| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
برای فروش موفق اصول روانشناسی فروش زیر را به خاطر بسپارید:
۱ - دو دلیل اصلی خرید یا عدم خرید میل به سود بردن و ترس از ضرر کردن است.
۲ - مردم احساسی تصمیم می گیرند و بعد با منطق این تصمیم را توجیه می کنند.
۳ - برای مشتری مهم نیست که کالای شما چیست و چگونه است برای او مهم این است که کالای شما چه کاری برای او انجام می دهد.
۴ - فروش حرفه ای با تحلیل نیاز ها شروع می شود.
۵ - اشخاص به دلایل خود از شما خرید می کنند نه به دلایل شما.
۶ - مشتری احتمالی، تنها زمانی از شما خرید می کند که بداند دوست او هستید و منافعش را رعایت می کنید.
۷ - مشتریان معمولا روی پیشنهاد شما فکر نمی کنند، به محض اینکه از دفتر یا محل کار مشتری بالقوه بیرون می روید او حتی فراموش می کند کسی مثل شما در این دنیا زندگی می کند.
۸ - هرگز انتظار نداشته باشید مشتریان به شما زنگ بزنند.
۹ - جواب نه مشتری احتمالی، جواب رد به شخص شما نیست. مقاومت اولیه در برابر فروش هم مقاومت در برابر شما نیست.
۱۰ - هشتاد درصد فروش ها قبل از ۵ جلسه پیگیری قطعی نمی شوند و تنها ۱۰ درصد فروشندگان برای قطعی کردن فروش بیش از ۵ بار تماس می گیرند بیش از ۵۰ درصد از فروشندگان بعد از یک بار تماس از فروش منصرف می شوند.
۱۱ - وقتی کسی به شما جواب نه می دهد، به شما به عنوان شخص جواب نه نمی دهد، بلکه به پیشنهاد یا ارائه قیمت شما جواب نه می دهد.
۱۲ - اگر جواب " نه " را شخصی تلقی کنید به این نتیجه می رسید که احتمالا اشکالی در شما وجود دارد و یا به این نتیجه می رسید که گناه به گردن محصول یا شرکت شماست.
وقتی این گونه فکر می کنید، به زودی مایوس می شوید، اشتیاق خود را به فروش از دست می دهید.
۱۳ - وقتی فروشندگان می خواهند از امکان شکست خوردن خود بکاهند به لحاظ جغرافیایی حیطه فعالیت خود را وسیع می کنند.
این فروشندگان ابتدا با یک سمت شهر تماس تلفنی بر قرار می کنند و تلفن بعدی را بعدازظهر به سمت دیگر شهر می زنند، این کار سبب می شود که مدت حرکت آن ها در اتومبیل افزایش یابد.
فروشنده وانمود می کند که دارد کار می کند و این در حالی است که وقت را می کشد.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
چک بهتر است یا سفته؟
برای دریافت ضمانت کاری یا دریافت وجه از بدهکار ، از وی چه وثیقه ای دریافت نماییم آیا چک بهتر است یا سفته؟
طی اصلاحیه که سال 82 به قانون چک زده شد ، کلیه چکهای وعده دار ، تضمینی ، مشروط ، سفید امضاء و امانی را در ماده 13 خود به صورت حقوقی دانسته و از وصف کیفری خارج نمود لذا مهمترین امتیاز چک که کیفری بوده از دست رفته اما برای اینکه بتوانیم این دو را مقایسه کنیم بهتر است روش وصول وجه در هر دو را شناسایی و سپس نتیجه گیری نماییم.
روش وصول وجه سفته :
برای وصول وجه سفته ابتدا باید به اداره واخواست سفته مراجعه نمود و فرمی به اسم واخواستنامه را از همان اداره تهیه و جاهای خالی مندرج در آن را مطابق فرم نمونه موجود در اداره تکمیل نماییم . سپس 2% ارزش سفته بابت هزینه واخواست باید تمبر زده شود. به عنوان مثال سفته ای که 1/000/000/000 ریال است باید 2000/000 ریال تمبر زده شود و فیش واریزی بانک ، به اداره واخواست داده شود .
سفته در گوشه سمت چپ خود دارای عدد می باشد و قید شده سفته تا مبلغ فلان مقدار ریال می باشد و بالاترین وجه چاپ شده فعلاً 50/000/000 ریال است بنابراین چنانچه کسی 2/000/000/000 طلب داشته باشد باید 40 برگ سفته را پر کند و همین باعث می شود هنگام واخواست سفته ، زمان تکمیل فرم را چند برابر کند حال هر چه قدر عدد بالاتر باشد تعداد سفته های مورد نیاز و زمان مورد نیاز برای تکمیل واخواستنامه بیشتر خواهد شد .
برای تهیه سفته از جانب بدهکار هم مستلزم صرف هزینه گزاف می باشد زیرا هر چه قدر ارزش سفته بالاتر باشد میزان بیشتری برای خرید سفته باید پرداخت نمود . در حال حاضر هر یک میلیون تومان ارزش سفته مبلغ 3 هزار تومان خریداری می شود .
بعد از واخواست سفته بین 40 روز تا دوماه وقت لازم است که سفته ها و واخواستنامه ها توسط اداره واخواست به صادر کننده آنها ( متعهد ) ابلاغ شود و نسخه ابلاغ شده آن عودت شود تا امکان مطالبه وجه از طریق دادخواست به محاکم حقوقی فراهم گردد .
بعد از این مرحله می توان به دادگاه مراجعه و دادخواست مطالبه وجه داد که به میزان ارزش سفته که خواسته خواهان است مبلغ 3% تمبر دادرسی باید ابطال شود لذا مثلاً برای 1/500/000/000 ریال سفته باید 45/000/000 ریال تمبر دادرسی ابطال نمود بنابراین 2% بابت واخواست و 3% تمبر دادرسی خودش رقمی گزاف خواهد بود . ( 5% اصل وجه )
سفته را نمی توان به غیر از دادگاه در جای دیگری شکایت نمود ضمن اینکه فقط و فقط از طریق حقوقی می توان پیگیری کرد ولاغیر. دادرسی هم طبق روال امروزه بسیار کند و طولانی پیش می رود .
روش وصول وجه چک:
برای وصول وجه چک ابتدا باید به شعبه عامل مراجعه کرد اگر سیستم شتاب باشد از هر شعبه ای که جزء شعبات همان بانک هستند می توان استفاده نمود و نیازی به پرکردن برگه واخواست نامه نیست زیرا متصدی باجه مربوطه طبق فرم مخصوص ، اقدام به برگشت زدن چک نموده و گواهینامه عدم پرداخت وجه چک به انضمام لاشه چک برگشتی را به دارنده آن تسلیم می نماید . لذا هیچگونه هزینه ای نیاز نیست در حالیکه برای سفته 2% هزینه واخواست نیاز بود.
چک ، دارای مبلغ نیست لذا نه صادر کننده اینقدر در زحمت می افتد که تعداد بالایی سفته خریداری کند نه دارنده این همه زحمت تکیمل فرم واخواستنامه را دارد زیرا در یک برگ چک می توان به هر میزان مورد نیاز ، مبلغ را نوشت لذا بسیار صرفه جویی در هزینه و وقت هر دو ایجاد خواهد شد .
واخواست چک همان لحظه توسط متصدی شعبه انجام می شود و نیازی به ابلاغ آن به متعهد ( دارنده حساب جاری ) نیست که اصطلاحاً گواهینامه عدم پرداخت گفته می شود . اما سفته بین 40 روز تا 2 ماه نیاز به زمان برای ابلاغ واخواستنامه دارد .
برای هزینه دادرسی همانند سفته به میزان ارزش چک باید 3% تمبر دادرسی الصاق نمود اما باید توجه داشت که غیر از هزینه گزافی که صادر کننده برای خرید سفته باید می پرداخت ، دارنده هم باید 2% تمبر واخواست می داد که با 3% تمبر دادرسی جمعاًً 5% می شد اما در چک، نهایتاً همان 3 % می باشد .
چک را بسته به شرایط می توان در 3 مرجع به جریان انداخت که عبارت از اداره اجرای اسناد رسمی، دادسرا و دادگاههای حقوقی؛ در حالی که همان طور که گفته شد، سفته تنها در دادگاهای حقوقی قابل پیگیری است.
چگونه می توان تصمیمات مدیریتی بهتری گرفت؟
تصمیمها در رأس امورِ رهبری و فعالیتهای روزانهی مدیریتی ما قرار دارند.
بعضی از تصمیمها بسیار راحت هستند، چون سیاستهایی از پیش تعیین شده برای آنها وجود دارد که براساس آنهامیدانیم دریک موقعیت و زمان خاص چه گزینههایی پیش رویماست و چه تصمیمی بهتر است؟
گروه دیگری از تصمیمها مانند مسیریابی، حل مسئله و سرمایه گذاری، از قبل تکلیف و ساختارشان معین نیست و عموما ریسکپذیری بیشتری میطلبند.همین گروه دوم از تصمیمات هستند که برای ما ایجاد دردسر میکنند و همیشه مشکلاتی پیش میآید که قاعده و راهحل از پیش تعیینشدهای ندارند. این گروه از تصمیمات تواناییهای تصمیمگیری ما را محک میزنند و موفقیت نهاییمان را به عنوان یک مدیر شکل میدهند.
دوست عزیز صاحب کسب و کار، دقیقاً و یقیناً اگر بیشتر اوقات بتوانید این مشکلات را با تصمیمات درست پشت سر بگذارید، پیشرفت خواهید کرد و اگر بیشتر اوقات شکست بخورید، علاوه بر اینکه شرکا و سایر مدیران، ایمانشان را به شما از دست میدهند و به دنبال کسی خواهند رفت که بتواند از پس تصمیمهای بزرگ کاری بربیاید، بدون شک، کارکنانتان هم دیدگاه مشابه به شما خواهند داشت.
اما برای موفقیت در کسب و کار تان، میتوانید، از همین حالا از این ۷ ایده برای تقویت کردن توانایی های مدیریتی و تصمیمگیری خود در شرایط سخت استفاده کنید
۱. مراقب احساساتی باشید که ممکن است،بیجهت روی تصمیمهای تان تأثیر بگذارند.
۲. صرفا روی یک قالب مثبت یا منفی خاص تمرکز نکنید.
۳. حتی اگر منبع دادهها معتبر باشد، صحت آن را بیازمایید.
۴. مراقب تلههای تصمیمگیری به خصوص در شرایط گروهی باشید.
۵. مراقب تمایلات خودتان برای برگرداندن احتمالی تصمیمِ گرفته شده باشید.
۶. از تجربهی تصمیمات گذشته برای پیشرفت استفاده کنید.
۷. سعی کنید، به تیمتان آموزش دهید چگونه تصمیمهای درستتری بگیرند.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
كمپين تبريزي ها براي حمايت از كفش ايراني
تا کي غر بزنيم و التماس کنيم که حمايتمان کنند؟ چقدر نامه به دولتيها بنويسيم و در نشستها سخنراني کنيم؟ ما ازخودمان شروع کرديم» اين جملات را عليرضا جباريانفام رئيس اتحاديه توليدکنندگان کفش تبريز به «شهروند» ميگويد. کسي که حالا يک حرکت بزرگ را در بازار تبريز کليد زده است. اين روزها در بازار کفش تبريز فروشگاههاي زيادي تابلوي کوچکي را درمغازهشان آويزان کردهاند، با اين مضمون: «با افتخار فقط اجناس ايراني ميفروشيم.» همين تابلوي کوچک در بازار تبريز انقلاب برپا کرده است. حالا ٤٠٠ فروشگاه درپايتخت کفش ايران دست به دست هم دادهاند که جز کفش ايراني نفروشند و بازار بحرانزده توليد داخلي را از دست کفش خارجي و قاچاق نجات بدهند. اين ابتکار تبريزيها به ساير شهرهاي استان آذربايجانشرقي کشيده شده و مراغهايها، شبستريها، مرنديها و آذرشهريها هم به اين حرکت خودجوش بازاريهاي تبريز پيوستهاند. ايده اوليه طرح به ذهن عليرضا جباريانفام رئيس اتحاديه توليدکنندگان کفش تبريز رسيده است. اين موضوع را ناصر حاجهاشمي رئيس اتحاديه توليدکنندگان کفشهاي ماشيني کشور به «شهروند» ميگويد و تأکيد ميکند: «جوان خوشفکري است و عرق ملي دارد.» و ادامه ميدهد: «اگر چند نفر مثل او پيدا شوند که براي حمايت از توليد ملي کمر همت ببندند، بدون شک انقلاب صنعتي ژاپن در ايران تکرار ميشود.»
ميگويد، دلش از اين ميسوزد که توليدکننده ناچار است کفش مرغوب ايراني را با برچسب کفش ترکيه به هموطنش بفروشد. بعد همين مشتري ميآيد و ميپرسد: «کار کجا بوده است؟» همان موقع بايد از او پرسيد: «کارآفريني هيچ، شما براي حمايت از اشتغال چه کردهايد؟»
هاشمي در سراي چهارسوي بازار بزرگ تهران مغازه دارد و ميگويد، درتمام سالهاي فعاليتم حتي يک جفت کفش خارجي نفروختهام و ادامه ميدهد: آدم بيشتر از اينجا ناراحت ميشود که مردم حاضرند درسال چند جفت کفش نامرغوب چيني پاره کنند اما قيدش را نميزنند که واردکننده بازار را به بحران نکشد.
