارتین: قدرت، زیبایی و روح.
۴- وال مارت: پول بیشتری ذخیره کنید، زندگی بهتری داشته باشید.
۵- ریبوک: من همانی هستم که هستم.
۶- نایک: فقط انجامش بده!
۷- آدیداس: غیر ممکن وجود نداره.
۸- مارک اند اسپنسر: حق همیشه و کاملاً با مشتری است.
۹- تری ام: نوآوری
۱۰- آی بی ام: راه حلی برای سیاره هوشمند.
۱۱- سونی: باورش کن.
۱۲- آی مکس: بزرگ فکر کن.
۱۳- دوپونت: معجزه دانش.
۱۴- انرگایزر: به مسیرت ادامه بده، ادامه بده، ادامه بده …
۱۵- پلی استیشن: در دنیای خود زندگی کنید، در دنیای ما بازی کنید.
۱۶- بلاگر: دکمه انتشار را فشار دهید.
۱۷- کانن: آن چیزی که ما اعتقاد داریم را ببینید.
۱۸- نیکون: در قلب تصویر
۱۹- کداک: لحظاتت را به اشتراک بذار، زندگی ات را به اشتراک بذار.
۲۰- فدکس: وقتی که هیچ فردایی نیست.
۲۱- دیزنی لند: شادترین نقطه ی روی زمین
۲۲- فورچن: برای افرادی که تغییر را رقم خواهند زد.
۲۳- مک دونالد: من عاشقشم!
۲۴- کوکاکولا: درب قوطی را باز کن تا سرحال شی.
۲۵- ام اند ام: در دهانتان آب می شود، نه در دستانتان
گفت: از خدا خواستم و خودم بدست آوردم.
گفتند چگونه؟
گفت من بیکار بودم. گفتم خدایا کاری برایم پیدا کن تا در آمد کافی برای پرداخت اجاره یک منزل نقلی را داشته باشم.
چون از طرف خدا اقدامی انجام نشد، خودم دست بکار شدم و به خدا گفتم: خدایا تو به این نیازهای کوچک رسیدگی نکن.
من خودم کار پیدا میکنم. تو فقط حقوقم را افزایش بده.
کاری در راه آهن پیدا کردم. کارگری.
در کوره لوکوموتیو ذغال سنگ می ریختم.
اما حقوق اش اندک بود.
به خدا گفتم تو سرت شلوغ است و کارهای مهم تری داری. تو خانه نقلی مناسبی برایم پیدا کن و من تلاش ام را بیشتر میکنم و بیشتر کار میکنم تا درآمد بیشتری کسب کنم.
پس از پیاده شدن از قطار، به ذغال فروشی پرداختم. اندکی درآمدم اضافه شد ولی از خانه نقلی خبری نشد.
گفتم خدایا میدانم خانه نقلی پیدا کردن در مقام و شأن تو نیست. من خودم آن را پیدا میکنم. در عوض تو شریک زندگی مرا پیدا کن.
اگر میخواستم منتظر خدا بشوم هنوز هم مجرد بودم. پس دختر مناسبی پیدا کردم و با او دوست،و سپس نامزد شدیم و ازدواج کردیم.
هرچه را از خدا خواستم، به نوعی به من گفت، خودت میتوانی، پس زحمت آن را به دوش من نیانداز و روی پای خودت بایست.
رابطه من و خدا هنوز به همین صورت پیش میرود و او هنوز به من اعتماد کافی دارد که میتوانم قدم بعدی را هم خودم بردارم.
همین اعتماد او به من قوت قلب میدهد و من با پای خویش جلو میروم.
خدایا متشکرم که بجای گدا، مرا همچون خودت کردی تا متکی به کسی یا چیزی نشوم.
به ۷ دلیل می توان به ایران به عنوان یک غول کارآفرینی نگاه کرد.
تحلیلگر کارآفرینی فوربس مطرح کرد؛ اگرچه تجارت در ایران هنوز هم موانع بزرگی پیش رو دارد،
اما به ۷ دلیل می توان به ایران به عنوان یک غول کارآفرینی نگاه کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، الیزابت مک براید تحلیلگر کارآفرینی وب سایت فوربس در یادداشتی نوشت:
اخبار مربوط به اقتصاد ایران به تازگی کمرنگ شده است؛ اما سرعت رشد این اقتصاد نه. بنابر گزارش بانک جهانی، انتظار می رود اقتصاد ۴۰۰ میلیارد دلاری ایران که پس از عربستان سعودی در جایگاه دوم در خاورمیانه قرار دارد، سال آینده حدود ۷ درصد رشد کند.
تصور کنید چه می شود اگر این رشد اقتصادی با نظام آموزشی ایران که هر ساله ۲۳۳ هزار دانشمند و مهندس تحویل جامعه می دهد، ادغام شود. اگر مانعی سر راه آن قرار نگیرد، حاصل آن ایجاد هزاران شغل و کسب و کار کوچک خواهد بود. حدود چند ماه پیش "ناصر غانم زاده، " استاد استارتاپ و مشاور کارآفرینی که در همایشی در سانفرانسیسکو حضور داشت گفت: در ۳ سال گذشته، بیش از ۲۰۰ شرکت نوپا در ایران کسب و کار خود را آغاز کرده اند و در حال حاضر نیز این تعداد رو به افزایش است.
تجارت در ایران هنوز هم موانع بزرگی را پیش رو دارد. رشد این کسب و کارها تا حدودی به این بستگی دارد که سیاست های دولت از آنها حمایت کند و آشفتگی های ژئوپولتیک مانع رشد آنها نشود. اما می توان به ایران به چشم یک غول کارآفرینی نگاه کرد. در زیر ۷ دلیل برای آن مطرح شده است:
۱- اندازه اقتصاد و لغو تحریم های جهان. ایران جمعیتی حدود ۸۰ میلیون نفر دارد و ظرفیت تولید آن در خاورمیانه بی نظیر است. نفت و گاز تنها ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی آن محسوب می شود. این بدان معناست که ایران پایه های متفاوتی برای رشد دارد. بیشتر تحریم های آمریکا به قوت خود باقی مانده است. بنابراین نمی توان در انتظار معاملاتی با آمریکایی ها بود؛ اما تجارت با شرکت های اروپایی و آسیایی در راه است.
۲- جمعیت ایران بسیار تحصیل کرده است. حدود ۹.۴ درصد (معادل ۷.۵ میلیون نفر) از مردم ایران تحصیلات دانشگاهی دارند.
۳- ایران توانایی های منحصربه فردی در زمینه فناوری دارد. این کشور دانشگاه "صنعتی شریف" را دارد که بسیاری از مردم آن را همانند مؤسسه فناوری ماساچوست آمریکا می دانند. چند ماه پیش در قاهره، "کامران الهیان، " سرمایه گذار طرح های نوین، فناوری نانو را زمینه ای برای رشد دانست.
۴- باوجود تحریم های آمریکا، روابطی میان جوامع کارآفرین ایران و آمریکا در حال شکل گیری است. در نشست شورای آتلانتیک، "لیلی صرافان، " یک ایرانی-آمریکایی مؤسس سازمان "هوم کر اسیستنس" در خصوص کنفرانس های جامعه فناوری ایران از جمله "آی بریجز" و "تدکس کیش" سخنرانی کرد. به گفته وی، آمریکایی ها از نظر قانونی اجازه ندارند به ایرانی ها مشاوره دهند؛ اما میتوانند با آنها در ارتباط باشند. مبارزه برای لغو محدودیت های صدور روادید ایرانی آمریکاییهایی که قصد سفر به اروپا را دارند نیز بر ارتباط این دو کشور افزوده است.
۵- زیرساخت های کشور در حال تجدید است. شاملو در نشست شورای آتلانتیک گفت: در سفر ماه ژانویه (۴ ماه پیش) به ایران، افرادی در خصوص برنامه های این کشور برای بازسازی اساسی زیرساخت ها، اطلاعاتی در اختیار ما قرار دادند.
۶- تغییرات سریعتر از انتظار مردم رخ می دهند. کریستوفر شرودر، یک سرمایه گذار و کارآفرین آمریکایی در خصوص ۲ سفر خود به ایران گفت: "در نخستین سفر من به ایران، دسترسی به اینترنت ۳G و ۴G بسیار دشوار بود. یک سال بعد که به این کشور سفر کردم، این خدمات ۲۰ میلیون مشترک داشت. "
۷- ورود صحنه نوآوری به دوران اوج. در آمریکا بسیاری از صنایع پیشتر بوسیله فناوری مختل شده اند. کارآفرینان با ایده های جدید می آیند به این امید که بتوانند بازاری برای ایده های خود بیابند. صرافان اعلام کرد در تدکس کیش جوانانِ کارآفرین ایده های خود را ارائه می کردند. اما ارزش معاملات شرکت من در اینجا اهمیتی نداشت؛ بلکه مسئله مهم نقش من در پیشرفت کشورم بود.
اگر از "پنتاگونا" که صرفا بازی پول بود و خیلی هم زود دستش برای همه رو شد بگذریم، نتورک مارکتینگ با ظهور شرکت"مای سون دایاموندز m7d "وارد ایران عزیز شد و با حضور گلدکوئست در سال 79 رنگ جدی تری به خود گرفت. دو شرکتی که یکی ادعای فروش الماس داشت و دیگری طلا!
کوئست در سال 81 بود که با ظهور تیم جدیدی که بنیان گذار آموزش و تکثیر بودند، عملا رشد تصاعدی خود را شروع کرد و خیلی زود به سراسر نقاط ایران کشیده شد.
در این میان شرکت های متعددی به صرافت افتادند که نه در رقابت با کوئست بلکه در کنار آن به فعالیت بپردازند که از آن جمله می توان از "ای بی ال" با محصولی موهوم یا "گلد ماین" و "گاما" و... نام برد. شرکت هایی که در ماهیت و پلن تفاوت و تمایز چندانی با هم نداشتند و حقیقتا به خاطر رقم ورودی پایین ترشان توانستند بخشی از بازار هدف را از چنگ کوئست در بیاورند!
