| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
انسان های موثر چه عادت هایی دارند
با استفاده از یافته های کتاب هفت عادت مردمان موثر نوشته استفان کاوی به این سوال پاسخ می دهیم:
آدم هایی که در زندگی و جامعه تاثیر گذار هستند هفت عادت مهم رفتاری را در خود ایجاد کرده اند که این عادت ها روزانه آنها را به سمت اهداف شان پیش می برند
1 آنها می دانند از زندگی شان چه چیزی می خواهند جهت گیری روشنی دارند و اهداف خود را به روشنی و وضوح تعیین کرده اند.
2 آنها منابع، انرژی و امکانات خود را براساس اولویت های زندگی به کار می گیرند زندگی براساس اولویت ها عادت همیشگی آنهاست.
3 آنها در قبال خود، خانواده، محیط کار و جامعه ای که در آن زندگی می کنند فوق العاده مسئولیت پذیر هستند و مسئولیت پذیری خود را نه در شعار بلکه در عمل اثبات می کنند.
4 بینش و رفتار آنها مبتنی بر الگوی برنده-برنده است یعنی وقتی فکر می کنند فقط به منافع خود نمی اندیشند بلکه منافع همه افرادی را که آن فکر بر آنها تاثیر می گذارد را در نظر می گیرند و در عمل هم بگونه ای رفتار می کنند که هیچ کس بازنده نباشد بلکه همه ذی نفع ها در بازی احساس برنده بودن می کنند.
5 آنها از مشکلات فرار نمی کنند و آنها را گردن دیگران نیز نمی اندازند بلکه عادت دارند مسائل را ابتدا کاملا درک کنند، ابعاد آنرا بشناسند و تعریف درستی از صورت مسئله داشته باشند و سپس آنرا به افرادی که در حل مشکل نقش آفرین هستند می فهمانند این عادت آنها را در ایجاد تفاهم در سخت ترین مسائل توانمند ساخته است.
6 هم افزایی هنر آنهاست آنها این توانمندی را در خود ایجاد کرده اند که بتوانند توان های خود را با قابلیت های دیگران هم افزا نمایند مثلا اگر منابع مالی دارند اما خوش فکر یا متخصص نیستند با یک فرد متخصص مورد اعتماد کار اقتصادی مطمئنی را انجام می دهند یا بلعکس و... آنها می دانند همکاری و مشارکت از ضرورت های موفقیت در عصر جدید است همکاری هایی که منجر به ایجاد توانمندی جدید و قابلیت های لازم برای انجام کارهای بزرگ و موثر شود.
7 یک عادت خوب دیگر آنها این است که خود ارزیابی مستمری دارند و این طریق ضعف ها، کاستی ها را به صورت منظم تشخیص و اصلاح می کنند این عادت آنها را قادر ساخته است که در کار و زندگی شان بهبود مستمر داشته باشند.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
سه استارتآپ برتر ایرانی از نگاه مجله اکونومیست
دهه هشتاد، دههای است که استارت بیشتر استارتآپ های بزرگ و موفق ایرانی زده شد.
استارتآپهایی که ایدههایشان از جوانانی مطرح شده است که بهرغم همه مشکلات، فشارها و محدودیتها در داخل کشور ماندند و با آموختن از تجربیات موفق داخلی و خارجی، کسبوکار خود را به راه انداختهاند. هیچکدام از این شرکتها سرمایهگذار خارجی نداشتهاند و همه موفقیت آنها مدیون تلاش و نوآوری بنیانگذارانشان و سرمایه داخلی بوده است.
با توجه به این تغییر و تحولات، هفتهنامه اقتصاد «اکونومیست» در نیمه دوم سال ۲۰۱۵ در تازهترین گزارش خود آماری از تحولات ایجادشده در ارزش دلاری شرکتهایی که به آنها نوپا یا به عبارت بهتر استارت آپ میگویند، ارائه داد و نکته جالبش این بود که در گزارش خود سه استارت آپ بزرگ ایرانی را بر اساس ارزش دلاری رتبهبندی کردهاست.
