| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
5 راه آسان برای افزایش تمرکز
هنگامی که از دایان سایویر، خبرنگار تلویزیون پرسیده شد راز موفقیتش چیست، او پاسخ داد: "من فکر میکنم یکی از درسهایی که آموختهام این است که هیچ جایگزینی برای توجه کردن نیست."
ممکن است اکنون بگویید، "من با این امر موافق هستم، اما چگونه توانایی برای تمرکز و حفظ توجه در هر شرایطی را بهبود بخشم؟"
چه در یک دفتر مشغول به کار باشید، درحال تحصیل در یک مدرسه باشید، در جلسه نشستهاید و یا بر روی به پایان رساندن پروژهای کار میکنید، این پنج نکته به شما کمک خواهد کرد بهتر تمرکز کنید.
1- قانون پنج تا بیشتر
از این پس، اگر در حال انجام یک وظیفه هستید و وسوسه تسلیم شدن را دارید، فقط پنج تا بیشتر از آن کار را انجام دهید: پنج صفحه بیشتر بخوانید. پنج مسئله ریاضی دیگر حل کنید. پنج دقیقه بیشتر کار کنید.
درست همانطور که ورزشکاران با گذشتن از نقطه خستگی خود، توانایی فیزیکی ایجاد میکنند، شما نیز میتوانید با انجام این کار استقامت روحی به دست بیاورید.
ادامه تمرکز زمانی که مغز شما خسته است، کلید کشش تمرکز ذهنی و ساخت مقاومت ذهنی است.
2- فقط یک فکر در آن واحد داشته باشید.
ساموئل گلدویین میگوید: "اگر گیج به نظر میآیم، به این دلیل است که دارم فکر میکنم." آیا احساس پراکندگی ذهنی دارید؟ به جای آنکه به ذهن خود بگویید در مورد کارهای بیاهمیت و اولویتهای کمتر، نگران نباشد (که باعث میشود دقیقاً همین کار را انجام دهد!)، ذهن خود را به انجام فقط یک کار با زمان آغاز و پایان مشخص اختصاص دهید.
آیا هنوز نمیتوانید نگرانیها را از سرتان بیرون کنید؟ آنها را در لیست کارهای انجام خود بنویسید تا بتوانید فراموششان کنید. ثبت تعهدات به این معنی است که شما مجبور نیستید از مغز خود به عنوان یک تابلو اعلان «یادآوری» استفاده کنید، بدین معنی که میتوانید توجه خود را برای وظیفهای که دارای اولویت اول است بگذارید.
3- کارها را به تعویق نیندازید
دفعه بعد که قصد دارید یک مسئولیت را به تعویق بیندازید، از خودتان را بپرسید: «آیا باید این کار را انجام دهم؟ آیا باید این کار را انجام دهم، تا در ذهن من باقی نماند؟ آیا بعد از آن آسانتر میشود؟» این سه سؤال میتوانند به شما انگیزه ذهنی بدهند زیرا شما را با این حقیقت مواجه میکنند که این کار باید دیر یا زود انجام شود و به تعویق انداختن آن تنها به گناه شما اضافه میکند و سبب میشود ذهن و زمان شما را بیشتر به خود درگیر کند.
4- از دستهای خود برای جرقهی تمرکز استفاده کنید
ذهن را به عنوان یک دوربین و چشم خود را به عنوان دیافراگم آن تصویر کنید. اغلب اوقات، چشم ما در حال "ضبط همه چیز" و مغز ما در حالت "تمرکز زاویه گسترده" است. ما در واقع میتوانیم در مورد چیزهای زیادی فکر کنیم و به این ترتیب به طور مؤثری کار میکنیم (به عنوان مثال، رانندگی در یک بزرگراه شلوغ در حالی که با دوستانتان صحبت میکنید و در حال تنظیم رادیو هستید، مراقب اتومبیل کناری و به دنبال مسیر خروجی خود میگردید را تصور کنید.)