جباريان فام ، نحوه شروع اين کار بزرگ را اينگونه تعريف ميکند: از يکماه پيش ٤ بازرس اتحاديه را به بازار فرستادم و بنا شد فروشندگاني را که تنها کفش ايراني ميفروشند، شناسايي کنند. ما براي اين فروشندگان يک تابلو با عبارت «با افتخار فقط اجناس ايراني ميفروشيم» طراحي کرديم و دراختيار آنها قرار داديم.
وي ادامه ميدهد: با شروع اين حرکت تعدادي از بازاريها هم که کفش خارجي ميفروختند، به ما پيوستند و با خارجکردن اجناس خارجي از مغازهشان تصميم گرفتند توليد ايراني را حمايت کنند.
هرهفته تعداد بازاريهاي حامي توليد ايراني بيشتر و بيشتر ميشود تا آنجا که ظرف يکماه ٤٠٠ فروشگاه تبريز دست به دست هم داده تا اقدام بزرگي براي حمايت از توليد ملي به سرانجام برسانند. جباريان ميگويد؛ درهمين مدت کوتاه ٤ شهر استان به حرکت جمعي بازاريهاي تبريز پيوستهاند و توليدکنندگان کفش استان خراسان هم که از اين حرکت آگاه شدهاند، از حرکت تبريزيها اعلام حمايت کرده و گفتهاند، به زودي اين طرح را در استانشان به اجرا درميآورند.
جباريان به «شهروند» ميگويد: حدود ٤٠هزار خانواده به صورت مستقيم و ١٥٠هزار خانواده به صورت غيرمستقيم از صنعت کفش زندگيشان را ميگذرانند و اگر ما بهعنوان فروشنده و مصرفکننده بتوانيم از آنها حمايت کنيم، صنعت کفش ايران خانوادههاي بيشتري را صاحب درآمد ميکند و ايرانيها با قابليتهاي ويژهاي که دراين صنعت دارند، به راحتي ميتوانند بهعنوان يکي از صادرکنندگان بزرگ کفش درجهان شوند.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
در چه حالتی سازمان مالیاتی نمی تواند به فاکتورهای خرید ما اشکال وارد کند؟
سازمان امور مالیاتی شبکه گسترده ای را برای کشف کد فروشان ایجاد نموده و این در حالی است که:
ممکن است یک شرکت ارائه دهنده فاکتور به شما در حال حاضر در لیست کد فروشان نباشد ولی در آینده از طرف اداره امور مالیاتی کد فروش شناخته شود. در این حالت شما مقصرید و باید جریمه بدهید!
حال چه کار باید کرد؟
تنها در صورتی شما می توانید ادعای خود را مبنی بر صحت معامله خود ثابت نمایید که :
چک خرید کالاهای قید شده در فاکتور را به نام صادر کننده فاکتور صادر نموده و وی آن را صول نموده باشد.
و یا اینکه مستقیما وجه را به حساب صادر کننده فاکتور واریز نموده باشید.
توجه داشته باشید منظور از وجه، کل مبلغ فاکتور است ...
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
مهمترین واژگان استارت آپی که هر کارآفرین باید بداند:
1 سرمایهگذار معتبر (Accredited Investor) :
اصطلاحی است، که در بیشتر کشورها برای یک شخص حقیقی یا حقوقی، که در حوزه سرمایهگذاری دارای تخصص، تجربه و ریسکپذیری لازم باشد و توانایی مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری یا شرکتهای سرمایهگذاری را داشته باشد.
2 بلیدینگ اج (Bleeding Edge) :
این واژه پیشرفتهتر از واژۀ کاتینگ اج (Cutting Edge) به معنی پیشرو و اصلی است. با وجود این، اصطلاح «بلیدینگ اج» ریسکهایی به همراه دارد. شرکتهایی که در فناوریهای «بلیدینگ اج» سرمایهگذاری میکنند سرمایهخود را به خاطر فناوری که ممکن است مورد پذیرش گسترده قرار نگیرد به خطر میاندازند. این در حالی است که چنین شرکتهایی مطمئناً پیشگامان یا نخستین محرکها محسوب میشوند.
3 بوت استرپ (Bootstrap):
جایگاهی است که در آن کارآفرین شرکت را با درآمدی بسیار کم بنا میکند. اغلب، واژۀ «بوت استرپ» مترادف «سناریو» که در آن کارآفرین بیشتر بر پسانداز خود، تامین مالی شخصی یا دوستان و اعضای خانواده تاکید دارد، پنداشته میشود.
4 هک رشد (Growth Hacking):
در سال ۲۰۱۰، سین الیس این واژه را ابداع کرد. به عقیده او، هکر رشد «فردی است که همیشه همه فعالیتهایش در جهت رشد است، شبیه قطبنما که همیشه جهت شمال را درست نشان میدهد، هکر رشد هم وظیفه نشان دادن راه رسیدن به رشد را بر عهده دارد.» هکرهای رشد از روشهای کم هزینه و جایگزینهای مناسب برای بازاریابی سنتی استفاده میکنند به عنوان مثال استفاده از شبکههای اجتماعی و بازاریابی ویروسی به جای خرید تبلیغات از رادیو و تلویزیون و روزنامه در بازاریابی سنتی یکی دیگر از روشهای خالق های رشد است.
5 میوه پایین درخت (دسترسی آسان): (Low Hanging Fruit) این استعارهای است که دلالت بر فروش راحتترین محصولات و خدمات به مشتری دارد. در انگلیسی، این روند در مورد بافتهایی استفاده میشود که در آن کارهای آسانتر یا سادهتر را میتوان در وهله اول انجام داد.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
فروشندگان حرفه ای چگونه حرف می زنند؟
درست مثل اینکه می خواهید پیامی را تایپ کنید.
فقط اجازه دارید چند لحظه کوتاه، مختصر ، مفید، هوشمندانه و با زبان بدن مناسب، بهترین نتیجه را دریافت کنید.
به حرف زدن مردم دقت کنید.
حتما تعجب می کنید!
خاطره گفتن، شاخه به شاخه رفتن و مهمتر از همه، سوء تفاهم همه جا دیده می شود.
شما چیزی می گویید، بقیه چیز دیگری می فهمند.
فروشنده از کیفیت می گوید خریدار به قیمت فکر میکند.
اگر فروشنده فقط ۳۰% از مقدار اضافه گویی های خود را هوشمندانه صرف محصول و کیفیت و خلاقیت در فروش خود کند، بیش از ۵۰% افزایش فروش خواهد داشت.
فقط ۳۰% از آنچه می گویید برای فروش شما کفایت می کند.
مابقی به کیفیت رفتار بدنی و تمرکز و تجربه و علم شما بستگی دارد.
وقتی تلگرافی حرف می زنید به یاد داشته باشید در بیان و استفاده از کلمات محدودیت دارید.
این تمرین را هرچند وقت یکبار انجام دهید:
حرف های مهم خود را از طریق نوشتن پیام بزنید تا از کلمات کمتر استفاده کردن را یاد بگیرید.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
اول سهم خودت را بده
در کتاب ثروت مند ترین مرد بابل یک ایده ناب وجود دارد : « اول سهم خودت را بده » شاید کمی عجیب و ترسناک به نظر برسد. مردم عادت دارند اول سهم همه را می دهندبودجه بندی اکثر مردم به این صورت است که وقتی هنوز درآمدشان به دستشان نرسیده، اول مالیات دولت را می دهند، بعد از آنکه پول به دستشان رسید، هزینه قبض آب و برق و تلفن، شارژ ساختمان و … را می پردازند. اگر وام داشته باشند، پول وام ها را کنار می گذارند و مقداری ناچیزی که می ماند را هم برای خورد و خوراک هزینه می کنند و دوباره به سر کار می روند و همین چرخه باطل را تکرار می کنند.
و نهایتا اگر چیزی ماند به خودشان می پردازند اما مشکل اینجاست که اکثر اوقات چیزی برای خودشان نمی ماند. مردم این روش را در پیش می گیرند چون هیچ کس سر خودش فریاد نمی زند که سهم من کجاست؟ هیچ کس مامور نیروی انتظامی را برای گرفتن سهم خودش از خودش صدا نمی کند. صدای فریاد دیگران خیلی بلند تر است و ما خیلی راحت سهم خودمان را نمی دهیم.
موضوع این نیست که نباید سهم دیگران را داد، موضوع این است که باید از این فشار خارجی به نفع خودمان و برای کسب درآمد بیشتر استفاده کنیم. فشار وام و قبض و قسط ما را به جلو هول می دهد و کمک می کند درآمد بیشتری داشته باشیم، به شرط آنکه بخواهیم از این فشار استفاده کنیم و از آن نترسیم.
شما باید اول سهم خودتان را بدهید. البته سهم خودتان برای خرج کردن در مهمانی و خریدن لباس های گرانتر و رفتن به رستوران های شیک تر نیست. بلکه سهمی که به خودتان اختصاص می دهید باید به سمت ستون داراییتان برود و کمک کند کم کم ستون دارایی شما به زایش بیافتد و برایتان پول خلق کند. باید متعهد باشید هر ماه اول سهم خودتان را بپردازید و ستون دارایی خود را مستحکم تر کنید.
حتما در ابتدای کار پول کم خواهید آورد. اگر می خواهید از این مرحله بگذرید باید تلاشتان را بیشتر کنید و فکرتان را به کار بیاندازید و از راه های مختلف پول دربیاورید تا زمانی که ستون دارایی تان بتواند به شما کمک کند.
هر هزار تومانی که وارد ستون دارایی شد نباید هرگز از آن خارج شود. یکی دیگر از اشتباهات مردم عادی این است که تا به مشکلات مالی خوردند سریع ستون دارایی شان را مورد تاراج قرار می دهند تا مشکلشان را حل کنند. اما به این فکر نمی کنند که از بین بردن ستون دارایی باعث ایجاد مشکلات بزرگتر در آینده خواهد شد.
هر پولی که وارد ستون دارایی شد باید مورد محافظت جدی قرار گیرد تا بتواند به تولید ثروت مشغول شود. وقتی جریان مالی حاصل از ستون دارایی افزایش پیدا کرد، آن زمان شما می توانید با پول حاصل از آن، لباس های گرانتر بخرید، به سفرهای بهتر بروید و ماشین های لوکس سوار شوید بدون اینکه نگران پرداخت هزینه ها باشید.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
هر آنچه که در مورد سامسونگ نمی دانستید.
اصلاً مهم نیست که شغل شما چی باشه، و یا در چه کشوری زندگی می کنید و یا میزان درآمدتان چقدر باشه. بدون شک شما از یکی از محصولات سامسونگ استفاده می کنید. اگر چشمانتان را باز کنید متوجه می شوید که با تولیدات متنوع سامسونگ محاصره شده اید.
تلوزیون سامسونگ، یخچال سامسونگ، دروبین عکاسی، تلفن همراه سامسونگ، کاپیوتر سامسونگ و کلی محصولات دیگر.
بدون شک شما هم فهمیده اید که سامسونگ هر چیزی دستش برسد را تولید می کند. و این درست است. سامسونگ هر چیزی به دستش برسد تولید می کند. هر چیزی. شاید باورش سخت باشد اما برج خلیفه بلند ترین برج دنیا با 160 طبقه و 869 متر ارتفاع توسط شرکت سامسونگ ساخته شده. جالب تر است بدانید که برج دوقلو در مالزی هم که یکی از نماد های این کشور هست هم ساخته ی شرکت سامسونگ است.
دایره ی فعالیت سامسونگ خیلی گسترده تر از چیزی هست که حتی فکرش را می کردید و شامل تولید یخچال، کامپیوتر، دوربین عکاسی، تلفن همراه، لباس، تانک، موتور جت و کشتی می شود.
و اصلاً می دانید که این شرکت با این گستردگی از کجا شروع کرد؟
از یک سبزی فروشی.
بله همه چیز از سال 1938 میلادی شروع شد که شخصی به نام لئوچائو در کره یک سبزی فروشی با چهل کارمند را افتتاح کرد. بعد از مدتی تجارت او رونق گرفت و او وارد تولید نودل و بعد از آن وارد تولید شکر و بعد نخ و بعد بیمه و خدمات امنیتی شد. در اولخر سال 1960 سامسونگ وارد صنعت الکترونیک شد و اولین تولید آن یک تلویزون 12 اینچی سیاه و سفید بود که در سال 1970 وارد بازار شد. در سال 1983 سامسونگ اولین کامپیوترش را که از سیستم عامل ویندوز استفاده می کرد را منتشر کرد. در دهه ی 90 بود که سامسونگ تصمیم گرفت که در زمینه های دیگر هم فعالیت کند و امروز شرکت سامسونگ در 80 زمینه ی مختلف فعالیت می کند که شامل شرکت سرمایه گذاری سامسونگ، شرکت صنایع مهندسی سامسونگ، شرکت صنایع سنگین سامسونگ، شرکت مد و فشن سامسونگ، شرکت بیمه سامسونگ، شرکت الکترونیک سامسونگ، شرکت الکترومکانیک سامسونگ، شرکت بیمه سامسونگ، هتل های زنجیره ای سامسونگ و ده ها شرکت دیگر می شود.
و همین تنوع فعالیت باعث شده که این شرکت که کارش را از یک سبزی فروشی شروع کرد حالا به تنهایی 17 درصد از شاخص جی دی پی کشور کره ی جنوبی را پوشش بدهد. شاخص جی دی پی یعنی تولید ناخالصی یک کشور و تولید ناخالصی یک کشور یعنی کل ارزش تولید کالاها و خدمات در یک کشور به قیمت بازار در یک دوره ی معمولاً یکساله.