در این گزارش سه استارت آپ «دیجی کالا»، «آپارات» و «کافه بازار» بهعنوان برترینهای ایرانی معرفی شدند. شاید نکته پیام ورود نشریه معتبری مانند اکونومیست به بررسی استارتآپهای ایرانی نشان از تغییر و تحول در ساختار محیط کسبوکار اقتصاد کشور باشد.
در اقتصاد کشورمان حرف اول برای راهاندازی هر کسبوکاری حتی در اندازه بسیار کوچک را سرمایهگذاری میزند.
استارتآپهاکه با مزیت کم بودن هزینه اولیه سرمایهگذاری در کسبوکارهای جهان شکل گرفتهاند، در ایران هم به همین دلیل مورد استقبال بسیاری از جوانان خوشفکر و نیروی انسانی خلاق قرار گرفتهاند؛ البته در معرفی و جایگاه سازی استارتآپها همیشه صحبت از ایدههای خلاق و کمهزینه بودن آغاز یک کسبوکار است؛ اما باید توجه داشت که استارتآپها هم مانند هر کسبوکاری با ورود سرمایهگذار و حمایتهای مختلف موفقیتهای بیشتری را به دست میآورند.
اگر برترین استارتآپهای جهان از نظر ارزش دلاری را بررسی کنیم پرواضح است که این استارتآپها در فضایی (منطقه جغرافیایی) شکل گرفتهاند که سرمایهگذاری روی کسبوکارهای نو بسیار شایع است. این منطقه که در اصطلاح «دره سیلیکون» نامیده میشود مهد رشد فناوری و کسبوکارهای حوزه آی تی است.
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
جملاتی ناب از موفق ترین افراد
بیل گیتس:
اگر فقیر به دنیا آمدهاید،
این اشتباه شما نیست.
اما اگر فقیر بمیرید،
این اشتباه شما است!
سوآمی ویوکاناندن:
در یک روز اگر شما با هیچ مشکلی مواجه نمیشوید،
می توانید مطمئن باشید که در مسیر اشتباه حرکت میکنید.
ویلیام شکسپیر:
سه جمله برای کسب موفقیت:
۱- بیشتر از دیگران بدانید.
۲- بیشتر از دیگران کار کنید.
۳- کمتر از دیگران انتظار داشته باشید.
آلن استرایک:
در این دنیا خود را با هیچ کس مقایسه نکنید!
در این صورت به خودتان توهین کردهاید.
تونی بلر:
برنده شدن همیشه به معنی اولین بودن نیست.
برنده شدن به معنی
انجام کاری بهتر از دفعات قبل است.
توماس ادیسون:
من نمیگویم که ١٠٠٠ شکست خوردهام؛
من میگویم فهمیدهام ١٠٠٠ راه وجود دارد که میتواند باعث شکست شود.
لئو تولستوی:
هر کس به فکر تغییر جهان است.
اما هیچ کس به فکر تغییر خویش نیست.
آبراهام لینکلن:
همه را باور کردن خطرناک است.
اما هیچکس را باور نکردن خیلی خطرناکتر است.
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
ﺣﻮﺍﺱ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎﻫﻮﺵ ﺣﯿﻦ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﺮﯾﻊ ﺗﺮ ﭘﺮﺕ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ !
ﺁﯾﺎ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮐﺎﺭ ﻣﺸﮑﻞ ﺩﺭ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﺍﺭﯾﺪ؟ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﻧﻈﺮﻫﺎﯼ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﯿﺰﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺫﻫﻨﺘﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺍﻧﯿﺪ!