اگر هر بار که میخواهید از زاویه گسترده به تمرکز برسید دست خود را جلوی چشمانتان بگذارید انجام این کار مانند یک جرقه برای تمرکز میشود.
5- کارها را به عنوان اولین بار یا آخرین بار ببینید
آیا میخواهید بدانید چگونه در زمان حال حاضر باشید به جای اینکه ذهنتان در جاهای دیگر سرگردان و مشغول باشد؟ به سادگی به اطراف خود نگاه کنید و محیط اطراف خود را ببینید. این گل را در گلدان تماشا کنید. به تصویر روی دیوار نزدیک شده و از هنر هنرمند شگفت زده شوید. به عزیزی که تا کنون قدر او را نمیدانستید نزدیک شوید و واقعاً به او نگاه کنید. انجام این کار باعث میشود دنیا در برابر چشمان شما زنده و پر از زیبایی شود.
منبع: Verywellmind
به نقل از آموزه های سازمانی
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
در زمان پریشان حالی در محیط کار چه باید کرد؟
گاهی اوقات پیچیدگیهای زیادی در زندگی انسان و دنیای پیرامون رخ میدهد، طوری که توان تمرکز از فرد سلب میشود. زمانی که پشت میزتان مینشینید و احساس پریشانی و حواسپرتی میکنید چه اقداماتی باید انجام دهید؟
ابتدا سعی کنید بفهمید دلیل حواسپرتی چیست، مثلا تلفنی که دائم زنگ میخورد یا پیامهایی که از توئیتر دریافت میشود.
برای غلبه بر این مشکل و بازیابی تمرکز قدمهای زیر را بردارید.
1- به خطرات چند وظیفه بودن واقف باشید
ابتدا به تاثیری که چند وظیفه بودن، مثلا پاسخ به تلفن و رسیدگی به پیامهای توئیتر، بر مغز شما دارد واقف باشید. ما شبکهای از ساختارهای مغزی داریم که با تمرکز فرد در ارتباط هستند. یک «شبکه حالت پیشفرض» وجود دارد که مسوول تجزیه و تحلیل گذشته، پیشبینی یا برنامهریزی برای آینده و بازتاب اثر آن روی شخص و دیگران است. زمانی که لازم است فکر خود را متمرکز کنید وارد «شبکه مستقیم توجه» میشوید که به شما اجازه میدهد خاطرات را کنار بگذارید و روی کار تمرکز کنید.
پریشانی یا حواسپرتی، شما را مجددا به حالت پیشفرض بازمیگرداند و هزینه شناختی بازیابی تمرکز بسیار بالاست.
2- پاسخ عاطفی خود را آزاد بگذارید، اما مسوول باقی بمانید
احساس درماندگی میتواند با عواطف گوناگونی همراه باشد (استیصال، خشم، هیجان) که میتواند اثر مخربتری روی بهرهوری فرد داشته باشد. بهتر است احساسات خود را شناسایی و نامگذاری کنید و بعد از خودتان درباره این احساسات سوال بپرسید. باید تایید کنید که چنین احساساتی وجود دارند. این احساسات مشروع و مهم هستند. اما نباید بر موج این احساسات سوار شد.
3- توجه خود را جمع کنید
زمانی که خودتان را پریشان یافتید، مکث کرده و وضعیت را بررسی کنید، آگاه باشید که در چنین وضعیتی هستید. سپس نقطه کانونی توجه خود را عوض کنید و تمرکز خود را روی موضوعات آنی و جزئی قرار دهید مثلا تنفس کردنتان.
این به معنی تلاش برای نادیده گرفتن احساس پریشانی نیست: لازم نیست این احساس را سرکوب کنید. آن را یادداشت کنید، تایید کنید و آن را در گوشهای از ذهن خود قرار دهید که بعدا درباره آن فکر کنید، یا با کسی در میان بگذارید یا زمانی که سر کار نیستید و وقت فکر کردن دارید به آن بپردازید.