اما به هیچ کدام از این شرکت ها نمی توان لفظ نتورک مارکتینگ را اطلاق کرد. زیرا در این شرکت ها، کسی محصول خاصی را بازاریابی نمی کرد و تنها و تنها هدف استفاده از طرح درآمد زایی یا همان پلن بود. به عبارت دیگر نتورکر های ایران، پلن فروش بودند تا محصول فروش. و در این شرایط معلوم است که برنده ی اصلی کمپانی ست که پول محصول را تمام و کمال گرفته و درصد بسیار اندکی هم پورسانت داده است.
تا این که در سالهای 83 و 84 به دلیل نارضایتی مردم و عکس العمل دولت، تبلیغات منفی سنگین علیه این دست شرکت ها زیاد شد و به همین دلیل روش های بسیار غیر علمی و بعضا ناجوانمردانه در نتورک ایران شکل گرفت. از دعوت های دروغین به کار تا زندانی کردن پراسپکت! و در این شرایط که دیگر محصولات نه چندان ارزشمند کوئست به ایران نمی رسید، محصول شد بهانه و نتورک هم شد، هوا فروشی و پلن فروشی!
در این آشفته بازار دو شرکت"آسو" و "وست ویژن" هم با داعیه ی دروغین قانونی بودن و صرفا با استفاده از ارتباط های مدیران عاملشان در نهادهای دولتی و قانونی، دست به کار شدند و مدتی از این آب گل آلود، ماهی های خوبی هم صید کردند. اما دیری نپایید که با تغییر پلن و آگاه شدن اعضا، این شرکت ها هم تبدیل به خاطره شدند.
در این اثنی به مرور همه متوجه شده بودند که باید برای موفقیت در این صنعت به فروش محصول حقیقی و با قیمت واقعی رو بیاورند. شرکت هایی محصول محور با این اندیشه شکل گرفتند که به ازای تمام مبلغ ورودی، کالا فروخته شود و پورسانت فقط از منبع پس انداز هزینه ی تبلیغات و حذف واسطه تامین شود. فرمولی که اساسا عامل شکل گیری نتورک مارکتینگ بود ولی ما طی سال ها به بیراهه رفته بودیم.
اما....
طوفان "اینوست" از راه رسید و تخم سوخته ای را در خاک کرد که هیچ وقت محصولی نداد! تبری به نام "سوییس کش" در سال 86 ریشه ی همان نتورک نوپایی که رفته رفته داشت به مسیر صحیح وارد می شد را از ته زد و آتشی هولناک را در سفره ی فعالان شبکه ای انداخت.
عمر کوتاه سوییس کش 9 ماه بود و از خاکستر آن فرزند نامشروعی متولد شد که دیگر اسامی مختلفی داشت: ایمپریال، گالف، پالینور و...
سایت هایی که رقابتشان با هم در درصد سود ماهیانه بود. وقاحت به جایی رسید که تا 50 درصد سود هم داده شد!! سایت های هایپ گونه ای که ادعای سرمایه گذاری در بازارهای نوین مالی از جمله فارکس را داشتند. اما در حقیقت چند تا از لیدرهای ایرانی شرکت های مختلف پشت همه ی این دسیسه های هرمی بودند.
نهایتا در پاییز 88 این فتنه های اینوستی، ناگهان توسط تیم های مختلف اطلاعاتی و امنیتی خاموش شد و همزمان کلیه ی سایتهای موجود در اختیار آن ها قرار گرفت و رهبرانشان نیز روانه ی زندان شدند!
لیکن نمیشد وجود اشتیاق و تقاضا برای بازاریابی شبکه ای در بین توده ی مردم را نادیده گرفت و یا خاموش کرد! بنابراین با توجه به پتانسیل این بخش عظیم اجتماعی و اقتصادی، دولت سعی در تدوین قانون جامع بازاریابی شبکه ای در اواخر سال 1388 کرد و اولین شرکت قانونی نتورک در ایران به طور رسمی کار خودش را در سال 1390 آغاز کرد.
7 درصد كسب و كارهاي خانوادگي قبل از ورود به مرحلهي دوم شكست ميخورند يا فروخته ميشوند. يكي از بزرگترين دلايل اين شكست، طلاق كسب و كار است. اين اصطلاح به طور محاورهاي براي توصيف جدايي بين مالكان يك كسب و كار به كار ميرود و ممكن است به اندازهي طلاق معمولي، دردناك باشد. اين موضوع، به ويژه در مورد يك كسب و كار خانوادگي صدق ميكند. اين نوع كسب و كارها اغلب به خاطر طلاق كسب و كار شكست ميخورند و به پايان ميرسند، زيرا:
- خصومت خانوادگي بين اعضايي كه قدرت برابر دارند، اجتنابناپذير است.
- اعضا، احساسات خود را كنترل نميكنند.
- خانواده، داراي امكانات و تواناييهاي مناسب براي ادارهي مسائل پيچيدهي كسب و كار نيست.
خصومت خانوادگي:
خصومت خانوادگي، در هر خانوادهاي وجود دارد. به عنوان مثال رقابت خواهر و برادر خيلي رايج است. فرزندان خانواده فكر ميكنند همه چيز تمام شده، ولي والدين آنها برعكس فكر ميكنند. اعضا نميتوانند غرور خود را كنترل كنند، به خصوص وقتي كه بعضي از آنها داراي مقام و قدرت برابر در اين كسب و كار باشند. تصميمات ضعيفي در كسب و كار گرفته ميشود و به نتايج ضعيف منجر ميگردد. نتايج ضعيف هم باعث شكست بالقوه ي كسب و كار شده و در طول زمان، منجر به طلاق كسب و كار ميگردد.
احساسات:
يك دليل رايج ديگر، احساسات است. با اينكه اصطلاحا ميگويند"اين فقط يك كسب و كار است"، ولي در يك كسب و كار خانوادگي، هرگز "فقط" كسب و كار محسوب نميشود، بلكه همه چيز شخصي است. مثلا ممكن است كسي بگويد چرا فلاني بايد به اندازهي من حقوق بگيرد، در حالي كه شخصيت من باعث اعتبار اين كسب و كار شده است؟ برخلاف محيط ساير كسب و كارهاي غيرخانوادگي، در اينجا وقتي يك مسئلهي مربوط به كسب و كار بين مالكان تقسيم ميشود، به يك مسئلهي شخصي تبديل ميگردد. اين امر به خصوص در زماني صادق است كه عضو جديدي وارد خانواده ميشود(مثلا عروس يا داماد).
مسائل پيچيده:
سومين دليل رايج شكست اين نوع كسب و كارها، نداشتن تواناييها و امكانات مناسب براي مواجهه با مسائل پيچيده است. وقتي كسب و كارها رشد ميكنند با چالشهاي زيادي مثل مسائل مالي و قانوني روبرو ميشوند. كسب و كارهاي خانگي معمولا با مالكاني آغاز ميشوند كه هيچ تخصصي در زمينهي اين موضوعات پيچيده ندارند. اين مسائل همزمان با رشد كسب و كارها، برجستهتر ميشوند و اگر ناديده گرفته شوند، هر كدامشان ميتوانند موجب تعطيلي كسب و كار گردند.
1:قانون رهبری:
اول بودن بهتر از برتر بودن است.
2:قانون طبقه:
اگر در یک طبقه نمی توانید اول باشید،طبقه دیگری درست کنید.
3:قانون ذهن:
وارد شدن به دنیای ذهن مشتریان بهتر از ورود به بازار است.
4:قانون تصورات:
بازاریابی جنگ محصولات نیست،جنگ تصورات است.
5:قانون توجه:
اثرگذارترین مفهوم در بازاریابی،داشتن کلمه ای در ذهن مشتریان است.
6:قانون انحصار:
دو شرکت نمی توانند یک کلمه مشترک در ذهن مشتری داشته باشند.
7:قانون نردبان:
استراتژی مورد استفاده شما،به پله ای بستگی دارد که در نردبان روی آن ایستاده اید.
8:قانون مسابقه دو نفره:
در بلند مدت هر بازاری به محل مسابقه دو اسب تبدیل می شود.
9:قانون عکس:
اگر هدفتان جایگاه دوم است،استراتژی شما را رهبر بازار تعیین می کند.
10:قانون تقسیم:
در طول زمان مقوله تقسیم،و به دو یا چند مقوله تبدیل می شود.
11:قانون چشم انداز:
آثار بازاریابی در گستره زمان نمایان می شود.
12:قانون توسعه خط:
فشار غیر قابل مقاومتي برای توسعه محصولات با نام تجاری پیشین وجود دارد.
13:قانون قربانی:
برای به دست آوردن چیزی،به ناچار باید چیز دیگری را از دست بدهید.
14:قانون ویژگی ها:
در برابر هر ویژگی،یک ویژگی اثر گذار دیگر وجود دارد.
15:قانون صداقت:
هنگامی که شما امتیاز منفی را می پذیرید،مشتری یک امتیاز مثبت به شما می دهد.
16:قانون حرکت جسورانه:
در هر موقعیت،تنها یک حرکت نتیجه غایی را تعیین می کند.
17:قانون غیر قابل پیش بینی بودن:
اگر نتوانید برنامه رقبای خود را بنویسید،نمی توانید آینده را پیش بینی کنید.
18:قانون موفقیت:
موفقیت معمولا غرور می آفریند و غرور به شکست می انجامد.
19:قانون شکست:
باید در انتظار شکست بود و آن را پذیرفت.
20:قانون سر و صدا:
شرایط در بیشتر موارد بر عکس چیزی است که در مطبوعات درج می شود.
21:قانون شدت:
برنامه های موفق مبتنی بر مد نیستند،بلکه بر پایه روند ها تنظیم می شوند.
22:قانون منابع:
بدون پول کافی هیچ ایده ای به نتیجه نمی رسد.
من در برخی از امتحاناتم مردود شدم...
اما دوستم تمام درسهایش را با موفقیت گذراند
اکنون او یک مهندس در شرکت مایکروسافت است و من فقط مالک مایکروسافت هستم ...
بیل گیتس
1 - در حد درآمد خود خرج کنید
در حد درآمد خود خرج کردن به معنی آن است که خانه، ماشین و سطح زندگی شما مناسب با درآمدتان باشد. میزان رهن یا اجاره منزل مسکونی، صورتحسابها و اتومبیلی که از آن استفاده میکنید، باید متناسب با میزان درآمد ماهانه شما باشد.
نباید بیش از یک سوم درآمد خود را به اجاره اختصاص دهید. حدود یک دهم را برای مخارج ماشین و بنزین و بیمه آن در نظر بگیرید. مابقی را صرف صورتحسابها و سایر مخارج روزانه کنید.