اگر در ﺯﻣﺎﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮐﺎﺭ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﺣﻮﺍﺳﺘﺎﻥ ﭘﺮﺕ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺍﻣﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻣﺜﺒﺘﯽ ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ﺩﻓﺘﺮ ﮐﺎﺭﺗﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
ﻃﺒﻖ ﯾﮏ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺟﺪﯾﺪ ﮐﺎﺭﻣﻨﺪﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﺭﺷﺎﻥ ﻣﺸﮑﻞ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻫﻮﺷﯽ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﮑﺎﺭﺍﻧﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﺍﯾﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ، ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎﻫﻮﺵ، ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺫﻫﻨﯽ ﺳﺨﺖ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺑﯿﺎﯾﺪ، ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻧﻈﺮﺍﺕ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺪﺍﻭﻡ ﺍﺯ ﻣﻐﺰ ﻧﺎﺑﻐﻪ ﺁﻧﻬﺎ
ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ.
ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﻧﺪ ﻫﺎﻟﻮﻭﻝ ( Ned Hallowell ) ﮐﻪ ﺭﻭﺍﻧﭙﺰﺷﮏ ﺍﺳﺖ : «ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﻫﻮﺵ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﮐﺪﺍﻡ ﻧﻈﺮ ﺍﻭﻟﻮﯾﺖ ﺩﻫﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﮐﻨﻨﺪ، ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ؛ ﺁﻥ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﭘﺮﺕﮐﻨﻨﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺣﻮﺍﺱ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﮑﻠﯽ ﺑﺎﻟﻘﻮﻩ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺣﺲ ﺿﻌﻒ ﻭ ﻧﺎﺗﻮﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺑﺎ ﺣﺠﻢ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﯾﮑﺠﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ . »
ﺍﻭ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﺮﺩ ﺑﺎﻫﻮﺵ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻐﺰﻫﺎ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺍﺕ
ﺧﻮﺩ ﮐﻢ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺋﯿﺴﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ . ﺑﺎﺳﺠﺎﻥ ﺟﻮﺑﯿﮏ ( Bostjan Ljubic ) ﻣﻌﺎﻭﻥ ﺍﺳﺘﯿﻞ ﮐﯿﺲ ( Steelcase ) ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺭﺍ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﮐﺮﺩ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩ :
« ﮐﺎﺭﻓﺮﻣﺎﯾﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ ﺑﺎﻫﻮﺵ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﺍﮔﺮﭼﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﺗﺎﺏ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ انجام همزمان چندکار ﺩﺭ دفتر کار ﺭﻭﯼ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎﻫﻮﺵ ﺍﮔﺮ ﺑﯿﺶ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺑﻘﯿﻪ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﮔﺬﺍﺭ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﻻﺍﻗﻞ ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﺗﺎﺛﯿﺮﮔﺬﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﺑﻘﯿﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﺩ.
ﺭﺍﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻃﺮﯾﻖ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﺳﺮﯾﻊ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﻐﺰ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ ﻓﺸﺎﺭﻫﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﻭ ﭘﺮﺕ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺣﻮﺍﺱ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺑﺎﺭ ﺍﺿﺎﻓﯽ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻣﻐﺰ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺁﻣﺎﺭ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﭘﺮﺕﮐﻨﻨﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺣﻮﺍﺱ ﺩﺭ ﻣﺤﻞ ﮐﺎﺭ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﻫﺴﺘﻨﺪ . »
ﺍﯾﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ۱۰۰۰۰ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺍﺯ ۱۷ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻓﻨﺎﻭﺭﯼ ﺩﺭ ﻣﺤﻞ ﮐﺎﺭ، ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺎﺭﮐﻨﺎﻥ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﭘﺮﺕ ﺷﺪﻥ ﺣﻮﺍﺱ برای یک کارمند دفتری، ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﻪ ﺩﻗﯿﻘﻪ است!
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
بهترین را انتخاب می کنید یا مناسب ترین را ؟
در بین دو محصول که یکی زودتر اختراع شده و باکیفیت تر و دیگری بعد از آن و کم کیفیت تر ولی عامه پسند تر، کدام یک فروش بیشتری دارد؟
نکته مهم این نیست که کدام یک زودتر بود.