4- بر ارزشهای خود تکیه کنید
زمانی که توجه خود را جمع کردید، میتوانید انتخاب کنید که آن را در چه حوزهای متمرکز کنید. تمرکز روی ارزشهایتان به شما احساس کنترل میدهد. اگر همکاری کردن از ارزشهای اصلی شماست، روی آن متمرکز شوید. چگونه میتوانید به افراد کمک کنید که احساس کنند بخشی از تیم هستند؟ و به این مساله فکر کنید که عدم تمرکز شما چه تاثیری بر احساساتتان دارد.
5- مرزها را مشخص کنید
وقتی آگاهی بیشتری درباره علت پریشانی خود بهدست آوردید، برای خود قانون بگذارید. اگر متوجه شدید زمانی که صبحها اخبار را دنبال میکنید باعث میشود در محیط کار ناراحت و غیرمتمرکز باشید، در اینصورت به خودتان بگویید که تا زمان ناهار به سراغ اخبار جهان نخواهید رفت. پس وقت بگذارید و به ذهن خود آموزش دهید که روی یک کار متمرکز باقی بماند.
6- افرادی را که با آنها تعامل دارید، هوشمندانه انتخاب کنید
سرایت اجتماعی یک مساله واقعی است. اگر همکارانی دارید که همواره دچار حواسپرتی هستند، یا کسانی که همواره شما را از کار اصلیتان دور میکنند، سعی کنید وقت کمتری با آنها بگذرانید. لازم نیست بیادب باشید؛ میتوانید از عبارات ساده استفاده کنید، مثلا «میتوانیم این گفتوگو را بعدا ادامه دهیم؟ باید این گزارش را تمام کنم و بعد میتوانیم استراحت داشته باشیم».
7- همکاران خود را حمایت و از آنها حمایت دریافت کنید
بهجای آنکه از همکاران حواسپرت خود فاصله بگیرید، میتوانید همدیگر را تشویق کنید که متمرکز باقی بمانید. با همکارانتان قرار بگذارید، زمانی را مشخص کنید که طی آن بدون مزاحمت برای یکدیگر یا بدون سر زدن به رسانههای اجتماعی یا سستی بتوانید کار کنید. وقتی به کسی میگویید که قصد دارید روش خود را تغییر دهید، احتمال اینکه این کار را واقعا انجام دهید، افزایش مییابد.
8- از بدن خود مراقبت کنید
اگر خسته و پریشان هستید، نسبت به احساس درهم شکستگی آسیبپذیرتر خواهید بود. به اندازه کافی خوابیدن و ورزش کردن مهم است. استراحت کنید، ناهار سالم بخورید، موبایل خود را در وضعیت بیصدا قرار دهید. اگر بهطور معمول ساعت ناهار خود را در فیسبوک میگذرانید، تلفن خود را کنار بگذارید و بهجای آن برای پیادهروی بیرون بروید.
منبع: HBR
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
سندروم «نتیجه فوری»
موفقیت نامحدود در۲۰ روز!
چاقی و لاغری در سه روز!
بدون زحمت پولدار شوید!
یادگیری ۳۵ زبان دنیا در ۱۰ روز!
۲ ساله در نتورک بازنشست شوید!
ترک اعتیاد فوری بدون درد در ۴۵ روز!
با ۶۸ ثانیه تمرکز به آرزوهای خود برسید و ... !
سندروم «نتیجه فوری» گریبان جامعه ما را گرفته است.
آن قدر درگیر «جنون سرعت» برای رسیدن به خواستههایمان هستیم که دوست داریم همه این تبلیغات عجیب را یکجا باور کنیم!
این پیامهای تبلیغاتی همگان را دچار نوعی بیماری به نام «سندرم نتیجه فوری» کرده است. جدای از تاثیرات آن در تمام حوزه های زندگی، این نوع نگرش تاثیر بسیار بدی بر روی تمرکز و نحوه مدیریت ما بر زندگی می گذارد.