قابل ذکر است که دایره فعالیت های شرکت سامسونگ تنها در بخش محصولات خانه و الکترونیک و فعالیت های خدماتی باقی نمانده این شرکت خودش را وارد صنایع نظامی هم کرده که از محصولات آن می توان به تانک K9 اشاره کرد و همینطور ربات های هوشمندی که به یک دوربین و اسلحه مجهز است و وظیفه ی محافظت از مرز کره ی جنوبی در مقابل کره ی شمالی را دارد و این ربات به طور کامل جای سرباز ها را در مرز دو کره گرفته.
نکاتی جالب در مورد سامسونگ که مطمئنن نمی دانستید.
1-از سال 1993 شرکت سامسونگ بزرگ ترین تولید کننده ی میکرو چیپ در دنیاست به طوری که اولین آی فون های تولید شده همگی با میکرو چیپ ها و محصولات این شرکت کره ای کار می کردند. در سال 2010 شرکت سامسونگ 25 درصد از بازار گوشی جهان را در دست داشت.
2-کلمه ی سامسونگ در زبان کره ای یعنی 3 ستاره که به گفته ی بنیانگذاران این شرکت این 3 ستاره هر کدام نماد بزرگی، قدرت و تنوع هستند.
3-از سال 2006 سامسونگ بزرگ ترین تولید کننده ی تلوزیون در جهان است.
4-شرکت سامسونگ در سال 2014 مبلغ 14 میلیارد دلار را هزینه ی تحقیق و توسعه کرد.
5-حرف S در سری گوشی های Galaxy S نماد کلمه ی Super Smart به معنی بسیار باهوش است.
6-تعداد کارمندان شرکت سامسونگ از مجموع کارمندان شرکت گوگول، اپل و مایکروسافت بیشتر است و همینطور درآمد این شرکت از مجموع در آمد اپل و گوگل هم بیشتر بوده دلیلش هم تنوع زیاد زمینه های فعالیت سامسونگ است.
7- شرکت سامسونگ 20 سال است که در زمینه ی تولید خودرو فعالیت می کند.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
چهار مرحله اصلی فروش
1 جلب توجه کردن
شما باید کاری بکنید که برای مشتری جلب توجه کنید
در این حالت شما باید با کارهایی که میکنید یا حرفهایی که میگید توجه مشتری رو به خودتون جلب کنید
بعنوان مثال فرض کنید عمه تون اومده خونه شما مهمون
میتونید از مادرتون در مورد یه محصول خاصی که فکر میکنید عمه تون هم به اون نیاز داشته یه سوالی بپرسید تا عمه تون توجه اش به مکالمه شما جلب بشه یا یه مثال دیگه اینکه تلفنتون رو بردارید و به بالاسریتون زنگ بزنید و در مورد محصولی که فکر میکنید نیاز عمه تون هست حرفهایی بزنید که توجه عمه بهتون جلب بشه!
2 علاقه مند کردن
شما وقتی تونستید نگاه طرف یا فکر طرف رو به اون موضوعی که میخوایید جلب بکنید, حالا نیاز داره که فرد رو به اون موضوع علاقه مند بکنید.
مشتری باید متوجه بشه که با تهیه کردن محصول شما چه تغییری تو زندگیش ایجاد میشه یعنی بعد از اینکه تونستید توجه مشتری رو بخودتون جلب کنید باید بهش بفهمونید که این محصول چه دردی رو براش درمون میکنه
حرفهای تخصصی نزنید بلکه مشکلی رو که محصولتون براش رفع میکنه رو بگید
حالا برگردیم مثال عمه تا جا بیوفته
شما تونستید کاری بکنید یا مکالمه ای داشته باشید که عمه به شما نگاه کنه یا گوش بده
حالا شما هم برگردین به طرفش و بگین راستی عمه این محصولی که به مامان میگم خیلی عالی میتونه جوشهای روی صورتت رو هم خشک کنه و هم لایه برداری کنه یعنی جای جوشهارو هم برات از بین ببره و در ضمن باعث خشکی نمیشه مثل محصولات توی بازار!
3تحریک اشتیاق مشتری برای داشتن محصول
تو این مرحله مشتری بفکر اون حسی که اذیتش میکنه میوفته
و داشتن یه پوست یا موی سالم و زیبا رو حسش میکنه
حالا شما باید جملاتی بکار ببرید که مدت این "تصویر ذهنی مشتری" رو که ایجاد شده رو بیشتر کنید
مثلا تو مثال عمه بعد از انجام مرحله دوم بگید
عمه با از بین رفتن جوشهات فک کن وقتی یه مراسم میری یا یه عکس میندازی چقدر اعتماد بنفس ات بالا میره یا اصلا چقدر بچشم شوهر عمه میای؟
4نهایی سازی فروش
حالا مشتری آماده هست حالا باید بلد باشین تا فروش رو ببندین
نهایی سازی فروش خودش یه فلسفه ای داره ولی نظر بنده اینه که کاری نکنید که خودتون دوست ندارید باهاتون اونطور رفتار بشه
یکی از راه های نهایی سازی:دعوت کردن مشتری به دادن سفارشه
مثلا بگید خوب عمه حالا مایلی برات یکی از این پک هارو سفارش بدم بیاد تا برا همیشه از دست جوشها خلاص بشی!
یه را دیگه برای نهایی سادی فروش هم استفاده از تکنیک "از آنجاییکه" هست
مثلا خب عمه از اونجایی جوشهای صورتت خیلی سریع باید درمان بشن تا به کل صورتت پخش نشن و جاشون نمونه . پنبه ریز ام ال ام.
از اونجایی که این محصول تنها محصولی هس که کاملا ارگانیکه
و از اونجاییکه کیفیت این محصول با ضمانته
مایلی روی پوست خودت سرمایه گذاری بدون هیچ ریسکی بکنی؟
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
چک های رمزدار به دو صورت است:
چک بین بانکی
چک بین بانکی چکی است که طبق درخواست مشتری توسط بانک به عهده یکی از سایر بانکها با استفاده از رمز صادر می شود. وجه چک های بین بانکی نقداً قابل پرداخت نبوده و بایستی به حساب متقاضی در بانک منظور گردد.
چک بانکی عهده سایر بانک ها در صورتی توسط بانک صادر می گرددکه ذینفع در بانک پرداخت کننده وجه دارای شماره حساب باشد.به گزارش عصر بانک ، چک مزبور در وجه بانک مورد نظر و جهت واریز به حساب درخواست شده توسط متقاضی صادر می گردد.
ابطال چک های بین بانکی
برای ابطال چک های بین بانکی،بانک مقصد (بانکی که چک در وجه آن صادر شده ) می بایستی پشت چک صادر شده را مهر نموده و ذکر نماید که هیچ عملیاتی انجام نشده است تا اقدامات لازم جهت به برگشت وجه چک به حساب متقاضی صورت پذیرد.
چک بانکی
چکی بانکی چکی است که طبق درخواست مشتری توسط بانک در وجه اشخاص حقیقی یا شرکت های حقوقی با استفاده از رمز مخصوص صادر می گرددو در کلیه شعب بانک قابل نقد کردن می باشد.
لازم به ذکر است که چک بانکی با امضاء صاحب چک برای چک های در وجه اشخاص حقیقی و مهر برای چک های در وجه شرکت های حقوقی در پشت آن قابل انتقال به غیر می باشد.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
درسهای کارآفرینی از تام هنکس
حضور طولانی مدت تام هنکس در حرفههای مختلفی نظیر بازیگری، تولیدکنندگی، نویسندگی، کارگردانی و تولیدکننده اپلیکیشن، او را بین نخبههای هالیوودی قرار داده است؛ در حالی که شهرتش به عنوان مهربانترین مرد شهر را نیز حفظ کرده است.
از همان آغاز جاه طلبی تام هنکس کاملا مشخص بود. زمانی که او تنها ۱۸ سال داشت، به کارگردان تحسین برانگیز آن روزها، جورج روی هیل نامهای نوشت و در آن نامه تمام روش هایی که جورج هیل میتوانست ستاره بودن او را کشف کند، عنوان کرد.
این نامه، که هم شجاعانه بود و هم خنده دار، نمونهای از اصول کارآفرینی ست که ما در مود آنها صحبت میکنیم: هنکس ریسک کرد. موقعیتی برای ایجاد ارتباط در پیش روی خود دید و تصویر واضحی از آن چه میخواست بدان دست یابد داشت (من نمیخواهم که از آن سوپراستارهای هالیوودی باشم که بین نوجوانان طرفداران زیادی دارند، من فقط یک پسربچه ام که در دوره خودش به شهرت رسیده، یک پورشه دارد و رابرت ردفورد را «باب» صدا میزند).
روحیه کارآفرینی که تام هنکس در دوران نوجوانی از خود بروز داد در طول حرفه او نیز خود را نشان داده است. در این مقاله ما لیستی از هفت درس برتر کسب و کار از دیدگاه او را که در مصاحبه هایش به آنها اشاره کرده تهیه کرده ایم:
۱- ترسی را که همراه استفاده از یک شانس به وجود میآید، با آغوش باز بپذیرید.
۲- اجازه ندهید که ترس باعث تنبلیتان شود
۳- قهرمانان را شناسایی کنید.
۴- انتظار این را داشته باشید که همیشه همه چیز راحت جلو نرود.
۵- بدانید که شکست موقعیتی برای یادگیری ست.
۶- علاقهمند باشید و آن را نشان دهید.
۷- بدانید که اسطورهها یک شبه ساخته نشدهاند.
هنکس میگوید: «در این کسب و کار، شغلها براساس طول عمر ایجاد میشوند.»
" چقدر مدیرهستید؟" و "عیار مدیریتی" شما چقدر است؟
برای اینکه عیار مدیریتی خود را مشخص کنید به شاخصهای زیر توجه نمایید:
1 اگر در غیاب و نبود شما سازمانتحت مدیریت تان به همان اندازه زمان حضور و بود شما خوب عمل می کند شما در نظام سازی و ساخت سیستم های کاری خوب عمل کرده اید.
2 اگر با اطمینان خاطر کاری را به زیرمجموعه واگذار می کنید و نسبت به نتیجه کار نگران نیستید شما در کادر سازی و تربیت نیرو خوب عمل کرده اید.
3 اگر کارکنان زیرمجموعه بدون هیچگونه تنش و بگومگو، در فضایی آرام و سازنده با یکدیگر همکاری می کنند شما در تیم سازی خوب عمل کرده اید.
4 اگر در سازمان شما، رفتارهای مخربی چون شایعه پراکنی، زیرآب زنی، خودشیرینی و ... مشاهده نمی شود شما در مدیریت فرهنگ سازمان خوب عمل کرده اید.
5 اگر نگران از دست رفتن جایگاه مدیریتی خود نیستید و به توانمندی های فردی خود ایمان دارید شما در پرورش قابلیت های مدیریتی خود خوب عمل کرده اید.
رابطه تغذیه با کارآفرینی!
شاید در نگاه اول ارتباط خاص و معناداری میان این دو نباشد!
ولی در نوشته ها و خاطراتی که کارآفرینان برترداشته اند، درسهایی وجود داردکه بر تغذیه سالم و دوری از غذاها و عادت های ناسالم غذایی به بهانه های کمبود وقت توصیه شده است.
سبک غذایی زیر باعث بهبود تفکر میشود
قهوه بنوشید اما نه خیلی زیاد!
کافئین معجزه است. اما کافئین در واقع به شما انرژی نمیدهد و بیشتر شبیه یک دارو میباشد. ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیگرم کافئین تاثیر بسیار خوبی برتمرکز وتوانایی تفکر دارد، مصرف بیشتر از این مقدار باعث اضطراب میشود.
شکر زیادی مصرف نکنید.
چون کربوهیدراتهای ساده به زودی هضم میشوند مصرف زیاد شکر باعث میشود گلولز و سطح انرژی خیلی بالا رود و پس از آن به سرعت افت کند که باعث اختلال در عملکرد مغز میشود.
آجیل استفاده کنید.
مغزهای روغنی منبع خوبی از ویتامین ای هست که برای تفکر و جلوگیری از کاهش تمرکز مفید است.
افراط نکنید.
در خواب ، کار و تمرین افراط نکنید.
راهي براي طلسم كردن مشتريانتان پيدا كنيد
چند وقت پیش برای عیادت دوستم به
بیمارستان می رفتم، در مسیر به اولین گل فروشی مراجعه کردم، تا دسته گلی را تهیه کنم. در هنگامی که گل فروش، گل را برای من آماده میکرد، به من گفت: اگر میخواهید میتوانم اسم و تلفن شما را در دفترم یادداشت کنم تا تاریخ تولد همسرتان و روز ازدواجتان را یادآوری کنم و یک روز قبل با شما تماس بگیرم.
من هم موافقت کردم. شاید باورتان نشود، اما یک دفتر سررسید که کنار گذاشته بود، کاملاً پر از اسامی کسانی بوده که می خواستند که این کار برایشان انجام شود.
از او پرسیدم سود این کار برای او چیست؟ ایشان گفت: من هنگامی که با کسی تماس میگیرم و میگویم فردا روز تولد همسرتان است اگر دوست دارید یک ساعت خاص اعلام کنید تا من دسته گلی را برای شما آماده کنم تا معطل نشوید، بسیاری از افرادی که با آنها تماس میگیرم موافقت میکنند. او به من گفت: من بابت یک تماس ممکن است 100 تومان هزینه کنم، اما از هر سه تماس حداقل 20 هزار تومان درآمدزایی میکنم و گل میفروشم.