نکته مهم این است که کدام یک عام المنفعه شد.
این که یکی کاری بزرگ بکند و یا اختراعی شگرف داشته باشد که کسی نتواند از آن استفاده کند، ماهیتا متفاوت است از این که کسی کاری کوچکتر انجام دهد ولی همگان بتوانند از آن استفاده کنند.
تاریخ اثبات کرده که دومی مقبولیت عامه داشته و اولی شاید ناشناخته بماند.
چند نفر یونیکس را می شناسند؟
ویندوز به چند نفر نفع رسانده است؟
همه از مشکلات ویندوز خبر داریم و آن را ناکارآمد می دانیم. اما همه از آن استفاده می کنیم. اصولا به نظر من استراتژی گیتس نیز همین است.
همه کارآفرینان و بزرگان حوزه فناوری اطلاعات سیر صعودی و نزولی خود را داشتند، اما گیتس همواره یک خط سیر صعودی خوب را پیش گرفته است.
همه در حالی که از اپل و آیفون با به به و چه چه صحبت می کنیم، باز در موقع خرید، و حتی پس از دیدن محصولات اپل، در این لحظه سرنوشت ساز، دلارها را به جیب اندرویدسازان روانه می کنیم.
این هنر توجه به نیاز مخاطب است.
این هنر محصول عامه پسند و نه لزوما بهترین محصول است.
شما وقتی به بازار می روید، بهترین را انتخاب می کنید یا مناسب ترین را؟
هادی آدینه
مشکلات در طول مسیر زندگی پیوسته انسان امروز را پریشان و هراسناک کرده است و بی شک این مشکلات حل نمی گردد،مگر با اندیشه های پویا!و اندیشه های پویا حضور نمی یابند،مگر با دست آویختن به کتابهای موثر و مثبت
این کتاب شامل موارد زیر می شود:
فصل اول:چگونه باید آموخت
فصل دوم:عبارات تاکیدی
فصل سوم:پرسش های بی پاسخ
فصل چهارم:آزمون های خود شناسی
فصل پنجم:این کتاب چه اثری بر شما گذاشت
خانواده ای كه مي خواست خودكفا باشد يك گاو شيرده خريد و به آپارتمان خود برد. اين كار خردمندانه نبود. چون آدم عاقل براي روزي دو ليتر شيرگاوي نمي خرد كه 50 ليتر شير درحالي بدهد كه براي 48 ليتر شيراضافي هيچ بازاري در اختيار ولي ندارد داستان به همين جا ختم نمي شود.
مدتي بعد از آن گاو بيمار مي شود و به ناگزير دامپزشكي به بالينش مي آورند كه دليل بيماري را تنهايي گاو تشخيص مي دهد و سفارش مي كند براي نجات وي از مرگ چند گاو ديگر هم خريداري كنند و به آپارتمان بياورند. این کار انجام می شود و گاو اولي به طور موقت بهبود مي يابد.
ولي خانواده با مشكلات روزافزوني روبه رو مي شود. هزينه گزاف تغذيه گاوها، بي مشتري ماندن شيری که تولید می شد و آلودگي شديدی که تولید می کردند (منزل سابق، گاوداری فعلی)، خانواده را به شدت دچار بحران مي كند و در معرض نابودي قرار مي دهد.
داستان صنعت در ايران همانند همين مثال است. کارخانه/صنعتی در ایران کلنگ می خورد (گاو اول)، سپس آن صنعت/کارخانه دچار عارضه می شود. صدها كارخانه و كارگاه جانبی دیگر ايجاد مي شود تا کارخانه از تنهايي و بيماري خارج شود و از مرگ رهايي يابد. نتيجه كار در كوتاه مدت ثمربخش است. ولی در بلندمدت دوباره آن صنعت به مشکل برمی خورد و در ضمن تبعات آن گریبانگیر جامعه می شود.