هیچ کدام از این ها واقعیت ندارد.
موفقیت آسان، ساده و سریع! فقط در کتاب های علمی تخیلی یافت می شود.
حتی گاهی می بینیم که در کتاب های موفقیت یا مدیریت، بیان می کنند که موفقیت یک سازمان حاصل یک ایده خلاقانه سریع بوده و سازمان یک شبه ره صد ساله را طی کرده است. حتی اگر سازمان در کوتاه مدت به منفعت های اساسی برسد، پشت آن تصمیم سال ها تجربه و دانش خوابیده است و در ضمن حفظ نتایج آن در بلندمدت خود کار دشواری است.
واقعیت آن است که موفقیت های چشم گیر و پایدار حاصل سخت کوشی، تلاش، تداوم ، نظم و انتخاب های دردناک است.
اهدافی را تعیین کنید که به شما انگیزه بدهد.
زمانی که اهدافتان را تعیین میکنید، باید آنها به شما انگیزه بدهند: این یعنی اطمینان از اینکه این اهداف برای شما مهم هستند و دستیابی به آنها برای شما ارزشمند است. اگر شما علاقۀ کمی به نتیجه داشته باشید، پس شانس شما در تلاش برای به حقیقت پیوستن آنها بسیار کم است. انگیزه، کلیدی برای دستیابی به اهداف است.
اهدافی را تعیین کنید که بالاترین اولویت را در زندگی شما داشته باشند. بدون این نوع تمرکز، شما میتوانید به اهداف زیادی دست یابید، اهدافی که زمان کمی را صرف آنها کرده اید. دستیابی به هدف نیازمند تعهد است، پس برای افزایش احتمال موفقیت، نیاز به حس اضطرار و داشتن ِنگرشِ “باید این را انجام دهم” دارید. زمانی که این نگرش و احساس را نداشته باشید، این امر باعث میشود تا تحقق هدف را به تاخیر بیاندازید. این کار موجب سرخوردگی و ناامیدی شما میشوند و احساس پوچی به شما دست میدهد که هیجان و انگیزه شما را کم میکند و ممکن است به این نقطه برسید که “هیچ کاری نمیتوانم انجام دهم یا در هیچ کاری نمیتوانم موفق شوم”.
برای اطمینان از اینکه هدفتان، به شما انگیزه میدهد، بنویسید که چرا این هدف برای شما ارزشمند و مهم است. از خودتان بپرسید که “اگر بخواهم هدفم را با دیگران سهیم کنیم، باید به آنها چه بگویم تا آنها را متقاعد کنم که هدفم ارزشمند است؟” اگر به خودتان شک دارید یا دچار فقدان اطمینان به تواناییتان برای تحقق هدفتان هستید، میتوانید از این عبارت برانگیزاننده برای کمک به خود استفاده کنید.
هر کاری که انجام داده اید یا انجام نداده اید نباید روی اقداماتی که
می خواهید انجام بدهید تاثیر منفی بگذاره.
همیشه روی آینده تمرکز کنید و اینکه می خواهید چه کارهایی انجام دهید
وقتی به گذشته فکر کنید ذهن شما محدود میشه ولی اگه به آینده نظر داشته باشید
ذهن شما باز میشه و ایده های بهتر و متفاوت تری رو می تونید پیدا کنید.