2 - تنها روی میزان درآمد خود حساب کنید
زمانی که منابع درآمد شما محدود است، باید در مورد تخصیص آنها با دقت عمل کنید. چارهای نیست یا باید درآمد خود را افزایش دهید یا باید حد و حدود مخارج را رعایت کرده، از آن فراتر نروید.
بعد از کسر قبضها ، اجاره خانه و هزینههای ماشین، میزان باقیمانده را به خورد و خوراک و خرید اختصاص دهید.
برای خود و سایر اعضاء خانواده با توجه به میزان پول باقیمانده، مقرری یا پول توجیبی در نظر بگیرید.
میزان پول باقیمانده را به ماه، هفته و روز تقسیم کنید و برای هریک از اعضاء خانواده به صورت روزانه، هفتگی و ماهانه مقرری تعیین کنید.
توجه داشته باشید که بیش از این حد خرج کردن و استفاده از کارتهایی که مجبور به پرداخت آنها در پایان ماه باشید، چیزی جز بدهی و افزایش صورتحسابهای بعدی به دنبال نخواهد داشت.
3 - هزینههای مربوط به غذا را پایین آورید
سعی کنید کمتر از یک چهارم درآمد خود را به خرید سوپرمارکت اختصاص دهید. قیمتها را با هم مقایسه کنید و از مارکهای معمولیتر استفاده کنید.
به طور موقت تا بهتر شدن شرایط مالی، از رفتن به رستوران صرف نظر کرده، برای تفریح کم هزینهتر، در صورت خوب بودن هوا با اعضاء خانواده به پیکنیک بروید.
4 - هزینههای سرگرمی را پایین آورید
فعالیتهای سرگرمکننده مانند رفتن به سینما و مراکز تفریحی را که هزینهبر است، میتوان به زمان مناسبتر موکول کرد.
زمانی که درآمد پایینی دارید، اینها چیزهایی نیستند که محوریت داشته، حتما مجبور به انجام آن باشید. میتوانید در مورد این مبالغ صرفهجویی کنید. با اجاره فیلم بهراحتی سینما را به خانه خود آورید.
اگر درآمد شما کمتر از هزینههای لازم بوده و جوابگوی نیازهای ضروری شما نیست، به دنبال شغل دوم باشید.
هیچوقت برای ساخت ثروت دیر نیست.
وارن بافت سومین مرد ثروتمند جهان
بیش از 99 درصد ثروتش را
بعد از 50 سالگی ساخته است...
۱ـ فروشندگانی که به مشتری خود سلام نمیکنند و تُرشرو هستند.
۲ـ فروشندگانی که پشت تلفن و هنگام صحبت با مشتری خود، لبخند نمیزنند.
۳ـ فروشندگانی که روی هر شیشۀ مغازۀ خود نوشتهاند: «لطفا تکیه ندهید»، «لطفا دست نزنید»، «لطفا با خوراکی وارد نشوید»... انگار که نوشته باشند: «کلاً وارد نشوید!»
۴ـ فروشندگانی که روی همۀ جنسهای مغازهشان نوشتهاند: «لطفا دست نزنید.»
۵ـ فروشندههایی که وقتی خریدار از آنها میخواهد جنسی را نشانشان بدهد (معمولاً هم با لحنی تُند) میگویند: «اگر میخری
بیارم!»
۶ـ فروشندگانی که به ظاهر خود نمیرسند، موی ژولیده و نامرتب دارند و بدنشان خوش بو نیست.
۷ـ فروشندگانی که متناسب با شغل خود لباس نمیپوشند (مثل فروشندۀ کت و شلوارهای رسمی که شلوار جین و لباس اسپرت میپوشد و موهایش را فشن درست میکند!)
۸ـ فروشندگانی که بیدلیل با خریدار صمیمی میشوند و جوک میگویند.
۹ـ فروشندگانی که جلوی مشتری، با سایر همکاران خود جروبحث میکنند.
۱۰ـ فروشندگانی که همانجا در برابر مشتری، دربارۀ کالاها و قیمتها با ویزیتورها یا نمایندگان شرکتها صحبتهایی میکنند که لزومی ندارد مشتریان در جریان آنها باشند.
۱۱ـ فروشندگانی که اصلاً گوش نمیکنند و توجه ندارند خریدار دنبال چه نوع جنسی است و میخواهند سلیقۀ خود را به او تحمیل کنند.
۱۲ـ فروشندگانی که خریداران را برای خرید، با اصرار زیاد و...، در رودربایستی قرار میدهند.
۱۳ـ فروشندگانی که قسمهای الکی میخورند.
۱۴ـ فروشندگانی که نزد خریدار، از دیگر شرکتهای تولیدی، ویزیتورها و... بدگویی میکنند.
۱۵ـ فروشندگانی که نزد خریدار، از همکاران خود نیز بدگویی میکنند.
۱۶ـ فروشندگانی که پس از خرید، از مشتری خود بهخاطر خریدش تشکر نمیکنند.
۱۷ـ فروشندگانی که از بس حواسشان پرتِ چیزهای دیگر است، خریدار را مجبور میکنند یک چیز را چند بار از آنها بخواهد (حتی شده مشتری جنس را برداشته و میخواهد پولش را بدهد، بارها باید بپرسد چقدر شد تا پولش را بدهد و از مغازه برود بیرون!).
۱۸ـ فروشندگانی که وقتی خریدار از آنها مشورت و راهنمایی نخواسته، اصرار دارند که به او مشورت بدهند و راهنماییاش کنند.
۱۹ـ فروشندگانی که در مورد کیفیت و کارایی کالاها و یا خدمات خود، اغراق میکنند.
۲۰ـ فروشندگانی که اگر خریدار برای یک خرید نسبتا کم، تراول ۵۰ هزار تومانی به آنها بدهد، اخم میکنند.
۲۱ـ فروشندگانی که فکر میکنند خودشان همه چیز را بلدند و دنبال آموزشهای بیشتر نمیروند.
۲۲ـ فروشندگانی که اگر مشتری سوالی دربارۀ جنسی داشته باشد که آنها ندارند (اما میتوانند دربارهاش راهنمایی کنند، یا مغازههای اطراف را معرفی کنند)، فقط سرشان را به علامت ندانستن بالا میبرند و به خودشان زحمت کوچکترین راهنمایی را هم نمیدهند (یا حداقل اینکه بگویند: متاسفانه من در این مورد اطلاعی ندارم).
۲۳ـ فروشندگانی که فقط میخواهند مشتری را هیجانی کنند تا بخرد، اما اصلا توجه نمیکنند که شاید مشتری به آن کالا یا خدمات نیاز نداشته باشد.
۲۴ فروشندگانی که اگر سوالات مشتری زیاد شود، از کوره در میروند.
۲۵ـ فروشندگانی که بقیۀ پول مشتری را با کالاهای کمقیمت دیگر میدهند، اما عذرخواهی نمیکنند که چون پول خُرد ندارند مجبور به این کار هستند و حق انتخاب هم به مشتری نمیدهند.
۲۶ـ فروشندگانی که ته ذهنشان فکر میکنند: فروش یعنی قالب کردن چیزی به دیگران.
۲۷ـ فروشندگانی که رفقای خود را پشت دخل میبرند و در حضور مشتری، صحبتهای بیربط با هم میکنند.
۲۸ـ فروشندگانی که ویترین و یا داخل مغازهشان شلخته است.
۲۹ـ فروشندگانی که جنس خاکگرفته را از قفسه به مشتری میدهند و وقتی مشتری خواهش میکند آن را با یک دستمال پاک کنند یا یک کالای خاکنگرفته به او بدهند، با مشتری بحث میکنند و نهایتا با اکراه این کار را انجام میدهند.
1) کسب و کارهای اینترنتی
2) کسب و کارهایی که دیگر وجود ندارند...
امروزه با گسترش اینترنت در ایران بازار کسب و کارهای اینترنتی بسیار بسیار رونق گرفته اند به گونه ای که بسیاری از افراد با داشتن یک ایده خوب و راه اندازی آن درآمد های آسان چندین میلیون تومانی کسب میکنند...از سوی دیگر بازار خاص ایران و مسائلی که در کسب و کارهای فیزیکی وجود دارند مثل پول رهن بالا برای مغازه ها... پرداخت اجاره بهای سنگین مغازه ها...هزینه بالای دکوراسیون و پر کردن مغازه و رکود بازار و ... افراد بسیاری را به سمت کسب و کارهای اینترنتی سوق داده است که هر روزه هم بر تعدادشان افزوده میشود...
چرا که در کسب و کارهای اینترنتی بسیاری از هزینه ها از قبیل: پول رهن مغازه، اجاره ماهیانه مغازه، هزینه دکور و خرید اجناس برای فروشگاه و... حذف میشود و افراد با هزینه ای بسیار کمتر نسبت به کسب و کار های فیزیکی میتوانند کسب و کار اینترنتی خود را راه اندازی نمایند و کسب درآمد کنند...
در پاسخ به این سوال عرض میکنم، پولدار ها سه دسته اند :
✔️ پولدار به دنیا آمده اند (ارث)
✔️ عاشق پول بوده اند
✔️ عاشق کارشان بوده اند
ما که وارث نبوده ایم و از طرفی احتمالا "عاشق پول وکارمان نبوده ایم در نتیجه پولدار هم نشده ایم، ما حداکثر پول و کارمان را دوست داشته ایم.
عاشق برای کسب معشوق از خود میگذرد ما برای کسب پول حاضر نبوده ایم از همه چیز بگذریم. از خواب، تفریح، غرور، عزت، اعتقادات، شرافت و...
به همین خاطر پولدار نشده ایم و از طرفی عاشق کارمان هم نبودیم، اگر بودیم اول از پول میگذشتیم، بعد پول خودش می آمد. مثل بسیاری از مخترعین و کارآفرینها.
آنها که عاشق پول بوده اند وقتی پولدار شدند، مردم هم بیشتر عاشق پولشان میشوند تا خودشان
ولی آنهایی که عاشق کارشان هستند که بسیار هم اندک اند وقتی پولدار شدند مردم بیشتر عاشق خودشان میشوند تا پولشان.
به هر تقدیر باید برای رسیدن به هر چیزی عاشق شد، اگرچه لزوماً همه عاشق ها به معشوق نمیرسند ولی نامشان می ماند.