فرصت هاي اينچنيني در كسب وكار بسياري از ما ها وجود دارند،فقط کافی است کمی تمرکز کنيم و ببینیم چه کاری را میتوانیم انجام دهیم تا مشتری را طلسم کنیم.
تغيير كنيد، قبل از آنكه مجبور به تغيير شويد
شغلهای پررونق سال 2017 اعلام شد.
1 طراحی وب:
با توجه به تغییرات عمده دنیا به سمت بازار و تجارت الکترونیک و توسعه و شکل گیری خدمات جدید مبتنی بر شبکه و اپلیکیشن های گوشی های هوشمند، یکی از بهترین مشاغل طراحی وب و شبکه است.
2 همکاری در بازاریابی (Affiliate Marketing):
یکی از راه های کسب درآمد، متقاعد ساختن افراد به خرید محصولات و خدمات است و زمانی این فعالیت سودآورتر می شود که شما برای راه اندازی این کسب و کار سرمایه اولیه چندانی را به کار نگرفته باشید.
3 متخصص تغذیه:
با تغییر در سبک زندگی، بسیاری از مردم و دولت ها به اهمیت نوع تغذیه و تمرینات ورزشی در سلامتی جوامع تاکید و توجه بسیاری داشته اند.
4 نویسنده کتاب های آنلاین:
با توجه به افزایش سرعت در سبک زندگی جوامع امروزی، فرصت برای مطالعه کتاب تا حدود زیادی کاهش یافته است.
5 آموزش مجازی:
این روزها با توجه به دشواری تردد در سطح شهر ها، هزینه های بالای خرید یا اجاره دفتر یا ساختمان، وجود امکانات و تجهیزات ساده و سریع الوصول در دسترس کودکان و بزرگسالان، تعدد موضوعات و دانش مورد تقاضا، هزینه بالای دانش و اشتراک گذاری آن، بسیاری از آموزشگاه ها و موسسات به سمت راه اندازی سیستم آموزش آنلاین روی آورده اند.
6 متخصص تبلیغات در دنیای مجازی:
با توجه به حضور بیشتر افراد در دنیای مجازی، نحوه اطلاع رسانی و ارتباط با مشتریان بالقوه و بالفعل از این طریق اثربخشی بیشتری دارد.
7تولید محتوا:
در امتداد اهمیت یافتن کسب و کارهای الکترونیک و اتکای مشاغل بسیاری به وجود شبکه و اینترنت، تولید محتوا یکی از مشاغل جدیدی است که سیر استخدام در آن به سرعت در حوزه های مختلف در حال افزایش است.
8 تولید اپلیکیشن های ساده برای کودکان:
برخی آموزش ها و کاربردهای جاری که برای کودکان نیز مناسب هستند، از نظر کاربردی برای آنها قابل درک یا استفاده نیست. بنابراین تولید نسخه های این نرم افزارها متناسب با دانش و تجربه محدود کودکان یکی از راه های جدید کسب درآمد در جوامع جوان و جمعیت رو به رشد است.
9 خدمات حمل:
با توجه به ترافیک و ریسک بالای سرقت در خصوص اجسام با ارزش یا حجیم، بسیاری از افراد علاقه مند به یافتن شرکت هایی هستند که این خدمات را به شکل کاملا حرفه ای و با کمترین ریسک انجام می دهند.
10غرفه مواد غذایی:
همان طور که پیشتر اشاره شد، سرعت زندگی ها رو به رشد بوده و افراد به دلیل ماندن در ترافیک، وقت زیادی برای صرف صبحانه، ناهار یا شام در رستوران ها نداشته و از سوی دیگر پرداخت این هزینه ها به صورت همیشگی برای بسیاری از آنها از صرفه اقتصادی برخوردار نیست.
11تعمیر گوشی های هوشمند: استفاده از گوشی های هوشمند بسیار متداول شده و بسیاری از افراد دانش کافی جهت کار با این وسیله را ندارند.
12 آزاد کار (Freelancer):
امروزه افراد متخصص بسیاری به این نوع کسب و کار روی آورده اند. در واقع، آنها با توجه به تخصص موجود برای پروژه های مختلف با سازمان ها همکاری موقت داشته و پس از پایان طرح، به همکاری با آن سازمان پایان می دهند و منتظر همکاری در طرح و پروژه دیگری با سازمان دیگری می شوند. ا
13 ترجمه:
با توجه به توسعه بازار گردشگری، یادگیری و آموزش زبان های زنده دنیا یا تلاش برای طراحی اپلیکیشن مناسب برای ترجمه همزمان و... فعالیتی است که در آینده نزدیک به اوج خواهد رسید و تا مدت ها درآمدزایی خوبی خواهد داشت.
14 تامین و نظارت بر منابع انسانی:
با افزایش کارکنان دورکار یا شاغل در نقاط مختلف جغرافیایی غیر از دفتر مرکزی، برخی شرکت ها این امکان را ندارند که بر کلیه کارکنان خود نظارت داشته و عملیات آنها را به طور مستمر رصد کنند. بنابراین ایجاد شرکت هایی که نیروی انسانی مناسب را به سازمان ها معرفی می کنند، یکی از مشاغلی بود که فعالیت قابل توجهی داشتند.
15 آموزش نرم افزار:
آموزش خصوصی نرم افزار به متقاضیان حوزه مربوطه، یک کسب و کار کم هزینه و سودآور است که سرمایه اولیه آن دانش و توان انتقال دانش است.
16 مشاور بورس:
با توجه به اهمیت بازار بورس در اقتصاد کشورها و گردش مالی بالای آن، افراد بسیاری علاقه مند به سرمایه گذاری در آن هستند. از این تعداد، بسیاری از افراد دانش و آگاهی کافی نسبت به بازار بورس و کار در آن را نداشته و از این رو نسبت به این نوع فعالیت انصراف می دهند.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
شگرد مشترک کازینوها و هایپرمارکت ها
همه ما فکر می کنیم که خیلی عاقل و باهوش هستیم اما به صورت ناخودآگاه تحت تاثیر متغیرهای مختلفی قرار می گیريم و تصمیمات ما از مدار عقلانیت خارج می شود.
هیجان باعث می شود که شانس موفقیت خود را بیش از اندازه ارزیابی کنیم. به همین دلیل هست که کازینوها، از نور زیاد و صدای بلند استفاده می کنند: می خواهند افراد را هیجانی کنند! هرچقدر بیشتر هیجانی شوند، پول بیشتری صرف خواهند کرد. هرچقدر که درباره موضوعی بیشتر هیجان زده باشیم، ریسک ها را کمتر تخمین می زنیم.
هایپرمارکت ها هم از سه متغیر نورپردازی، سقف بلند و موسیقی به خوبی استفاده می کنند. به همین دلیل است که وقتی سیستم روشنایی هایپرمارکت ها برای چند ساعتی دچار نقص می شود به وضوح روی فروش آن ها تاثیر می گذارد.
ممکن است بگویید که هایپرمارکت ها و کازینوها هر دو این ويژگی را دارند که مردم برای تفریح و سرگرمی به آن جا می روند. باشد بگذارید یک مثال دیگر بزنم: معمولا بازار سهام جزو بازارهای پیشرفته است. بازیگران آن نه به قصد تفریح بلکه کاملا با هدف سودآوری به آن بازار می آیند. یافتههای پژوهشی متعدد نشان می دهد که بین آب و هوا و میزان خرید و فروش سهام آن هم در حرفه ای ترین بازارها رابطه معناداری وجود دارد. یک درجه افزایش حرارت روی حجم خرید و فروش سهام تاثیر می گذارد! برخی یافته ها نشان می دهد که اینکه امروز آفتابی است یا ابری، هم روی قیمت ها تاثیرگذار است و هم روی میزان خرید و فروش. همین طور درجه رطوبت تاثیر معکوس دارد!
بنابراین عناصر غیرمرتبط شامل هیجان، موسیقی، درجه حرارت، میزان رطوبت، میزان روشنایی بر روی تصمیمات ما کاملا موثر است.
تحلیل و تجویز راهبردی:
برخی معتقدند عواطف و منطق، رابطه الاکلنگی با هم دارند؛ هر طرف که بالا برود، طرف دیگر پایین می آید. چه باید کرد؟
1- عواطف خود را بشناسید و تشخیص دهید که چگونه تفکر شما را تحت تاثیر قرار می دهد.
2- فاصله زمانی-مکانی بگیرید و به جای تفکر، تامل کنید. در تصمیمات مهم از موقعیتی که در آن هستید فاصله بگیرید و به خودتان زمان بدهید. اگر بخواهید در همان لحظه تصمیم گیری کنید تحت تاثیر عوامل محیطی آن جا قرار خواهید گرفت. سپس با لیست کردن جنبه های مثبت و منفی هر تصمیم، منطق خود را بالا ببرید. با دیدن واقعیت های مربوطه بر روی کاغذ، می توانید به صورت عقلانی در مورد انتخاب ها فکر کنید و تاثیر عواطف و عوامل دیگر را بر خود کمتر می کنید.
حال یک پرسش چالشی: می خواهید به فردی پیشنهاد ازدواج دهید یا می خواهید به رییس تان یک ایده سرمایه گذاری را پیشنهاد کنید، سعی می کنید در چه شرایطی پیشنهاد خود را به او بدهید که احتمال جواب منفی شنیدن را کم کنید؟
دکتر مجتبی لشکربلوکی
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
کسب درآمد از چاپ کارت ویزیت
از میان تمام اقلام تبلیغاتی که صاحبان کسبوکار برای معرفی خود استفاده میکنند، کارت ویزیت جایگاه بسیار ویژه ای دارد. امروزه تقریباً هیچ کسبوکاری را نمیتوان یافت که برای معرفی خود به سراغ استفاده از کارت ویزیت اختصاصی نرود و همین تقاضای بالا، امکانی بوجود آورده تا افراد بسیار زیادی همچون طراحان، بازاریابان و کانونهای تبلیغاتی درآمدهای بالایی از چاپ کارت ویزیت داشته باشند.
جالب است بدانید برای اینکه فردی بخواهد از چاپ کارت ویزیت کسب درآمد کند، حتماً نیازی به داشتن دفتر و دستگاه های مخصوص چاپ آن ندارد و میتواند با بازاریابی و ارسال سفارشات به مراکز اصلی چاپ کارت ویزیت در شهرهای بزرگ کشور به درآمدهای بسیار بالاتری نسبت به دفاتر رسمی تبلیغاتی در شهر دست یابد. لازم به ذکر است دستگاه های مخصوص چاپ کارت ویزیت به دلیل قیمت و هزینه های جاری بالا، تنها در شهرهای بزرگ کشور که امکان سفارش گرفتن از همه ی استان ها را دارند، وجود دارد و این موضوع فرصتی است تا افرادی بدون داشتن دفتر تبلیغاتی، شروع به گرفتن سفارش کارت ویزیت از سطح شهر کرده و با ارسال سفارشات به چاپخانه، سود خوبی بدست آورند. فصلی نبودن، نیاز نداشتن به سرمایه اولیه، درآمد بالا و سریعالوصول بودن سود از ویژگیهای منحصربهفرد این کار به شمار میرود.
برای شروع کسب درآمد از چاپ کارت ویزیت چه چیزهایی مورد نیاز است؟
داشتن مجموعه ای کامل از طراحی های کارت ویزیت اصناف مختلف
آشنایی مختصر با فتوشاپ یا نرمافزارهای مشابه برای آماده کردن طرح سفارشها
اینترنت برای ارسال طرحها به مراکز چاپ کارت ویزیت
در سال 2050 چگونه زندگی خواهیم کرد؟
"یان پیرسون" آینده پژوه مشهور، مهمترین اتفاقات بشر تا 35 سال آینده را شامل موارد زیر میداند
تا 2 سال آینده از هواپیما های بدون سرنشین که مسئول تحویل بار هستند به شکل گسترده استفاده خواهد شد.
هایپر لوپ ها تا 6 سال آینده قادر خواهند بود با سرعتی باور نکردنی مسافران را به شهر های مختلف ببرند.
ماشین ها و ربات ها تا اوایل سال 2025 مانند انسان ها از قدرت تفکر برخوردار خواهند شد.
گوشی هوشمند تا سال 2025 منسوخ خواهد شد.
سفر های فضایی که برای سفر انسان به مریخ طراحی شده تا سال 2030 اجرایی خواهد شد.
تا 10 سال آینده، لباس ها پیشرفت چشمگیری داشته و مهارت های فوق بشری را به انسان ها عرضه خواهد کرد.
تا 10 سال آینده، کتاب های درسی جای خود را به فناوری واقعیت مجازی خواهند داد.
خودرو های بدون راننده و خودران تا 10 سال آینده در همه جا حضور خواهند داشت.
تا 20 سال آینده از فناوری چاپ سه بعدی برای ساخت خانه ها استفاده خواهد شد.
تا سال 2030 مردم از ربات ها برای انجام کار های منزل استفاده کرده و ربات ها همچنین نقش همدم را نیز خواهند داشت.
افراد تا سال 2040 برای کنترل تنظیمات لوازم منزل از هوش مصنوعی استفاده خواهند کرد.
تا سال 2045، مردم به سایبورگ ( ترکیبی از انسان و ربات) تبدیل شده و قابلیت های فوق العادهای پیدا خواهند کرد.