تحلیل راهبردی:
به هر دلیلی ممکن است ما در سرمایه گذاری اولیه مان اشتباه کنیم. البته بدیهی است که این همه دانش مدیریت و سرمایه گذاری وجود دارد که بتواند به ما کمک کند که تصمیمات درست بگیریم و سرمایه گذاری هوشمندانه کنیم. انسان های موفق و ناموفق هر دو اشتباه می کنند تفاوت از آن جایی آغاز می شود که یکی درگیر پدیده ای می شود به نام تشدید تعهدات و دومی خطا را می پذیرد و برمی گردد.
پدیده تشدید تعهدات (escalation of commitment) سابقه ای 40 ساله در دانش سرمایه گذاری و مدیریت دارد و ساده شده اش این است: ما زمانی یک تصمیم می گیریم و از طریق تخصیص زمان، توان، اعتبار، پول به آن تصمیم متعهد می شویم. بعدا آن تصمیم به خوبی آنچه فکر می کردیم جلو نمی رود. به جای آن که آن تصمیم را اصلاح کنیم، زمان، توان و اعتبار و یا پول بیشتری به آن تخصیص می دهیم و بهمین خاطر می گویند تشدید تعهدات که اگر بخواهیم درست تر ترجمه اش کنیم می شود تشدید غیرمنطقی تعهدات.
اولین مقاله ای که در این زمینه نوشته شده یک عبارت زیبا را در عنوان مقاله خود آورده: تا زانو در گل (باتلاق)! به نظر من همین عنوان برای راهنمایی ما کفایت می کند. از این پس اگر به هر علتی سخت تان بود که از تصمیم قبلی تان برگردید، از خودتان فقط یک سوال بپرسید: اینکه من تا زانو در گل هستم بدان معنا است که باید تا گلو هم بروم زیر گل یا باید برگردم و خودم را نجات بدهم؟
نکته پایانی: برای منزل تان گاو نخرید! اگر خریدید هر زمان که احساس کردید تصمیم تان اشتباه است، به جای آن که گاوهای بیشتری بخرید، گاو اول را بفروشید حتی اگر زیان کردید یا اعتبارتان را از دست دادید بهتر است از اینکه زیان های خود را بیشتر کنید. خرید و فروش و نگهداری گاو را به افراد حرفه ای آن بسپارید.
تحلیل راهبردی از شبکه استراتژیست بر گزیده ای از نوشته دکتر ساسانی
اسباب بازی که در پنج سالگی خراب شد و کلی غصه اش را خوردیم، در ده سالگی دیگر اصلا مهم نیست.
نمره امتحانی که در دبیرستان کم شدیم و آنقدر به خاطرش اشک ریختیم و روزگارمان را تلخ کرد در دوران دانشگاه هیچ اهمیتی ندارد و کلا فراموش شده است.
آدمی که در اولین سال دانشگاه آنقدر به خاطرش غصه خوردیم و اشک ریختیم و بعد فهمیدیم ارزشش را نداشته و دنیایمان ویران شد، در سی سالگی تبدیل به غباری از یک خاطره دور دور دور شده که حتی ناراحتمان هم نمیکند....
و چکی که برای پاس کردنش در سی سالگی آنقدر استرس و بی خوابی کشیدیم، در چهل سالگی یک کاغذ پاره بی ارزش و فراموش شده است.
پس یقین داشته باش که مشکل امروزت، اینقدرها هم که فکر میکنی بزرگ نیست، این یکی هم حل می شود، میگذرد و تمام میشود، غصه خوردن برای این یکی هم همان قدر احمقانه است که در سی سالگی برای خراب شدن عروسک پنج سالگی ات غصه بخوری!!!!!
همه مشکلات،همان عروسک پنج سالگی هستند.
یادتان باشد وقتی مشکلی را به شما نشان میدهند، به این معنا است که شما توانایی حل آن را دارید!
اگر این توانایی را نداشته باشید، آن مشکل پیش نمیآید.
اگر بر فرض:
پول ندارید!
سلامتیتان در خطر است!
با همسرتان مشکل دارید!