درس اول
ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﭘﻮﻟﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﻧﻮﯾﺴﯽ ﮐﻨﯿﺪ
ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﭘﻮﻝ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺁﻥ "ﻧﻘﺸﻪ ﭘﻮﻟﻬﺎ" ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ. ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺳﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﺍﻫﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﺎﺧﻮﺩ ﺁﮔﺎﻩ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ. ﺍﯾﻦ ﻧﻮﻉ ﻃﺮﺯ ﺗﻔﮑﺮ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﻮﻝ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺗﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﯾﺎ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻭﺭﺗﺮ ﮐﻨﺪ. ﺑﺮﺍﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺎ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﻋﺒﺎﺭﺍﺗﯽ ﻧﻈﯿﺮ: "ﻣﺎ ﻗﺪﺭﺕ ﺧﺮﯾﺪ ﺁﻧﺮﺍ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ" ، "ﻣﻦ ﮐﻪ ﭘﻮﻝ ﭼﺎﭖ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ" ، "ﻫﯿﭻ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻢ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ" ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﻤﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﯾﻢ، ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﯽ ﺭﺳﯿﻢ ﮐﻪ ﭘﺲ ﺍﻧﺪﺍﺯ ﭘﻮﻝ ﮐﺎﺭ ﺩﺷﻮﺍﺭﯼ ﺍﺳﺖ؛ ﺍﻣﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻃﺮﺯ ﺗﻔﮑﺮ ﻏﻠﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﻣﺤﺪﻭﺩﯾﺖ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺣﺴﺎﺑﺘﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺯﯾﺮ ﺻﻔﺮ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺎﯾﺪ ﻧﻮﻋﯽ ﺑﺎﺯﺑﯿﻨﯽ ﻣﺠﺪﺩ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺩﺧﻞ ﻭ ﺧﺮﺝ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ. ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﺼﻮﺭﺍﺕ ﻏﻠﻂ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺧﻮﺩ ﺩﻭﺭ ﺑﺮﯾﺰﯾﺪ ﻭ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﮐﻨﯿﺪ.
ﻧﺤﻮﻩ ﺗﻔﮑﺮ ﺧﻮﺩ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﭘﻮﻝ ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﻫﯿﺪ. ﺩﮐﺘﺮ "ﻫﺎﺭﻭ ﺍﮐﺮ" ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ ﮐﺘﺎﺏ: "ﺍﺳﺮﺍﺭ ﺫﻫﻦ ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﺮ" ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺑﺮﺧﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﮐﻨﯿﺪ.
ﺣﺎﻻ ﭼﺮﺍ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺛﺒﺎﺕ؟
ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻟﻐﺖ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﯾﻌﻨﯽ: "ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻦ ﯾﮏ ﺑﯿﺎﻧﯿﻪ ﻭ ﯾﺎ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺑﺎ ﻣﯿﻞ ﻭ ﺭﻏﺒﺖ ﺑﺎﻃﻨﯽ"
ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻫﺴﺘﯿﺪ، ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﭘﻮﻝ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﺑﯿﻨﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻮ ﺑﺎﺯﻧﻮﯾﺴﯽ ﻧﻤﺎﯾﯿﺪ. ﺷﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﺍﻭﻝ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺮ ﻗﺪﺭﯼ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺑﺮﺳﺪ، ﻭﻟﯽ ﺁﯾﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻗﺪﺭﯼ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﯿﺪ ﻭ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﻭ ﯾﺎ ﻧﻪ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﺪ ﺭﺍﺣﺖ ﻃﻠﺐ ﻭ ﺑﯽ ﭘﻮﻝ ﺑﺎﺷﯿﺪ؟
درس دوم
ﻫﻮﺱ ﭘﻮﻝ ﺧﺮﺝ ﮐﺮﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﮐﻨﯿﺪ
ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺁﻣﺎﺭﻫﺎﯼ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻣﺪﻩ، ﻫﺮ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺩﺭ ﺣﺪﻭﺩ ﺩﻭ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺭﯾﺎﻝ ﺑﻪ ﺻﻨﺪﻭﻕ ﻫﺎﯼ ﻗﺮﺽ ﺍﻟﺤﺴﻨﻪ ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺭﻗﻢ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻓﺎﺭﻍ ﺍﻟﺘﺤﺼﯿﻠﯽ ﺑﻪ 5 ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺭﯾﺎﻝ ﻧﯿﺰ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ. ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺳﻮﺩ ﻭﺍﻡ ﻫﺎ ﺍﻏﻠﺐ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﺭ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻌﻠﻞ ﮐﻨﯿﺪ، ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻪ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺷﺪ.
ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺁﻧﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺑﺎﺯ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻭﺍﻡ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺳﻌﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﮐﻠﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺁﻧﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺩﻫﯿﺪ.
ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺎﻧﮏ ﻫﺎ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﺪ. ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻫﻢ ﺭﺑﻄﯽ ﺑﻪ ﻣﯿﺰﺍﻥ ﭘﻮﻝ ﻧﻘﺪﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﺴﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺍﺑﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﺪ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﻌﻤﻮﻝ، ﮐﻤﺘﺮﯾﻦ ﻣﯿﺰﺍﻥ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﺎﻩ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ 4% ﺍﺯ ﮐﻞ ﺑﺪﻫﯿﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺮ ﺑﮕﯿﺮﺩ. ﺍﮔﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺎﺷﺪ 5 ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ 18 ﻧﻮﺑﺖ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﮐﻨﯿﺪ، ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎً ﺑﺎ ﻣﺎﻫﯽ ﺩﻭﯾﺴﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﯿﺪ. ﺷﺎﯾﺪ ﻣﺪﺕ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﻣﺎ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﺼﻔﯿﻪ ﮐﺮﺩﯾﺪ، ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﺑﺎﻻﯾﯽ ﻧﯿﺰ ﺍﺯ ﺁﻧﺘﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺑﺎﺯﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻫﻢ ﺯﯾﺎﺩ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﻭ ﺍﺻﻼً ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﺪ ﺷﺪ.
درس سوم
ﭘﺲ ﺍﻧﺪﺍﺯ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺗﻮﻣﺎﻥ
ﺩﺭﺱ ﺍﻭﻝ ﻭ ﺩﻭﻡ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﮐﻤﮏ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭﺱ ﺳﻮﻡ ﺭﺍ ﺑﺘﻮﺍﻧﯿﺪ ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﯿﺪ. ﻃﺒﻖ ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺎﯼ ﭘﻮﻟﯽ ﻭ ﻣﺎﻟﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﻫﺮ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭘﺲ ﺍﻧﺪﺍﺯ ﮐﻨﯿﺪ، ﺩﺭ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺭﺯﺵ ﺑﺴﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺟﺪﯼ ﺩﺭ ﭘﺲ ﺍﻧﺪﺍﺯ ﮐﺮﺩﻥ ﭘﻮﻝ ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﯾﺪ، ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺷﻤﺎ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﮐﻪ ﮐﺠﺎ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﮐﺠﺎ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ! ﻭ ﺍﮔﺮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﭘﻮﻝ ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ، ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻓﻌﻼً ﯾﮏ ﺣﺴﺎﺏ ﭘﺲ ﺍﻧﺪﺍﺯ ﻣﻮﻗﺘﯽ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﯿﺪ.
ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﻧﺤﻮﻩ ﭘﺲ ﺍﻧﺪﺍﺯ ﭘﻮﻝ ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ، ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﻫﺎ، ﻫﻔﺘﻪ ﻫﺎ ﻭ ﻣﺎﻫﻬﺎ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺳﭙﺮﯼ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ ﭘﻮﻝ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺳﻮﺩ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺭﺍ ﻋﺎﯾﺪﺗﺎﻥ ﮐﻨﺪ. ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ 50 ﯾﺎ 100 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﯾﺪ، ﺍﺻﻼً ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ، ﺗﻨﻬﺎ ﻧﮑﺘﻪ ﻣﻬﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻌﻠﻞ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻭﺟﻪ ﺟﺎﯾﺰ ﻧﻤﯽ ﺑﺎﺷﺪ.