مرتضی یوسفی طهارم
» این شرکت هیچ اهمیتی به سن، جنسیت و سابقه کاری کارمندانش نمیدهد، تنها و مهم ترین چیزی که باید کارمند داشته باشید خلاقیت است.
» در گوگل مدیران اتاق جداگانه ای ندارند
» هرکس میتواند لوازم دلخواهش را به گوگل بیاورد و محیط کاری اش را تزیین کند
» گوگل جزیره ای خریداری کرده است و کارمندانش میتوانند تعطیلات به صورت رایگان آنجا سپری کنند
» کارمندان ساعت کاری ندارند، آنها میتوانند هرزمانی که میخواهند بیایند و هرزمانی که میخواهند شرکت را ترک کنند
» گوگل در کنار صدها پروژه موفق اش، هزاران پروژه شکست خورده دارد
» در گوگل شدیدا سوء استفاده از کاربران آنلاین و ترغیب آنها به کلیک گناه بزرگ محسوب میشود و شعار آنها Don’t be evil
» هیچ لباس رسمی در گوگل وجود ندارد. مدیران آنها اکثر اوقات با تی شرت هستند
» هر روز کارمندان گوگل کلاس هایی باید شرکت کنند که هیچ ربطی به کار آنها ندارد (تا قوه خلاقیت آنها تقویت شود)
» چارت سازمانی در گوگل وجود ندارد ! هرکس میتواند با هرکسی که میخواهد به صورت مستقیم در ارتباط باشد
گوگل قوانین کلی سازمانی و مدیریتی را دستخوش تحول کرد... شاید وقت آن است نگاهی جدی تر به تحولات شرکت ها در آینده داشته باشیم .
در كسب و كارتان هيچ موقع مغرور نشويد، و به
هواي اينكه بهترين هستيد،ثابت نمانيد.همواره دنياي بيرون را رصد كنيد،و همگام با تغييرات حركت كنيد.
كسب وكارهاي فراواني در ايران وجود دارند كه هنوز هم در باد غرور ابهت گذشته شان هستند و مايل به تغيير نيستند و همين عامل باعث مي شود كه روز به روز ضعيف تر شوند.براي مثال بازار لباس رو در نظر بگيريد،بعد از ورود ديجي كالا به اين بازار با نام ديجي استايل،بسياري از فعالين اين حوزه ،عذا گرفته اند و نگران كسادي بازارشان هستند،در حالي كه قبل از اين ،كلي فرصت داشتند تا با تشكيل تيم هايي،خود به فروش اينترنتي محصولاتشان رو بياورند.
همچنين به عنوان مثال ديگر،ميتوان از شرکت CBS كه بزرگترین شبکه رسانه ای امریکا با بیش از هشتاد سال سابقه کاری است نام برد كه امروزه در مقابل جهش رسانه های چابک و كوچك دچار مشکلات فراوانی شده است ،امروز بیش از قدرت ،به چابکی سیستم و سرعت نیاز است.
شايد قدرت و سرمايه ي CBSچند صد برابر رقباي كوچك باشد ولي چون همگام با تغييرات حركت نكرده،و سرعت و چابكي آن ها را نداشته ،با مشكلات فراواني روبه رو شده است.
پس هميشه تغييرات را به دقت رصد كنيد و براي آنها برنامه ريزي داشته باشيد.
50 سال قبل پزشک سالخورده ای که در روستا زندگی میکرد به شهر آمد . از کالسکه پیاده شد و آرام و بی سرو صدا به داروخانه ای رفت و با فروشنده جوان آن سرگرم صحبت شد . پزشک و داروفروش بیش از یک ساعت با هم حرف زدند . آنگاه دکتر از داروخانه بیرون آمد ، به سمت کالسکه رفت و از آن یک کتری قدیمی بزرگ و یک همزن چوبی برداشت و آن را به داروخانه برد .
داروفروش کتری را به خوبی و به دقت وارسی کرد بعد دست در جیب برد و از آن دسته اسکناسی بیرون کشید و آن را به پزشک داد . دسته اسکناس دقیقا 500 دلار بود که همه پس انداز طول عمر فروشنده را تشکیل میداد .
پزشک پول را گرفت و کاغذی را به داروفروش داد که روی آن فرمولی سری نوشته شده بود . این نوشته ارزشی فراوان داشت ، البته نه برای پزشک . این کلمات جادویی با کتری در ارتباط بودند . اما نه پزشک و نه داروفروش نمی دانستند که از این کتری چه عاید خواهد شد .
داروفروش تمام پس انداز طول زندگیش را برای یک کتری قدیمی پرداخته بود اما در خواب هم نمی دید که سرمایه گذاری او روزی چه سود کلانی عاید او خواهد کرد .
آنچه داروفروش خرید یک نقطه نظر بود .
کتری قدیمی ، همزن چوبی و فرمول نوشته شده روی کاغذ روی هم رفته به کالایی منتهی شدند که شما امروز آن را به نام کوکاکولا میشناسید .
محصولی که اقتصاد منطقه جنوب را متحول ساخته و میلیونها نفر را به کار گرفته است . یک کتری قدیمی یک شهر کوچک را به مرکز بزرگ در امر تجارت تبدیل کرده که سرنوشت زندگی همه مردم ناحیه را رقم میزند
فقط پولدارا میتونستن اونجا خرید کنن
یه روز که تعدادی از پولدارا تو قنادی در حال خرید بودن
یه گدای ژنده پوش وارد شد و تموم جیبهاشو گشت، یه 500 تومنی پیدا کرد و گذاشت رو میز، گفت اینو شیرینی بهم بده !!!!
مدیر قنادی با دیدن این صحنه جلو اومد و به اون فقیر تعظیم کرد و با خوشحالی و لبخند ازش حال پرسید و گفت :
قربان !خیلی خوش اومدید و قنادی ما رو مزین فرمودید ...
پولتون رو بردارید و هر چقدر شیرینی دوست دارید انتخاب کنین !!!!
امروز مجانیه اینجا ...
پولدارا ازین حرکت ناراحت شدن و اعتراض کردن که چرا با ما اینجوری برخورد نکرده ای تا حالا؟
مدیر قنادی گفت: شما هم اگه مثل این آقا، تموم داراییتون رو، رو میز میذاشتین، جلوتون تعظیم میکردم.
برخی مواقع انسانها چیزهایی را میخرند که شاید هرگز از آن استفاده نکنند؛ اما دلیل آن چیست؟ دلیل آن فروشنده است!
او با استفاده از تکنیک بازاریابی حسی روی شما تأثیر میگذارد و شما را وادار به خرید میکند.
اما این تکنیکها چه چیزهایی هستند؟
1 اغلب انسانهای تصمیمات احساسی میگیرند
آنها بر اساس احساسات، نیازها و عواطف خود تصمیم میگیرند نه بر اساس منطق و فکر. وقتی شما دارید چیزی را میفروشید، باید سعی کنید روی احساسات طرف مقابل تأثیر بگذارید.
2 انسانها به دنبال ارزش هستند
ارزش کالای شما بستگی به چیزی دارد که میفروشید. شما باید ارزش کالای خود را به نحوی بیان کنید که مشتری بداند در قبال هزینهای که پرداخت میکند کالایی دریافت میکند که برای او منفعت زیادی دارد و هزینه بیجا پرداخت نکرده است.
3 برای آنهای مثال بزنید
انسانها موجوداتی اجتماعی هستند و علاقه زیادی به تأیید شدن دارند. در نتیجه هنگام فروش کالا استفاده از این موارد را فراموش نکنید: اعلام تعداد افرادی که این کالا را خریدهاند، نشان دادن نظر مشتریان و میزان رضایت آنها و …
4 شما نباید افراد را مجبور به کاری کنید
شما میتوانید افراد را ترغیب به خرید کنید، میتوانید احساس نیاز آنها را برانگیزید تا از شما خرید کنند، اما هرگز نباید آنها را مجبور کنید تا از شما خرید کنند چون با اینکار آنها نه تنها از شما خرید نمیکنند بلکه هرگز به فروشگاه شما باز نخواهند گشت.
5 مردم عاشق خرید کردن هستند
مردم علاقه خاصی دارند تا محصولات جدید را بخرند اما هرگز دوست ندارند فریب بخورند. پس به جای اینکه سعی کنید به آنها بفروشید سعی کنید آنها را راهنمایی کنید که آیا کالا برای آنها مفید است یا نه؟ با اینکار اعتماد آنها افزایش مییابد و فروش خودبهخود اتفاق میافتد.
6 مردم همیشه به دنبال چیزهای مشخصی هستند
عشق، سلامتی، راحتی، آرامش و شکوه چیزهایی هستند که اکثر مردم به دنبال آن هستند. پس سعی کنید هنگام فروش یکی از این موارد را به مشتری خود یادآوری کنید مثلاً بگویید با خرید این کالا همه عاشق شما میشوند یا با خرید این کالا شما میتوانید کارهای خود را خیلی راحتتر انجام دهید.
7 انسانها دوست دارند قبل از خرید ببینند، لمس کنند، بشنوند، مزه کنند یا بو کنند
برخی افراد هرگز از اینترنت خرید نمیکنند چون آنها نمیتوانند کالای مورد نظر خود را لمس کنند.
اول بررسی بعد سرمایه گذاری
ارزشمندترین سرمایه تان برای کسب پول عبارت است از سرمایه ذهنی و جسمی تان یا توان کسب درآمدتان
ممکن است اصلا ندانید که ارزشمندترین دارایی که دارید، مگر در حالتی که همین حالا ثروتمند باشید، توانایی تان برای کارکردن است. با حداکثر استفاده از توان کسب درآمدتان میتوانید سالی چندین میلیون تومان وارد زندگی تان کنید. با بکارگیری توان کسب درآمدتان درتولید کالا ها و خدمات ارزشمند میتوانید آنقدر پول ایجاد کنید که بتوانید هر چه در زندگیتان میخواهید داشته باشید.
درآمد امروزتان نشان میدهد تاکنون توان کسب درآمدتان را چقدر رشد داده اید.