با بچههایتان مشکل دارید!
ویا هر مشکل دیگر...!
بدانید که زمان "رویارویی" با آن مشکل فرا رسیده و بدانید که "میتوانید حلش کنید".
همه مشکلات قابل حلاند.
میلیونها انسان همین الآن دارند حلش میکنند.
میلیاردها انسان هم در آینده حلش خواهند کرد و شما میتوانید جزء یکی از آنهایی باشید که این مشکل را حل کردهاند.
همه مسائل قابل حلاند. فقط باید قیمتشان را بدهید:
بعضی وقتها قیمت آنها یک مقدار سکوت است
یا یک مقدار مشورت
یا یا کمی صبر و حوصله
و یا حتی کمی جرئت.
باید ببینید در آن لحظه چهکار باید بکنید:
حوصله کنید یا اقدامی انجام دهید؟
بههرحال چه صبر و سکوت و حوصله و اقدام، در نهایت باید کاری بکنید.
پس بگردید و آن کار را پیدا کنید.
ولی باز هم یادآوری میکنم:
"صبوری" یکی از راهحلها است.
با وجود مشکلات...
بعضی ها می شکنند
و بعضی ها رکورد می شکنند...!
شما جزو کدوم دسته ای؟!
یک دوستی داشتم،
پلوی غذایش را خالی می خورد،
گوشت و مرغش را می گذاشت آخر کار، می گفت:
می خواهم خوشمزگی اش بماند زیر زبانم.
همیشه هم پلو را که می خورد سیر می شد، گوشت و مرغ غذا میماند گوشه ی بشقابش، نه از خوردن آن پلو لذت می برد،
نه دیگر ولعی داشت برای خوردن گوشت و مرغش،برای جاهای خوشمزه ی غذا...
زندگی هم همینجوری ست.
گاهی شرایط ِ ناجور زندگی را تحمل می کنیم،
و لحظه های خوبش را می گذاریم برای بعد،
برای روزی که مشکلات تمام شود.
هیچ کداممان زندگی در لحظه را بلد نیستیم.
همه ی خوشی ها را حواله می کنیم برای فرداها،
برای روزی که قرار است دیگر مشکلی نباشد،
غافل از اینکه زندگی دست و پنجه نرم کردن با همین مشکلات است.
یک روزی به خودمان می آییم می بینیم یک عمر در حال خوردن پلو خالی ِ زندگی مان بوده ایم و گوشت و مرغ لحظه ها، دست نخورده مانده گوشه ی بشقاب، دیگر نه حالی هست، نه میل و حوصله ایی.
به راهی که اکثر مردم می روند بیشتر شک کن،
زیرا اغلب مردم فقط تقلید می کنند.
جاده زندگی
نبایدصاف و مستقیم باشد
خوابمان می گیرد
دست اندازها نعمتند
پدر اگه پولدار است
همهی جوانیاش را داده...
و اگر بی پول است ، همهی زندگیاش را
تا نانی در سفره گذارد تا تو بزرگ شوی
برایش همین بس که بگویند
سرِ سفرهی پدرش بزرگ شده
بسیاری از مشکلات را نباید حل کرد،
بلکه باید منحل کرد،
چون زاییدۀ ذهن ماست.
همیشه با افکار زیبایت زندگی کن،
چون زندگی فقط با فکرهای تو زیبا می شود.
افرادی که بر مشکلات فایق می آیند شجاع تر از افرادی هستند که هیچ وقت با مشکلی روبرو نمی شوند.همه ی ما مشکلاتی داریم و گاهی احساس ناامیدی می کنیم.بیشتر افراد دچار یاس می شوند،ولی برنده ها هیچ وقت ترسی به درون خود راه نمی دهند وعلت آن پشتکارشان است.