تا 25 سال آینده برج های بلند و مرتفع به قدری مجهز و پیشرفته خواهند شد که عملکردی نظیر شهر های کوچک خواهند داشت.
در نهایت سامانه گردشگری فضایی تا سال 2050 ممکن شده اما به دلیل زیاد بودن هزینه های آن به احتمال زیاد فقط برای افراد بسیار ثروتمند در دسترس خواهد بود.
حقایقی شگفت انگیز درباره فقر جهانی
روزانه 20 هزار کودک در اثر فقر جان خود را از دست می دهند.
تقریباً 1 میلیارد نفر امشب سر گرسنه بر بالین خواهند گذاشت.
80% انسان ها با حقوق روزانه زیر 10 دلار زندگی می کنند.
اگر شما سالانه بیش از 21 هزار دلار (حدود 80 میلیون تومان) در سال درآمد دارید، جزو 4% ثروتمندترین افراد کره زمین هستید.
طبق گفته «بیل گیتس»، در سال 2035 هیچ کشور فقیری در دنیا وجود نخواهد داشت.
100 میلیون نفر در چین، حقوق روزانه کمتر از 1 دلار دارند.
مجموع ثروت 85 نفر از ثروتمندترین افراد، برابر با 3.5 میلیارد نفر یعنی نصف جمعیت جهان است.
«سیلوستر استالونه» آنقدر فقیر بود که مجبور شد سگش را به قیمت 50 دلار بفروشد. یک هفته بعد و با فروش فیلمنامه «راکی»، سگش را به قیمت 3 هزار دلار دوباره خرید.
پیکاسو اکثر کارهای ابتدایی خود را سوزاند تا آپارتمانش را گرم نگه دارد.
در چین، بیش از 35 میلیون نفر در غار زندگی می کنند.
64% از افراد به شدت فقیر دنیا در 5 کشور زندگی می کنند: هند، چین، نیجریه، بنگلادش و کنگو.
1% ثروتمندترین افراد دنیا، 48% سرمایه جهان را در اختیار دارند.
100 نفر از ثروتمندترین افراد دنیا در سال 2012، درآمدی بدست آوردند که می توانستند فقر جهانی را 4 بار ریشه کن کنند.
66 میلیون نفر از کودکان در جهان، با شکم گرسنه در کلاس درس حاضر می شوند.
ثروتمندان ايران را بشناسید
1 حسین ثابت بکتاش
صنعت: هتلداری
سن: ۸۲ سال
مالک پیشین هتل های داریوش، هلیا، لاله، تماشا و پانیذ (کیش)، شرکت تجارت بین الملل ثابت
2 محمد جابریان
صنعت: فولاد
3 محمد صدر هاشمی نژاد
صنعت: پیمانکاری ساخت و ساز، بازار پولی
سن: ۶۶ سال
موسس اولین بانک خصوصی ایران (اقتصاد نوین)، مالک گروه ساخت و ساز استراتوس، کانون کارآفرينان توسعه گرا و بنياد خيريه فرهنگی آموزشی صدر هاشمی نژاد
4 اسدالله عسگراولادی
صنعت: خشکبار و بازرگانی
سن: ۸۳ سال
رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین
5 رضا علاءالدین
مالک بازار بزرگ علاءالدین
6 علی انصاری
صنعت: مبلمان، ساختمان
مالک بازار مبل ایران، رئیس گروه اقتصادی تات، عضو اسبق هیات مدیره باشگاه استقلال تهران
7 حسین هدایتی دولابی
صنعت: مبلمان، استیل، ساختمان
سن: ۵۳ سال
مالک کارخانه استیل آذین، مرکز پرورش میگو، عضو اسبق هیات مدیره باشگاه پرسپولیس
8 احمد ابریشم چی (تاجر)، غلامعلی سلیمانی (گروه سولیکو)، یونس ژائله (شیرین عسل)، خانواده مدلل ها (صنعت سیمان و روغن نباتی)، علاء میرمحمدصادقی (صنعت گچ و سیمان)، محسن خلیلی عراقی (بوتان)، شاهرخ ظهیری (مهرام، فعال در چندین اتاق مشترک بازرگانی)، مهدی جاریانی (پاکسان)، علینقی خاموشی (صنعت نساجی)، فاطمه مقیمی (بازرگانی) از دیگر ثروتمندان شناخته شده ایران هستند.
دارایی ثروتمندترین فرد لیست فوق تا ۱۰۰ هزار میلیارد تومان برآورد می گردد.
پیر امیدیار (eBay)، اردوان فرهاد مشیری (باشگاه اورتون)، امید کردستانی (google)، انوشه انصاری (تلکام تکنولوژی)، آرش فردوسی (DropBox) از دیگر ثروتمندان شهیر ایرانی هستند.
‼️ دارایی ثروتمندترین فرد این لیست تا ۱۰ میلیارد دلار برآورد می گردد.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
۲۹ راز نتورک های موفق
۱_ آنها یک سیستم محکم، قابل توجیه و منطقی برای کار دارند.
۲_ آنها در این کار صبوری دارند.
۳_ آنها تداوم و پیگیری خستگی ناپذیری دارند.
۴_ آنها هدف دارند: یعنی ۱ اهداف کوتاه مدت، ۲ اهداف میان مدت، ۳ اهداف بلند مدت.
۵_ آنها این کار را روزانه انجام میدهند.
۶_ آنها بدون هیچگونه سایه شک، به محصولی که نت ورک مارکتینگ به ارمغان می آورد ، اعتقاد دارند.
۷_ آنها اول خود، پرستیژ و شخصیتشان را عرضه میکنند.
۸_ آنها میدانند که چه چیزی افراد را بحرکت در می آورد.
۹_ آنها مجموعه خود را خوب آموزش میدهند تا همانند سازی صورت گیرد.
۱۰_ آنها تلاشهای افراد مجموعه خود را ارج می نهند.
۱۱_ آنها از دیگران می آموزند.
۱۲_ آنها هیچوقت قانع نیستند و دایما در حال بسیج کردن و سازماندهی نیروها هستند.
۱۳_ آنها این کار را ساده انجام میدهند.
۱۴_ آنها با مجموعه خود در تعامل و تماس هستند.
۱۵_ آنها مسافت های دور را می پیمایند تا چیز های بیشتری بدست آورند.
۱۶_ آنها حد اقل ۷ بار پیگیری انجام میدهند.
۱۷_ آنها کارها و مسایل را اولویت بندی می کنند.
۱۸_ آنها بر نقاط قوت مجموعه خود تمرکز میکنند.
۱۹_ آنها تلاشهای خود را اتومات میکنند.
۲۰_ آنها برنامه آموزشی روزانه دارند کتابها ۲ روز نامه ها ۳ کلیپ و سی دی و ...
۲۱_ آنها جهانی می اندیشند.
۲۲_ آنها در زمان مناسب در کار سرمایه گذاری می کنند.
۲۳_ آنها در این کار از منطقه امن عادت هایشان بیرون می آیند.
۲۴_ آنها خود را به خاطر موفقیت درکار ستایش و تحسین نمی کنند.
۲۵_ آنها پولی را که از این کار در می آورند در حین کار سرمایه گذاری می کنند.
۲۶_ آنها از کار خود لذت می برند.
۲۷_ آنها ارگانیزه شده و منظم و ساماندهی شده فعالیت می کنند.
۲۸_ آنها ۱ وقت ۲ انرژی 3افراد انسانی را تلف نمی کنند.
۲۹_ آنها تصمیمات را سریع اتخاذ کرده و سریع عمل میکنند.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
پولدار نخواهید شد اگر این 9 نشانه را دارید
1 - تاکید بسیاری بر پسانداز کردن و صرفهجویی دارید ، در حالی که تلاش کافی در کسب کردن درآمد ندارید .
2 - شما آغاز به سرمایهگذاری نکردهاید .
3 - وابسته به یک درآمد ثابت و مشخص هستید .
4 - دست به خریدهایی میزنید که قادر به پرداخت آن نیستید .
5 - به دنبال رویاهای شخص دیگری هستید ، نه رویاهای فردی خودتان .
6 - شما به ندرت از محدوده آسایش خود خارج میشوید.
7 - برای سرمایه خود هدفی در نظر نگرفتهاید .
8 - در ابتدا درآمد خود را خرج میکنید و آنچه را که باقی بماند ، پسانداز میکنید .
9 - فکر میکنید که ثروتمند شدن برایتان غیر ممکن است .
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
انواع قرار داد کار
قرارداد کار به رابطهای اطلاق میشود که به صورت کتبی یا شفاهی در مقابل دریافت حقالسعی (شامل دستمزد و مزایای شغلی) برای مدت موقت یا مدت غیر موقت بین کارگر و کار فرما تنظیم شده باشد.
بنابراین اولین نکتهای که از تعریف قرارداد کار به دست میآید، این است که قرارداد کار جزو عقود غیر تشریفاتی است.
نکته دوم این است که پرداخت مزد حاکی از معوّض بودن قرارداد کار است و موارد کار مجانی را شامل نمیشود و سوم اینکه شامل قراردادهای دائم و موقت میشود.
قرارداد کار غیر موقت
قانونگذار در تبصره دو ماده 7 قانون کار، کلیه کارهایی را که دارای طبیعت مستمر هستند، چنانکه مدت در قرارداد ذکر نشود، قرارداد دائمی تلقی کرده است.
بدیهی است بهترین شکل ممکن که منجر به حفظ هر چه کاملتر حقوق کارگر خواهد شد، تنظیم رابطه به صورت دائمی (غیر موقت) است چرا که در این صورت، کارگر ضمن بهرهمندی از افزایش حقوق سنواتی و نیز بیمه در طول مدت اشتغال و همچنین بهداشت و ایمنی یا بهرهمندی از امتیازات کارهای سخت و زیانآور در محیط کار و نیز عیدی سالانه، در پایان کار نه تنها استحقاق دریافت حق سنوات به میزان آخرین حقوق ضرب در سالهای خدمت را خواهد داشت، بلکه پس از خاتمه کار به لحاظ بازنشستگی، از کار افتادگی یا فوت از حقوق لازم از محل صندوق تأمین اجتماعی نیز برخوردار خواهد شد.
علاوه بر آن فرزندان ذکور وی تا سن 18 سالگی و اناث تا هنگام ازدواج و همچنین همسر او پس از حیات وی از مستمری و امتیازات آن بهرهمند خواهند شد.
بنابراین ملاحظه میشود که اصرار قانون کار مبنی بر دائمی تلقی شدن رابطه قراردادی کار تا چه حد میتواند حافظ منافع کارگران و کارکنان بخشهای مختلف تولیدی و خدماتی باشد؛ اگرچه با توجه به شرایط اقتصادی موجود و عدم تعادل بین عرضه و تقاضا در بازار کار، روابط فعلی آنچنان دچار آسیب شده است که کارفرمایان به تنظیم قراردادهای موقت و حتی با تفسیر غلط ازماده 11 قانون کار که در مورد کارهای آزمایشی وضع شده است، در قالب 89 روزه، مبادرت به ایجاد رابطه قراردادی میکنند و از آنجایی که به لحاظ پیروی از انگیزههای اشتغالزایی و حمایت از توسعه کارآفرینی بعضاً مورد حمایت سیاستهای وزارت کار نیز قرار دارند، نتیجتاً از امتیازات تعیینشده در خصوص قراردادهای دائم بیبهره میشوند.
قرارداد کار با مدت موقت
بر اساس تبصره یک ماده هفت قانون کار، حداکثر مدت موقت برای کارهایی که طبیعت آنها جنبه غیر مستمر دارد باید توسط وزارت کار تهیه و به تصویب هیأت دولت برسد.
بنابراین ملاحظه میشود قانونگذار در جهت صیانت از استمرار رابطه قرارداد کار و این که در مواردی به بهانه طبیعت غیر مستمر، کارفرمایان مبادرت به تنظیم قرارداد موقت نکنند، تعیین آنها را، به ضوابطی منوط کرده است که توسط وزارت کار و امور اجتماعی تهیه و با تصویب هیأت وزیران لازمالاجرا خواهد بود.
قراداد کار معین
چنانچه از نام این نوع قرارداد برمیآید، قالب مذکور به انجام کار معینی توسط کارگر اطلاق میشود. بنابراین در صورت انجام دادن کار مورد توافق، تعهد کارگر پایان یافته تلقی میشود و قرارداد خاتمه مییابد.
از این جهت قراداد کار معین با قراردادهای پیمانکاری که مشمول مقررات قانون مدنی است، تشابهاتی دارد.
اما باید به این نکته توجه داشت که چنانچه کارگر با ابزار و لوازم متعلق به کارفرما و بنا به دستور او در محل کارگاه، اقدام به انجام کار معینی مانند رنگ کردن تعدادی خودرو کند، قرارداد آنها مشمول موارد حمایتی مندرج در قانون کار میشود.
بنابراین قرارداد کار مفهومی متفاوت از اجاره انسان پیدا میکند. اما در مواردی که کار به صورت کنتراتی سفارش داده میشود و نه تنها تهیه ابزار و لوازم کار بر عهده پیمانکار است، بلکه حدود و ثغور و ساعات و نیز چگونگی انجام کار تماماً با مدیریت وی انجام میپذیرد، کارهای پروژهای پیمانکار در قلمرو عمومات قانون مدنی قرار میگیرد.
تفاوت کارگر با کارمند:
لفظ کارگردرماده۲ قانون کار:
موضوع قابل توجه درموردتعریف کارگرآن است که لفظ کارگر بر اشخاص حقیقی دلالت دارد و شرکتها و موسسات کارگر محسوب نمیشوند.