اولین نتیجه قانون سرمایه میگوید:ارزشمندترین دارایی تان زمان تان است. تنها چیزی که برای فروش دارید زمان تان است.توان کسب درآمدتان تا حد زیادی بستگی به این دارد که چقدر زمان میگذارید و در این زمان چقدر از خودتان مایه میگذارید.ضعف در مدیریت زمان یکی از دلایل اصلی کارایی ضعیف و کم کاری در تمام صنایع است.همچنین مشکل اصلی مدیران و فروشندگان در هر رشته ای است.
دومی نتیجه قانون سرمایه میگوید : وقت و پول را میشود یا خرج کرد و یا سرمایه گذاری کرد.
پول و وقت تا اندازه ای قابل تبدیل به یکدیگر هستند.اگر خرج شان کنید برای همیشه از بین میروند و نمی توانید پسشان بگیرید.دراین صورت تبدیل به هزینه های هدر رفته یا هزینه های حرام شده زندگیتا ن میشوند.
از طرف دیگر میتوانید آن هارا سرمایگذاری کنید که در این صورت برایتان بازدهی میدهد که میتواند ادامه پیدا کند.اگر وقت و پول تان را برای کسب آگاهی و مهارت بیشتر سرمایه گذاری کنید،میتوانید ارزشتان را بالا ببرید با افزایش توانایی تان در جهت کسب نتایج برای خودتان و دیگران، توان کسب درآمدتان و پولی که نصیبتان میشود را افزایش میدهید که گاهی تاثیرش تا پایان دوره کارتان میماند. یکی از عاقلانه ترین کارهایی که میتوانید بکنید این است که هر ماه3درصد درآمدتان را برای رشد شخصی خودتان و کاریتان و همینطور برای بهتر شدن در مهم ترین کارهای تان سرمایه گذاری کنید.بیشترین سودی که میتوانید از پول ببرید این است که بخشی از وقت و پول تان را دوباره برروی توان تان برای کسب درآمد بیشتر سرمایه گذاری کنید.همه افراد موفق و ثروتمند این موضوع را فهمیده اند(حال دیر یا زود) و همه افراد فقیر و بدبخت هنوز در تلاش هستند که از آن سردربیاورند.
سومین نتیجه قانون سرمایه میگوید:یکی از بهترین زمینه های سرمایه گذاری وقت و پول تان است.
هدف برنامه ریزی راهبردی سازمانی این است که نسبت بازده سرمایه(roe)را افزایش بدهد.لازمه این کار سازمان دهی و بازسازمان دهی فعالیت های سازمانی است تا شرکت از سرمایه اش سود بیشتری به دست آورد.
سرمایه شخصی شما در زندگی کاری تان، دارایی ذهنی و عاطفی تان است.پس کارشما این است که از سرمایه انسانی تان بالا ترین بازده را بگیرید تا نسبت بازده انرژی،انرژی تا ن ا افزایش دهید.ببینید در شغل تان انجام کدام کارها با ارزش ترین استفاده از زمان تان است و وقت تان را هر چه بیشتر و بیشتر روی آن کارهای متمرکز کنید که بهترین فعالیت ها برای مهم ترین نتایج هستند. همیشه بدنبال روش هایی بگردید که نسبت بازده انژی تان را افزایش بدهد.
به خاطر باورهایی که دارند
افرادباوضع مالی ضعیف تصور میکنن
باید سخت کارکنند عرق بریزند تا بتونند یه لقمه نون دربییارند
این باوربخاطر محیطی که توش بزرگ شده
مثلاتوبچگی پدرشو میبینه که ازکله سحرتاشب کارمیکنه تا یه لقمه نون دربییاره
این باور براش ایجادمیشه که منم باید سخت کارکنم تا پول دربییارم
ولی افرادباوضع مالی خوب بخاطرباورهایی که ازبچگی بهشون ازطرف خانواده ومخیط زندگیشون القاشده
باورهای خوب درمورد پول وپولدارترشدن دارند
به همین دلیل که راحت پول درمییارند
این داستان برای شما آشنا نیست؟
یک روز از یک هیزم شکنی که هر روز سخت کار میکرد پرسیدند : «آیا تــبَری که از آن استفاده میکنی را تیز کرده ای؟» هیزم شکن که سخت مشغول بریدن چوب ها بود پاسخ داد : «خیر… من آنقدر سَرم شلوغ هست که فرصت این کارها را ندارم»
این سوالات چطور؟ تا حالا به ذهن تان خطور کرده؟
چرا افراد ثروتمند دنیا، تحصیلات کمی دارند؟
چرا بعضی افراد بااینکه زیاد کار میکنند، پولدار نمیشوند دارند؟
چرا بعضی افراد موفق میشوند؟ بعضی دیگر خیر؟
این سوالات، شاید به ذهن هرکسی خطور نکند.
اگر شما راجع به پاسخ آنها فکر میکنید، تصور نکنید همه برای پیدا کردن پاسخ این سوالات تقلا میکنند… فقط افراد معدودی هستند که برایشان مهم است پاسخ این سوالات را بدانند.
بالغ بر 80% مردمی که اطرافتان میبینید، آنقدر مشغولِ شکستنِ هیزم هایشان با تبـَرِ کـُند هستند که فرصت فکر کردن به تیزکردنِ تَبرشان ندارند.
اما، افــرادِ خاصّی هستند که برایشان مهم است بدانند چرا ثروتمندترین افراد دنیا کارنامه تحصیلی موفقی نداشتند؟ و یا چرا بعضی افراد با اینکه سخت کار میکنند، اما هیچوقت پولدار نمیشوند و درجا میزنند و اصلا چرا بعضی افراد موفق میشوند؟
اگر شما هم اکنون درحال مطالعه این خط هستید، یعنی آنقدر کنجکاو هستید که بدنبال پاسخ این سوالات باشید، شما به دسته افــراد عــــام تعلق ندارد. شما متفاوت هستید.
و اما پاسخ سوالات
خیلی ساده افراد موفق به طور پیوسته در حال یادگیری هستند.
بله، افراد موفق و ثروتمندی که میبینید، به طور پیوسته در حال آموزش و یادگیری خارج از مدرسه هستند. آنها یادگیری را فقط در مدرسه و کلاس نمیدانند. هرکسی و هرچیزی را یک معلم میدانند تا درس بگیرند.
یاعلی
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
یاعلی
چند روز پیش، خانم جین لیو؛ رئیس شرکت "دیدی چوشینگ" که مالک بزرگترین پلتفرم رزرو آنلاین تاکسی در چین می باشد، اعلام کرد شرکتش به زودی عملیات شرکت "آبِر Uber" آمریکا در چین را تصاحب خواهد کرد. طبق گزارش ها این تلفیق به معنی شکل گیری شرکتی به بزرگی 35 میلیارد دلار می باشد!
یادآوری جمله معروف جک ما؛ موسس علی بابا بجاست:
eBay may Be a shark in the ocean, but I am a crocodile in the Yangtze river!”
شرکت "ای بی" ممکن است در اقیانوس یک نهنگ باشد، اما من یک کروکدیل در رودخانه یانگ تسه چین هستم!
"خانم لیو؛ که دختر آقای لیو چوآنژی موسس شرکت لنوو Lenovo می باشد، تا سال 2012 به مدت 12 سال با بانک سرمایه گذاری گلدمن سَکس همکاری کرد که در سال های آخر به عنوان مدیرعامل بخش آسیا فعالیت می کرد. پس از آن در ماه جولای 2014 به عنوان مدیرارشد اجرایی عملیات شرکت "دیدی دَچ" مشغول فعالیت شد و سپس این شرکت را با رقیب اصلیش یعنی "کوآیدی دَچ" تلفیق کرد که حاصل آن؛ پلتفرم تاکسی موبایل به نام "دیدی کوآیدی" شد که بعدا به "دیدی چوشینگ" در سال 2015 تغییر نام داد.
سامانه دیدی با بیش از 100 میلیون نفر کاربر و با 1.5 میلیون راننده و حضور در 300 شهر چین؛ روزانه 3 میلیون نفر را جابجا می کند!
"شرکت فست کمپانی، خانم لیو را به عنوان یکی از خلاق ترین افراد جهان در کار و کسب انتخاب کرد.همچنین مجله معتبر فورچون خانم جین را در لیست قدرتمندترین زنان دنیا و جزء 25 زن تاجر اثرگذار بازار چین اعلام کرد. از سوی دیگر، مجله کارآفرینی چین، خانم جین را در سال های 2013 و 2015 از رهبران عالی کار و کسب اعلام کرد."
نکات کلیدی خانم لیو برای اداره کردن یک شرکت برجسته و تاپ
1 رقابت را در آغوش بگیرید!
رقابت شما را قویتر می کند. ما عاشق رقابتیم چرا که این ما را متمرکزتر می کند.
زمانی که لیو دو غول بازار یعنی دیدی و کوآیدی را علیه آبر تلفیق کرد، موفق به جذب سرمایه گذاری هایی از سوی علی بابا، تِن سِنت، و اَپل گردید.
"لیو به شرکت دیدی چوشینگ کمک کرد تا یک سرمایه گذاری 1 میلیارد دلاری از شرکت اَپل دریافت کند."
"لیو تبلیغات منفی آبر علیه شرکت خود را "با نمک" می نامید!
2 تمرکزتان روی آینده را حفظ کنید!
متمرکز ماندن روی ماموریت شرکت بسیار مهم است. وقتی در رقابت هستید، شما در بازی موانع قرار دارید که فقط به تمرکز نیاز است. نه به پشت سر و نه به بغل خود نگاه کنید بلکه فقط نگاهتان را به جلو و چیزی که می خواهید بدست آورید متمرکز کنید.
3 علاقه ها و منافع شرکت و کارکنان را با یکدیگر هم تراز کنید!
شرکت های موفق، میان اهداف شرکت با اهداف کارکنان ارتباط ایجاد می کنند. اگر یک چیز باشد که من فراگرفته ام این است که چگونه می توان میان علاقمندی و منافع شخصی و شرکتی توازن و تراز ایجاد کنم. به عنوان مثال، در شرکت دیدی ماموریت ما این است که خدماتی راحت، مناسب و مقرون به صرفه ارائه کنیم. چگونه این را به هر کارمند ارتباط می دهیم؟ با ایجاد فضایی که در آن هر کارمند کارکردن را نوعی تفریح و معنا دار می بیند.
در اینجا مناسب است به سخن حکیمانه کنفسیوس اشاره کنیم:
"Choose a job you love, and you will never have to work a day in your life."