یک ضرب المثل انگلیسی می گوید که:((دریای بی موج هیچ وقت یک دریانورد کارکشته و ماهر نمی سازد))همه ی چیزهاقبل از آنکه آسان شوند دشوار بوده اند،ما نمی توانیم از مشکلات فرار کنیم و فقط این افراد بازنده هستند که دست از کار می کشند و فرار می کنند
خود کشی یک راه حل دائم برای مشکلات موقتی است (آبیگایل ون بورن)
موفقیت ها اتفاقی نیستند،بلکه آن ها نتیجه ی نگرش های ما هستند واین ما هستیم که نگرش هایمان را تعیین می کنیم.پس موفقیت هایمان رانیز خود تعیین می کنیم و آن ها شانسی نیستند.
بیشتر افراد ساده لوح درانتظار بردن جایزه بزرگ هستند،اما آیا آن ها می توانند از این طریق موفق شوند؟
یک داستان در این رابطه:
کشیشی درحین رانندگی مزرعه ی بسیار زیبایی رادید.اوماشینش رانگه داشت و محو تماشای آن منظره ی زیبا شد.کشاورزی که برروی تراکتور در حال کار بود کشیش را دید که در گوشه ای ایستاده.کشاورز به طرف کشیش آمد.کشیش به او گفت:((خداوند به تو مزرعه ی زیبایی عطاکرده است،باید شکر گذار او باشی))کشاورزگفت:((بله خدا به من مزرعه ی زیبایی عطاکرده و من قدردان او هستم،اما توباید این مزرعه راوقتی می دیدی که دست خدا بود.))
چگونه فردی در مسیر موفقیت ها گام به گام جلو می رود ولی دیگری هنوز در حال آماده کردن خود است؟
چگونه فردی در طول عمرش یکی پس از دیگری بر مشکلات،فایق می آید،ولی دیگری فقط نظاره می کند وراه به جایی نمی برد؟
اگر بتوانیم پاسخ این دو سوال رادربخشی از برنامه های درسی مان بگنجانیم شاهد انقلابی در نظام آموزشی خواهیم بود.مردان استثنایی فرصت طلبند اما مردمان عادی امنیت طلب هستند.ماباید فکرمان رابرروی آن چه که می خواهیم متمرکز کنیم نه آن چه که نمی خواهیم
نعمت هایتان را بشمارید نه مشکلات را.برای بوییدن گل رز وقت بگذارید.غیر معمول نیست بشنوید که فردی به علت یک حادثه ویا بیماری کور یا فلج بشود،اما یک میلیون دلار در یک قرعه کشی برنده شود.چه تعدادی از ما دوست داریم جای خودرابااین شخص عوض کنیم؟هیچ یک از ما،ما چنان روی گله و شکایت و چیزهایی که نداریم متمرکز شده ایم که دیدن چیزهایی را هم که داریم از دست می دهیم.پس باید قدردان آن ها باشیم.
وقتی که من می گویم به داشته ها و موهبت های خود اهمیت بدهید نه به مسائل و مشکلات،پیامش این نیست که از خود راضی باشید.اگر از خود راضی بودن را شما به عنوان پیام گرفته باشید،پس من از ارتباط ناقصم احساس گناه خواهم کردوشمااز دریافت انتخابی خودتان.
برای ارایه ی یک مثال و نمونه از دریافت انتخابی،داستانی را تعریف می کنم.از پزشکی دعوت شد تادرجلسه ای ضررهای ناشی از الکل رابرای حضار بگوید.اوخواست به وسیله ی یک نمایش واقعی،مضار الکل رابرای افراد معتاد به الکل نشان دهد.دوظرف انتخاب کرد که یکی آب تقطیر شده ودیگری الکل خالص بود.یک کرم را داخل آب تقطیر شده قرار داد که به صورت زیبایی شنا می کرد ویک کرم دیگر را داخل الکل انداخت که جلوی چشم همه ازبین رفت.اوخواست ثابت کند که الکل چنین کاری را برای بدن ما نیز انجام می دهد.از جمع خواست که نتیجه ی اخلاقی این داستان را بگویند.شخصی از بین جمع گفت:اگر شما الکل را بخورید هیچ کرمی در شکم تان زنده نخواهد ماند.