و همچنین لفظ به هرعنوان درماده مذکور،نشان دهنده عام بودن مفهوم کارگر است یعنی کسانی که کاریدی یافنی انجام میدهند،مانند :
دکتر،مهندس،کارگرساده و...
تفاوت کارگر با کارمند:
واژه کارگر را در مورد کسی بکار میبرندکه کارشان جنبه یدی یا فنی داشته باشد و بر عکس به کسانی که کارشان جنبه فکری دارد یا با نوشتن،دفتر و محاسبه و مانند آن سر و کار دارندکارمند میگویند.
ولی از نظر مفهوم حقوقی،رابطه کارگری و کارفرمایی رابطه ایست حقوقی که براساس چگونگی و کیفیت ارتباط میان دو طرف یعنی دادن دستور و نظارت بر کار و پرداخت مزد از سوی کارفرما و انجام کار زیر نظر کارفرما در برابر دریافت مزد از سوی کارگر خلاصه میشود.
در این رابطه ، نوع کار مهم نیست مثلا حسابدار،ماشین نویس از نظرعرف کارمند ولی از نظر حقوقی و دیدگاه قانون کار کارگر محسوب می شود.
حق جذب چیست؟
حق جذب مبلغی است که همانطور که از نامش پیداست به منظور جذب نیروی تخصصی بوده و جزء حقوق ومزایای مستمر بوده و جهت کسری حقوق( به پایه حقوق اضافه می گردد) آنان پرداخت می گردد و در خصوص جذب در مناطق محروم نیز استفاده میگردد.
انواع فوق العاده حق جذب:
بخش اول: براساس پست سازمانی است که بدون در نظر گرفتن فردی که پست سازمانی را تصدی کرده و با توجه به شاخص های مثل گسترده فعالیت سطح سازمانی، پاسخگویی به ارباب رجوع، سطوح ارتباطات سازمانی، ریسک پذیری و حساسیت شغلی و استفاده از نرم افزارهای تخصصی سازمانی برای یکبار در کمیته مربوطه مورد بررسی قرار گرفته ودر نرم افزاره تشکیلات به عنوان امتیاز پست سازمانی لحاظ می شود.
بخش دوم: براساس شایستگی های فردی است که با توجه به میزان رضایت مدیر،مدرک تحصیلی مرتبط با پست سازمانی نخبگان ،ساعات آموزشی مرتبط با پست سازمانی و سابقه خدمت لحاظ می شود.
تفاوت های سفته با برات بدین شرح ارائه می گردد:
1 در برات معمولا سه نفر شرکت دارند:
محیل( برات کش)
محال له( دارنده برات)
محال علیه( پرداخت کننده وجه برات)
ولی در سفته تنها دو نفر شرکت دارند:
متعهد
متعهد له
2 موضوع قبولی در سفته وجود ندارد زیرا حواله بر عهده شخص دیگری نیست که احتیاج به قبولی وی باشد.
3 در برات مکان و چگونگی پرداخت وجه شرط اصلی است. هرگاه گیرنده وجه برات، مطالبه یا اعتراض نماید آثاری بر آن مترتب است. ولی در سفته که بدهکار آن را امضاء می کند وجود محل اهمیتی نخواهد داشت. به این معنا که در موعد مقرر باید سفته پرداخت شود.
4 در برات قید اسم محتال ( طلبکار) الزامی است. زیرا از شرائط اساسی برات اینست که اسم شخصی که برات در وجه یا حواله کرد او پرداخت می شود ذکر گردد. ولی در سفته می توان به نام حامل ، بدون ذکر اسم شخص معینی سفته را صادر کرد.
5 صدور برات یک عمل ذاتا تجاری است ولی صدور سفته در صورتی یک عمل تجاری به شمار می آید که طرفین معامله ، تاجر یا صراف یا بانکدار باشند
دلایلی برای بیکار بودن شما
اگر مدتهاست که فارغالتحصیل شدهاید و هنوز بیکار هستید، بهتر است به دلایل زیر نگاهی بیاندازید؛ شاید یکی از آنها دلیل بیکار ماندن شما باشد :
یک روال عادی را دنبال نمیکنید
در حقیقت شما حتماً دیسیپلین و یا روش خاصی برای به دنبال کار گشتن ندارید.
پروسهی جستجوی کار به اندازهی خود کار جدی و حساسی است و باید بر طبق برنامه پیش بروید.
لیستی از تمام کمپانیهای مورد نظر خود تهیه کنید و تمام شغلها و مدارک مورد نیاز را یادداشت کنید؛ بعد از مصاحبه از فرستادن نامه ی تشکر غافل نشوید و به طور مرتب لیست خود را به روز کنید.
خوب آماده نیستید
به گفتهی کارفرماها یکی از شایع ترین اشتباهات افراد در هنگام مصاحبه، نداشتن آمادگی کامل است.
وقتی وارد یک مصاحبه میشوید اطمینان داشته باشید که کاملاً آماده هستید؛ جوری که به تمام سؤالات با اطمینان پاسخ داده و چیزی را از قلم نندازید.
مورد مهم دیگر این است که باید اطلاعات کاملی از شرکت مورد نظر و فرهنگ آن و نحوهی کارش داشته باشید و همچنین سمت شغلیای را که برای آن درخواست داده اید را به خوبی بشناسید و آمادگی به عهده گرفتنش را داشته باشید.
به اندازهی کافی نگشتهاید
برای پیدا کردن کاری مناسب تنها دنبال کردن آگهیها، کافی نیست.
سعی کنید در شبکههای اجتماعی نیز فعالیت داشته باشید و با افراد مختلف آشنا شوید و با آنها در مورد کار صحبت کنید.
بسیاری از افراد کار خود را از طریق دوستان و آشنایان پیدا میکنند پس از آنها نیز غافل نشوید و شرایط خود را بازگو کنید تا اگر کاری مناسب مهارتها و دانش شما بود، شما را در جریان بگذارند
رزومهی کاملی ندارید
یکی از اشتباهات رایج در پروسهی پیدا کردن کار این است که بعضیها رزومهی ثابتی را برای تمام شرکتها و مشاغل ارسال میکنند که اینکار درست نیست.
شما باید براساس شغل مورد نظر و تواناییها و مهارتهایی که نیاز دارد و همچنین شرایط آن شرکت، رزومهی خود را تنظیم کنید.
در هنگام مصاحبه ضعیف عمل میکنید!
یک سری از اشتباهاتی که میان افراد بیکار رایج هستند عبارتند از:
عدم آمادگی
نداشتن پاسخ به سؤالات معمول
نداشتن اشتیاق کافی
پاسخهای منفی
نداشتن صداقت
داشتن سؤالات و نظرات نامناسب
دیر رسیدن
پرخاشگری
بهترین حالت خود را نشان ندادهاید ( اولین ملاقات بیشترین تأثیر را خواهد گذاشت که به این راحتیها قابل تغییر نیست ، سعی کنید در ملاقات اول لباسی مناسب پوشیده و رفتار مناسبی داشته باشید تا بتوانید تأثیر اولیهی خوبی بر شخص مقابل بگذارید )
یک پروفایل عمومی ندارید
یکی از مؤثرترین راهها برای سرعت بخشیدن به فرآیند پیدا کردن کار، فعالیت کردن در اینترنت و شبکه های مختلف است، سعی کنید پروفایلی تهیه کرده و در سایتهای استخدامی و شبکههای اجتماعی همگانی قرار دهید تا توسط افراد مختلف بازدید شود.
فراموش نکنید که این پروفایل تأثیر اولیه را بر روی کارفرما میگذارد.
انگیزهی کافی ندارید
اگر ناراحت و عصبانی هستید، این را بدانید که فقط به خود صدمه میزنید ، سعی کنید این حسهای منفی را فراموش کنید و با داشتن افکار مثبت انرژی و انگیزهی خود را بالا ببرید تا بتوانید در مصاحبهها بدرخشید.
به اندازهی کافی پیگیر نیستید
فرستادن رزومه و منتظر جواب ماندن کافی نیست، باید پیگیرتر باشید و اهمیت بیشتری به کار بدهید ، بعد از فرستادن رزومه حتماً با تماس تلفنی مطمئن شوید که رزومه به شخص مورد نظر رسیده باشد، سپس با فرستادن ایمیل و یا با یک تماس تلفنی از نتیجه و تاریخ مصاحبه اطلاع یابید.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
دروغ بزرگ؛سبكي كه هيتلر براي تبليغات از آن استفاده ميكرد
«دروغ بزرگ» تكنيكي است كه براي نخستين بار هيتلر از آن استفاده كرد.
وي در كتاب نبرد من ميگويد: «مردم شكست آلمان در جنگ جهاني اول را به اين دليل پذيرفتند كه يهوديهاي داراي نفوذ در مطبوعات از اين تكنيك استفاده كردند.»
به باور هيتلر به كارگيري اين روش نيازمند آن است كه دروغ چنان عظيم باشد كه هيچكس باور نكند كه «كسي آنقدر گستاخ باشد كه چنين بيشرمانه حقيقت را تحريف كند.»
در تبلیغ با استراتژي دروغ بزرگ، كوشش ميشود تا مخاطب مورد نظر، به سمت يك فضاي رواني متفاوت با واقعيت سوق داده شود. اين فضاي دروني بايد به گونهاي ساخته و پرداخته شود كه گروه هدف بدون ابزار مقاومت، در آن فضا قرار گيرد و مفاهيم و علائم انتقالي، مورد قبول و پذيرش او باشد.
معروفترين مورد استفادهاي كه از اين تاكتيك شده، در زمان "هيتلر" و به وسیله گوبلز،وزیر تبلیغات و روشنگری هیتلر بوده است. گوبلز ميگويد: «دروغ هر قدر بزرگتر باشد، باور آن براي تودههاي مردم راحتتر است.دروغ را به حدي بزرگ بگوييد كه هيچكس جرئت و فكر تكذيب آن را نكند.» او ميگفت: «بعضي مواقع دروغهايي ميگفتم كه خودم از آنها ميترسيدم.»
گوبلز نقش به سزایی در جمع کردن نیروی مردمی در پشت تفکرات هیتلر داشت. سیاست او در امر تبلیغات موجب پیدایش نوین ترین شکل تبلیغاتی با نام دروغ بزرگ شد. نمونه یکی از موفقیت های گوبلز از این ترفند را می توان در جنگ آلمان در خاک فرانسه مشاهده کرد. در حالی که نیروی های آلمان 100 کیلومتر تا پاریس فاصله داشتند گوبلز به طور کاملا جدی در رادیو برلین اعلام می کند که سربازان نازی پاریس را در محاصره قرار داده اند همین امر باعث می شود تعدادی از لشکر های فرانسوی که دورتر از پاریس بودند خود را تسلیم نیروهای نازی کنند. مارشال گودریان در قسمتی از اظهارات خود درباره جنگ فرانسه می گوید گوبلز به تنهایی کار 20 لشکر زرهی را انجام داد.
روش تبلیغاتی گوبلز که به "دروغ بزرگ" شهرت دارد، بر دو اصل بارز عوام فریبانه متکی بود:
یک: دروغ هر اندازه که بزرگ تر باشد، مردم آسان تر باور می کنند
دو: اندکی حقیقت را با بسیاری دروغ درهم
بیامیزو به مردم عرضه کن
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
هدف تان از فروش چیست؟
فروشندگان برجسته همگی هدف گرا هستند و هدف گرایی با موفقیت در ارتباط است. پردرآمد ترین افراد از قبل می دانند که درآمد روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه آن ها چه خواهد بود. آنها می دانند که برای رسیدن اهدافشان در فروش باید روزانه چند بار با مشتری احتمالی تماس بگیرند. آن ها حتی می دانند با پولی که دریافت می کنند چه خواهند کرد. برای همه ی این موفقیت ها باید دقیقا برنامه ریزی کرد.
اگر هدف نداشته باشید و هدف تان دقیق نباشد گویی در هوای مه آلود تیر اندازی می کنید. بهترین تیر انداز نیز در هوای مه آلود نمی تواند به هدف بزند! او هدف را نمی بیند و این طبیعی است که به هدف نزند.
اهداف مضحک به شما انگیزه نمی دهد. هدف باید جاه طلبانه اما قابل دسترس باشد. اهداف غیر واقع بینانه از انگیزه شما کم می کند. اگر هدف غیر واقع بینانه باشد با اولین چالش و دشواری دست از کار خواهید کشید.
مکتوب کنید
اگر هدف مکتوب باشد، احتمال رسیدن به آن 100% افزایش می یابد. آن را بنویسید و نگران نباشید! حتی اگر به آن نرسید گام موثری خواهید برداشت. هدف نوشته شده را در جایی نصب کنید که هر روز آن را ببینید.
اگر هدف سالانه مشخص باشد تقسیم بندی آن به اهداف فصلی، ماهانه، هفتگی، روزانه و ساعتی کار سختی نخواهد بود. این موضوع باعث می شود که اهداف بزرگتر به اهداف کوچکتر تقسیم شود و رسیدن به هر هدف کوچکتر انگیزه شما را برای رسیدن به هدف بزرگتر قوی تر خواهد نمود.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
مارک زاکربرگ :
سریع باشید... خیلی سریع
پایهگذار پروژه عجیب و بسیار موفق «فیسبوك» جوانترین میلیاردر جهان محسوب میشود، او و دوستانش یك سایت كوچك را در بوستون پایهگذاری كردند و هرگز تصورش را نمیكردند كه سایت كوچك آنها روزی به بزرگترین اتفاق عالم مجازی بدل شود.