"شغلی را انتخاب کن که عاشقش هستی تا اینکه هرگز مجبور نباشی حتی یک روز در عمرت کار کنی!"
چرا؟
چون دیگه اون کار نیست بلکه تماما تفریحه!
4 شما یک پوست کلفت لازم دارید!
در بازار کار و کسب جهانی، سکسکه ها؛ دست اندازها و بالا و پایین شدن ها چه درحرفه و چه در امور فردی زیاد است! شما به یک دل قوی نیاز دارید تا همه چیز را ببلعید!
١-جدي نگرفتن كار
٢-شك کردن به کار نتورک و شرکت
٣-نتورک را راه سريع پولدار شدن میدانن
٤-وقت براي آموزش نميگذارند
٥-تمركز ندارند
٦-فقدان ديد به آینده نتورک
٧-نداشتن مهارت پرزنت و فروش
٨-نداشتن بينش(نگرش درست)
1-افراد ثروتمند در مورد هر چیزی از خود سؤال می پرسند.
یکی از نکات کلیدی در فرآیند تولید ثروت بهرهمندی از تفکر پرسشگرانه است. انسانهای ثروتمند در مورد هر چیزی سوال می پرسند. چگونه میتوانم به آنجا برسم؟ چگونه میتوانم در این کار موفق شوم؟ چگونه میتوانم روزی ... تومان درآمد داشته باشم؟
یادتان باشد پرسشهای شما نباید با چرا شروع شود. باید با چگونه شروع شود.
2- انسانهای ثروتمند در آینده زندگی میکنند.
انسانهای پولدار نسبت به اطرافیان خود تنها یک چیز را متفاوت انجام میدهند و آن هم پیشبینی روندهای آینده است. استیو جابز این نکته را در زندگی روزانهی خود به نمایش گذاشت و تأثیر این پیشبینی را میتوان در پلت فرم اغلب محصولات نوع آورانه ی اپل مشاهده کرد. وقتی در مورد تولید ثروت صحبت میکنیم، بهترین عادتی که باید هر روز آن را تمرین کنیم، پیشبینی فرصتها و نیازهای آینده است.
3-انسانهای ثروتمند ورزش می کنند.
شایعترین دلیل برای ورزش نکردن، نداشتن وقت کافی ست. افراد ثروتمند با اینکه وقت کمتری نسبت به افراد عادی دارند اما بهانه نمیآورند و همیشه ورزش را در برنامهی روزانهی خود قرار میدهند. چون آنها میدانند که سلامت جسمی و روحی بزرگترین دارایی آنهاست.
4-افراد ثروتمند رژیم غذایی سالمیدارند و از غذاهای سالم و مقوی استفاده میکنند.
افراد ثروتمند عاشق خود و زندگی هستند. آنها به رژیم غذایی که می خورند اهمیت زیادی می دهند تا وجودی سالم و شاداب و جوان و عمری طولانی داشته باشند.
5-انسانهای ثروتمند با حداقل امکانات زندگی میکنند
وارن بافت می گوید: اگر چیزهایی را بخرید که به آنها نیاز ندارید، به زودی چیزهایی را خواهید فروخت که به آنها نیاز دارید. منظور از اینکه انسانهای ثروتمند با حداقل امکانات زندگی میکنند این نیست که این افراد در یک خانهی کوچک بدون برق زندگی میکنند. منظور این است که این افراد تمایلی به افراطگرایی در زندگی، ولخرجی و خرید لوازم لوکس بدرد نخور ندارند.
6-افراد ثروتمند هر روز کتابهایی در زمینهی رشد و توسعهی فردی مطالعه میکنند.
از طریق مطالعهی کتب مختلف میتوانیم چیزهای زیادی در مورد راههای موفقیت، قدرت انسان و سبکهای زندگی بیاموزیم. اکثر ثروتمندان و انسانهای موفق جهان بطور متوسط روزی نیم ساعت مطالعه می کنند. انسانهای فقیر میگویند که از مطالعهی کتب مختلف لذت نمیبرند و یا اینکه وقتی برای این کار ندارند. آنها به سادگی منبعی غنی از دانش و اطلاعات بکر را از دست میدهند.
7-انسانهای ثروتمند هر روز چیز جدیدی می آموزند.
افراد ثروتمند به صورت آگاهانه و از روی عمد هر روز به دنبال یاد گرفتن چیزی جدید و افزودن بر دانش و مهارتهای خود هستند. با یادگیری اینکه چطور مردم این کرهی خاکی عمل میکنند، به چه چیزهایی نیاز دارند و چه فرصتهایی برای پول دار شدن وجود دارد، می توانید خیلی زودتر به جایی که می خواهید برسید.
8-افراد ثروتمند قدردانی خود را نشان میدهند.
قدردانی و شکرگزاری تنها ابزاری قوی برای ثروتمندان نیست، بلکه عادتی مفید و بزرگ است که هر کس باید در زندگی خود و به صورت روزانه آن را تمرین کند. ابراز قدردانی و شکرگزاری بابت نعمتها راهی مناسب برای حفظ و تقویت مثبت اندیشی است. علاوه بر شکرگزاری، افراد ثروتمند عادت دارند که از دیگران بخاطر کارهایشان تشکر کنند.
9-انسانهای ثروتمند از تلویزیون و رسانههای اجتماعی دوری میکنند.
75 درصد ثروتمندان جهان روزانه کمتر از یک ساعت از وقت خود را صرف تماشای برنامههای تلویزیونی میکنند. برنامههای تلویزیونی، مسابقات ورزشی، سریالها ، چت کردن در شبکه های اجتماعی همگی ابزارهایی مدرن و امروزی هستند که ذهن ما را از واقعیات زندگی منحرف می سازند. این زمان های ارزشمند زندگیتان را می توانید صرف پیدا کردن راهی برای تولید ثروت و موفقیت کنید.
10-افراد ثروتمند صبح زود از خواب بیدار میشوند
زود بیدار شدن به این معنی نیست که سریع صبحانه بخوریم و با عجله برای رفتن به محل کار از خانه خارج شویم. بلکه قبل از شروع کارهای روزانهی خود وقت کافی برای تفکر، برنامهریزی و سازماندهی کارهای روزانه و آرزوها و اهداف آینده داشته باشیم.
11-افراد ثروتمند هر روز با افراد جدیدی آشنا می شوند.
مطالعات اخیر نشان داده است که اکثر مردم از صحبت در مقابل جمع میترسند. با این حال ، ثروتمندان از طریق ملاقات و یا مکالمات ساده با افراد جدید بر این ترس غلبه میکنند. تمرین این عادت به صورت روزانه موجب اعتماد به نفس لازم برای سخنرانی در مقابل گروههای بزرگتر میشود.
12-انسانهای ثروتمند برنامه ریزی می کنند.
بیش از ۸۰ درصد افراد ثروتمند علاوه بر اینکه اهداف بلند مدت خود را می نویسند. یک لیست روزانه برای انجام کارهای خود نیز دارند. و نه تنها ثروتمندان لیست وظایف و مسئولیتهای روزانهی خود را با دقت مینویسند، بلکه با دقت تمام آن را دنبال میکنند.
13-افراد ثروتمند کارهای خود را سادهسازی میکنند
انسانهای ثروتمند بجای تصمیمهای کوچک و کم اهمیت روزانه مانند اینکه چه بپوشم و برای ناهار چه بخورم، کارهایشان را سادهسازی میکنند تا قادر باشند به کارهای مهمترشان برسند و روی آنها تمرکز کنند.
جواب اين سوال بسيار مهم است. چون نه تنها نشان مي دهد كه چرا فقرا كمتر به آينده فكر مي كنند، بلكه دليل اصلي ماندگاري فقرا در دام فقر نيز تا حدودي به اين موضوع وابسته است.
جواب اين سوال در كتاب Poor Economics يا اقتصاد فقير به شرح زير بيان شده است.
كتاب به اين داستان اشاره مي كند كه بسياري از فقراي صحرا يا كنيا در آفريقا، مي توانند باپرداخت تنها ١٠ دلار، "پشه بند" خريداري كنند و شبها فرزندانشان از گزند مالاريا، در امان باشند. ولي عده كمي از مردم حاضر به پرداخت اين مي شدند! حتي در مقطعي اين پشه بند ها به صورت رايگان در اختيار فقرا قرار مي گرفت. ولي باز برخي، اينها را براي استفاده هاي متفرقة تهيه مي كردند و نه استفاده بابت جلوگيري از گزند پشه مالاريا..!
مساله خيلي ساده است؛
"..فقرا به قدري درگير مشكلات امروزشان هستند، كه ذهن آنها ديگر ظرفيتي براي انديشيدن به آينده ندارد..."
دقيقا مثل برخي ضرب المثل ها"... طرف شيش اش گروه هشت اش است.."
تا زماني كه نتوانيم حداقل حاشيه امنيت را از نظر " درآمد" و " مهارت" و "شغل" براي جامعه فقير ايجاد كنيم، اين امكان وجود دارد كه حتي منابع كمكي، فقط صرف مشكلات موجود فقر شود و فقير(فقرا) در دام فقر باقي بمانند.
براي خروج از دام فقر، يك نيروي بيروني مي تواند با انرژي مضاعف، دام و چرخه منفي فقر را (حتي به صورت مقطعي) بشكند و فرصتي براي آموزش، كسب مهارت و سرمايه گذاري براي آينده فراهم كند.
ابراهيم نژاد
در شهری توریستی در گوشه ای از دنیا درست هنگامی که همه در یک بدهکاری بسر می برند..و هر کدام برمبنای اعتبارشان زندگی را گذران می کنند و پولی در بساط هیچکس نیست، ناگهان، یک توریست بسیار ثروتمندی وارد شهر می شود.
او وارد تنها هتلی که در این شهر ساحلی است می شود، اسکناس 100 یوروئی را روی پیشخوان هتل می گذارد و برای بازدید اتاق هتل و انتخاب آن به طبقه بالا می رود.
صاحب هتل اسکناس 100 یوروئی را برمی دارد و در این فاصله می رود و بدهی خودش را به قصاب می پردازد. قصاب اسکناس 100 یوروئی را برمی دارد و با عجله سراغ دامداری می رود و بدهی خود را به او می پردازد.
دامدار، اسکناس 100 یوروئی را با شتاب برای پرداخت بدهی اش به تامین کننده خوراک دام که از او برای گوسفندانش یونجه و جو خرید کرده می دهد.