آیا پیام این بود؟البته که نه.آن مرد دریافت انتخابی داشت.مابه آن چه که می خواهیم بشنویم گوش می دهیم و نه آن چیزی که گفته شده است.
بسیاری از موهبت ها و نعمت ها،گنج های مخفی هستند.موهبت هایتان رادرنظر داشته باشید ونه مشکلات را.
یازده روش براي ايجاد خلاقيت و ايده هاي بزرگ در ذهن
زياد مطالعه کنيد
فرصت هايي را که در آن ذهن شما خلاق است از دست ندهيد
يک دفترچه يادداشت به همراه داشته باشيد
از افکار ديگران بهره بجوييد
تغييراتي در محيط اطراف خود ايجاد کنيد
بر روي شکاف ميان دو نسل خط بطلان بکشيد
به دوست صمیمی خود مراجعه کنيد
به توانايي هاي خود اتکا کنيد
در حيطه کاري خود به فعاليت بپردازيد
به ذهن خود آزادي عمل دهيد
ايده هاي گذشته را از نو بسازيد
«میلتون» با وجود اینکه نابینا بود، می نوشت.
«بتهوون» در حالی که ناشنوا بود آهنگ می ساخت.
«هلن کلر» در حالی که نابینا و ناشنوا بود سخنرانی می کرد.
«رنوار» در حالی که دست هایش دچار عارضه رماتیسمی بود، نقاشی می کرد.
مجسمه ساز مکزیکی بعد از قطع دست راستش، ساخت مجسمه ای را که آغاز کرده بود با دست چپ به پایان رساند.
آدم ها علیرغم نابینایی، ناشنوایی، معلولیت، پیری، فقر،کم سنی، مشقت یا بیسوادی بر سختی ها غلبه می کنند، از همه پیشی می گیرند، کار را به اتمام می رسانند و موفق می شوند.
شما هم می توانید علیرغم سختی ها و مشکلات خود را به هدف برسانید. شک نکنید...
اگر واقعا دوست دارید مشكلاتتان تمام شود و شما هم پولدار شوید، به این 4 نكته توجه كنید:
1- اولین قدم، میل و خواسته است: باید به اندازه كافی خواهان موفقیت مالی باشید تا برای رسیدن به آن معتقد شوید، باید بخواهید دركوتاهمدت از خودگذشتگی كنید تا دربلندمدت به استقلال مالی برسید. برای اینكه در زمینه مالی از صف بقیه جدا شوید، باید فعلا امتیازات فوری را به عقب بیندازید و شروع به پسانداز و سرمایهگذاری كنید.
2- باید تصمیم بگیرید : دومین قدمی كه مهم است، تصمیمگیری است. باید همین حالا تصمیم بگیرید و هركاری را كه لازم میدانید، برای رسیدن به استقلال مالی انجام دهید. باید هربهایی كه برای رسیدن به این موفقیت لازم است را بپردازید.
3-باید مصمم باشید: سومین عامل، داشتن عزم راسخ است. باید آنقدر بكوشید و ادامه دهید تا بتوانید به همه مشكلات غلبه كنید و به خواسته خود برسید. عزم راسخ و مداومت، شاید مهمترین عامل برای موفقیت عالی و مشخص باشد.
4- از صفر شروع كنید: اگر ایده پسانداز 10 درصد از درآمد ماهانه شما برایتان باوركردنی یا امكانپذیر نیست، چه میتوانید بكنید؟ باید شما هم به بقیه بپیوندید؟ اغلب مردم، نمیتوانند با 10 درصد پسانداز درآمدشان شروع كنند. بسیارخب شما چه میكنید؟ انسان موجود عادت است، خیلی زود میتوانید با 99 درصد درآمدتان زندگی و به آن عادت كنید. بعد از آن 2درصد درآمدتان را پسانداز كنید و وقتی كاملا به این هم عادت كردید، به رقمهای بعدی بروید تا به سطح 10 درصد برسید