او هنوز بسیار جوان است و با توجه به تجربه نهچندان زیادش در زندگی شاید فردی مناسب برای ارائه راهكار و توصیه و ارائه الگو به نظر نرسد اما خب این مرد جوان بسیار باهوش و بسیار موفق حرفهای جالبی برای شما دارد: «چیزی كه میخواهم به دیگران، به خصوص به جوانها بگویم این است كه باید سریع حركت كنید، خیلی سریع، ریسكپذیر باشید و جاهطلب، سعی كنید قدمهای بزرگ بردارید، از انجام كارهای بزرگ نترسید، بهتر است كاری را امتحان كنید و در آن موفق نشوید تا اینكه همیشه در حسرت انجام دادن آن كار بمانید.
تلاش برای انجام یك كار، هرقدر هم بزرگ و ترسناك باشد، بهتر از بیكار ماندن و پا روی پا انداختن است.
این میلیاردر جوان كه بهتازگی ازدواج كرده در سخنرانی در دانشگاه ویرجینیا هم گفت: «از تجربههای جدید نترسید، هیچوقت برای تغییردادن زندگی و پیداكردن هدفهای جدید دیر نیست.»
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
فروشندگان حرفه ای چگونه حرف می زنند؟
درست مثل اینکه می خواهید پیامی را تایپ کنید.
فقط اجازه دارید چند لحظه کوتاه، مختصر ، مفید ، هوشمندانه و با زبان بدن مناسب، بهترین نتیجه را دریافت کنید.
به حرف زدن مردم دقت کنید.
حتما تعجب می کنید!
خاطره گفتن،
شاخه به شاخه رفتن و مهمتر از همه
سوء تفاهم همه جا دیده می شود.
شما چیزی می گویید، بقیه چیز دیگری می فهمند.
فروشنده از کیفیت می گوید خریدار به قیمت فکر میکند.
اگر فروشنده فقط ۳۰% از مقدار اضافه گویی های خود را هوشمندانه صرف محصول و کیفیت و خلاقیت در فروش خود کند، بیش از ۵۰% افزایش فروش خواهد داشت.
فقط ۳۰% از آنچه می گویید برای فروش شما کفایت می کند.
مابقی به کیفیت رفتار بدنی و تمرکز و تجربه و علم شما بستگی دارد.
وقتی تلگرافی حرف می زنید به یاد داشته باشید در بیان و استفاده از کلمات محدودیت دارید.
این تمرین را هرچند وقت یکبار انجام دهید:
حرف های مهم خود را از طریق نوشتن پیام بزنید تا از کلمات کمتر استفاده کردن را یاد بگیرید.
فروش مستقیم یا همان فروش به شیوه بازاریابی شبکه ای چه فوایدی برای اقتصاد کشور دارد؟
حذف واسطه های سنتی و دلال ها
افزایش سود تولید کننده داخلی
کیفیت و کمیت بالای محصول تولیدی
توسعه کارخانجات داخلی و جذب نیرو
پرداخت عانی و به موقع مالیات به دولت
نظارت دقیق بر قیمت ها
خرید آسان و مطمئن
خرید محصولات به قیمت واقعی
تثبیت قیمت محصولات
ارائه جنس اصل و اورجینال به مشتری
جلوگیری از تورم
قیمت یکسان در سراسر کشور
هر یک از اینها به تنهایی می تواند یک دلیل محکم و قانع کننده برای اثبات برتری شیوه فروش مستقیم نتورک مارکتینگ باشد.
چگونه محتوا، ديجي كالا را تبديل به غول اينترنت كرد؟
"محتوا پادشاه است”. این جمله را شاید بارها شنیده باشید. اما در این مطلب میخواهیم عمق قدرت این پادشاهی را با ارایه ی یک نمونه ی واقعی بیان کنیم.
حمید و سعید جوانهای ۲۶ سالهای که به جای رج زدن راسته خیابان جمهوری و گم شدن در هیاهوی «ارزون ببر و گرون نبر» دلالان، نشستند پای اینترنت. نه پدرشان حاجی بازاری بود و نه وکیلالدولهای که با سفارشنامهای مفتخر به دریافت وام کمبهره یا بیبهره شوند، .سعید لیسانس مکانیک و فوقلیسانس امبیای از دانشگاه سازمان مدیریت صنعتی دارد و حمید لیسانس صنایع از دانشگاه خواجه نصیر و فوقلیسانس امبیای از دانشگاه علم و صنعت، هردو باسواد اما کمتجربه. کارشان را با قناعت بیهیاهو در دفتر قرضی برادر بزرگترشان در خیابان ابوسعید و تنها با اتکا به یک ایده شروع کردند. ایدهای که در ابتدا متکی بود به Content (محتوا) یعنی نقد و بررسی و فروش اینترنتی کالاهای دیجیتال مثل دوربین و موبایل، خبری هم از فروشگاه امروزی و بزرگ دیجیکالانبود. کاری را که امروز با ۵۰ میلیون تومان میشود راه انداخت یک دهه پیش برادران دیجی با ۲۰ میلیون تومان شروع کردند.
آنها دوربینی از بازار میخرند که لنزش قلابی از کار درمیآید. همین اتفاق ناخوشایند جرقهای میشود تا به این فکر کنند که سایتی راه بیندازند و به مخاطبان اطلاعات و آگاهی بدهند و بعد هم جنس اصل بفروشند. با هفت نفر کار را شروع کردند. قدرت CONTENT و خوشنامی و استعداد آنها باعث شد سرمایهگذاران نه بر روی سایت که بر روی برادران محمدی سرمایهگذاری کنند و دیجیکالا روزبهروز توسعه پیدا کرد. توسعهای با نرخ رشد ۲۰۰ درصدی. بر اساس شنیدهها آن جمع ۷ نفره به ۱۲۰۰ و اندی رسیده که اکثرشان جوانان ۲۶ تا ۲۷ سالهای هستند که در حال تجربه اولین فرصت شغلیشان هستند اما باانگیزه فراوان. انگیزهای که ۸۵ درصد سهم بازار خردهفروشی آنلاین ایران را به دست آورده است.
همانطوركه اشاره کردیم، دیجیکالا تولید محتوا برای محصولات را سنگ بنای کار خود نهاده است و برای هر محصول بصورت تخصصی اقدام به نوشتن مطلب میکند. موضوع قابل توجه این است که برای اغلب محصولات، محتوای اختصاصی نوشته شده است.
حمید محمدی در اين باره ميگويد:
""اولین مرحله، طراحی مدل تجاری دیجیکالا و توسعه آن با توجه به شرایط کشور و مخاطبان بود. در ابتدا بیشتر به تولید محتوای غنی و مفید به زبان فارسی پرداختیم که باعث جذب هرچه بیشتر بازدیدکنندگان به سایت شد. شاید بتوان گفت تولید محتوای تخصصی و بیطرفانه، که مورد استقبال کاربران هم قرار گرفت، مهمترین عاملی بود که دیجی کالا را به شرایط موفق امروزی نزدیک کرد.""
در كسب وكارهايمان، توليد محتوا راجدي بگيريم، به واقع در دنیای امروز، محتوا پادشاه است.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
اشتباههای مشترک کارآفرینان برای شروع کسبوکار
تارک کمیل یک کارآفرین سریالی که تجربه پنج بار شروع کسبوکار را داشته (همین اواخر به عنوان موسس و مدیرعامل پلتفرم ارتباطی Cerkl) میگوید: «من سه یا چهار بار در هفته با کارآفرینان صحبت میکنم و همه آنها دقیقا با همان مسائل پیش من میآیند.» او میافزاید: «مردم بارها و بارها در تلههای یکسان گرفتار میشوند. اگر آنها بتوانند تنها از این اشتباهات معمول اجتناب کنند، شانس موفقیت شرکت آنها بهطور قابلتوجهی افزایش خواهد یافت.»
کمیل تنها کسی نیست که چنین تفکری دارد. مشاوران، سرمایهگذاران خطرپذیر و کارآفرینان سریالی همگی متفقالقول هستند که کارآفرینان دچار یک مجموعه اشتباهات مشترک میشوند.
اما این اشتباهات چیست؟ در زیر 6 مورد از آنها را آوردهایم:
1 آماده نکردن زندگی خود
هیچ فردی بدون آموزش اولیه نباید برای دوندگی در ماراتن بوستون شرکت کند. همین حالت برای استارتآپها نیز صادق است. باید با آموزش قبل از شروع یک کسبوکار (از استراحت و تغذیه کامل تا ایجاد روابط قویتر)، خودتان را آماده کنید. کمیل میگوید: «باید سرسخت باشید و اطمینان حاصل کنید که آماده هستید و هر قسمت از زندگی شما تحت کنترل خودتان است.»اگر دوستان و خانواده از آنچه اتفاق میافتد درک درستی نداشته باشند و دیدگاه و اهداف شما را حمایت نکنند، مشکلات شخصی برای شما ایجاد خواهند کرد؛ گذشته از اینکه اختلالات بزرگی بر کسبوکار شما نیز وارد خواهد آمد. یک مکالمه صاف و ساده برای مدیریت انتظارات با آنها داشته باشید. کمیل میگوید: «به آنها بگویید: (میخواهم توجهم را صرف این موضوع کنم و این اصلا به آن معنا نیست که شما برای من اهمیت کمتری دارید.»
2 سردرگم کردن یک محصول با یک کسبوکار
در عصر اپلیکیشنها، اریک هالتزکلاو که یک کارآفرین سریالی و استراتژیست شرکتی است، میگوید: «یک محصول یک نیاز شخصی را رفع میکند؛ اما یک کسبوکار واقعی چیزی دارد که بهخاطر آن، مشتریان بارها و بارها بازمیگردند.» اما چگونه این تمایز را ایجاد کنیم: آیا جریانهای درآمدی بالقوه پشت خرید اولیه یک محصول مشتری دارید؟ این یک فاکتور کلیدی برای سرمایهگذاران موثر در آینده است؛ کسانی که میخواهند اطمینان حاصل کنند که آنچه امروز ارائه میدهید ماندگاری خواهد داشت. هالتزکلاو در ادامه میگوید: «آیا میخواهید مجوز تکنولوژی مورد استفاده خود را به فرد دیگری بدهید؟ کسبوکارتان در 3 یا 5 سال بعد به چه صورت درمیآید؟ این مسائل از چشمانداز یک سرمایهگذار بسیار مهم هستند و به شما کمک خواهد کرد تا دریابید که آیا اصلا یک کسبوکار دارید یا خیر.»
3 هزینه نکردن برای مهارتها
با تمام احترام باید بگوییم که شما در همه چیز خوب نیستید. اصلا نمیتوانید اینگونه باشید. هر بخش از یک کسبوکار باید با تخصص و مهارت انجام شود (بهخصوص مسائل خاص مانند مالیات و مسائل قانونی). گرگ رائو، مدیر ارشد عملیاتی ریداگو، یک شرکت مهندسی سختافزار واقع در اورگون میگوید: «پیریزی نه فقط شرکتتان بلکه سرمایهگذاریهای بالقوه در مسیر نادرست، میتواند پیامدهای منفی برای شما به همراه داشته باشد.» بنابراین هر جا به مشکل برخوردید، راهنماهای رایگان آنلاین دانلود نکنید یا تصور نکنید که میتوانید خودتان همه چیز را حل کنید. به گفته رائو کارآفرینان نیاز به نگاه از دید یک کارشناس دارند. پس حتما یک کارشناس بیابید.
4 بیاعتنایی به دادهها
لیزا استون یکی از موسسان BlogHer که یک جامعه آنلاین است میگوید: «تفکر جادویی میتواند هر کسبوکاری را بکشد.» نمیتوانید تنها معتقد باشید که پیروز میشوید؛ بلکه باید با محاسبات ریاضی دریابید که آیا موفق خواهید شد یا خیر. باید دادههایی وجود داشته باشد که ثابت میکنند که ایده بزرگ شما واقعی است یا حداقل شاخص مهمی فراهم میکند. وقتی این دادهها را جمعآوری میکنید، از آنها برای ایجاد شاخصهای کلیدی عملکرد یا مراحل برجسته استفاده کنید تا نشان دهید که ایده یا کسبوکار شما در حال پیشرفت است.
5 مقیاسگذاری خیلی سریع
این آمار نگرانکننده است: 74 درصد استارتآپهای اینترنتی در حالی شکست میخورند که از رشد بالایی برخوردار هستند؛ اما چرا؟ چون خیلی سریع و خیلی زود مقیاسبندی میکنند. اریک رانالا یکی از موسسان و شریک مدیریتی Mucker Capital که در لسآنجلس واقع است میگوید «این مساله بسیار اتفاق میافتد. مردم پول بهدست میآورند و تصور میکنند سرشار از منابع مالی هستند و سپس آن را در مسیر نادرست استفاده میکنند. اما در همان زمان آنها درمییابند که خرج کردن آنها را به جایی نمیرساند؛ این امر اغلب خیلی دیر اتفاق میافتد.»آنها روی چه چیزی خرج میکنند؟ همه چیز؛ از بازاریابی تا استخدام سریع کارمندان بسیار زیاد. اما مشکل اصلی همان است: آنها این بودجه را روی مسائلی صرف میکنند
که برای گسترش کسبوکار آنها یا دستکم تعیین اینکه آیا کسبوکارشان قابلدوام است یا خیر، ضروری نیستند. رانالا میگوید: «اگر بدون رسیدن به مراحل مهم کسبوکار، جیبتان را خالی کنید، راهی بسیار دشوار برای افزایش منابع مالی بیشتر خواهید داشت.»