یونجه فروش برای پرداخت بدهی خود، اسکناس 100 یوروئی را با شتاب به شهرداری می برد و بابت عوارض ساخت و سازی که انجام داده به شهرداری می پردازد.
حسابدار شهرداری اسکناس را با شتاب به هتل می آورد. زیرا شهرداری به صاحب هتل بدهکار بود و هنگامی که چند کارمند و بازرس از پایتخت به شهرداری این شهر آمده بودند یک شب در این هتل اقامت کرده بودند.
حالا دوباره هتل دار اسکناس را روی پیشخوان خود دارد. در این هنگام توریست ثروتمند پس از بازدید اتاق های هتل برمی گردد و اسکناس 100 یوروئی خود را برمی دارد و می گوید از اتاق ها خوشش نیامد و شهر را ترک می کند.
در این پروسه هیچکس صاحب پول نشده است. ولی به هر حال همه شهروندان در این هنگام به هم بدهی ندارند همه بدهی هایشان را پرداخته و تسویه حساب کرده اند و … این است تعریف ساده اقتصاد.
به همین دلیل است که می گویند انباشتن ثروت مجاز نیست آن را باید به کار بگیری تا همه چرخ های اقتصاد به گردش درآید و همه اجتماع از گردش پول بهره ببرند.
خانواده ای كه مي خواست خودكفا باشد يك گاو شيرده خريد و به آپارتمان خود برد. اين كار خردمندانه نبود. چون آدم عاقل براي روزي دو ليتر شيرگاوي نمي خرد كه 50 ليتر شير درحالي بدهد كه براي 48 ليتر شيراضافي هيچ بازاري در اختيار ولي ندارد داستان به همين جا ختم نمي شود.
مدتي بعد از آن گاو بيمار مي شود و به ناگزير دامپزشكي به بالينش مي آورند كه دليل بيماري را تنهايي گاو تشخيص مي دهد و سفارش مي كند براي نجات وي از مرگ چند گاو ديگر هم خريداري كنند و به آپارتمان بياورند. این کار انجام می شود و گاو اولي به طور موقت بهبود مي يابد.
ولي خانواده با مشكلات روزافزوني روبه رو مي شود. هزينه گزاف تغذيه گاوها، بي مشتري ماندن شيری که تولید می شد و آلودگي شديدی که تولید می کردند (منزل سابق، گاوداری فعلی)، خانواده را به شدت دچار بحران مي كند و در معرض نابودي قرار مي دهد.
داستان صنعت در ايران همانند همين مثال است. کارخانه/صنعتی در ایران کلنگ می خورد (گاو اول)، سپس آن صنعت/کارخانه دچار عارضه می شود. صدها كارخانه و كارگاه جانبی دیگر ايجاد مي شود تا کارخانه از تنهايي و بيماري خارج شود و از مرگ رهايي يابد. نتيجه كار در كوتاه مدت ثمربخش است. ولی در بلندمدت دوباره آن صنعت به مشکل برمی خورد و در ضمن تبعات آن گریبانگیر جامعه می شود.
تحلیل راهبردی:
به هر دلیلی ممکن است ما در سرمایه گذاری اولیه مان اشتباه کنیم. البته بدیهی است که این همه دانش مدیریت و سرمایه گذاری وجود دارد که بتواند به ما کمک کند که تصمیمات درست بگیریم و سرمایه گذاری هوشمندانه کنیم. انسان های موفق و ناموفق هر دو اشتباه می کنند تفاوت از آن جایی آغاز می شود که یکی درگیر پدیده ای می شود به نام تشدید تعهدات و دومی خطا را می پذیرد و برمی گردد.
پدیده تشدید تعهدات (escalation of commitment) سابقه ای 40 ساله در دانش سرمایه گذاری و مدیریت دارد و ساده شده اش این است: ما زمانی یک تصمیم می گیریم و از طریق تخصیص زمان، توان، اعتبار، پول به آن تصمیم متعهد می شویم. بعدا آن تصمیم به خوبی آنچه فکر می کردیم جلو نمی رود. به جای آن که آن تصمیم را اصلاح کنیم، زمان، توان و اعتبار و یا پول بیشتری به آن تخصیص می دهیم و بهمین خاطر می گویند تشدید تعهدات که اگر بخواهیم درست تر ترجمه اش کنیم می شود تشدید غیرمنطقی تعهدات.
اولین مقاله ای که در این زمینه نوشته شده یک عبارت زیبا را در عنوان مقاله خود آورده: تا زانو در گل (باتلاق)! به نظر من همین عنوان برای راهنمایی ما کفایت می کند. از این پس اگر به هر علتی سخت تان بود که از تصمیم قبلی تان برگردید، از خودتان فقط یک سوال بپرسید: اینکه من تا زانو در گل هستم بدان معنا است که باید تا گلو هم بروم زیر گل یا باید برگردم و خودم را نجات بدهم؟
نکته پایانی: برای منزل تان گاو نخرید! اگر خریدید هر زمان که احساس کردید تصمیم تان اشتباه است، به جای آن که گاوهای بیشتری بخرید، گاو اول را بفروشید حتی اگر زیان کردید یا اعتبارتان را از دست دادید بهتر است از اینکه زیان های خود را بیشتر کنید. خرید و فروش و نگهداری گاو را به افراد حرفه ای آن بسپارید.
تحلیل راهبردی از شبکه استراتژیست بر گزیده ای از نوشته دکتر ساسانی
نگویید نمیتوانم ازپس اینکار برآیم
بگویید من چگونه می توانم از پس اینکار برآیم؟
رابرت کیوساکی
در این سامانه شما دوستان می توانید به راحتی درآمد زایی کنید این سامانه از چند سایت که هر کدام هدف های خاصی را دنبال می کنند تشکیل شده است.
درضمن اگر شما در این سامانه یک حساب کاربری درست کنید می توانید با همین حساب کاربری به بقیه ی سایت های سامانه میترا دسترسی داشته باشید واحتیاج نیست که در هر کدام از این سایتها دوباره ثبت نام کنید(ثبت نام در یکی از سایتها می توانید به کل سامانه دسترسی داشته باشید)
حالا در مورد هریک از سایتها توضیح مختصری می دهم تا شما دوستان زیاد سر در گم نشوید وبنابر علاقه ی خود در هر کدم از سایتها این سامانه شروع کنید به درآمد زایی
سایت میترا نت:امکان همکاری در نمایش تبلیغ در وب سایت شما و کسب درآمد،پرداخت تا 1000 ریال برای هرکلیک واقعی و موفق،گزارش آماری دقیق ازتعداد کلیک ها در روز
سایت میترا رنک:افزایش تعداد ورودی گوگل وب سایت،افزایش بازدید واقعی وب سایت و وبلاگ،افزایش لایک فیس بوک فن پیچ شما(درآمد زایی از طریق فیس بوک)همکاری در انجام بازدید کلیک ها و کسب درآمد
سایت میترا دیزاین:عرضه وب سایت های آماده با امکانات متنوع و قیمت های اقتصادی،این سایت بیشتر در زمینه ی طراحی سایت می باشد برای کسانی که می خواهند سایت داشته باشند با قیمت مناسب و خیلی شیک
سایت مجله اینترنتی میترا:شما می توانید در این سایت مقاله مجله خود را با موضوعات مختلف در سایت بگذارید و با بازدید دیگران از مجله های شما درآمد کسب کنید وهم چنین مقالات و مجله های دیگران را مطالعه و بابت مطالعه مطالب دیگران درآمد کسب کنید.
سایت دستیار رایگان و هوشمند مدیران وب سایت:دراین سایت شما دوستان فایل های خود را به اشتراک می گذارید و با دانلود فایل شما اعم از(ورد،تصویری،عکس و غیره...)درآمد کسب کنید.
سایت میترا گت:در این سایت شما می توانید یک درگاه پرداخت شخصی آنلاین برای خود ایجاد کنید و مشتریان شما از این طریق پول را به حساب شما واریز کنند وهم چنین می توانید فروشگاه شارژ راه اندازی کنید و از طریق فروش شارژ درآمد زایی کنید،سرور مجازی و اف تی پی هم می توانید از سایت خریداری کنیدو یا به دیگران بفروشید و پورسانت دریافت کنید
سایت همینو:جامع ترین مجله اختصاصی معماری و عمران و شهرسازی ایران می باشد این سایت بیشتر بدرد دانشجوها و فارغ التحصیلان رشته های مورد اشاره می خورد وراه کسب درآمد از این سایت به این صورت می باشد که باید مقاله ها و مجله های خود را در زمینه ی معماری و عمران را درسایت قرار بدید وبا دانلود مقاله ها و مجله های شما درآمد زایی کنید هم چنین می توانید با مطالعه و دریافت مقاله های دیگران نیز درآمد کسب کنید
خوب اگر می خواهید شروع به درآمد زایی کنید از طریق سامانه های میترا(دراین سایت بیشتر کارها به عهده ی کامپیوتر می باشد وفقط شما کار نظارت را انجام می دهید)به لینک زیر بروید
باز تکرار می کنم ثبت نام در یکی از سایتهای میترا به دیگر سایتها با همان نام کاربری و رمز دسترسی دارید و نیازی نیست در هر سایتی دوباره ثبت نام کنید
ثبت نام در سامانه های درآمد زایی میترا
1:قانون رهبری:
اول بودن بهتر از برتر بودن است.
2:قانون طبقه:
اگر در یک طبقه نمی توانید اول باشید،طبقه دیگری درست کنید.
3:قانون ذهن:
وارد شدن به دنیای ذهن مشتریان بهتر از ورود به بازار است.
4:قانون تصورات:
بازاریابی جنگ محصولات نیست،جنگ تصورات است.
5:قانون توجه:
اثرگذارترین مفهوم در بازاریابی،داشتن کلمه ای در ذهن مشتریان است.
6:قانون انحصار:
دو شرکت نمی توانند یک کلمه مشترک در ذهن مشتری داشته باشند.
7:قانون نردبان:
استراتژی مورد استفاده شما،به پله ای بستگی دارد که در نردبان روی آن ایستاده اید.
8:قانون مسابقه دو نفره:
در بلند مدت هر بازاری به محل مسابقه دو اسب تبدیل می شود.
9:قانون عکس:
اگر هدفتان جایگاه دوم است،استراتژی شما را رهبر بازار تعیین می کند.
10:قانون تقسیم:
در طول زمان مقوله تقسیم،و به دو یا چند مقوله تبدیل می شود.
11:قانون چشم انداز:
آثار بازاریابی در گستره زمان نمایان می شود.
12:قانون توسعه خط:
فشار غیر قابل مقاومتي برای توسعه محصولات با نام تجاری پیشین وجود دارد.
13:قانون قربانی:
برای به دست آوردن چیزی،به ناچار باید چیز دیگری را از دست بدهید.
14:قانون ویژگی ها:
در برابر هر ویژگی،یک ویژگی اثر گذار دیگر وجود دارد.
15:قانون صداقت:
هنگامی که شما امتیاز منفی را می پذیرید،مشتری یک امتیاز مثبت به شما می دهد.
16:قانون حرکت جسورانه:
در هر موقعیت،تنها یک حرکت نتیجه غایی را تعیین می کند.
17:قانون غیر قابل پیش بینی بودن:
اگر نتوانید برنامه رقبای خود را بنویسید،نمی توانید آینده را پیش بینی کنید.
18:قانون موفقیت:
موفقیت معمولا غرور می آفریند و غرور به شکست می انجامد.
19:قانون شکست:
باید در انتظار شکست بود و آن را پذیرفت.
20:قانون سر و صدا:
شرایط در بیشتر موارد بر عکس چیزی است که در مطبوعات درج می شود.
21:قانون شدت:
برنامه های موفق مبتنی بر مد نیستند،بلکه بر پایه روند ها تنظیم می شوند.
22:قانون منابع:
بدون پول کافی هیچ ایده ای به نتیجه نمی رسد.
1. شما خیلی ریزبین هستید.
2. روی اشتباهات آنها تمرکز میکنید.
3. ایدههای آنها را نادیده میگیرید.
4. جلسههای بیهدف تشکیل میدهید.
5. قولهای توخالی میدهید.
6. روی حرفتان نمیایستید.
7. موفقیتهای آنها را نادیده میگیرید.
8. کاری که برای آنها تعیین میکنید خیلی بیشتر از توان یک نیروی کاری است و از آنها توقع زیادی دارید.
9. به برخی نیروهای خود بیشازحد بها میدهید.
ﻫﺮ ﮐﺴﺐ ﻭ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺑﺎ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﯾﮏ ﺳﺮﯼ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﻭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺮﺧﯽ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﭘﻮﻝ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﮐﺴﺐ ﮐﻨﯿﺪ. ﻫﻤﻪ ﮐﺴﺐ ﻭ ﮐﺎﺭ ﻫﺎﯼ ﻣﻮﻓﻖ ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﻼ ﻧﮑﻨﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﭘﺮﺩﻩ ﺍﺯ ﺭﻣﻮﺯ ﭘﻮﻝ ﺩﺭﺁﻣﺮﺩﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺩﺍﺭﻡ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﯾﻞ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﺁﺷﻨﺎ ﺷﻮﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺭﺍ ﺗﺎ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺑﺨﻮﺍﻧﯿﺪ:
1 - ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻗﺪﻡ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﯿﺪ! ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺎﻻ ﯾﺎ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺑﺎ ﮐﯿﻔﯿﺘﯽ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
2 - ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻭﻟﻮﯾﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﯿﺪ! ﺑﺎﯾﺪ ﺳﻌﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﺍﺣﺘﯿﺎﺟﺎﺕ ﻭ ﻧﯿﺎﺯ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ، ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﭙﻮﻧﺪﺩ، ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺍﯾﻨﺪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻭ ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﯼ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﭘﯿﻮﺳﺖ!
3 - ﺷﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﯾﮏ ﮐﺎﻻ ﯾﺎ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ! ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭘﻮﻝ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺟﯿﺐ ﺑﺰﻧﯿﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺷﺪ. ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﯿﺪ. ﺷﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﺍﻧﺤﺼﺎﺭﯼ ﺑﺮ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﯾﮏ ﮐﺎﻻ ﯾﺎ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ. ﺍﯾﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﮐﺲ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﺘﻮﺍﻧﺪ ﺁﻧﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ!
4- ﭘﻮﻝ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭘﻮﻝ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ! ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭘﻮﻝ ﺩﺭﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﻮﻝ ﺧﺮﺝ ﮐﻨﯿﺪ (ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺒﻠﯿﻐﺎﺕ، ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ، ﺗﻮﺳﻌﻪ ﮐﺎﺭ، ﻣﮑﺎﻥ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻭ… ﺑﺎﯾﺪ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﮐﻨﯿﺪ.) ﺗﺎ ﭘﻮﻝ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﯾﺪ! ﺑﺪﻭﻥ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﺩﺭ ﮐﺴﺐ ﻭ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺑﺎﻻﯾﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ. ﺍﮔﺮ ﺑﺬﺭ ﮐﺎﻓﯽ ﻧﮑﺎﺭﯾﺪ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﮐﺎﻓﯽ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﺪ ﺩﺍﺷﺖ.
5- ﺑﺮ ﺳﻮﺩﺁﻭﺭﯼ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﮐﻨﯿﺪ! ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﮐﺴﺐ ﻭ ﮐﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺷﻤﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﻫﺴﺘﯿﺪ. ﺁﻧﻬﺎ ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﺪ! ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﻫﺎﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺎﺩﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺗﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ… ﺁﻧﻬﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽ ﻓﺮﻭﺷﯿﺪ ﻣﯽ ﺧﺮﻧﺪ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﻪ ﺷﺮﻃﯽ ﮐﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﻨﺪ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺧﺮﯾﺪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻣﻨﻔﻌﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﻧﺼﯿﺐ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.
6- ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﻋﺮﺿﻪ ﮐﻨﯿﺪ! ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﮐﺎﻻ ﯾﺎ ﺧﺪﻣﺎﺗﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻣﺸﺘﺮﯼ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﺪ ﭘﻮﻟﯽ ﺑﺪﺳﺖ ﻧﻤﯽ ﺁﻭﺭﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﮐﺎﻻ ﯾﺎ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﻮﻉ ﺗﺒﻠﯿﻐﺎﺕ ﺍﺳﺖ. ﺍﮔﺮ ﺑﺘﻮﺍﻧﯿﺪ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ، ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ، ﮐﺎﺗﺎﻟﻮﮒ ﻫﺎﯼ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﻭ… ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﯿﺪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﮐﺎﻻ ﻭ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ. ﻭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﻨﺮ ﺷﻤﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﯿﺪ ﮐﺎﻻ ﯾﺎ ﺧﺪﻣﺎﺗﯽ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺑﻔﺮﻭﺷﯿﺪ. ﺍﮔﺮ ﮔﺎﻻﯼ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻭ ﺑﺎ ﮐﯿﻔﯿﺘﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﻫﺎﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﺤﻮ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﻨﯿﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻗﻮﯼ ﺗﺮﯼ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ، ﺍﻣﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﯾﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺗﺮﻏﯿﺐ ﮐﻨﯿﺪ ﺍﺯ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ ﮐﻨﻨﺪ.
7- ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ! ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻨﻨﺪ، ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﮐﻨﻨﺪ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺻﺎﺩﻗﯽ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﮐﺎﻻ ﯾﺎ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺑﺎ ﮐﯿﻔﯿﺘﯽ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ. ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻗﻮﻝ ﺩﻫﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ ﭘﻮﻝ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺩﺍﺩ. ﺷﺎﯾﺪ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﺪ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﮐﺎﻻ ﻭ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺷﻤﺎ ﺳﻮﺀ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﯿﻦ ﻣﺸﮑﻼﺗﯽ ﻫﻢ ﺭﺍﻩ ﺣﻠﯽ ﻫﺴﺖ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﭘﻮﻝ ﻣﺒﻠﻐﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﮐﺎﺭﻣﺰﺩ ﮐﺴﺮ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻼﻫﺒﺮﺩﺍﺭﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﺻﺮﻓﻪ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻭ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺍﯾﻦ ﺿﻤﺎﻧﺖ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺷﻤﺎ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺳﺮ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺍﺭﺯﺩ!
8- ﺷﻤﺎ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﺩﺍﺭﯾﺪ! ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﮐﻤﮏ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ، ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎﯼ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﺍﯼ، ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺏ ﻫﺎ ﻭ ﺩﻻﻝ ﻫﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ. ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﻓﺮﻭﺵ ﺑﺎﻻﯾﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ. ﺩﻻﻝ ﻫﺎ ﻓﺮﻭﺵ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺍﺭﻣﻐﺎﻥ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﺳﺖ ﯾﺎﺑﯿﺪ. ﺩﻻﻝ ﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺏ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺩﺳﺘﺮﺳﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺩﻻﻟﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﭼﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ؟ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ: «ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺧﺮﺳﻨﺪ ﺷﻤﺎ!»
9- 30 ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺯ ﺳﻮﺩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺭ ﮐﺴﺐ ﻭ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﮐﻨﯿﺪ. ﺍﺯ ﭘﻮﻟﯽ ﮐﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺒﻠﯿﻐﺎﺕ، ﭼﺎﭖ ﮐﺎﺗﺎﻟﻮﮒ، ﺗﻘﻮﯾﺖ ﻭﺏ ﺳﺎﯾﺖ، ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺎﻻ ﯾﺎ ﺧﺪﻣﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﺭﺍﺿﯽ ﺗﺮ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺗﺮ ﮐﻨﺪ! ﻭ… ﺑﺎﯾﺪ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﮐﻨﯿﺪ. ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﺩﺭ ﮐﺴﺐ ﻭ ﮐﺎﺭ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﮐﻞ ﭘﻮﻝ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﮐﻤﮏ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﮐﺴﺐ ﻭ ﮐﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﭼﻨﺪ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺭﺷﺪ ﻭ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺵ ﻋﻤﻞ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﺧﺴﺎﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﺮﺝ ﺩﻫﯿﺪ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﺪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺑﺎﻻﯾﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ!
10 - ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺑﺎﺯ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﯿﺪ! ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﭘﯿﺸﺮﻭ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻣﺪ ﻧﻈﺮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