6 ترس از شکست
یک لغت ترسناک برای کارآفرینان وجود دارد و آن هم «شکست» است. هیچکس نمیخواهد در نقطه مقابل موفقیت باشد. کمیل میگوید: «واقعا این لغت اشتباه است؛ چرا که «شکست خوردن» به این معنا است که هیچ مزیتی وجود ندارد و اکثر مواقع اصلا اینطور نیست. این طرز تفکر را عوض کنید. شما شکست نخوردهاید؛ تنها تجربهای داشتهاید که کسبوکار بعدی شما را بهبود خواهد بخشید. به گفته کمیل گرچه هر بار این تجربه به شما ضربه زده است اما اکنون نکات جدیدی آموختهاید و میتوانید از این درس برای پیشبرد اهدافتان و بهتر کردن کسبوکارتان استفاده کنید.» بنابراین آیا میتوانیم بگوییم 6 مورد برای شکست استارتآپ وجود دارد؟ بله به لحاظ تکنیکی همینطور است. اما بهتر است بگوییم که راههای زیادی برای «یادگیری» وجود دارد.
بسیاری از افراد فکر می کنند ریسک به معنی ضرر و زیان است،اما چنین نیست.ریسک وقتی پیش می آید که آن چیزی که در واقعیت در حال وقوع است با پیش بینی،فکر و تحلیل ما تفاوت داشته باشد.
هرچقدر تفاوت بین واقعیت با آن چیزی که ما پیش بینی کرده ایم بیشتر باشد،ریسک هم بالاتر می رود.
درواقع ما با آموزش هایی که در حوزه بورس یا هر بازار مالی دیگری می بینیم و با تحلیل هایی که انجام می دهیم سعی می کنیم خودمان را آماده کنیم تا قدرت پیش بینی مان به آینده نزدیک تر باشد.
یکی از راه های مقابله با ریسک در بورس این است که باتشکیل سبد سهام،سرمایه گذاری کنید،به این معنی که از هر صنعت موجود در بورس بهترین سهم آن را بخرید.این کار ریسک سرمایه گذاری را کم می کند.
اگر به هر دلیلی یکی از سهم های سبد شما افت کرد با سود یک سهم دیگر موچود در سبد می توان آن را جبران کرد و درمجموع به بازدهی مورد نظر رسید.
یک سری از ریسک ها در بازار بورس،پیش از به وجود آمدن علائم هشداردهنده،خود را نشان می دهند.باید حواستان به این علائم باشد تا بتوانید سرمایه تان را درست مدیریت کنید.
حدود 70 تا 80 درصد سهام پیش از ریزش یا نزول نشانه های هشدار خود را نمایان می کنند:مثلاممکن است حجم معاملات شان یک مرتبه متفاوت شود یا یکسری واگرایی هایی در نمودارهای قیمتی شان پیش می آید که همه از نشانه های آفت آن سهم است.
دسته دیگری از ریسک ها هستند که ممکن است در کوتاه مدت اثر بدشان کم باشد اما اگر به آنها توجه نکنیم مطمئنا در بلند مدت آثار بسیار مخربی خواهند داشت.اگر شما بدون برنامه و استراتژی اقدام به خرید و فروش کنید این خطرات به سراغ تان می آیند و دربلند مدت نه تنها سودی نمی کنید بلکه سرمایه اصلی تان را هم از دست خواهید داد.
دسته دیگری از ریسک ها کاملاغیر قابل پیش بینی هستند.به این نوع،ریسک های سیستماتیک می گویند.این گروه از ریسک ها در واقع عوامل بیرونی ای هستند که در بازار بورس تاثیر می گذارند،مثل جنگ،رکود اقتصادی و .....درصد وقوع این ریسک ها بسیار پایین و افرادی که در آن فعالیت می کنند هستند.این ریسک ها به میزان مطالعات،بررسی سهام و تصمیمات شما بر می گردند.هرچه تسلط شما بر بازار و سرمایه تان بیشتر باشد این ریسک ها کمتر شما را تهدید می کنند.
حتما بخونید...
بعد از جنگ آمریکا با کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها به سمت روانکاو ارشد ارتش آمریکا منصوب شد، یکی از پیچیده ترین موارد تاریخ جنگ در جهان را مورد مطالعه قرار میداد:
حدود 1000 نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از همه استانداردهای بین المللی برخوردار بود. این زندان همه امکاناتی که باید یک زندان طبق قوانین بین المللی برای رفاه زندانیان داشته باشد را دارا بود.
این زندان با تعریف متعارف تقریباً محصور نبود و حتی امکان فرار نیز تا حدی وجود داشت.
آب و غذا و امکانات به وفور یافت میشد.
در آن از هیچیک از تکنیکهای متداول شکنجه استفاده نمیشد، اما...
اما بیشترین آمار مرگ زندانیان
در این اردوگاه گزارش شده بود.
عجیب اینکه زندانیان به مرگ طبیعی میمردند.
با این که حتی امکانات فرار وجود داشت
اما زندانیان فرار نمیکردند
بسیاری از آنها شب میخوابیدند و صبح دیگر بیدار نمیشدند.
آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خودشان و نسبت به هموطنان خودشان که مافوق آنها بودند رعایت نمیکردند،
و در عوض عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی میریختند.
دلیل این رویداد، سالها مورد مطالعه قرار گرفت
و ویلیام مایر نتیجه تحقیقات خود را به این شرح ارائه کرد:
در این اردوگاه، فقط نامه هایی که حاوی خبرهای بد بود را به دست زندانیان میرساندند و نامه های مثبت و امیدبخش تحویل نمیشد.
هر روز از زندانیان میخواستند در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خودخیانت کرده اند، یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکردند را تعریف کنند.
هر کس که جاسوسی سایر زندانیان را میکرد، سیگار جایزه میگرفت.
اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود و معلوم شده بود خلافی کرده هیچ نوع تنبیهی نمیشد.
در این شرایط همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند.
تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است، چرا که:
— با دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین میرفت.
— با جاسوسی، عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی پست می یافتند.
— با تعریف خیانتها، اعتبار آنها نزد همگروهی ها از بین میرفت.
و این هر سه برای پایان یافتن انگیزه زندگی، و مرگ های خاموش کافی بود.
این سبک شکنجه، شکنجه خاموش نامیده میشود.
نتيجه :
اگر این روزها فقط خبرهای بد میشنويم، اگر هیچکدام به فکر عزت نفس مان نيستيم و اگر همگي در فکر زدن پنبه همدیگر هستيم،
به سندرم «شکنجه خاموش» مبتلا شده ايم.
این روزها همه خبرهای بد را فقط به گوشمان میرسانند و ما هم استقبال میکنیم ...
دلار گران شده ...
طلا گران شده ...
کار نیست ...
مدرسه ای آتش گرفت ...
دانش آموزان راهیان نور در جاده کشته شدند...
زورگیری در ملاءعام...
این روزها هیچ کس به فکر عزت نفس ما نیست!
شما چطور فکر میکنید؟ ...
ما ایرانیها دزدیم! ...
ما ایرانیها همه کارهایمان اشتباه است. ...
ما ایرانیها هیچی نیستیم! ...
ما ایرانی ها از زیر کار درمیرویم! ...
ما هیچ پیشرفتی نکردیم!...
ما ایرانیها هیچ هنری نداریم!
ما ایرانیها آدمِ حسابی نداریم!
ما ایرانیها هر عیبی که یک انسان میتواند داشته باشد داریم! ...
توی همین محیطای مجازی چقدر بادلیل و بی دلیل به خودمان بد میگوییم و لذت میبریم.
به خودمان فحش میدهیم و کیف می کنیم و میخندیم.
اقوام مختلف ایرانی را مسخره می کنیم و همه با هم کل ایران را ! ...
بزرگان علمی٬ هنری٬ ادبی و دینی کشور خودمان را وسیله خنده و تفریح کرده ایم و هیچکس هم نباید فکر کند اینها نقشه است.
این همان جنگ نرم است.
این روزها همه در فکر زیرآب زدن بقیه هستند، شما چطور؟
این روزها همه احساس می کنند در زندانی بدون دیوار دوران بی پایان محکومیت خود را می گذرانند، شما چطور؟
این روزها همه شبیه زندانیان جنگ آمریکا و کره منتظر مرگ خاموش هستند٬ شما چطور؟
بیاییم از خواندن و شنیدن اخبار منفی فاصله بگیریم و تا میتوانیم به خود و اطرافیانمان امید بدهیم، (((احترام))) بگذاریم و در هرشرایطی شاد زندگی کنیم.
با انتشار این مطلب در حفظ و ارتقاء سطح بهداشت روانی جامعه سهیم باشیم...
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
وقتی برای خرید یک سهم اقدام می کنید،2راه برای کسب سود پیش روی شماست،یکی اینکه یک سهم را بخرید،آن را نگه دارید و به صورت سالانه سود آن نقدا کسب کنید.بسیای از افراد به خاطر همین سود نقدی است که در بورس سرمایه گذاری می کنند.
درپایان سال مالی هر کس هر تعداد سهم خریداری کرده،شرکت مورد نظر بعد از انجام محاسبات مالی به او سود نقدی پرداخت می کند.توجه کنید که اگر پایان سال مالی اسفند ماه باشد برای دریافت سود نقدی سالانه لازم نیست شما یک سال کامل سهامداران آن شرکت باشید،حتی اگر بهمن ماه هم آن سهم را خریده باشید،وقتی اسفندبرسد،سود یکساله به شما تعلق می گیرد.دومین راه برای کسب سود در این بازار این است که یک سهم را با قیمت پایین بخریدوآن را با تحلیل هایی که انجام می دهید با قیمت بالاتری بفروشید،یعنی از رشد قیمت سهام استفاده می کنید که به سود برسید.مثلا اگر قیمت یک سهم هنگام خرید 200 تومان باشد و شما آن را 250 تومان بفروشید،به ازای هز یک سهم،50 تومان سود کرده اید.توجه کنید که این،خریداران و فروشنده ها هستند که قیمت هر سهمی را تعیین می کنند.
هرچه تقاضا بیشتر باشد،مسلما قیمت آن سهم بالاتر می رود.برای آنکه سود خوبی عایدتان شود همیشه سعی کنید به تحلیل های خود پایبند باشید و هر سهم را با توجه به هدف قیمتی ای که برایش تعیین کرده اید بفروشید.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
در این بازار چند نوع ارزش برای سهام تعریف می شود.یکی از آنها قیمت اسمی سهام است.که در ایران 100 تومان قیمت گذاری شده که در واقع همان قیمت اولیه سهم است که یک رقم صوری است.
یک ارزش دیگر،ارزش دفتری سهام است.وقتی همه دارایی ها را محاسبه کرده و میزان بدهی ها را از این رقم کسر کنیم و مبلغ به دست آمده را بر تعداد سهام آن شرکت تقسیم کنیم ارزش دفتری سهام به دست می آید.فرض کنید مجموع دارایی های یک شرکت 75 میلیارد تومان است و مجموع بدهی های آن 50 میلیارد تومان که حاصل کسر آنها 25 میلیارد تومان خواهد شد.حالا اگر این مبلغ را بر تعداد فرضی سهام منتشره این شرکت که 25 میلیون است.
تقسیم کنیم،رقم 1000 تومان به دست می آید که ارزش دفتری هر سهم خواهد بود.ارزش جاری نیز یکی دیگر از انواع ارزش های سهام است.این ارزش همان قیمتی است که بازار بورس تعیین می کند.توجه کنید که میزان ارزش جاری به ارزش دفتری سهام هیچ گونه وابستگی ندارد.ممکن است ارزش جاری یک سهام 400 تومان و ارزش دفتری 1000تومان باشد.
ارزش های جاری معمولا بر اساس میزان عرضه و تقاضا تعیین می شوند.هرجا صحبت از قیمت سهام باشد در واقع منظور همین ارزش جاری است.اما ارزش دفتری در واقع نمایانگر آینده یک سهم است.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
بسیاری از افرادی که در بورس فعالیت می کنند هنوز با مفهوم سرمایه گذاری آشنا نیستید.
سرمایه گذاری به زبان ساده،یعنی از ارزش هرچیز در هر کاری،در زمان حال چشم پوشی کرده تا در یک آینده مشخص ارزش آن به اندازه ای معین بالا رود.بازار اوراق بهادار و بورس هم به همین صورت است.به این معنی که شما سرمایه ای را برای خرید سهام کنار می گذارید تا بتوانید سود مشخصی را مثلا در 5 ماه آینده کسب کنید.
باید همیشه یک سهم را با مهارت و دانش تحلیل کرده و پس از برآورد میزان سود و زمان سودآوری،آن را خریداری کنید،این یک سرمایه گذاری صحیح است چرا که همه چیز در آن مشخص است.
در یک سرمایه گذاری صحیح شما از پیش،زمان رسیدن به سود و حتی مقدار حدودی آن را می دانید.هرگز در این بازار با تکیه بر پیشنهادهای دیگران و بدون برنامه ریزی مالی و برآوردهای دقیق،سهمی را نخرید،این دیگر یک سرمایه گذاری نیست،بلکه شما سرمایه خود را بر پایه شانس خرج کرده اید،حالا ممکن است ضرر کنید یا سود ببرید اما هیچ چیز اصولی نخواهد بود.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg